وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم، سوء مدیریت در 4 سال گذشته را عامل اصلی وضع نامناسب بخش کشاورزی می داند. وی میگوید: آمارهای ارائه شده توسط خلیلیان عددسازی است. حاضرم مناظره کنم تا مشخص شود که چه کسی راست میگوید. باید مسئولان وزارت جهاد پای میز مناظره بیایند و از عملکردشان دفاع کنند تا اگر لازم شد برخی محاکمه شوند.
مهندس محمدرضا اسکندری وزیر خوشروی کشاورزی دولت نهم که سه بار برای استیضاح راهی مجلس شورای اسلامی شد، پس از گذشت چهار سال سکوت معنادار و قابل احترام خود را شکست و در گفتگویی اختصاصی با اقتصادپرس و در محیطی صمیمی، با شکیبایی و گشاده رویی ناگفتههایی را بازگو ساخت که می تواند راهگشای مشکلات بخش کشاورزی باشد.
مجری طرح خودکفایی گندم هم اکنون مدیرعامل و رئیس هیات مدیره سازمان اقتصادی کوثر، یکی از موفقترین مجموعههای اقتصادی کشور است که از قضا نقش برجسته ای در بخش کشاورزی دارد، ایشان می گویند: برای کار و خدمت لازم نیست حتما وزیر بود و از اینکه به همکاری خود با دولت ادامه نداده است خوشحال است. اسکندری می گوید: به هر حال مجموعه شرایط به صورتی شد که دیگر نمیتوانستم به همکاری با دولت ادامه دهم و به حاشیه آمدم.
محمدرضا اسکندی که بسیاری اعلام شماره تلفن همراهش پس از گرفتن رأی اعتماد از نمایندگان مجلس هفتم در رسانه ملی را اشتباه مدیریتی وی می دانند و برخی نیز گفتند وی به جای اینکه وزیر کشاورزی باشد بهتر است تلفنچی وزارت خانه شود! اما مرد کهنه کار بخش کشاورزی اعتقاد دیگری دارد. وی می گوید اگر دوباره به همان زمان برگردم باز شمارهام را اعلام میکنم. این روش باعث شد جلوی بسیاری از باندبازیها گرفته شود و حتی منجر به برکناری بسیاری از افراد نالایق نیز گشت و برخی نیز به دادگاه معرفی شدند. این موضوع باعث شد تا کشاورز احساس کند میتواند ارتباط برقرار کند.سبب شد تا بهتر بتوانیم محیط کاری را کنترل کنیم. ضمن اینکه توسط همین سامانه از پیشنهادات خیلی از افراد نیز استفاده میشد. حاصل اینکار بیش از 60 هزار تماس و چند صد هزار پیامک بود.
به هر حال مرد باسابقه بخش کشاورزی ایران که می توان وی را موفق ترین وزیر جهاد کشاورزی پس از پیروزی انقلاب دانست، با کیفی پر از اسناد از ناگفته های سالیان اخیر می گوید و توصیه های دلسوزانه ای برای دولت یازدهم دارد که مشروح این مصاحبه با خبرنگاران اقتصادپرس را در ادامه می خوانید.
1- جناب مهندس با تشکر از فرصتی که در اختیار اقتصادپرس قرار دادید، بفرمایید چرا وضعیت بخش کشاورزی طی چند سال اخیر تا این حد دچار تناقض شده است؟ ما از یک طرف تمامی آمار وزیر کشاورزی نشان از بهبود اوضاع دارد، اما در واقعیت کشور به شدت از ضعف مدیریت در بخش کشاورزی رنج میبرد و کشاورزان و دامداران در این خصوص گله فراوان دارند. ارزیابی جنابعالی از وضع موجود چیست؟
شما در سوالتان پاسخ را هم دادید. در کشور ما ظرفیت تولید در بخش کشاورزی بسیار بالاست. ما کشوری هستیم که در حال حاضر جمعیت آن از مرز 75 میلیون نفر عبور کرده است، اما اینگونه نیست که با این مقدار جمعیت بخش کشاورزی، ظرفیت مورد نیاز برای تامین غذای مورد نیاز مردم را نداشته باشد. ظرفیت کشاورزی کشور ما بسیار بالاتر از جمعیت است. به جرات میتوان گفت اگر از ظرفیت بالفعل موجود از لحاظ تولید به درستی استفاده شود، به راحتی میتوان 350 تا 400 میلیون نفر را غذا داد. ولی این اتفاق نیافتاده است.
از ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت امام (ره) و بعد از ایشان مقام معظم رهبری در رابطه با بحث تامین امنیت غذایی و تولید محصولاتی که به سمت خودکفایی میرود، تاکیدات فراوانی داشتند. در ابتدای پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی و با توجه شرایطی که در کشور وجود داشت، فضایی که بخواهیم از ظرفیتها استفاده کنیم وجود نداشت. اما بعد از جنگ اقداماتی صورت پذیرفت، ولی این اقدامات منجر به این نشد که از تمام ظرفیتها درست استفاده شود.
شاید یکی از اشکالات کار این است که نظام برنامهریزی ما در بخش کشاورزی اشتباه بوده است و به جای اینکه برنامه بلند مدتی داشته باشیم و آن برنامهها در کشور تصویب و اجرا شود، بیشتر اقدامات فردمحور بوده و تنها بسته به انگیزهی افرادی که وارد بخش کشاورزی میشدند، اقداماتی صورت میگرفت. درست است که ممکن است این فرد دیدگاه خودکفایی محور داشته باشد و از منابع کشور درست استفاده کند، اما قاعدتا با یک فرد خیلی اتفاق مثبتی در بخش کشاورزی نمیافتد و از ظرفیت ها درست استفاده نمیشود. ممکن بود اقداماتی صورت بگیرد، اما مقطعی است. چون این دیدگاهها باید به یک دیدگاه برنامهمحور تبدیل میشد و تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور قبول داشته باشند و بخواهند از این ظرفیتها استفاده کنند.
با توجه به تاکیداتی که حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری داشتند، میتوان در برنامههای 5 ساله اقتصادی که در جمهوری اسلامی نوشته شده است، کشاورزی را به عنوان محور قرار داد و منابع بهگونهای اختصاص پیدا کند تا از ظرفیتهای موجود کشاورزی کشور به درستی استفاده شود.
در یک مقطع از برخی از امکانات استفاده و یک حرکاتی در بخش کشاورزی انجام شد، اما به علت پایدار نبودن دوباره به عقب برگشتیم. به اعتقاد من که بیش از 30 سال در بخش کشاورزی در مقاطع مختلف مشغول فعالیت بودم، بدترین وضعیت کشاورزی کشور در 4 سال اخیر بوده است. یک حرکتی شروع شده بود که اگر ادامه پیدا میکرد و از دانش و علم در بخش کشاورزی به درستی استفاده میکردیم، ظرفیتها درست استفاده میشد و واقعا تولید صورت میگرفت، نه اینکه مجبور باشیم با عددسازی برخی از اقلام تولید را اعلام کنیم.
در 4 سال اخیر سوء مدیریت در بخش کشاورزی باعث شده تا از ظرفیت های تولیدی درست استفاده نشود و قاعدتا مدیرانی که الان و در طول این 4 سال مسئولیتی بر عهده داشتند باید بیایند و جواب بدهند. در حال حاضر جواب دادن را به این شکل و با اعلام یک سری عددها که اتفاق نیفتاده است انجام دادهاند، ولی واقعیت چیز دیگری است.
2- دولت اعلام کرده در سال گذشته بیش از 14 میلیون تن گندم در کشور تولید شده است. بر اساس آمار بیش از 7.4 میلیون تن گندم نیز به کشور وارد شده است. علت این تضاد چیست؟
در سال 91 اعلام شد که 14 میلیون تن گندم در کشور تولید شده است. البته این عدد را بعدها به 13 میلیون کاهش دادند، اما تنها 2.7 میلیون تن گندم از کشاورز خریداری شد. خب 2.7 میلیون تن تا 13 میلیون تن یک چیزی نزدیک به 10.5 میلیون تن گندم گم شده وجود دارد. قاعدتا در شرایط طبیعی 2 تا 2.5 تن گندم در موارد خودمصرفی مصرف می شود. حال مابقی این گندمها کجاست؟
سوء مدیریت را با بعضی از استدلالها غیر واقعی پوشش دادند. گفتند که گندم خوراک دام و طیور شده است. گندم قاچاق شده است. گندم خودمصرفی شده است. این مسائل باید به صورت مستند اعلام شود. در صورتی که گندم خوراک دام و طیور شده باشد، باید جایگزین یک علوفهای شده باشد. جایگزین ذرت یا جو شده باشد. در صورتی که همین اتفاق نیز در جو و ذرت افتاده است. عددهایی که سال 91 در جو و ذرت نیز اعلام شد، یعنی مجموعه اعدادی که به عنوان تولید اعلام شده است و میزانی که وارد شده است، بسیار بیشتر از نیاز کشور بود. پس به چه صورتی است؟ پس کمبود وجود داشته و باید جایگزین می شد، اما در واقعیت کمبودی وجود نداشته و جایگزینی نیز اتفاق نیفتاده است. بررسیهایی که ما خودمان در برخی کارخانجات دام و طیور مجموعه سازمان اقتصادی کوثر انجام دادهایم نیز نشان میدهد این اتفاق نیفتاده است. یعنی مصرف گندم در آنها افزایش پیدا نکرده است.
خروج گندم و قاچاق از کشور هم نمیتواند اتفاق افتاده باشد. گندم کالای حجیمی است که به راحتی قابل قاچاق و خروج از مرز نیست. پس در اصل ما دچار ضعف مدیریت بودهایم و اعتقاد من این است که اگر خیلی آمار را دست بالا هم بگیریم، 7 میلیون تن گندم در سال 91 در کشور تولید نشده است. حال مدیر 4 ساله اخیر وزارتخانه باید آمار واقعی را اعلام کند و بگوید چرا تنها 7 میلیون تن گندم تولید شده است.
نزدیک به 2.5 میلیون هکتار کشت گندم آبی و حدود 4 میلیون هکتار کشت گندم دیمی در کشور انجام میگیرد. باید بگویند چه اتفاقی افتاده است که از این میزان زمین تنها 7 میلیون تن گندم برداشت شده است. قطعا عدم رعایت مسائل فنی و عدم انتقال دانش عامل این مشکل بوده است. این ضعف مدیریت تولید را در محصولات دیگر نیز میتوان مشاهده کرد و قطعا آمار اعلام شده آمار واقعی نیست.
3- آقای مهندس چرا پس از پایان دولت نهم و علیرغم رضایت همگان اعم از فعالان بخش کشاورزی و مهمتر از همه کشاورزان و دامداران از عملکرد جهاد و بر اساس اخبار تمایل شخص رئیسجمهور، به همکاری با دولت دهم ادامه ندادید؟ آیا عواملی چون انحراف دولت از مسیر آرمانهای انقلاب و نفوذ حلقه انحرافی از عوامل جدایی شما از دولت بود؟
به هر حال مجموعه شرایط به صورتی بود که دیگر نمیتوانستم به همکاری با دولت ادامه دهم و به حاشیه آمدم. خدمت کردن که تنها در دولت نیست. برای ما نیز فضایی پیش آمد تا به یک مجموعه اقتصادی وارد شویم که با مسائل کشاورزی نیز فاصلهی زیادی نداشت و کار را در اینجا ادامه دادیم.
4- شما خود آقای خلیلیان را جهت تصدی پست وزارت به شخص رئیسجمهور معرفی کردید؟
من ایشان را به عنوان یک گزینه اعلام نکردم. من از ابتدا درست یا غلط، به دلیل آنکه روحیه جهادی در فعالیتهای وزارتخانه حفظ شود، این تعصب را داشتم که یک فرد جهادی به وزارت جهاد کشاورزی منصوب شود. به همین دلیل در میان گزینههایی که وجود داشت و نهایی شده بود، از میان دو گزینه جهادی و غیرجهادی زمانی که ایشان به مجلس معرفی شدند یک مقداری حمایت و پشتیبانی کردم وگرنه من به عنوان معرف ایشان نبودم.
5- آیا ایشان در زمان مسئولیتش به عنوان معاون اقتصادی و برنامهریزی شما در وزارت جهاد نیز چنین رویکردی داشت؟
یکی از اشتباهات من در آن زمان این بود که از ایشان به عنوان معاون برنامهریزی استفاده کردم. به هر حال رشته ایشان اقتصاد کشاورزی است و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس بودند و با توجه به شناختی که از ایشان داشتم، به عنوان معاون برنامهریزی جهاد، از ایشان دعوت کردم. در طول همان دوره نیز احساسمان این بود که آن توانمندی لازم را ندارند و هر جا نیز که وظیفهشان را انجام نمیدادند، دیگران خلا را پر میکردند.
به هر حال من خودم نمیدانم که ایشان چگونه به عنوان گزینه وزارت جهاد انتخاب شدند، حتی زمانی که من آقای خلیلیان را به عنوان قائممقام وزارتخانه به شخص رئیسجمهور معرفی کردم، آقای احمدی نژاد به عنوان اینکه ایشان توانمندی لازم را ندارند، نپذیرفتند.
6- در طول زمان حضور شما در وزارت جهاد، طرحهای بسیاری عملیاتی شد. طرح خودکفایی گندم پیش از تصدی وزارت جهاد که منجر به قطع واردات در سال 83 شد. طرح راهاندازی شهرکهای کشاورزی، طرح سدهای زیرزمینی، طرح تولید علوفه از جلبک در مناطق کم عمق و تولید ذرت و چغندر قند و بسیاری از طرحهای دیگر. چرا در طول این سالها تمامی این اقدامات مقطعی بوده است؟
بله. من قبل از دولت نهم مجری طرح گندم بودم یعنی در دولت هشتم که آقای حجتی وزیر جهاد کشاورزی بود. در آن دوره ما به خودکفایی و قطع واردات گندم که خواست مقام معظم رهبری بود رسیدیم. حداقل انتظاری که ایشان در آن ایام از دولت وقت داشتند این بود که ما در زمینه غذای اصلی مردم که همان گندم بود خودکفا شویم. در آن دوره من به عنوان مجری طرح خودکفایی گندم بودم و خدا لطف کرد و در سال 83 به نقطه قطع واردات گندم رسیدیم. در سال 89 که به عنوان وزیر جهاد کشاورزی منصوب شدم، روند افزایش تولید ادامه یافت تا جایی که در سال 86 به نقطه صادرات گندم رسیدیم. در آن ایام 14.5 میلیون گندم در کشور تولید شد که از آن میزان 11 میلیون و 560 هزار تن گندم توسط شرکت بازرگانی دولتی از کشاورزان خریداری شد و حدود 500 هزار تن نیز شرکت خدمات حمایتی، گندم بذری از کشاورزان خریداری کرد. یعنی بیش از 12 میلیون تن گندم خوراکی و بذری خریداری شد که با توجه به حدود 2 تا 2.5 میلیون تن گندم شامل موارد خودمصرفی میشود، نشان دهنده درست بودن آمار تولید در آن زمان است.
در محصولات دیگر نیز ما اعتقاد داشتیم باید برنامه تهیه شده و در چارچوب این برنامهها عمل شود. به همین صورت برای همه محصولات برنامه تدوین شد که اگر ادامه پیدا میکرد به ظرفیتی که باید برسیم، میرسیدیم. در راس برنامههای ما انتقال دانش و تکنولوژی به مزارع کشاورزی کشور در موضوعات مختلف وجود داشت تا از همه ظرفیتهای کشور استفاده کنیم و به آن نقطه برسیم.
نیروهای فنی ما، مهندسان کشاورزی در سراسر کشور بودند که امکان جذب همگان توسط دولت وجود نداشت. به همین دلیل برنامهای تحت عنوان برنامه شبکه شرکتهای فنی و مهندسی که در زمینه کشاورزی فعالیت داشت، طراحی شد. این برنامه طرحی 5 ساله بود که از مهرماه 86 آغاز شد و قرار بود تا سال 90 این شبکه در بخش کشاورزی و مناطق مختلف کشاورزی کشور مستقر شود. حدود 6200 شرکت فنی مهندسی با جذب حدود 54 هزار فارغالتحصیل بخش کشاورزی باید تشکیل میشد. وظیفه این نیروها انتقال وظایف تصدی گری دولت به این شبکه خصوصی و بعد انتقال دانش به مزارع در موضوعات مختلف زراعی، باغی و دامی بود تا از ظرفیتهای کشور به درستی استفاده شود. اما متاسفانه این طرح نیز در دولت دهم تعطیل شد و ادامه پیدا نکرد. روند افزایشی تولید در محصولات مختلف نیز متوقف شد.
بنده اعتقاد دارم اگر وزیر دولت یازدهم قرار باشد از ظرفیتهای کشور استفاده کند که قاعدتا در برنامههایشان نیز اعلام کردهاند خودکفایی محصولات اساسی است، باید تکنولوژی و دانش فنی را منتقل کند و فارغالتحصیلان بخش کشاورزی را به کار گیرد.
سال 86 ما با سرمای بیسابقه و به دنبال آن در سال 87 با خشکسالی مواجه شدیم. این اتفاقات باعث شد به ظرفیت تولیدی کشور ضربه وارد شود و در آن مقطع تولید را کاهش داد. برای بازگشت به ظرفیتهای قبلی احتیاج به تغییر برنامه داشتیم. باز جمعی از محققین و کارشناسان را به کار گرفتیم و برنامه جامع تولید کشور در شرایط بحران و خشکسالی با این فرض که همیشه در شرایط بحران به سر میبریم، تهیه شد تا در این شرایط تولید ما به گونهای باشد که نیازی به واردات نداشته باشیم. آن برنامه هم که در مجموعه وزارتخانه تدوین و جاری شد در دولت دهم متوقف شد.
* حاضرم مناظره کنم
یکی از دلایلی که ما میگوییم از ظرفیتهای تولیدی کشور به درستی استفاده نشده است، این بود که طبق آنچه که قرار بود روی کاغذ اتفاق بیفتد، آمارها به عنوان اینکه انجام شده خوانده شد. ما حاضریم مناظره کنیم. اگر کسی ادعا میکند که این آمارها واقعی است و انجام شده است بیاید تا مشخص شود که چه کسی راست میگوید. باید برخی مسئولان پای میز مناظره بیایند و از عملکردشان دفاع کنند تا اگر لازم شد برخی محاکمه شوند.
سال 86 کارخانجات قند حدود 6.5 میلیون تن چغندرقند از کشاورزان خریداری کردند. بالاترین میزان تولید دانههای روغنی در کشور مربوط به سال 86 بود.
در کل میتوان گفت تمام نوساناتی که در 4 سال اخیر اتفاق افتاده است به ضعف مدیریت در بخش کشاورزی برمیگردد. انشالله دولت جدید بتواند تمامی این ضعفها را جبران کند.
7- کمی به عقب برگردیم. موضوع استیضاح و حضور سه باره شما در مجلس شورای اسلامی. جناب مهندس پشتپرده این استیضاحها چه بود؟ آیا باجخواهی برخی از نمایندگان از شما در این جریانات صحت دارد؟
معمولا همیشه یکی از بحثها این بود که من تعامل خوبی با مجلس نداشتم. با توجه به این که طبق قانون اگر 10 نماینده از عملکرد وزیری رضایت نداشته باشند، میتوانند تقاضای استیضاح کنند. پس مجلسی که 290 نفر عضو دارد میتواند تنها با امضای 10 نماینده وزیر را استیضاح کند. بعضی از نمایندگان در آن سالها درخواستهایی داشتند که نمیشد به آن درخواستها پاسخ داد. یا در چارچوب قانون نبودند یا در هر حال امکانات وزارتخانه جوابگو نبود. این موضوع منجر به این شد که استیضاح اول تنها 6 ماه پس از منصوب شدن من به وزارت جهاد کشاورزی انجام شود و ما نیز طبق قانون موظف به پاسخگویی بودیم.
* استیضاح من بیشتر جنبه سیاسی داشت
به نظر من این استیضاح بیشتر جنبه سیاسی داشت. به هر حال ابتدای شروع به کار وزارت بود و برخی از نمایندگان پیگیر این بودند که در مناطقشان با عناصری که در ارتباط بودند وارد کارهای مدیریتی شوند که من زیربار نمیرفتم و همین موضوع منجر به استیضاح شد. دفاعیات من باعث شد تا آن استیضاح رأی کافی نداشته باشد و کار ادامه پیدا کرد. استیضاح دوم و سوم هم که استیضاح مطرح شد ولی اصلا به مرحله اجرا نرسید.
8- آیا لغو سفرهای خارجی برخی از نمایندگان نیز که در رسانهها مطرح شده بود، واقعیت داشت؟
معمولا کمسیونهای مجلس انتظار دارند که وزارتخانهها بعضا سفرهایی را برای نمایندگان برنامهریزی کنند که ما آنچه را که در چارچوب قانون نبود انجام نمیدادیم که همین امر باعث دلخوری بعضی از نمایندگان شد. البته موضوع اینگونه نبود. این درخواستها باید از کانال هیات مدیره مجلس انجام میشد و بنا به تشخیص آن، نمایندگان برای سفرهای خارجی معرفی میشدند. برخی از نمایندگان انتظار داشتند این مسیر هیات رئیسه مجلس طی نشود و خود وزارتخانه تصمیم بگیرد و جدای از اطلاع مجلس سفری را انجام دهند. در دورهی من این اتفاق نیفتاد. ما آنچه را که باید انجام میشد از کانال هیات رئیسه مجلس درخواست و پیگیری میکردیم.
9- در طول سالیان پس از پیروزی شکوهمند انقلاب همواره پس از نقصانها، بسیاری از وجود دستهای پنهان مافیایی در بخش کشاورزی سخن میگویند. آیا شما نیز چنین اعتقادی دارید یا عوامل دیگری چون تحریمها و سوء مدیریتها در این بخش را عامل اصلی ضعف در تامین امنیت غذایی کشور می دانید؟
همانگونه که زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد، درست است که فی نفسه خساراتی از جمله از دست رفتن بسیاری از نیروهای کاردان و توانمند که میتوانستند منشا خدمات بسیاری در جمهوری اسلامی باشند و خسارات مادی و معنوی بیشمار دیگری را به بار آورد، ولی حضرت امام (ره) در همان ابتدا میفرمودند که "جنگ رحمت است". از این باب که در کنار تمامی این خسارات بسیاری از استعدادها و توانمندیهایی شکوفا شد که شاید اگر در شرایط عادی بودیم، بعد از گذشت سالها اتفاق نمیافتاد. من نیز همین اعتقاد را دارم. وقتی بحث تحریم مطرح میشود قاعدتا در مقابل آن بحث اقتصاد مقاومتی را داریم. البته اقتصاد مقاومتی با تعریفی که مقام معظم رهبری بیان فرمودند، نه مقاومت اقتصادی یا ریاضت اقتصادی. با توجه کردن به توانمندیهای داخلی و با طی کردن فرآیند رشد و تولید در کشور میتوان تمامی نقاط فشار دشمن را به نقاط قوت تبدیل کرد.
* نمیتوان ضعف مدیریت را به گردن تحریم انداخت
در بخش کشاورزی مابین آنچه که هست و آنچه که باید باشد شکاف عملکردی وجود دارد که اگر درست عمل شود و این شکاف از بین برود، به یک صادرکننده قوی در خیلی از محصولات کشاورزی تبدیل میشویم. نمیتوان ضعف مدیریت را به گردن تحریم انداخت. درست است که تحریم و نوسانات ارزی تاثیرگذار است ولی صد درصد نیست. به اعتقاد من حداکثر سهم را که میتوان برای تحریم و نوسانات ارز مخصوصا در سال 91 اختصاص داد 30 درصد است و 70 درصد مابقی به مدیریت ضعیف و عدم برنامهریزی صحیح برمیگردد. اگر این مشکلات وجود نداشت آن 30 درصد هم تاثیری نداشت.
10- یکی از طرحهای پیشنهادی جنابعالی، فرستادن رایزن کشاورزی با هزینه وزارت جهاد به کشورهای آفریقایی بود. چرا در طول آن سالها وزارت خارجه از این طرح استقبالی نکرد؟
این سوالی است که باید از مسئولین وقت وزارت امور خارجه پرسیده شود. اعتقاد ما آن موقع این بود که با توجه به سیاست های کلی جمهوری اسلامی که توسعه روابط با کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی بود، برای توسعه بیشتر فعالیتهای اقتصادی و اینکه بتوانیم خدمات فنی و مهندسی را به این کشورها صادر کنیم، رایزنهایی در بخشهای مختلف اقتصادی به این کشورها فرستاده شود. متاسفانه وزارت امور خارجه وقت خیلی تمایل نشان نداده و پاسخی نداد. بررسیهای ما نیز هیچ وقت به نتیجهای نرسید.
11- اما یک سوال تکراری. آیا اعلام رسمی شماره تلفن شما در رسانهی ملی نتیجهای داشت و چنانچه بار دیگر به آن سالها برگردیم باز چنین اقدامی میکنید؟
بله. من آن زمان قرار بود به عنوان وزیر کشاورزی به کشور و مردم خدمت کنم. دولت از مردم است و باید حرف مردم را بشنود. کشاورزان همواره تمایل دارند با وزیر کشاورزی ارتباط داشته باشند. اما ملاقات حضوری برای همگان امکانپذیر نیست. از طرفی دیگر جهاد کشاورزی از معدود وزارتخانههایی است که در مناطق مختلف کشور دفاتر کاری دارد و به صورت مستقیم عناصر جهاد کشاورزی با مردم در ارتباط هستند.
بعضا مردم در ملاقاتهای مردمی از مدیران و برخی از رفتارهایشان گله داشتند. ما احساسمان این بود که با اعلام شماره تلفن این فضا را ایجاد میکنیم که مردم بتوانند ارتباط برقرار کنند. برخی ایراد گرفتند که وزیر نمیتواند وقت بگذارد و پاسخ بدهد. این حرف درست بود، اما وقتی که بناست با مردم ارتباط داشت، باید وقت گذاشت. حتی برخی انتقادهای تندی کردند از اینکار و گفتند این فرد به جای اینکه وزیر کشاورزی باشد بهتر است تلفنچی وزارت خانه شود!
* من اگر دوباره به همان زمان برگردم باز شمارهام را اعلام میکنم.
شماره تلفن اعلامی، شمارهای بود که در اختیار من بود و من فقط همین خط تلفن همراه را داشتم. هفته اول تمامی تماسها را شخصا پاسخ دادم. هفته دوم اعلام کردیم که از این به بعد مکانیزم کار عوض میشود. سامانهای مشخص شد تا تماسها به آن سامانه منتقل شود. از ساعت 8 صبح تا 6 بعدازظهر افرادی به مردم پاسخ میدادند و پیامشان را ثبت میکردند. در طول تمام این 4 سال تمام پیامها در فرمی ثبت میشد و روی تمامی این فرمها جواب من نوشته و ثبت شده است. در همان زمان گزیدهای از آنها منتشر نمودم تا هر وقت کسی مرا باز خواست کرد آن را به او نشان دهم. اینکار کمک کرد برخورد مناسبی توسط عوامل جهاد با مراجعکنندگان صورت گیرد، جلوی بسیاری از باندبازیها گرفته شود و حتی منجر به برکناری بسیاری از افراد نالایق نیز گشت و برخی نیز به دادگاه معرفی شدند. این موضوع باعث شد تا کشاورز احساس کند میتواند ارتباط برقرار کند.
این روش باعث شد تا بهتر بتوانیم محیط کاری را کنترل کنیم. ضمن اینکه توسط همین سامانه از پیشنهادات خیلی از افراد نیز استفاده میشد. حاصل اینکار بیش از 60 هزار تماس و چند صد هزار پیامک بود که آن را در کتابچهای چاپ کردم. من اگر دوباره به همان زمان برگردم باز شمارهام را اعلام میکنم.
12- پیشنهادتان به عنوان یک مدیر بخش کشاورزی که از پایین به بالا در وزارت جهاد رشد کردهاید، به وزیر جهاد کشاورزی دولت یازدهم چیست؟
من فکر میکنم اولین اقدامی که در وزارت جهاد کشاورزی باید اتفاق بیفتد اجرای قوانین معطل مانده در بخش کشاورزی است. در دورههایی به یاد دارم برخی مدیران اعلام میکردند ما برای برخی کارها قانون نداریم و امکان انجام و پیگیری آنها وجود ندارد. در بخش کشاورزی برخی قوانین که کمک میکرد تا کارها بهتر انجام شود در دولت نهم پیگیری شد. مراحل مختلف خود را طی کرد و تصویب و ابلاغ شد. قانون بهرهوری از جمله این قوانین است که اگر تمامی بندهای مختلف آن اجرا شود، بسیاری از مشکلاتی که امروز در بخش کشاورزی داریم حل میشود. مشکلاتی چون اشتغال در بخش کشاورزی، انتقال مسائل علمی به مزارع، چارچوب دار شدن ظرفیتهای نیرو در بخش کشاورزی، ساماندهی شدن صادرات و واردات، مشخص شدن تکلیف سرمایهگذاری در بخشهای مختلف و ... این قانون ابتدای دولت دهم ابلاغ شد اما هیچ بندی از بندهای این قانون در این 4 ساله اجرا نشده است.
وزیر دولت یازدهم باید در هدفمند کردن یارانهها سهم بخش کشاورزی که در ارتباط با تولید هست، پیگیری کرده و بگیرد. زمانی که بحث هدفمندکردن یارانهها بود برنامهای در این خصوص دولت دهم نوشته شده بود که در به درستی پیگیری نشد.
13- هم اکنون شما به عنوان مدیرعامل و رئیس هیات مدیره سازمان اقتصادی کوثر که از قضا پتانسیل بسیار بالایی در حوزه کشاورزی دارد مشغول فعالیت هستید. لطفا کمی از عملکردتان در این بخش بفرمایید؟
سازمان اقتصادی کوثر مجموعهای است که بیشتر ستاد مجموعه شرکتهایی است که به صورت مستقل در موضوعات مختلف اقتصادی فعالیت میکنند. مجموعهی کشاورزی این سازمان نیز فعلا بیشتر در زمینه دام و طیور فعالیت دارد. الان مجموعههایی که در این زمینه ها هستند می توانند الگویی باشند برای بخش تولیدی کشور. ما دامداری داریم که تولید شیر میکند. مجموعه دامداری های ما تولید شیرشان نسبت به متوسط های کشور خیلی بالاتر است. متوسط تولید واحدهای مرغداری گوشتی سازمان 6.2 دوره در طول سال است. در صورتی که متوسط تولید مرغ گوشتی کشور 4.5 دوره در طول سال است. اگر این متوسط ها وارد تولید کل کشور شود ما به ظرفیت دلخواه خود در بخش کشاورزی میرسیم. جدیدا در بخش آبزی پروری هم پروژه هایی را شروع کردیم. در تولید گوشت قرمز هم به عنوان فازی جدید کارهایی را برنامهریزی میکنیم که در حال احداث تاسیسات مربوطه هستیم. در بخش زراعی نیز برخی ظرفیت های کشاورزی شناسایی شده است و برنامه ریزی برای کشت محصولاتی همچون دانه های روغنی انجام دادیم. در کل تمامی شرکتهای مجموعه سازمان اقتصادی کوثر با ظرفیت بالا کار می کنند و همگی سودده هستند.
14- دوست داشتید دوباره به وزارت جهاد کشاورزی منصوب میشدید تا راحتتر تفکرات و ایدههایتان را اجرایی کنید؟
برای کار و خدمت لازم نیست که حتما وزیر باشید. من از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در بخش کشاورزی در روستا فعالیت خود را شروع کردم. از لحاظ شخصی نیز اگر بخواهم بگویم، خیر دوست نداشتم. من از تجربه 4 سالهی وزارت خود درس گرفتهام که اگر بخواهم کاری را به انجام برسانم احتیاج نیست که وزیر باشم. اعتقاد دارم در 4 سالی که در این سازمان بودم مفیدتر واقع شده و موثرتر کار کردهام. چون الان 100 درصد وقت خود را برای کار میگذارم. ولی در وزارت، 50 درصد وقت در جاهایی که نباید مصرف میشد، صرف شد.
15- صحبت های پایانی شما.
محیط کشاورزی محیطی تولیدی است نه سیاسی. رسانه ها کمک کنند تا یک فضای تولیدی بر بخش کشاورزی حاکم شود. متاسفانه رسانهها نیز با محیط کشاورزی و صنعت به صورت سیاسی برخورد میکنند که این اشتباه است. نقد و ارزیابی در این بخش باید با توجه به مهارت های فنی و تولیدی باشد.
گفتگو از: فاطمه اسماعیلی
عکس از: بهاره اسدی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com