حسن کریمخانزند یکی از راهنمایان تالارها در تئاترشهر است، همان راهنمای خوشرو که هوای تئاتریها ، خبرنگارها و تماشاگران را دارد. شاید کمتر کسی فکرش را بکند که او تاکنون 90 نقش کوتاه در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی بازی کرده است.
فعالیت همزمان او در تئاترشهر و بازیگری باعث شد، در سرویس تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفتگویی با او انجام دهیم که در ادامه میخوانید:
اوایل فامیلیاش برای ما جالب بود؛ «کریمخان زند» اما بعدا حضورش در نقشهای متفاوت جالبتر شد. تازه که کشف کرده بودیم بازی هم میکند، کلی هیجان زده شدیم و هر بار که به تئاترشهر میرفتیم با کنجکاوی و به شوخی میپرسیدیم «آقای کریمخان تازه چه فیلمی بازی کردهاید؟»
حسن کریمخانزند متولد 1344 تهران است. اولین روز تابستان یعنی اول تیر به دنیا آمده و فارغ التحصیل دورهی کارشناسی اقتصاد دانشگاه تهران است اما در حوزه اقتصادی هیچ وقت کاری نکرده به جز دوره یک سالهای که در صفحه اقتصادی روزنامه «سلام» کار کرده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد او به عشق بازیگری به تئاترشهر آمده و شغلی در این جا یافته تا راهش را به بازیگری باز کند اما خودش توضیح میدهد:
« سال 68 یک دوره فیلمسازی در مجتمع آزاد به ریاست داریوش آشوری تدوینگر سینما گذراندم. بیشتر ازبازیگری، به فیلمسازی علاقه داشتم. زمانی که زندهیاد سیف الله داد در باغ فردوس بود، به این مکان مراجعه کردیم تا کمکی بگیریم و فیلمی بسازیم اما متاسفانه شرایط آن دوره خیلی سختتر از امروز بود و نشد تا اینکه سال 73 به وزارت ارشاد رفتم و سال 76 به مرکز هنرهای نمایشی. سالهای 83 یا 84 هم به تئاترشهر آمدم که تا امروز در اینجا ماندنی شدهام.»
او به بازیگری نگاه خاصی دارد، بازیگری برایش ساختن افکار و کنترل احساسات است و در اینباره میگوید: «به خاطر بازیگری به تئاترشهر نیامدم.همیشه دنبال خودسازی هستم و دائما به زندگی آدمها، افکار و احساساتشان توجه و علاقه دارم و میکوشم از این رهگذر خود را بهتر بشناسم.»
چند سال پیش، سه هنرمند تئاتر یعنی محمدرضا خاکی و مسعود دلخواه و زندهیاد فهیمه راستکار، کارگاههایی آموزشی را در تئاترشهر برپا کردند. حسن کریمخانزند هم که در این مجموعه کار میکرد، فرصت را غنیمت شمرد و ثبت نام کرد. او البته باز هم تاکید دارد که:« به خاطر بازیگری به این کارگاهها نرفتم بلکه چون فکر میکردم در کلاسهای بازیگری، کنترل احساسات بدن، بیان و ... را آموزش میدهند، در این کلاسها شرکت کردم. همه هنرجویان از من جوانتر بودند. به هر حال، اتودهایی که میزدیم توجه بچههای کلاس و استادان را جلب و لذت بازیگری را در من زنده کرد. الان که مدتی است بازی میکنم، بازیگری برایم شبیه نقاشی است، نقاشی، افکار، هیجانها و عواطف انسانهاست،نوعی نقاشی رفتاری است.»
کریمخانزند، کار تصویریاش را با ابراهیم حاتمی کیا آغاز کرد. شکرخدا گودرزی یکی از هنرمندان تئاتر که مسئول انتخاب بازیگر درسریال «حلقه سبز» بود، او را به حاتمیکیا معرفی کرد و به این ترتیب او نخستینبار با بازی در این سریال جلوی دوربین رفت.
او دربارهی اولین تجربه بازیگریاش میگوید:«آشنایی با شکرخدا گودرزی باعث شد، نقش جزیی در این سریال بگیرم و در نقش نگهبان بیمارستان، بازی کردم. اما اولین تصویری که در تلویزیون از من پخش شد، سریال «روزگار خوش حبیب آقا» کار مهدی مظلومی بود.»
در ادامه گپ و گفتمان متوجه شدیم که فقط ما نبودیم که با دیدن او در آثار تصویری خندیدهایم، چون خودش توضیح داد:«وقتی که اولین سریالهایم پخش شد، برای کسانیکه مرا می شناختند، خیلی جالب بود. مثلا افشین هاشمی وقتی مرا دید، حسابی خندهاش گرفته بود ولی خیلی خوب مرا تشویق کرد و بعد از آن هم همیشه لطف بیدریغی داشت و همین افشین سبب شد، در فیلم «وقتی همه خوابیم» آقای بیضایی نقشی بگیرم.»
در همین چند سال نقشهای خیلی زیادی بازی کرده که شامل حدود 90 نقش کوچک تصویری میشود، به جز فیلمهای سینمایی، در سریالهای گوناگونی حضور داشته که به گفته خودش از شبکههای مختلف از شبکه یک گرفته تا شبکه قرآن پخش شده است اما همه این کارها را اتود بازیگری میداند.
کسی که تاکنون 90 نقش کوتاه بازی کرده لابد برای آینده هم خیالاتی دارد . کریمخان پاسخ میدهد:« در آغاز بحثام خود بازیگری نبود ولی الان دوست دارم، ادامه دهم چون هم خودم و هم شخصیت اجتماعیام به این مقوله وابسته شده.»
بیشترین بازیهایش در آثار پلیسی است و حضورش را در این آثار این گونه توضیح میدهد:« خیلیها میگویند این نقشها بر تو مینشیند، البته درکارهای تاریخی هم بازی کردهام مثلا در سریال «تبریز در مه» نقش یک فرد ارمنی را داشتم که اتفاقا خیلی متفاوت و خوب از آب درآمد. برای یک کار هم حبیب رضایی معرفیام کرد؛ فیلم «قصهها» کار خانم رخشان بنیاعتماد. هنوز خودم ندیدهام ولی هنرمندانی که فیلم را دیدند، از آن خوششان آمد.»
او از تجربه دیگرش میگوید: « در سریال «خداحافظ بچه» نقشام پلیسی نبود ولی به چشم خیلیها آمد. جالب است با اینکه نقشهایم کوتاه وجزیی است، خیلی پیش آمده در خیابان رهگذران جلو بیایند وبگویند بازی شما را خیلی دوست داریم. با اینکه نقشهایم بلند نبوده ولی به دل نشسته است و این صحبتها هم به آدم انرژی میدهد.»
به هر حال وقتی آدم در تئاترشهر کار کند و همزمان بازی هم بکند این تصور پیش میآید که شاید بدش نیاید در تئاتر هم نقش کوچکی بازی کند و مزه صحنه و نفس تماشاگر را هم بچشد. کریمخان در این باره میگوید: «چند نفر این سئوال را پرسیدهاند. ولی خیلی سخت است چون کارم در تئاترشهر بعد ازظهرها شروع میشود و نه تنها اجراها که بیشتر تمرینها هم عصرها انجام میشود، بنابراین باید از تئاترشهر مرخصی بگیرم تا در تئاتر بازی کنم، مگر اینکه خود را به قسمت دیگری منتقل کنم ولی در آن صورت از محیط تئاتر شهر که خیلی دوستش دارم دور میشوم.»
و این دوری چیزی نیست که کریمخان بخواهد، چون حضور در تئاترشهر برایش خیلی فایده دارد و میتواند از هنرمندان کمک بگیرد،او ادامه میدهد:« بعد از بازی در هر کاری، به کمک بچههای تئاتری، مطالب بسیار زیادی در مورد مسایل بازیگری و تجربیاتم میآموزم و حالا از این آموزهها، نوشتههای خیلی زیادی دارم که دوست دارم آنها را جمع بندی و چاپ کنم. نوشتههایی درباره تجربیاتم که به بازیگری و هم به فکر کردن مربوط است. اینکه چگونه بازیها با هم فرق دارند. بنبستهای بازیگری خیلی آموزنده است مثلا در این مدت متوجه شدهام یکی از عناصر متفاوت کننده یک بازیگر درصد هوش نقشهایی است که بازی میکند، متاسفانه این هوش را به عنوان فاکتور اساسی نقش در نظر نمیگیرند به همین دلیل تیپ ساخته میشود و این اشتباه است. علاوه بر این هر بازیگری عصای خاص خودش را دارد، یعنی هر بازیگری ابزار و عصایی دارد که بر آن تکیه میکند و ابزار بازیگران مختلف، متفاوت است.»
از نظر او بازیگری سه مرحله دارد و این مطلب را اینطور توضیح می دهد:«مرحله اول اینکه بتوانی نقش بگیری، مرحله دوم خوب بازی کنی که همیشه حضور داشته باشی و سوم مسایل مادی و حساب و کتاب و ... درمورد پیدا کردن نقش، تئاترشهر خیلی به من کمک کرد. درباره نحوه بازیگری هم تئاتر دیدن و هم نفس شدن با هنرمندان خیلی کمک میکند به اینکه جلوی دوربین راحت بازی کنم اما در مورد سوم، خیلی بی تجربهام یعنی خیلی به قرارداد و مسایل مالی فکر نمیکنم.»
هر بازیگری دوست دارد نقشهای خاصی بازی کند. یا مثلا ممکن است بعد از دیدن یک سری نقشها فکر کند او میتوانسته در آن نقش بازی کند. کریمخان هم از این قاعده مستثنی نیست و مثلا دلش خواسته در یکی از سریالها نقشی را بازی کند که سید مهرداد ضیایی در آن بازی کرده و میگوید:«خیلی دوست داشتم جای او باشم. اصلا دوست دارم نقشهایی بازی کنم که سید مهرداد بازی میکند، روحیهام به او نزدیک است البته ایشان حتما هنرمندتر و حساستراست.»
به جز سید مهرداد ضیایی بازیهای فرهاد اصلانی و حسین محب اهری و البته بسیاری دیگر از بازیگران را هم خیلی دوست دارد اما در این گفتگو فقط همین چند نام به ذهنش میرسد.
در میان بازیگران خارجی هم «جک نیکلسون» را خیلی دوست دارد و درباره این علاقهمندیش میگوید: «اصولا نقشهایی را دوست دارم که تعادل روحی ندارند، دلم میخواهد خودم را در این نقشها محک بزنم و فکر میکنم بتوانم.»
از فیلم ساختن چه خبر؟ بازیگری باعث شد کمرنگ شود، اما کریمخان زند چنین پاسخی دارد: «چند فیلم کوتاه با موبایل ساختهام که مورد توجه اطرافیان قرار گرفته است، خیلی دوست دارم برای ساخت فیلم هم اقدام کنم. به هر حال اولین قدم اگر انجام شود، اتفاق میافتد و به گفته یکی از استادان روانشناسی" کاری را آغاز کنید، توانایی انجام به دنبالش میآید." در مورد فیلمسازی، هنوز این دیدگاه را اجرا نکردهام اما این جمله همیشه جلوی چشمم است.»
از او میپرسیم دوست دارد با چه کارگردانهایی کار کند که می گوید:« همه کارگردانهای خوبمان را دوست دارم و برایم افتخار است اما مهم تر این است که آدم در آثار خوب بازی کند و خوب هم بازی کند، ولی اگر خیلی ایده آل فکر کنم، آرزو دارم با رومن پولانسکی کار کنم چون همه کارهایش را دوست دارم.»
علاقه به آثار پولانسکی برای کسی که روانشناسی دوست دارد، طبیعی است و کریمخان اضافه میکند:« خیلی روان شناسی را دوست دارم چون دوست دارم خودم را بشناسم و اینکه چگونه میتوانم مکانیزم رفتارم را بهتر کنم.»
به پایان گفتگو می رسیم و مثل همیشه جمله آخر و آخرین جمله حسن کریمخان زند این است:« بازیگرها یک امکان خیلی خوب دارند که به رشد و تعالی انسانی برسند، به شرط آنکه از این ابزار استفاده کنند. ابزاری که اساسش کنترل خود، احساسات، هیجانها و افکار است و تسلط بر خود، از آموزههای دینی و وجه مشترک هنر و دین است به هر حال،اگرهر لحظه به رفتار و گفتارتان فکر کنید و عنصر آگاهی در آن باشد، دچار بازیگری شدهاید.»
تهیه و تنظیم گزارش: ندا آلطیب
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com