نیت‌شان لشکرکشی نبود٬ داشتند مستند می‌ساختند

گروه طنز - یعنی شما فکر می‌کنید این همه سینماچی منورالفکر که جلوی خانه‌ی سینما جمع شدند و چند ساعتی خیابان را بند آوردند و شعار پشت شعار می‌دادند و پلاکارد هوا کرده بودند٬ برای اعتراض آمده بودند؟ واقعا این‌طور فکر می‌کنید؟ یعنی شما اینقدر ساده‌اید؟ بابا٬ بروید کاسه و کوزه‌ی‌تان را جمع کنید با این همه افکار پلید. آخر آقا اصغر و بابا عزت را چه به لشکرکشی و جار و جنجال‌سازی. اصلا با روحیه‌ی لطیف‌شان جور در نمی‌آید که.


به نظرم شما با اصل نیت این سینماگران منورالفکر محترم آشنا نیستید که این‌طور قضاوت می‌کنید. باید روشن‌تان کرد تا دست از این افکار حزب‌اللهی‌تان بردارید. جانم برای‌تان بگوید٬ قضیه‌ی تجمع جلوی خانه‌ی سینما همان قضیه‌ی فیلم‌سازی در سریال «خروس» است که این شب‌ها از شبکه‌ی دو در حال پخش است. ظاهر ماجرا یک چیز است و باطن ماجرا٬ یک چیز دیگر.

راستش را بخواهید٬ بعد از حوادث سال ۸۸ وظیفه‌ی سینماگران این مملکت آن بود که در خصوص آن مسائل فیلمی بسازند و در حد خودشان کاری بکنند. اما این دوستان عزیز به هر دلیلی وقتش را پیدا نکردند و کار عقب افتاد. البته خدای نکرده فکر نکنید که نمی‌خواستند در مورد فتنه‌ی ۸۸ اثری بسازند و یا دوست نداشتند که در این مورد کاری بکنند و یا اصلا اعتقادی به آن نداشتند. نه٬ فقط وقتش را نداشتند. ذهن‌تان را به سمت دیگری نفرستید خواهشاً. اما حالا بعد از چهار سال٬ وقتش را پیدا کرده‌اند و بعد از طی فرایند چه کنم چه کنم٬ به این نتیجه رسیدند که یک اثر فاخر در این خصوص خلق کنند.

بعد از کلی چانه‌زنی در بالا و فشار از پایین، تصمیم بر آن شد که یک مستند-نمایشی در خصوص ماجراهای آن روزها بسازند. در نتیجه با اعوان و انصارشان آمدند جلوی خانه‌ی سینما تا خاطرات آن روزها را زنده کنند. البته با رعایت جزئیات تمام. که مهمترین این جزئیات، نمایش ریختن در خیابان‌ها و هوچی‌گری بود که در آن روزها، جای استفاده از کانال‌های رسمی قانون را گرفته بود.

یکهو فکر نکنید حضرات بازیگر و کارگردان و تهیه کننده و ... که آنجا بودند، واقعاً آمده‌ بودند برای بازگشایی خانه‌ی سینما، از راه‌های غیرقانونی استفاده کنند. نه بابا، این‌ها که آدم‌های خوب و قانون‌مداری هستند. هر کدام از این آقایان محترم، در نقش یکی از فتنه‌گران آن روزها داشتند به ایفای نقش می‌پرداختند. و الحق که خوب توی نقش‌شان فرو رفته بودند. آن کارگردان بود که بلندگو دستش گرفته بود و عربده می‌کشید، فکر کنم نقش میرحسین را بازی می‌کرد. البته ما آخرش نفهمیدیم نقش شیخ فتنه را چه کسی بازی کرد؟

اما خدا را شکر این عزیزان دیگر به سمت آتش بازی و مغازه خراب کردن و خون و خونریزی نرفتند. فیلم‌شان را به همین تحصن و داد و بی‌داد کردن خاتمه دادند. اما با این حال از بعضی حاشیه‌های کار به خوبی استفاده کردند. مثل تیتر یک روزنامه‌ی اعتماد در فردای این ماجرا. احتمالا همه‌ی این‌ها برای این بود که هم عوامل تولید و هم بینندگان آتی این اثر فاخر، بیشتر در عمق فیلم فرو بروند. واقعا باید به این روزنامه دمت گرم گفت که به این خوبی، پابه‌پای بازیگران نقش فتنه جلو آمد و نشان داد که استعداد خوبی در زمینه‌های هنری و آرتیست بازی دارد.

جالب اینجاست که آخر این فیلم هم مثل 9 دی شد. همان‌طور که آن روزها بدنه‌ی جامعه آمدند و ثابت کردند که دل‌شان پیش چه کسی‌ست، فردای تحصن در برابر خانه‌ی سینما، سینماگران دیگری هم آمدند تا بگویند که بدنه‌ی سینما، این حضرات منورالفکر نبوده و خودشان هم محدود به 30 نفر نیستند. البته فکر کنم این آخرش را دیگر با عوامل تولید هماهنگ نکرده بودند. بگذریم. فیلم خوبی بود. امیدواریم به زودی به سینماها بیاید تا کمی یاد آن‌روزها بیافتیم و عبرت بگیریم.