به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ دلاوران مرصاد نوشت:در جائی خواندم که در زورخانه به شاگردانی که دوره اول ورزش باستانی را
شروع کرده اند ((تازه کار))و سپس نوچه می گویند،شاید در گذشته نوچه بودن
مختص به همین زورخانه هاو بعدها با ظهور دوران آقا جاهل ها و به اصطلاح
گنده لات ها نوچه بازی و نوچه پروری دست مایه این طیف هم قرار گرفت .
ولی گمان نمی کنم کسی ان زمان پیش بینی میکرد که روزی روزگاری این نوچه پروری سر از عالم سیاست هم در بیاورد و حسابی مرسوم گردد.
آن
شاگرد تازه کار زورخانه وقتی وارد گود می شد که فن و فوت پهلوانی را از
همان ابتدا خشت به خشت می آموخت و مرحله مرحله پیش می رفت و روزگاری با گذر
از دوران نوچه گی و پهلوانی عاقبت به پیش کسوتی می رسید و اکثر انها که به
درستی در این راه طی طریق می کردند به کمال معرفت جسم و روح و جان می
رسیدند و اغلب هم نام های ماندگار می شدند.
اما امروزه به یک باره شاهد
هستیم که بعضی ها بدون اینکه حتی یک خط در خصوص سیاست و اصول و مبانی آن
مطالعه و یا تجربه ای داشته باشند بی محابا خود را وارد این ورطه می کنند
به امید آنکه دست برقضا خودی نشان دهند.اما همین که وارد این بازی می شوند
با بازیگردان هایی قهار و کهنه کار مواجه می گردند که به هیچ وجه یارای
ایستادن در مقابل انها را ندارند و اینجاست که آهسته آهسته تن به نوچه شدن
می دهند و سعی می کنند این الفبای کهن زندگی اجتماعی بشر را هر چند خیلی
دیر هنگام اما به هر نحوی که شده بیاموزند و یاچون فرصتی برای آموختن
نخواهند داشت آرام و بی صدا تبدیل به ابزاری برای به کرسی نشاندن سیاست های
همان کهنه کاران می شوند.
شاید هیچ چیز به مانند فیلم فارسی های
قدیمی نتواند که فرهنگ نوچه بازی ،که با موضوع این مطلب مانوس است را به
نمایش بگذارد.آنجا که نوچه ها یا انقدر کتک خورهای خوبی بودند که باعث پر
رنگ تر شدن قهرمان های داستان می شدند و یا آنچنان ناشی و بی تجربه بودند
که با ابتکارهای انتحاری بزرگترین خودزنی ها را مرتکب می شدند و........
اما
این فرهنگ نوچه گی و نوچه پروری بی سر و صدا از متن فیلم های فارسی خارج
شد و همانند یک بیماری مصری وارد سایر اعضای کالبد جامعه شد و اکنون جز
لاینفک دنیای سیاست شده است .
همانطور که نقش نوچه ها را در فیلم فارسی
های قدیمی شرح دادیم صدها برابر بیشتر از آن باید از نقش نوچه های سیاسی
ترسیدچراکه نوچه های سیاسی با سرسپردگی های بی حد و حصر خود راه را برای
جولان افکار مخرب بازخواهند نمودو مُبّلغ بی چون و چرای افکار و عقاید
اساتید خود خواهند شد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که انقلاب ما تا چه اندازه
از سوی نوچه های سیاسی بین المللی مورد تهدید قرار گرفت و می گیرد اما
شاید اکنون به انجا رسیده باشیم که اندکی هم به نوچه های سیاسی درونی نگاهی
بیندازیم و تحرکات آنها را رصد کنیم .
انقلاب و نظام سهم تمام ملت
ایران است از هر نژاد و قوم و مرام و مسلکی که باشند ،هر کس که با دل و جان
حقانیت نظام را پذیرفته است و دل در گرو آن دارد به اندازه تمام هموطنانش و
درست به همان اندازه مساوی و برابر از انقلاب و نظام سهم خواهد داشت.
و
این درست همان نکته ی مهم و کلیدی است که نوچه های سیاسی از آن غافل هستند
،اینها می پندارند که با این روش روزگاری به اوستادی خواهند رسید و مردم
برایشان کف زده و هورا می کشند.
تا قبل از همین انتخابات اخیر ریاست
جمهوری خاطرمان هست که همین نوچه ها چه بلواهایی که طراحی و پیش بینی می
نمودند که "آی این خواهد شد و آن خواهد شد و زیر بیرق این و آن سینه خوش
خدمتی و نوچه گی می زدند.
اما رهبر معظم انقلاب آمد و در چند جمله تمام
تلاش هاو نقشه های آنان را نقش بر آب کردو ماهیت پوشالی این نوچه ها را
بیش از پیش برای ملت نمایان نمودند.
جالب اینجاست در حالیکه تمام دنیا
اذعان دارد که افتخار خلق این حماسه متعلق به مردم و مقام معظم رهبریست
بازهم شنیده می شود بعضی از نوچه ها که لب و ولوچه ی اربابانشان را آویزانی
می بینند در بوق و کرنا چیزدیگری را فریاد می زنند.
شک نداشته باشیم که
در این برهه از زمان آنقدر که این نوچه های سیاسی آینده مردم و نظام را
زیر سئوال می برند از دشمنان قسم خورده ی نظام کاری ساخته نیست و به فرمایش
معظم له باید سال ها بگذرد تا قلم نویسندگان آگاه بین المللی باز گردد و
حقایق را بنویسند.
مثل همیشه می درخشید