به گزارش بولتن نیوز به نقل از bdlive، پس از وقوع جنگ جهانی دوم، خانواده ای مهاجر وارد نیویورک شد. همانطور که در میان بسیاری از خانواده های مهاجر مرسوم است آنها هم به دنبال استحاله در جامعۀ جدید بودند و به همین دلیل نام خانوادگی خود را از رایش به ریچ، و نام پسرشان را از مارسل، به مارک تغییر دادند.
به گفتۀ دانیل آمان ، کسی که شرح حال او را می نویسد، این خانواده به شدت پایبند موازین و حلال و حرام شریعت یهود بودند، تعالیمی سخت که از سوی دیوید ریچ، پدر خانواده تبلیغ و ترویج می شد.
مارک ریچ در ادامه به یکی از بزرگترین تبعیدیان امریکا تبدیل شد، که تنها تحت شرایط فوق العاده مشمول عفو می گردد – چیزی که بسیاری اعتقاد دارند آخرین حرکت رئیس جمهور بیل کلینتون در سال 2001 بود.
پس از مرگ وی روز چهارشنبۀ هفته گذشته، مفسران و تحلیلگران تلاش کردند تا آنچه که ریچ به جهان نفت اهدا کرده را دریابند. مسأله این است که او به هیچ وجه چیزی "اهدا" نکرده – بلکه با استفاده از تجربیاتش در معاملات شکر و دیگر کالاها ، و پایه گذاری سیستم تحویل فوری در تقابل با سیستم تحویل در آینده، موفق شد تا نقطه تمرکزی در بازار نفت ابداع کند که مدل هفت خواهران را به یکباره از هم پاشید.
کار تجاری او در شرکت برادران فیلیپ در نیویورک، که امروزه به "فی برو" معروف است آغاز شد ، اما تفاوت در جاه طلبی و تهور و شیفتگی خاموش او نسبت به خطرات بزرگ ، او و یکی دیگر از برادران معامله گر فیلیپ، به نام پینکوس گرین را بر آن داشت تا در سال 1974 شرکت مارک ریچ و شرکا، را در زوگ سوئیس بنا کنند.
مشکل اما از همینجا آغاز شد. در افسانه های تجارت کالا، بزرگان این عرصه را به خاطر راستگوئی شان محترم می شمارند، اما توصیف دقیق شخصیت و عملکرد ریچ شریر کار پیچیده ای است.
او یک تنه اقتصاد جامائیکا را در کنترل خود داشته و گفته می شود که بدهی های این کشور را به صندوق بین المللی پول پرداخت کرده است (و یک تنه هزینۀ مالی تیم چند نفرۀ المپیک 1988 این کشور را تقبل کرده است). او با رومانی، آنگولا و بلغارستان هم حشر و نشر داشته و حتی یک گروه از افراطیون فعال زیست محیطی را معادل یک میلیون دلار حمایت مالی کرده است.
در سال 1984، نامۀ اعمال ریچ در کشور خودش به سرعت سنگین و سنگین تر می شد . در مرکز اتهام های مربوط به مجوز های متقلبانه نفتی: زمانیکه نفت با توجه به قدمت و منشأ آن قیمت گذاری می شد، ریچ به تبانی با دو شرکت دیگر مستقر در تگزاس و امحاء اسناد مربوطه متهم شد، که به تبع آن می توانست نفت را با قیمتی بالاتر بفروشد.
او سپس به کتمان حقیقیت و فرار از پرداخت مالیاتی معادل78 میلیون دلار متهم شد . ریچ و گرین قبل از این اتهام فرار کرده بودند: آنها به جرم اخلال در روند دادرسی به 50000 ، دلار محکوم شدند، رقمی که در نهایت پس از یک سال به 21میلیون دلار افزایش یافت. در سال 1993، و به دنبال ضرر و زیان سنگین در تجارت روی، شرکت مارک ریچ و شرکا وادار به فروش سهام خود شد تا بتواند راه را برای جانشینان خود یعنی شرکت های گلنکور (گلنکور زسترادا ) و ترافیگورا ، هموار کند و جای پای متمایز خود را در تاریخ تجارت این کشور برای همیشه باقی بگذارد.
عفو او یکی از احمقانه ترین و مسلما بدترین کارها در میان کارنامۀ زیان بارکلینتون بود– البته اگر انتصاب روبرتا آکنبرگ توسط این رهبر امریکائی را به عنوان تزار مسکن کنار بگذاریم . این به اصطلاح سلطان نفت برای گرفتن حکم عفو کلینتون به همسر سابقش ، دنیس ریچ، متوصل شد، ترانه سرائی با اندامی مسحور کننده، که همواره یک دموکراتیک دوآتشه و پر طرفدار بوده است. ریچ درگیر یکی از طولانی ترین و پر هزینه ترین پرونده های حقوقی در تاریخ مدرن امریکا شده بود.
او از حق شهروندی خود چشم پوشی کرد و گروهی از نظامیان سابق اسرائیل را برای محافظت از خود در برابر هر گونه تلاش برای استرداد خود به کار گرفت.
او احتمالا بسیاری از وزرای نفت ، لابی گران قدرتمند واشنگتن و سیاستمداران اسرائیلی را خریده بود. با این پس زمینه، سرانجام حکم عفو او - که بی جهت پیچیده شده بود- را می توان به سادگی و با در نظر گرفتن یکی از بنیادی ترین رفتارهای طبیعت توضیح داد : یک رئیس جمهور که گهگاه تمایلات شیطانی از خود بروز می دهد و یک زن زیبا که به مراتب بهتر از مونیکا لوینسکی به نظر می رسید! خوب ! شما این قبیل مشکلات را چطور حل و فصل می کنید؟؟؟
تراژدی همواره در کمین ریچ بوده است، اما او احتمالا بیش از ضرر و زیانی که دیده ، خسارت وارد کرده است. او عادت داشت دشمن تراشی کند- چیزی که الیگارشی( رفتار خاص ثروتمندان) معاصر روسیه از تعالیم صمیمانۀ او به ارث برده است - قابلیت خاص او برای بقا احتمالا از قوۀ ادراک قوی او از هویت واقعی اش و یا تعلق ذهن جوانش نشات می گرفت که به عنوان فردی مهاجر تربیت شده بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com