اسمش پریا بود و محصل كلاس چهارم ابتدایی. می گفت تو نامه ام به آقا نوشتم خیلی دوست دارم از شما یه یادگاری داشته باشم.
به
گزارش
بولتن نیوز به نقل از
مركز اسناد انقلاب اسلامی، یكبار كه با یكی
از رانندگان تاكسی های بجنورد صحبت را كشانده بودم. به سفر رهبری، او بدون
اینكه بداند من از اعضای تیم خبری سفر هستم، شروع كرد به تعریف كردن كه
دخترش روز استقبال نامه ای داده است به بچه های ارتباط مردمی و از آقا
یادگاری خواسته است. چند روز بعد هم كتابی آمده است دم در كه رهبر با دست
خط خودشان در ابتدای كتاب به نامه دختر او جواب داده اند.
راننده می گفت: « من اصلا باورم نمی شد اینطور باشه، به دخترم می گفتم آخه این چیه كه تو خواستی؟!»
بعد هم تعریف می كرد كه دخترش به قدری ذوق زده است كه كتاب را از خودش جدا
نمی كند و هر كس می خواهد ببیند، در دست های خودش می برد نشان می دهد و بر
می گرداند سرجایش!
شماره تلفن راننده را گرفتم و بعدا زنگ زدم تا دخترش صحبت كنم.
اسمش پریا بود و محصل كلاس چهارم ابتدایی. می گفت تو نامه ام به آقا نوشتم خیلی دوست دارم از شما یه یادگاری داشته باشم.
آقا تو كتاب چی نوشته بودند؟
از رو برایم می خواند:
« سلام به دختر خوبم پریا خانم، نامه ات به دستم رسید، خیلی خوشحال شدم.
امیدواریم در همه ی مراحل زندگی و در فرائض دینی ات موفق باشی.»
گفتم: فكر می كردی رهبری به نامه ات جواب بده؟
جواب داد: آره چون می دونستم امام خامنه ای ما بچه ها را دوست داره !
پریا می گوید اسم كتاب، قصه های خوب برای بچه های خوب و درباره ی نماز است و
او هم در همین چند روز نشسته و تمامش را خوانده است. من هم اگر چنین هدیه
ای می گرفتم تا آخر عمر فراموش نمی كردم چه برسد به پریای ده ساله. توجه
دفتر رهبری به این درخواست های به ظاهر ساده و كم اهمیت واقعا قابل تقدیر
است.
منبع: كتاب ماه بندان، نوشته محمد رضا شهبازی، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی
وخواهشا اگه میشه رهبرتو هیچ وقت فراموش نکتن