1- با ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی، ارزشها و رویکردهای جدید در حوزه های فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شاهد بوده ایم که هر کدام در راستای طرح یک مهندسی مجدد قدم به عرصههای مختلف مدیریتی نهاده اند. در این میان نقش راهبردی جنبش دانشجویی اسلامگرا بیش از پیش تعیین کننده است. هرگاه سخن از جنبش دانشجویی میشود همه اذهان به سمت اعتراضات و تحصن هایی می رود که طی سالیان موسوم به «عصر اصلاحات» جامعه دانشگاهی با آن درگیر بوده است.تحصن هایی که هر کدام موجب ظهور بحران در فضای دانشگاهی می شد و دانشجویانی را به تعبیری می سوزاند.
جنبش در معنا یعنی تحرک و پویایی و همراستا با الفاظی نظیر نهضت، شورش و انقلاب به کار میرود اما زمانی که با الفاظ دیگر ترکیب شود خاص معنا و مفهوم آن کلمه می گردد. دانشجو به دنبال کسب دانش است و در کنار آن نیز دغدغههای آرمانگرایانهای در ذهن خود دارد. میخواهد روشنگری در جامعه نهادینه شود و همگان به پاسخگویی در برابر رفتارشان احساس مسئولیت نمایند. اما زمانی که این دغدغه ها تبدیل به بهانه ای برای ایجاد تنش و درگیری می شود فضای علمی دانشگاه و شأن علمی دانشجو را با تهدید مواجه میکند. در این شرایط گاه این شأن به کل نادیده گرفته شده و تخریب می گردد و فضای ملتهب دانشگاه به عمق آن نیز می افزاید.
در واقع جنبش دانشجویی آن گونه نیست که در اذهان و گفته ها از آن یاد می شود. این جنبش بایستی علم را محور اصلی فعالیت خود قراردهد و با داده ها و گزاره های علمی به تحلیل فضا بپردازد. ساختار وجودی انسان نیز به نحوی است که او را به دانایی فرا می خواند لذا در مواجهه با موج عظیمی از جریانات بحران ساز همواره این هنر حاملان این جنبش دانا محور است که بامدیریت در بحران فضا را از حالت مه گرفتگی خارج کند.
این گونه نیست که هر تحرکی و آشوبی در دانشگاه را جنبش دانشجویی بخوانیم و آن را به عنوان سمبل این جریان علم کنیم. دخالت دانشجو در فضای آلوده سیاسی اگر توأم با دغدغه های علمی باشد قطعا موفق خواهد بود و در غیر این صورت توفیقی نخواهد داشت.
تحلیل سیاسی مبتنی بر دانش و آگاهی میبایست در فعالیت ها و برنامه های جریان دانشجویی قرارگیرد و از اولویت های آن باشد چرا که ورود دانشجو به اعتراضات و تحرکات سیاسی اگر توأم با تحلیل دقیق سیاسی نباشد با بحران هایی مواجه خواهد شد که به منظور عبور از آنها چالش های جدیتری گریبانش را خواهد گرفت. هر حرکتی در دانشگاه ها زمانی که به سمت موجی از احساسات کاذب به پیش برده شود، مطمئنا نمی تواند تحلیل درستی از حوادث در اذهان دانشجویان و جامعه تداعی کند. هر نوع برخورد ساختارشکنانه فضای دانشگاه را از عقلانیت و فضای علمی خارج می کند و موجب می شود که دانشجویان تحت تأثیر احساسات به اقدامات نامعقول دست زنند.
نکته مهم اینکه عملکرد رادیکال و انحصارطلبانه برخی از گروه های دانشجویی، عاملی مؤثر در سیاستگریزی دانشجویان است. بسیاری از دانشجویان به دلیل تبعات و هزینه هایی که اقدامات رادیکال این گروه ها درپی داشته حاضر به فعالیت نیستند و در حقیقت غلبه احساسات بر (عقلانیت) در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشجویان سبب بروز رفتارهای غیرعقلایی و تند می شود.
آزاداندیشی و دید روشن نسبت به بخش های مختلف جامعه مسیر را در رسیدن به جامعه ای آرمانی هموار می کند و در همین راستا نیز فضای علمی و دانشگاهی به سمتی می بایست سوق یابد که هر دانشجو اگر در قامت یک معترض هم ظاهر شد اعتراضش مبتنی بر دانایی و انصاف باشد چرا که شأن جنبش دانشجویی مسلمان این چنین کرنش رفتاری را می طلبد.
در چنین شرایطی جنبش دانشجویی به منظور توفیق در اهداف خود، می بایست در جایگاه یکی از اجزای عرصه عمومی با تجهیز مطالباتش به عنصر تقوی، شکل نوینی از فعالیت های دانشجویی را رقم زند که با تکیه بر چنین رویکردی دیگر شاهد استثمار این جنبش توسط احزاب و بنگاه های سیاسی بیرون از دانشگاه نخواهیم بود. دیگر زمان آن رسیده که حاملان جنبش دانشجویی ابزار مطالبات خود را به سلاح گفتمان «عدالت و پیشرفت» مجهز کرده و به دور از هیجانات درهم ریخته به همگان بباورانند که عدالت خواهی بارزترین ویژگی جنبش دانشجویی است.
عقلانیت، علم محوری و عدالت خواهی سه ضلع مثلث جنبش دانشجویی اند که مسیر جامعه را در راه پیشرفت و توسعه هموار خواهند کرد. با تکیه بر این مولفه ها و مطالعه آسیب شناسانه یقینا شاهد برکاتی در آینده خواهیم بود که طعم تلخ رخدادهای پیش آمده از سوی تجدید نظرطلبان موسوم به اصلاح طلب، بر جنبش دانشجویی، شیرین گردد.
2- در دیدار اخیر دانشجویان با مقام معظم رهبری مباحثی در ارتباط با فتنه 88 وضرورت هوشیاری دانشجویان مطرح شد که لازم است بار دیگر مرور شود :1
« در بررسی آن حوادث تلخ، مسئله اصلی و عمده، قانون شکنی و رفتار غیر نجیبانه ی جماعتی است که در مقابل جریان قانون ایستادند و به ایران عزیز، لطمه و ضربه و خسارت وارد آوردند.
البته در حاشیه و گوشه و کنار یک حادثه ی بزرگ، ممکن است مسائلی روی داده باشد که گاه یک نفر مظلوم یا ظالم واقع شود اما در هر حال نباید مسئله اصلی به خاطر این مسائل گم شود.»
ایشان در همین زمینه این سوال اساسی را مطرح کردند که چرا و به چه دلیل مدعیان تقلب در انتخابات 88 برای مواجهه با مسئله، به خیابانها اردوکشی کردند!؟
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: بارها و بارها این سوال را نه در مجامع عمومی بلکه به شکلی که قابل پاسخ دادن باشد مطرح کرده ایم پس چرا جواب نمیدهند، چرا عذرخواهی نمی کنند؟
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در جلسات خصوصی می گویند تقلبی رخ نداده بود، پس به چه علت کشور را دچار آن ضایعات کردید و به لبه پرتگاه بردید؟
معظم له در دیدار مذکور با اشاره به اوضاع پرآشوب و خونین برخی از کشورهای منطقه خاطرنشان کردند:« می دانید اگر در فتنه 88 خدا کمک نمی کرد و گروههای مردمی به جان هم می افتادند کشور به چه روز و روزگاری می افتاد؟ که البته خداوند نگذاشت و ملت هم بصیرت به خرج دادند.»
بدیهی است تا زمانی که فتنه گران 88 در پیشگاه ملت اقرار به اشتباهاتشان ننمایند و از عملکرد خود ابراز شرمساری نکنند اجازه ورود در میان توده های مردم و ایفای نقش نخواهند داشت.
مرور مواضع برخی تجدیدنظرطلبان که به مثابه "عالیجنابان آشوب" با وسوسههای خویش زمینه ذهنی را در جامعه برای برخورد آشوبگرانه علیه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 برای دولت آماده کردند، میتواند ما را در شناخت بیش از پیش تحولات پشت سر گذاشته مدیران فتنه راهنما باشد.
بررسی مواضع حلقهای که در آن روزها به بازیگران سناریوی از پیش طراحی شده دشمن تبدیل شدند و زمینههای تشویش اذهان عمومی در پروژه تقلب و دعوت به آشوبگری و اغتشاشات خیابانی را فراهم کردند و امروز به تعبیر ریاست محترم قوه قضاییه " افعی جانشان گرما گرفته " می تواند برای شما مفید باشد.
گفته هایی که قبل از انتخابات ریاست جمهوری توانست نقش بسزایی را در تحمیل برخی جریانات به نظام نشان دهد و بازخوانی آن در خطوطی که امروز از سوی این افراد و وابستگان به ایشان پیگیری می شود را نمایان سازد.
بررسی این بخش از تاریخ معاصر گویای پروژه سونامی تخریب و عملیات روانی کسانی است که در فتنه اسراییلی – امریکایی 88 گرد آمدند و با تهییج افکار عمومی علیه منتخب ملت و به تبع آن شعله ور ساختن آتش فتنه در خیابانهای شهرمان تلاش کردند تا شیرینی انتخابات 22 خردادماه 88 را در کام ملت تلخ کنند. همین امروز در پی آنند که اهداف مورد نظر خود را به نظام تحمیل کنند که هوشیاری همراه با بصیرت دولتمردان میتواند در نقش برآب کردن این جریان ها تاثیر بسزایی داشته باشد.
با مطالعه آنچه که در این نوشتار طرح شد و نظر به بیانات مکرر رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر حرکت در مسیر آرمان های انقلاب اسلامی و لزوم تعریف مفهوم اعتدال از سوی دولت یازدهم، لازم است برنامههای آینده وزارت علوم و نقشه راه رسیدن به نقطه مطلوب مورد نظر مقام معظم رهبری که همان دانشگاه تمدن ساز اسلامی است، اکنون به اطلاع افکار عمومی و دانشجویان و دانشگاهیان رسانده شود تا جامعه دانشگاهی بعینه فرق بین اعتدال و افراط را ببینند امید است اکنون دولت یازدهم که با شعار اعتدالگرایی عزم خویش را برای بدست گرفتن قوه اجرایی کشور جزم نموده ، لازم است با عبرت از سرنوشت افراطیون اصلاحطلب که از حریم علم و دانش سوء استفاده نمودند و مایه سرخوردگی بخشی از جوانان دانشگاهی این مرز و بوم را در سالهای حاکمیت دولت اصلاحات فراهم آوردند ، مانع از بازگشت رادیکالیسم کور به ساحت مقدس دانشگاه شود و با بهره مندی از رهنمودهای مقام معظم رهبری و استفاده از عناصر مومن و متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی امید فتنهگران را به یاس بدل نماید.
* کارشناس ارشد مهندسی شهرسازی
1- دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری 7/5/1392
منبع:روزنامه كيهان