آیا سیاست قلدری آمریکا و جمهوری خواهان مانند 40 سال پیش بهتر از تحریم ها عمل می کند!؟
بخشی از لابی صهیونیستی و جمهوری خواهان، اوباما را تحت فشار قرار داده اند که سیاست خارجی جدی داشته باشد اما در عین حال می گویند که اوباما در ارتباط با جهان اسلام و ایران و حتی روسیه موفق نبوده است ...
گروه بین الملل - کال توماس، چهارشنبه 14 اوت 2013 در تریبون خدمات رسانه ای با اشاره به مطالبی از روزنامه ها و رسانه های انگلیس وآمریکا می گوید: سیاست خارجی آمریکا در زمان دموکرات ها مانند کارتر واوباما خوب نبوده و چه در رابطه با روسیه و چه در رابطه با ایران، موثر نبوده است.
به گزارش بولتن نیوز، این نویسنده تاکید کرده است که جمهوری خواهان مانند ریگان، از سوی کشورهای دیگر جهان جدی تلقی شدند و حرف و نظر آنها بر سیاست کشورهای دیگر ازجمله ایران اثرگذار بوده است.
این نوع تحلیل های رسانه ای غرب نشان می دهد که بخشی از لابی صهیونیستی و جمهوری خواهان، اوباما را تحت فشار قرار داده اند که سیاست خارجی جدی داشته باشد اما در عین حال می گویند که اوباما در ارتباط با جهان اسلام و ایران و حتی روسیه موفق نبوده است.
رونالد ریگان، در تاریخ 23 مارس، 1983 گفت: "ما از طریق قدرتمان صلح را حفظ می کنیم، ضعف تنها دعوت از تجاوز است"
این نوع نیز نشان می دهد که عده ای در داخل آمریکا هنوز تصور می کنند که باید در مقابل کسانی که روی حقوق خودتاکید می کنند، به زبان قدرت و قلدری سخن بگویند تا دیگران بترسند و صلح برقرار شود!
در حالی که آن چه باید آمریکایی ها مورد توجه قرار دهند توجه به حقوق ملت های دیگر است نه قلدری در مقابل دفاع از حق ملت ها...
سخنرانی رئیس جمهور رونالد ریگان خطاب به ملت 30 سال پیش موجب بالا بردن توان نظامی و اجماع بزرگ تسلیحاتی برای مقابله با گسترش قدرت نظامی و آرمان های سیاسی اتحاد جماهیر شوروی شد. اما در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر، تعلل و فقدان ابتکار عمل لازم از سوی وی در جریان بحران گروگانگیری ایران منجر به ایجاد این تصور در جهان اسلام شد که آمریکا ضعیف است و عزم راسخ خود را برای مقابله با دشمنان از دست داده است.
اما گویی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، بر این باور است که کشتن اسامه بن لادن- که وی در کنفرانس مطبوعاتی جمعۀ خود برای بار هزارم به آن اشاره کرد - و حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه تروریست ها در یمن و جاهای دیگر برای جلوگیری از تروریست ها کفایت می کند.
و اکنون خطری دیگر در راه است
تریبون خدمات رسانه ای می گوید: به گزارش تایمز لندن رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه، در کنار سابقۀ به سرقت بردن انتخابات و مصادره زمین های کشاورزی سفیدپوستان، توافقنامه ای هم با رژیم ایران امضاء کرده تا موادخام خاصی را به ایران عرضه کند که می تواند برای ساخت سلاح هسته ای مورد استفاده قرار گیرد.
آیا مطمئن نبودیم که ایران انرژی هسته ای را تنها برای تامین انرژی برق می خواهد؟ آیا از رفتار گذشته خود درس نگرفته ایم ؟
به گزارش تایمز "(ایران) بسیارعلاقه مند به اعلام این نکته است که در تامین اورانیوم برای برنامه هسته ای مناقشه آمیزش به خودکفائی رسیده است. البته این ادعا هم، تنها مبنای واقعی ضعیفی دارد . ایران ذخایر اورانیوم قابل توجهی دارد و بزرگترین معدن اورانیوم این کشور به تازگی با سرو صدای زیادی افتتاح شده، اما این معدن بسیار فقیرتر از موارد مشابهی است که در جاهای دیگر وجود دارد. "
در مورد موگابه، که مبارزه اقتصادی وی به تازگی آغاز شده تا نشانه هایی از حیات را به نمایش بگذارد، نویسنده تایمز مایکل ایوانز می نویسد:" اتحادیه اروپا به تازگی تحریم ها علیه 81 مقام و هشت شرکت را در زیمبابوه لغو کرده است." این تحریم ها که در سال 2002 برای نقض حقوق بشر و خشونت سیاسی وضع شده بود همچنان به قوت خود باقی است."
تحریم ها ایران را از پیگیری برنامۀ سلاح هسته ای باز نداشته است.
حال تکلیف چیست؟ صحبت از پاسخ "جامعه بین المللی" است، که نه در تفکر بین المللی است و نه در مبارزه علیه تروریسم یک جامعه محسوب می شود. مثل همیشه، هر پاسخی بناچار باید از جانب ایالات متحده، ناتو و یا اسرائیل باشد.
با توجه به خروج نیروهای امریکائی به دستور پرزیدنت اوباما از افغانستان تخریب شده و افکار عمومی ایالات متحده که اغلب مخالف " درگیری های بیشتر خارجی هستند،" مسئولیت هدایت و رهبری این مسیر به گردن رئیس جمهور می افتد و پیشگام شدن کاری است که اوباما هیچگاه به خوبی انجام نداده است. شکست وی در" ورود" به جهان اسلام و"تنظیم مجدد " و بی اثر روابط با روسیه را در نظر بگیرید!
در سال 2009، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه، دکمه قرمزی ایجاد کرد که او و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، آن دکمه را فشار دادند. معادل روسی اصطلاح "تنظیم مجدد" به اشتباه "فشار بیش ازحد" ترجمه شد . آیا این نوعی نمادگرایی پیشگویانه نبود؟
آیا کسی می تواند این اقدامات را "سیاست خارجی" رئیس جمهور تلقی کند و بگوید این سیاست خارجی در کجا اثربخش بوده است؟
جانت دیلی در ستونی برای ساندی تلگراف با عنوان، " اوباما در سیاست خارجی مورد اعتماد نیست،" می نویسد: "اما می بایست دستکم کورسویی از شک و تردید در کار باشد، حتی در اروپا – جایی که در آن به ریاست جمهوری اوباما به شکل غیر معقولانه ای فرصت اثربخشی و پیش روی داده اند – و اینکه امریکا هم، هنوز در چشم انداز پس از جنگ سرد سرگردان است و اینکه دیگر از نقش جهانی خود هیچ درک روشنی ندارد."
تنها ایراد سخنرانی های بی پایان توسط رئیس جمهور به معنی سیاست نیست.
اینجاست که بار دیگر باید تاکید کرد که امام روح الله خمینی به عزم راسخ رونالد ریگان باور داشت. به همین دلیل است که در روز مراسم تحلیف ریگان در سال 1981، 52 گروگان آمریکایی که مدت 444 روز دراسارت بودند را آزاد کرد.
افراد قوی جلوی افراد قوی می ایستند. کشورهای قوی و قدرتمند دشمنان را به حاشیه می رانند و صلح را برقرار می کنند.