نامه جديد لاريجاني به «رئيسجمهور سابق» ، انگلیس جعبه سیاه مافیای اقتصادی را دزدید!، رئیس دانشکده معماری علم و صنعت: وزیر علوم به روحانی تحمیل شده است، تداوم دور کاري کارمندان در دولت يازدهم و ... از مهمترین اخبار ویژه روزنامه های امروز هستند.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران؛
*کیهانانگلیس جعبه سیاه مافیای اقتصادی را دزدید! سرویس
جاسوسی انگلیس یکی از دلالهای نشاندار خود را که از او با عنوان «جعبه
سیاه» معاملات مشکوک اقتصادی و سردسته یک مافیای نفتی یاد میشود، در کشور
«امارات»- جایی که «بهشت جاسوسان صهیونیستی» لقب گرفته است ربود.
این
فرد 46 ساله، «عباس یزدانپناه یزدی» و یک ایرانیتبار دارای تابعیت
بریتانیا است که ردپای مشکوک او برای دلالی کمپانیهای غربی در ایران به
قرارداد مشهور «کرسنت» میرسد و به گفته منابع مطلع با برخی کارگزاران فتنه
دارای روابط نزدیکی نیز بوده است. نام «یزدانپناهیزدی» در پرونده شرکت
نفت و گاز نروژی «استات اویل» نیز به علت دریافت و پرداخت رشوههای کلان
مطرح شد و از چندی پیش نیز به دلیل اختلافات دو کمپانی غربی، در خارج کشور
تحت پیگرد قضایی قرار داشت.
دولت انگلستان از 4 تیرماه 1392 که این
تبعهاش در امارات ناپدید شد، درباره سرنوشت وی سکوت معناداری کرد تا این
که از 4 روز پیش اخبار ضد و نقیضی از سرنوشت یزدانپناه یزدی منتشر شد. به
گزارش روزنامههای «تایمز» و «گاردین»، یزدانپناه یزدی شش هفته پیش ناپدید
شد و جسدش اخیرا در فجیره امارات پیدا شد. اما یک هفته پس از انتشار این
گزارشها یک مقام عالیرتبه وزارت کشور امارات در گفتگو با «گلفنیوز» خبر
مرگ وی را تکذیب کرد و تاکید نمود که جسد او در فجیره پیدا نشده است. سکوت
طولانی دولت انگلیس در برابر ناپدید شدن تبعه و عامل اطلاعاتیاش در حالی
است که در موارد مشابه، این دولت اقدامات فوری بسیاری را برای اطلاع از
سرنوشت اتباع خود آغاز میکند.
کشور امارات طی چند سال اخیر به حیاط
خلوت سرویسهای جاسوسی «موساد» و «MI6» تبدیل شده است و در سالهای گذشته
قتلهای مرموز سرویسهای جاسوسی صهیونیستی-انگلیسی در خاک امارات گسترش
چشمگیری پیدا کرده و یکی از پایگاههای تروریستهایی مانند «عبدالمالک
ریگی» نیز در دوبی بوده است. در بهمن 1388 سرویس جاسوسی «موساد» در هتلی در
دوبی «محمود المبحوح» فلسطینی را به قتل رساندند که این ترور باعث رسوایی
بیسابقهای برای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و امارات شد.
به
اعتقاد کارشناسان امنیتی، با روشن شدن سرنوشت «عباس یزدانپناه یزدی» نیز
احتمال یک رسوایی مشابه برای سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و امارات وجود
داشته است.
رئیس دانشکده معماری علم و صنعت: وزیر علوم به روحانی تحمیل شده استمهندس
«عبدالحمید نقرهکار» رئیس دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت در گفتوگو
با «خبرگزاری نسیم» به انتقاد شدید از برخی اعضای کابینه پیشنهادی «حسن
روحانی» پرداخت و آنان را افراطی نامید. وی گفت: «از معرفی میلیمنفرد برای
وزارت علوم به مجلس، شگفتزده شدم، او به روحانی تحمیل شده است.»
باجناق
میرحسین موسوی که از حوادث فتنه پس از انتخابات از فتنهگران اعلام برائت
کرده است، افزود: «من با توجه به بحث اعتدالی که آقای روحانی برای دولت خود
مطرح کردند، وقتی شنیدم آقای میلیمنفرد گزینه ایشان برای وزارت علوم است
بسیار تعجب کردم، چرا که وی در آن دوره حساس بعد از آقای معین در وزارت
علوم مشکلاتی را ایجاد کردند و انتصابات نابجایی را در دانشگاه امیرکبیر
صورت دادند. من فکر میکنم این گزینه به آقای روحانی تحمیل شده است و ایشان
نتوانستند استقلال خود را در زمینه انتخاب وزیر علوم حفظ کنند.»
رئیس
دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت ادامه داد: «نقش نمایندگان در دادن رأی
اعتماد و بررسی صلاحیت آقای میلیمنفرد بسیار برجسته است و نمایندگان مجلس
این موضوع را باید در نظر داشته باشند که بحث آموزش عالی کشور به
اولویتهایی احتیاج دارد و محوریت کار دانشگاه در شرایط امروز کشور باید
رشد علمی جهت تحقق حماسه اقتصادی مدنظر رهبر معظم انقلاب باشد نه اینکه
دانشگاه به جولانگاه بازیهای سیاسی تبدیل شود.»
نقرهکار اظهار
داشت: «نمایندگان مجلس در دادن رأی اعتماد باید مصلحت نظام را در نظر
بگیرند. هر وقت دانشگاهها به جایگاه نفوذ احزاب سیاسی تبدیل و به تعبیر
دیگری سیاستزده شده، از مسیر اصلی خود منحرف و سرگرم مسائل حاشیهای شده
است و در واقع این همان چیزی است که مد نظر جریانات استکباری است. اکثریت
جامعه دانشگاهی به دنبال قدرتبازی، سیاستبازی و حزببازی در دانشگاهها
نیستند و در مقابل این جریانات حزبی و سیاسی در دانشگاهها نیز با متانت و
نجابت برخورد میکنند.»
میخواهند کیهان را به انفعال بکشندمحسن
کوهکن، رئیس واحد سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتگو با
«خبرگزاری تسنیم» هجمه علیه کیهان را حرکتی حساب شده و هماهنگ دانست و
اظهار داشت: این حرکت رسانههای زنجیرهای مصداق فرار رو به جلو است.
وی
با اشاره به افزایش هجمههای رسانههای زنجیرهای علیه «روزنامه کیهان»
گفت: اینکه فردی نسبت به مشی روزنامهای انتقادی داشته باشد و معتقد باشد
که مشی یک رسانه باید به این شکل باشد و یا به آن شکل نباشد، معقول است و
اگر در ارتباط با روزنامه کیهان و یا روزنامه دیگر کسی منطقی و مستدل صحبت
کند، نباید آن را تخطئه کنیم اما گاهی اوقات به جای انتقاد، نگاه تخریبی
دنبال میشود.
کوهکن با بیان اینکه نگاه تخریبی چند ویژگی دارد،
افزود: اولین ویژگی تخریب این است که منطق خاصی پشت آن نیست؛ دومین ویژگی
تخریب این است که چندین رسانه از نظر موضوعی به صورت هماهنگ عمل میکنند؛
ویژگی دیگر آن هماهنگی زمانی چندین رسانه در پرداختن به یک موضوع است که
حکایت از اراده و تصمیم جمعی یک تفکر و یا یک جناح در برخورد غیرمنصفانه و
غیرمنطقی با یک روزنامه و یا یک فرد دارد.
رئیس واحد سیاسی جبهه
پیروان اضافه کرد: اگر فرض کنیم آقایان از روزنامه کیهان و آقای شریعتمداری
خوششان نمیآید و آن را نمیپسندند، مشی کیهان، مشیای نیست که خود را
دیروز و امروز نشان داده باشد و از زمانی که آقای شریعتمداری در کیهان حضور
پیدا کرده، به همین منوال است و سالهای سال است که این روزنامه مشی خاص
خود را دارد.
وی افزود: آنها چطور با رسانههایی که با لحن مرعوب
شده با جریانات معاند و بیرون از نظام مماشات و کار آنها را توجیه میکنند،
چیزی بیان نمیکنند؟
کوهکن تصریح کرد: وقتی یک کار حساب شده و
سازماندهی شده با هماهنگی باشد میتواند مصداق فرار رو به جلو باشد و اگر
بپذیریم حرکت رو به جلو است، هجمه به کیهان به این علت است که کیهان مقابل
افراطهای آنان از دولت اصلاحات تاکنون ایستاده است.
روایت مرعشی از درگیری و بنبست در شرکت سهامی دولت اصلاحاتسخنگوی حزب کارگزاران معتقد است اغلب سالهای دولت اصلاحات (84-1376) در حوزه اقتصادی به درگیری و بنبست داخلی گذشت.
حسین
مرعشی در مصاحبه با روزنامه شرق و درباره عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت
اصلاحات گفت: کسانی که در تیم اقتصادی دولت اول اصلاحات مسئولیت داشتند 4
نفر بودند؛ مرحوم نوربخش که تا آخر (زمانی که فوت شدند) مورد اعتماد آقای
خاتمی هم بودند. در مقابل ایشان، آقای خاتمی، آقای نمازی را به عنوان وزیر
اقتصاد و دارایی گذاشتند که از نظر فکری در نقطه مقابل نوربخش بود. البته
آقای نمازی آدم نجیبی بودند و خیلی هم دخالتی در کارها نمیکردند ولی به هر
حال همسو نبودند. ایشان عملا نقش چندانی در ستاد اقتصادی دولت نداشت و
عموما تصمیمات توسط آقای نوربخش و همینطور آقای نجفی در سازمان برنامه
اتخاذ میشد.
نفر چهارمی هم مداخله میکرد و آن آقای طهماسب مظاهری
بودند. ایشان به عنوان مشاور آقای خاتمی بودند و آقای خاتمی ستادی ایجاد
کرده بود، به نام ستاد اقتصادی که آقای مظاهری هدایت آن را بر عهده داشت.
آقای مظاهری نه اقتصاد خواندهاند و نه در دولت خاتمی عنصر هماهنگی بودند.
آقای مظاهری ماجراجو هم بودند. به این خاطر تقریبا دو سالی به اعصاب خردی
گذشت.
وی در پاسخ این سوال که «با توجه به این اختلاف دیدگاهها
موضع آقای خاتمی درخصوص این اختلافات چه بود؟ به کدام دیدگاه گرایش داشت؟»
اظهار داشت: خود آقای خاتمی هم آن موقع هنوز یک دیدگاه روشن اقتصادی نداشت.
آقای خاتمی همیشه صحبتشان این بود که من میخواهم سیاست اقتصادی دو سال
آخر آقای هاشمی را ادامه بدهم. سیاست اقتصادی دو سال آخر هاشمی به دلیل
فشارهای فراوان، در واقع یک تعدیل تعدیل شده بود. به هر حال دو سالی آقای
مظاهری وقت گرفت و بسیار مشکل ایجاد شده بود.
برنامه ای هم تدوین
کردند به اسم «ساماندهی اقتصادی» که هیچچیزی از آن بیرون نیامد و فقط وقت
گرفته شد. شانسی که آقای خاتمی آوردند این بود که از سال 78 درآمدهای نفتی
بالا رفت و یک ثباتی در منابع ارزی کشور ایجاد شد.
مرعشی همچنین
درباره دولت دوم خاتمی گفته است: در دولت دوم آقای خاتمی هم دوباره همین
اشتباه شد. دولت دوم خاتمی دو بخش شد. دو سال اول و دو سال دوم. در دو سال
اول طهماسب مظاهری شد وزیر اقتصاد و آقای ستاریفر شد رئیس سازمان مدیریت و
برنامهریزی و آقای نوربخش هم رئیس کل بانکمرکزی باقی ماندند.
آقای
نوربخش به من زنگ زدند و گفتند که آقای خاتمی چنین تصمیمی گرفتهاند و
چنین ترکیبی را برای ستاد اقتصادی دولت مدنظر دارند. مرحوم نوربخش به من
گفتند که من به آقای خاتمی بگویم به جای من هم یک نفر دیگر را تعیین کنند
چون من نمیتوانم با آقای مظاهری و ستاریفر هماهنگ باشم.
من آن
موقع نماینده مجلس بودم. به آقای خاتمی زنگ زدم و گفتم شما حقتان است که
وزرا و مسئولان دولت را تعیین کنید اما آقای نوربخش هم میگوید من را از
ادامه همکاری معاف کنید و فرد دیگری را که با وزیر اقتصاد و رئیس سازمان
برنامه هماهنگ باشد منصوب کنید. آقای خاتمی خیلی از این حرف من آشفته شد.
گفت من اساسا آقای ستاری و مظاهری را چون میتوانند با نوربخش کار کنند در
دولت گذاشتهام. مگر میشود نوربخش نباشد؟ از نظر آقای خاتمی، نوربخش اصالت
داشت.
من گفتم به هر حال برداشت من این است که اینها هماهنگ
نیستند. آقای خاتمی گفت: من با ستاریفر و مظاهری صحبت کردهام و قول
گرفتهام که با نوربخش هماهنگ باشند. ولی آقای مظاهری تقریبا 40 روز بعد از
آغاز به کار دولت دوم خاتمی به سوی درگیری با آقای نوربخش حرکت کرد.
وی
که رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت اصلاحات بود، ادامه
میدهد: مرحوم نوربخش هم اصفهانی بسیار زرنگی بودند. نوربخش خودش را از
صحنه درگیری کنار کشید و درگیری شد میان مظاهری و ستاریفر. نوربخش خودش
گوشه نشست و آن دو نفر با هم درگیر بودند.
آقای ستاریفر در یک
دورهای حسابی اعصابش به هم ریخته بود. آقای تاجگردون که معاونشان بودند،
به آقای ستاریفر گفتند که ما چه کار داریم که موجودی خزانه را بدانیم.
موجودی خزانه را میتوانیم حدس بزنیم. براساس حدسیاتمان تخصیص میکشیم.
تخصیصها
را میکشیدند. بعد وزارت اقتصاد تخصیصها را پرداخت نمیکرد. وزارت اقتصاد
میگفت فلان سازمان تخصیص گرفته است اما برای پرداخت تامین وجه نشده است.
برای اولینبار در سیستم اداری کشور واژهای درست شد به نام «تامین وجه».
مرعشی
تصریح کرد: خلاصه کار به جایی رسید که آقای خاتمی تصمیم گرفت هم آقای
مظاهری و هم آقای ستاریفر را از این دو پست برکنار کند و این همزمان شد با
فوت مرحوم نوربخش. بعد از آن با تصمیم آقای خاتمی، آقای شرکا رئیس سازمان
مدیریت شدند. آقای صفدرحسینی هم وزیر اقتصاد و دارایی و آقای شیبانی هم
رئیس کل بانک مرکزی شدند. دو سال آخر آقای خاتمی، تقریبا دو سال آرامی بود و
اینها با هم هماهنگ شدند(!)
تلاش مرعشی برای شکستن همه کاسه
کوزههای بنبست در دولت اصلاحات در حالی است که روسای بانک مرکزی و سازمان
مدیریت در این دولت نیز درگیریهای جدی با یکدیگر داشتند.
*روزنامه خراساندستور دولت دهم درباره حقوق و مزاياي يک مدير اجراييبر
اساس يکي از آخرين تصميم هاي هيئت دولت دهم که طي روزهاي گذشته توسط
محمدرضا رحيمي به دستگاههاي مربوطه ابلاغ شده، مقرر شده است بنا به پيشنهاد
وزارت اقتصاد، حقوق و مزاياي مديرعامل و رييس هيئت عامل سازمان حسابرسي،
با 15000 امتياز هم تراز استانداران و سفراي ايران در کشورهاي ديگر تعيين و
اجرايي شود.
تداوم دور کاري کارمندان در دولت يازدهمبر اساس بررسي هاي يک نهاد نظارتي، تعدادي از وزرا و
مسئولان اجرايي در واپسين روزهاي فعاليت خود مجددا طرح دور کاري کارمندان
را تمديد کرده و به همين خاطر تعدادي از نيروهاي ستادي به اين منظور از محل
استقرار خود خارج شده اند که اين موضوع در بدو تحويل دولت به مديران جديد،
مي توانست با ظرافت و برنامه ريزي بهتري انجام شود.
*تهران امروز
شرط اعطاي مجوز به دانشگاه احمدينژادعليرضا
خسروي عضو كميسيون «آموزش، تحقيقات و فنآوري» مجلس گفته: اين كميسيون
قطعا موضوع «دانشگاه احمدينژاد» را بررسي كرده و طبق قانون تصميم خواهد
گرفت. خسروي، با اشاره به تصميم رئيسجمهور سابق مبني بر تاسيس «دانشگاه»
به باشگاه خبرنگاران گفته: ولي اعضاي كميسيون نظر قطعي خود را اعلام
نكردهاند.
خسروي گفته: اين كميسيون براساس مُرّ قانون عمل كرده و هرآنچه به صلاح مملكت باشد به آن تاكيد خواهد كرد.
ديدگاه جنتي ديدگاه مسجدجامعي و مهاجراني نيستحجتالاسلام
سيدمهدي موسوينژاد، عضو فراكسيون روحانيون مجلس شوراي اسلامي گفته:
ديدگاه دولت دكتر روحاني، ديدگاه دولت اصلاحات نيست و تفاوتهاي اساسي بين
اين دو ديدگاه وجود دارد.موسوينژاد گفته: يقينا رويكرد جنتي در وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامي رويكرد مسجدجامعي و مهاجراني نيست و تفاوتهاي اساسي
با رويكرد وزراي دولت اصلاحات دارد.
وي گفته: وزير پيشنهادي فرهنگ و
ارشاد اسلامي شخصيتي مومن و مقيد به آموزههاي اسلامي و فرهنگ اسلامي است و
عزل ايشان از مسئوليتهاي دولتي گذشته را نميتوان دليلي بر ناكارآمدي
ايشان دانست.موسوينژاد گفته: تفاوت ديدگاه علي جنتي با ديدگاه صفارهرندي
در وزارت ارشاد امري طبيعي است و اصولا هر يك از وزرا ديدگاه و رويكرد خاص
خود را خواهند داشت.
نامه جديد لاريجاني به «رئيسجمهور سابق»علي
لاريجاني، رئيس مجلس با وجود اتمام دوره رياستجمهوري محمود احمدينژاد،
طي نامهاي به وي كه روز 15 مرداد منتشر شد مصوبه هيات دولت مبني بر «اصلاح
آييننامه ساماندهي و اعتباربخشي مراكز مشاوره» را مغاير قانون اعلام كرد.
هاشمي:اعتدال به «دولت سكولار» منتهي نميشودعلياكبر
هاشميرفسنجاني، رئيسمجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگويي با پايگاه
اطلاعرساني خود با بيان اينكه اعتدال همان واقعگرايي اسلامي است، گفته:
اطمينان دارم كه اعتدال و واقعگرايي اسلامي به دولت سكولار منتهي نخواهد
شد مشروط بر آنكه از مسير اعتدال اسلامي خارج نشويم.هاشمي گفته: قطعا
كارهاي شعاري در آينده كم ميشود.شعارهاي بلند و عملهاي كوچك مهمترين
شاخص جريانهاي تندرو است. وي گفته:جامعه هم به طرف اعتدال بيشتر خواهد
رفت. مردم در حال تحصيل هستند. دانش و اطلاعات آنها زياد ميشود. كارهاي
شعاري از اين نوع كه انبوه تودهها را براي يك هدف خاص به صورت موجي بسيج
كنند، در آينده سخت ميشود. مبناي جامعه آينده ايران اسلامي گردش صحيحتر و
شفافتر اطلاعات با هدف اقناع حداكثري مردم خواهد بود.