مسئله افزایش جمعیت یک مسئلهای حیاتی و راهبردی برای هر جامعه ای که دارای آینده نگری و چشم انداز در فتح قله ها است، میباشد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از سرّنیوز - بر اساس آخرين سرشماري، جمعيت ايران به 75 ميليون و 149 هزار و 669 نفر رسیده است .
تا پیش از دهه ی هفتاد که با توجه به سیاست های کاهش جمعیت و با ورود شعار
" فرزند کمتر ، زندگی بهتر " در زندگی افراد کاهش زاد و ولد به يک خواست
عمومي تبديل شده بود پیامد های این سیاست گذاری و طولانی شدن زمان اجرای آن
پیش بینی نمی شد اما مطابق گزارشهاي سازمانهاي بينالملل در صورتي که
کاهش رشد جمعيت کشور با نرخ فعلي ادامه يابد، در 80 سال آينده، ايران
جمعيتي حدود 31 ميليون نفر خواهد داشت که نيمي از آن را افراد بسيار پير
تشکيل ميدهند. بنابراين با توجه به کمبود نيروي انساني کافي، عملاً کشور
دچار تحديدهاي بزرگ امنيتي و اقتصادی خواهد شد .
کمبود نیروی جوان که از ویژگی هایی همچون ، نشاط ، انرژی فراوان ، ابتکار ،
خلاقیت و استعداد بهره مند هستند باعث این خواهد شد که در آینده ی نه
چندان دور ، کشور دچار بحران عدم نیروی جوان شده و در روند پیشرفت کشور
تزلزل ایجاد شود . متاسفانه در خواب غلفت خودمان، ترکیب جمعیت در استانهای
استراتژیک کشور به صورت پنهان در حال تغییر است. به طوری که در استانهای
آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان و خوزستان و برخی استانهای دیگر رفته
رفته شیعه به یک اقلیت محدود و بی تاثیر تبدیل گردیده است و باز متاسفانه
بعلت غفلت مسوولین امنیتی شاهدیم در استانی بسیار استراتژیک مثل خوزستان،
که مهد و دروازه ورود شیعه به ایران بوده، وهابیت از فقر حاشیه های اهواز و
سایر شهرهای خوزستان سوء استفاده کرده و با سیاست تطمیع، فریب و اغوا و
تهییج احساسات متعصبانه نسبت به زبان و قومیت، پایگاهی اجتماعی با عقاید
خاص وهابیت برای خود دست وپا کرده است و این یعنی کوبیدن بر طبل جنگ های
قومی و قبیله ای و راه اندازی پایگاه هایی ضد شیعی با هدف دست گرفتن
مدیریت جامعه ی پیرامون خود .
اما چند سال پیش با تغییر سیاست های اجرایی کشور در مقابله با روند کاهش
جمعیت جوان کشور و مبارزه با فرهنگ غلط " فرزند کمتر ، زندگی بهتر " دکتر
محمود احمدی نژاد بر لزوم کنار گذاشتن این تفکرغلط تاکید کرده و از اختصاص
امتیازات ویژه از جمله وعده ی هدیه یک میلیون تومان برای هر نوزاد و دیگر
مزایا که شامل حال فرزندان سوم و چهارم می شد خبر داد . اما با این حال به
دلیل نهادینه شدن این فرهنگ غلط در زندگی اکثریت جامعه ایران ، این دست از
اقدامات نه تنها کمکی به رفع مشکل نکرد بلکه روند کاهش سن جوان شدت بیشتری
به خود گرفته است .اما کدام راه باعث این خواهد شد که جامعه ایرانی از این
فرهنگ غلط دست کشیده و به سمت تعدد اولاد و ثبات جمعیت پیش برود ؟
همچنان بعد از بیشتر شدن رشد کاهش جمعیت جوان کشور ، به دلیل اهمیت زیاد
این مسئله ، اینبار رهبری عزیز بر این موضوع ورود کرده و در بیانات خود در
اجتماع مردم بجنورد در مورد کاهش جمعیت جوان کشور بر لزوم متوقف شدن این
وضعیت تاکید کردند ، ایشان در بیانات خود فرمودند : " يكى از مهمترين
موجودىهاى با ارزش ما، همين نسل جوانِ تحصيلكرده است. نسل جوان تحصيلكرده،
هم شجاعت دارد، هم اميد دارد، هم نشاط و تحرك دارد. من همين جا در داخل
پرانتز عرض بكنم؛ يكى از خطاهائى كه خود ما كرديم - بنده خودم هم در اين
خطا سهيمم - اين مسئلهى تحديد نسل از اواسط دههى 70 به اين طرف بايد
متوقف ميشد. البته اوّلى كه سياست تحديد نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود،
ليكن از اواسط دههى 70 بايد متوقف ميشد. اين را متوقف نكرديم؛ اين اشتباه
بود. عرض كردم؛ مسئولين كشور در اين اشتباه سهيمند، خود بندهى حقير هم در
اين اشتباه سهيمم. اين را خداى متعال و تاريخ بايد بر ما ببخشد. نسل جوان
را بايد حفظ كرد. با اين روند كنونى اگر ما پيش برويم - من چندى پيش هم در
ماه رمضان در سخنرانى گفتم - كشور پير خواهد شد. خانوادهها، جوانها بايد
توليد مثل را زياد كنند؛ نسل را افزايش دهند. اين محدود كردن فرزندان در
خانهها، به اين شكلى كه امروز هست، خطاست. اين نسل جوانى كه امروز ما
داريم، اگر در ده سال آينده، بيست سال آينده و در دورهها و مرحلههاى
آيندهى اين كشور بتوانيم آن را حفظ كنيم، همهى مشكلات كشور را اينها حل
ميكنند؛ با آن آمادگى، با آن نشاط، با آن شوقى كه در نسل جوان هست، و با
استعدادى كه در ايرانى وجود دارد. پس ما مشكل اساسى براى پيشرفت نداريم "
کلیدواژه ی بسیار مهمی که رهبری عزیز دربیاناتشان از آن استفاده کردند کلید
واژه ی " تحدید نسل " بود ، تفکری که نسل جامعه و مردم ما را تحدید کرده و
آن را به خطر می اندازد . تحدیدی که موجب شده ما در آینده ی نه چندان دور
شاهد کشوری باشیم که دچار کمبود نیروی جوان است . و این یعنی سدی برابر
پیشرفت های بعدی کشور ما .نمیتوان انکار کرد که در طول دهه گذشته به دلایل
متعددی، ازجمله بحرانهای اقتصادی و بیثباتی و عدماطمینان در
چشماندازها در این زمینه، شاهد بالا رفتن شدید سن ازدواج و کاهش شدید نرخ
باروری بودهایم. هر چند این روندها، روندهایی جهانی نیز هستند اما در
ایران شتاب بیش از حد استاندارد خود بوده است.یکی از عوامل این پدیده شوم
در کشور بیکاری و کمبود شغل برای جوانان است . وقتی که کاری برای جوان
نباشد ازدواجی هم وجود نخواهد داشت و وقتی سن ازدواج بالا برود و بعد از
ازدواج توانایی اقتصادی به جهت اداره ی بیش از یک فرزند نباشد پدیده ی تک
فرزندی به وجود خواهد آمد . با وجود اینکه تنها 4 میلیون فرصت شغلی در سال
های 89 و 90 توسط دولت دهم در کشور ایجاد شده اما همچنان شاهد این هستیم
که بیش از این آمارها به اشتغال زایی نیازمندیم . همچنین توجه به مسئله ی
آموزش و فرهنگ سازی در بین مردم جامعه یکی از راه های مبارزه با این تفکر
غلط و شعار زدگی غربی می باشد . امری که در حال حاضر در کشور ما در حال
رواج است مدت ها پیش در غرب و به وسیله ی سران غربی به جهت سو استفاده از
افراد جامعه اجرا شد تا شاهد این باشیم که بنیان خانواده در غرب از هم
پاشیده و مفهموم خانواده در کشورهای غربی ناآشنا و غریب بشود . شاید بتوان
گفت این سبک زندگی که در حال حاضر گریبانگیر خانواده های ایرانی در موضوع
زاد و ولد شده است نوعی تفکر غربی و سبک زندگی غربی می باشد که رفته رفته
به وسیله ی غرب در کشور ما فرهنگ سازی و جا افتاده است .
مسئله افزایش جمعیت یک مسئلهای حیاتی و راهبردی برای هر جامعه ای که دارای
آینده نگری و چشم انداز در فتح قله ها است، میباشد. بطوری که در جامعه
ای اروپا بعلت فقدان جهان بینی معرفتی بنیان خانواده ها متلاشی شده و
ازدواج و ادامه ی بقا با تفکرات مادی حاکمه در جامعه صنعتی اروپا در تضاد
شدید است به همین دلیل نرخ رشد منفی در این کشورهای مرفه و ثروتمند را
تجربه میکنیم و با ترفندهای مختلف غیر اخلاقی و با تمنا از روشهای مذموم
از جمله تلقیح مصنوعی، شبیه سازی انسان و حتی رحم های اجاره ای زنان فقیر
به دنبال ادامه حیات خود هستند . شاید وقت آن رسیده که تعارف را کنار
بگذاریم و به دنبال برنامه ریزی دقیقی برای ثبات جمعیت در کشور ایران
اسلامی باشیم .
حمید مشایخی راد
من بعد از ازدواج و بچه دار شدنم واقعا به این حرف رسیدم
روزی دست خداست
من هر بچه تک فرزندی رو دیدم بلا استثنا لوس و گند دماغ و پرتوقع بوده
مامانه هر روز میره سر کار بعد حقوقشو میده به مهد کودک
در نتیجه فقط خستگیش میمونه براش
بچه اش هم که معمولا تک فرزنده و از خواهر و برادر محرومه از مادر هم محروم میشه و عقده ای بار میاد
یکی نیس بهش بگه بشین تو خونه و بچه رو تربیت کن.
در ضمن از همه دوستان التماس دعا دارم.
متاسفانه در شهرهای مرزی درصد جمعیت شیعه به نسبت سنی رو به افول هست (آذربایجان غربی .خوزستان .سیستان و.....)واین در دراز مدت خطر وتهدیدی برای کشور عزیزمان ایران از سوی بیگانگان خواهد بودتشویق برای داشتن فرزند بیشتر دراین مناطق باید در اولویت نظام باشد