به گزارش
بولتن نیوز روزنامه بهار بقلم علی اصغر سیدآبادی اینطور نوشت، این روزها بازار «شنیده میشود»ها درباره کابینه حسن روحانی داغ است و هر
روز خبر از قطعی شدنِ وزیری برای وزارتخانهای میرسد و یکیدوروز بعد خبر
از منتفی شدنِ وزارتِ او میرسد و بعد نامهایی دیگر مطرح میشود تا چند
روز بعد خبر منتفی شدن وزارتِ آنان نیز از راه برسد. احتمالا تا چند روز
آینده نیز در بر همین پاشنه بچرخد و خبرهای کابینه در ستون «شنیده
میشود»های روزنامهها و سایتها پرطرفدار باشد.
شنیدهها درباره همه وزارتخانهها، بهخصوص وزارتخانههای اقتصادی و خدماتی
و حتی سیاسی، اگرچه نامهای متفاوتی در خود دارند، اما گرایش کاری آنان
اغلب به هم نزدیک است و نشان میدهد که سیاست کلی کابینه در آن مورد
بهخصوص چیست، اما تفاوت نامها در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی، همراه با
تفاوت نگرش است. گاهی فاصله نگرشی آدمهایی که برای این وزارتخانه مطرح
میشوند، و به نظر موثق میرسد، آنقدر زیاد است که این پرسش را پیش
میآورد آیا رییسجمهوری منتخب برای این حوزه، سیاست کلی ندارند؟ چگونه
میشود از یک کمیته یا یک گروه منسجم فرهنگی، همزمان این نامها بیرون
بیاید؟
فارغ از اینکه درباره کارنامه و برنامه این افراد چه قضاوتی داشته باشیم،
خودِ این موضوع (فقدان سیاست منسجم فرهنگی) نگرانکننده است و به نظر
میرسد که فرهنگ برای رییسجمهوری منتخب و نزدیکانش اولویت ندارد و قرار
است از سر کابینه باز شود و به کسی سپرده شود تا دولت به کارهای لابد
مهمتر برسد، اما اشتباه است اگر فکر کنیم، انتخابِ حسن روحانی صرفا محصول
نارضایتی اقتصادی مردم است. این نشانی غلطی است که بیشتر طیف خاصی که در
انتخابات، احساس شکست دارند، طرح میکنند. نارضایتی اجتماعی و فرهنگی اگر
بیشتر از نارضایتیهای اقتصادی نباشد، قطعا کمتر نیست. بیاعتمادی میان اهل
فرهنگ و هنر با دولت در هیچ دورهای به این شدت نبوده است. تنشهای این
حوزه آیینهای است که نشان از تنشهای عمیقتر در جاهای دیگر میدهد. گذشته
از این در میان وزارتخانههای مختلفِ کابینه شاید تنها وزارتخانهای که
وزیر و گرایش او در اداره امور بیواسطه و به سرعت در میان مخاطبانِ آن
وزارتخانه تاثیرگذار است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. وزیر در این
وزارتخانه افزون بر اینکه وزیر است، یک نشانه فرهنگی است و بر عکس همه
وزارتخانهها که زمانی باید بگذرد تا ذهنیت مردم یا مخاطبانِ خاصِ
وزارتخانه براساس عملکرد وزیر و همکارانش ساخته شود، نام و نشان وزیر معرفی
شده بلافاصله ذهنیت میسازد، به بیانی دیگر در این وزارتخانه وزیران خود
برنامه هستند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طیف وسیعی از مخاطبان دارد که بیواسطه با آن
درگیر هستند. از یک سو روحانیت و نهادهای دینی و مذهبی و از سوی دیگر
هنرمندان سینما و موسیقی و... . از یک سو امور مربوط به حج و زیارت و از
سوی دیگر امور مربوط به رایزنیهای فرهنگی ایران در کشورهای دیگر، از یک سو
جشنوارههای هنری و فرهنگی و از سوی دیگر آیینهای دینی و مذهبی همه در
دایره فعالیتهای نظارتی و حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگنجد.
تقریبا هیچکسی در حوزه فرهنگ امکانِ فعالیتِ بدون اعتنا به سیاستهای
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را ندارد. رویکرد مداخلهگرانه سیاستهای
فرهنگی فعالیتهای همه دستاندرکاران حوزه فرهنگ را به دخالتهای وزارت
ارشاد موکول کرده است. بنابر این وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مانند وزرای
دیگر نیست که مقبولیتش میان مخاطبان خاصِ وزارتخانه اهمیت نداشته باشد. او
اگر در آغاز میان اهل فرهنگ و هنر شناخته شده نباشد و بخواهد با عملکردش
مقبولیت کسب کند، راه دشواری در پیش خواهد داشت و یک سالی از وزیری که در
آغاز مقبولیت دارد، عقبتر خواهد بود. ضمن اینکه کسب مقبولیتِ این طیف
وسیع که گاهی جمع شدن دستاندرکارانشان در زیر یک سقف ناممکن است، بسیار
دشوار است و در میان مدیران فرهنگی ایران کسانی که به چنین مقبولیتی دست
یافته باشند کمتر از انگشتان یک دست هستند. میدانیم کسانی که هم روحانیون
به او اعتماد کنند و هم اهل فرهنگ و هنر در ایران آنقدر زیاد نیستند که
دست حسن روحانی کاملا باز باشد، اما تجربه نشان داده است کسانی که از
حوزههایی بیرون از حوزه فرهنگ و هنر سکان این وزارتخانه را به دست
گرفتهاند، کارنامه موفقی – دستکم در جلب رضایت اهل فرهنگ و هنر-
نداشتهاند. بسیاری از کسانی که پیش از این به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد
اسلامی فعالیت کردهاند، تمام فعالیت فرهنگیشان به همان چند سال وزارتشان
منتهی شده است. - نکته جالبتر اینکه حتی متوجه این نکته نیستند که این
عیبی است نابخشودنی برای یک مدیر فرهنگی و در مصاحبههایشان هم این نکته را
تکرار میکنند و مثلا میگویند فرصت ندارند سینما بروند یا کتاب بخوانند-
آنان پیش و پس از وزارتخانه کمتر در محافل فرهنگی و هنری و حتی دینی دیده
شدهاند. اگر امروز حول بعضی از چهرهها اجماعی شکل گرفته است، که هم از قم
معرفی میشوند و هم از محافل فرهنگی و هنری، یکی از دلایلش همین است، همین
که پیش از وزارت و پس از وزارت اهل فرهنگ آنها را کنار خود دیدهاند.