علی دوستی: همین چند روز پیش بود که همزمان با اعتراضات مخالفان مرسی و اعلام کودتاي ارتش از سوي ژنرال سيسي، خیزشی دوباره در مصر شکل گرفت و این کشور به تیتر یک همه ی رسانه های جهان تبدیل شد. شعار "ارحل مرسی"حزب تمرد و طرفدارانش هر روز بیشتر و بیشتر می شد تا در نهایت با دخالت ارتش، محمد مرسی واعضا حزب اخوان المسلمین ازعرش به فرش رسیدند و همگی به جای حضور در دفاتر کار روانه بازداشتگاه شدند.
به گزارش بولتن نیوز، تلويزيون دولتي مصر بدگويي از اخوان المسلمين را همانند دوران مبارک از سر گرفت. عدلي منصور، رئيس ديوان عالي قانون اساسي مصر، «رئيس جمهور» جديد، که از سوي ارتش منصوب شد، سوگند خورد که از جمهوريت و قانون اساسي محافظت کند؛ اما اينکه از کدام جمهوريت و کدام قانون اساسي، مشخص نيست!
در یکطرف شهر شادی و هلهله بود و در طرفی دیگر طرفداران مرسی محزون و غمگین بودند.معلوم بود این کودتا که البته"ارتش اصرار دارد کودتا نبوده و خواسته ی مردم بوده است" آغاز جنگ های خونین خیابانی بین طرفداران و مخالفان مرسی باشد.درگیری هایی که آرامش را از مصر تاریخی گرفته است و هر روز کشته ها و زخمی های زیادی بر روی دست این کشور می گذارد. جنگ هایی که هر روزش مصر را سالها به عقب می برد و بازگشت آرامش و صلح در این کشور را سخت و سخت تر می کند.
یک استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره، به خبرگزاری های فرانسه می گوید: «اخوان المسلمین نگرش بسیار خطرناکی را دنبال می کند. این جنبش بر تشدید تنش ها پای می فشارد.» حسن نفاع از چهره های معتدل تر این جنبش خواست بر تندروها فشار وارد کنند تا آنها را از راهی که در پیش گرفته اند بازدارند. نفاع ادامه می دهد «جو احساساتی بسیار داغ است و خطر در خیابان های شهرهای مصر واقعا جدی است.»
به دنبال کنار گذاشته شدن محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر توسط نظامیان این کشور، مصر با موج گسترده ای از خشونت ها و درگیری های خیابانی مواجه شده است. اخوانی ها که بعد از مبارک به اوج قدرت رسیده بودند با اشتباهات پی در پی و عدم توجه به خواسته های مردم روز به روز باعث خشم ملت شدند تا در نهایت با اعتصاب مردم و دخالت ارتش صحنه مملکت داری را ترک کردند.
در مورد آینده حزب اخوان کسی چیزی نمی داند؟! اما آنچه مشخص است امکان بازگشت مرسی واخوان المسلمین به قدرت وجود ندارد ولی اخوانی ها وطرفدارانشان برای اعاده حیثیت و برای نگه داشتن خود در قدرت همچنان به اعتراضات در کف خیابان ادامه می دهند.
گذشته از اینها ممکن است اگر بخواهند به عرصه سیاست مصر برگردند احتمالا با نام های دیگری به فعالیت ادامه دهند شاید هم برای مدت طولانی انزوا را برگزینند.شاید هم به جنبش اعتراضی تبدیل شوند و مانند افراط گرایان الجزایرخشونت را ادامه دهند و مصر را به طرف جنگ داخلی سوق دهند. انتخاب خطرناک گزینه سوم را باید خودکشی سیاسی آنان دانست. یک بدعت خیلی هولناک در این خصوص وجود دارد: الجزایر.
در سال۱۹۹۱حزب اسلامگرای "اف آی اس" در دور اول برنده انتخابات شد. چند روز بعد رئیس جمهور، تحت فشار ارتش سکولار، پارلمان را منحل و نتایج انتخابات را ملغی کرد. جنبش اسلامگرای الجزایر به زیرزمین رفت و یک دهه شورشگری در پی آمد که در آن بیش از۲۵۰هزار نفر کشته شدند و هنوز بقایای آن شورش در صحرای آفریقا ادامه دارد.
زمانی که اعتراضات مردمی منجر به سقوط دولت فاسد حسنی مبارک شد و پس ازبرگزاری یک انتخابات دمکراتیک (نه غیرسیاسی و از طریق خشونت و غصب قدرت)، اخوان المسلمین به قدرت رسیدند، ضربهای جدی به القاعده و جهادگرایان وارد شد. آن حادثه به جهانیان نشان داد که اسلام سیاسی (که زادگاهش درمصربود و رهبرش سید قطب در سال 1966 توسط سرهنگ ناصر شکنجه و کشته شده بود) میتواند از طریق شیوههای دموکراتیک و مسالمت آمیز دارای آینده باشد.
در اولین سالگرد ریاست جمهوری مرسی عملکرد بد او و رهبران اخوان المسلمین و اینکه اگر زودتر به فکر می افتادند و به جای تکیه به برادران اخوانی مصری خود در سایر کشورهای عربی وترکیه، که قدرت چندانی در مصرنداشتند و به جای اعتماد به امارات وعربستان، و قبل ازشروع اعتراضات، به خواسته های سیاسی واقتصادی ملت توجه می کردند، انحصارطلبي در حكومت و به حساب نياوردن ديگران را کنار می گذاشتند و به جای همراهي با افراطيون سلفي در کنار ملت بودند و دخالت در امور داخلي سوريه را برخود منع می کردند وازهمراهي با سران رژيم صهيونيستي خودداری می کردند و دهها دلیل دیگر! شاید امروز دچار این وضع بحرانی نمی شدند.
آنان علیرغم اینکه با اراده ملتی بزرگ به راس قدرت رسیدند ولی هرگز گمان نمی کردند با همان اراده (البته با دخالت ارتش) و درطول یک سال سرنگون شوند تا در آستانه تابستان، کشور متمدن مصر با بحران بزرگی روبرو شود!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com