از قدیم گفته اند که تاریخ بهترین معلم عبرت آموزی است . و در همه اعصار نیز بر استفاده از تاریخ پیشینیان تاکید گردیده است .
از نـظـر قـرآن و نـهج البلاغه نیز ، عبرت آموز بودن حوادث و عبرت گرفتن ، روح
تاريخ است که بدون آن ، تاريخ به پيكره جامد و بى جان مى ماند. لذا برای قریب به
ذهن بودن مطلب ، به چند مورد کوتاه از زبان کلام وحی و نهج
البلاغه اشاره می شود :
ارزش تاريخ در قرآن
قرآن كریم، پس از آن كه داستان پر فراز و نشیب زندگانی حضرت یوسف را بیان میكند، هدف از بیان این قصه انسانساز را عبرت آموزی بیان میكند:
(لَقَدْ كانَ فى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاِوُلِى الاَْلْبابِ) در سرگذشت آنان درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود.
و در جای دیگری نیز به عبرت گرفتن از تاریخ اشاره دارد :
(اَلْفِكْرُ مِرْاةٌ صافِيَةٌ وَ الاِْعْتِبارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ)تفكر آيينه زندگى و عبرت گرفتن (از تحولات تاريخى ) بيم دهنده اى خيرخواه است .
ارزش تاريخ در نهج البلاغه
هـر كـسـى در زندگى خود احتياج به تجربه دارد اما عمر يك شخص براى كسب همه تجربه ها كـافـى نـيـسـت . تنها از راه تاريخ مى توان از تجربه هاى گذشتگان بهره گرفت ؛ تاريخ دربـردارنده تجربه هاى افراد و جامعه هايى است كه در گذشته زندگى كرده و تجربه هاى تـلخ و شـيـريـن كـسـب نموده اند. اكنون مى توان از آنها سود جست . چنين كسى آن را ماند كه به درازاى تاريخ عمر كرده است .
حضرت على (ع ) مى فرمايد:
اِنـّى وَ اِنْ لَمْ اَكـُنْ عـُمِّرْتُ عـُمُرَ مَنْ كانَ قَبْلى فَقَدْ نَظَرْتُ فى اَعْمالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فى اَخْبارِهِمْ وَ سـِرْتُ فـى اثـارِهـِمْ حـَتّى عُدْتُ كَاَحَدِهِمْ بَلْ كَاَنّى بِمَا انْتَهى اِلَىَّ مِنْ اُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ اَوَّلِهِمْ اِلى ا خِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ)
پـسـرم ! اگـر چـه من به اندازه همه كسانى كه پيش از من بوده اند نزيسته ام اما در كردار آنان بـدقت نگريستم و در اخبارشان تفكّر نمودم و در آثار آنها به سير و سياحت پرداختم تا همچون يـكـى از آنـان شـدم ؛ بـلكـه گـويـا دراثـر آنـچه از تاريخ آنها به من رسيده با همه آنان از اول تـا آخـر بـوده ام من قسمت زلال زندگى آنان را از قسمت تاريك و آلوده باز شناختم و سود و زيانش را دانستم .
تا اینجای کار ،همگان بر ضرورت و اهمیت تاریخ و همچنین پرداختن به آن ، تاکید
دارند و هیچ مخالفتی نیز با این امر مهم وجود ندارد . بدیهی است که مقدمه نیل به
این امر مهم اهمیت قائل شدن بر آموزش تاریخ در مدارس (بعنوان مقدماتی ترین کار) در
این خصوص است .
در فرهنگ مردم این مرز و بوم نیز ، تاریخ گذشته جایگاه رفیعی دارد و افتخار
ایرانیان به تاریخ کهن آن زبانزد کشورهای مختلف دنیاست .
با توجه به اوصاف فوق و اینکه همه متولیان امر آموزش و پرورش کشور نیز بر اهمیت تاریخ و استفاده از آن تاکید دارند ، چرا درس تاریخ یکی از بی روح ترین و کسل کننده ترین دروس آموزشی در مدارس است ؟
راستی ! مشکل کجاست؟
محتوای دروس ؟ شیوه تدریس ، و یا دبیران و مدرسین تاریخ اند؟
آیا وقت آن نرسیده است تا متولیان امر در وزارت آموزش و پرورش به بازبینی روشهای تدریس تاریخ در مدارس نموده و با استفاده از تجارب موجود و همچنین تجربه سایر کشورها ، روشهای نوین و موثری را برای ایجاد جاذبه در فراگیری درس تاریخ تدوین و ارائه نمایند ؟
بررسی ریشه ای این مشکل ، کار دشواری نیست . بعنوان مقدمه ابتدا میتوان با نظر سنجی از دانش آموزان دبیرستانی ، نظر آنها را جویا شد و سپس با استفاده از نظرات اساتید و دبیران تاریخ ، خلاء های موجود در این حوزه را شناسائی نمود .
امید است مختصر نوشته حاضر ، تلنگری باشد تا متولیان امر به این موضوع مهم پرداخته و نسبت به رفع مشکل حاضر اقدامی موثر بنمایند .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com