حجت الاسلام علي عسکري نماینده پیشین مشهد و مشاور رئیسجمهور منتخب در
وبلاگ خود نوشت:
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و از راه پیروزی مردم بر رژیم طاغوت و نفی سلطههای ظالمانه، تجربه گرانسنگی را پیش روی ملتهای آزادیخواه جهان قرار داد. نماد روشن و عینی این تجربه بزرگ مردمسالاری دینی در ایران، با عنوان جمهوری اسلامی و نظام حکومتی مورد قبول و خواست اکثریت مردم میباشد. واقعیت این است که امام خمینی (ره) و شاگردان تربیتیافته در مکتب فکری آن یارسفرکرده با حرکت مبارزاتی و سیاسی سازماندهیشده و برخوردار از یک تشکیلات مکتبی اثرگذار در میان مردم، توانستند رژیم شاه و عوامل طاغوت را برانداخته و الگوی حکومتی متناسب با خواست اکثریت ملت را بینان گذارند. در این میان، نکته جالب توجه آنکه در نظامسازی و تعیین ساختار حکومت و تشکیل نهادهای قانونی، نقش جمعی از یاران شناختهشده و مورد اعتماد رهبری، بسیار اثرگذار بوده است.
اشخاصی که در روز یکشنبه مطابق بیستونهم بهمن ماه سال 1357، یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند و کادر فکری سازمانیافته و تربیتشده در این حزب به دبیرکلی شهید مظلوم آیتا. . . بهشتی، بهعنوان بازوی کمککننده به رهبری، توانستند در مدت زمان کوتاهی، مسیر مردمسالاری دینی را تسهیل نمایند، اکثریت اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی را در اختیار داشته باشند، قانون اساسی را بهعنوان خونبهای شهیدان به تصویب و تأیید امام خمینی (ره) و مردم برسانند، نخستین مجلس شورای اسلامی را با ریاست آیتا. . . هاشمیرفسنجانی ایجاد نمایند، قوه قضائیه مستقل و متناسب با مطالبات اسلامی، دینی و حقوقی مردم را با مسئولیت چهرهای متعهد، کارآمد و فهیم همچون شهید آیتا. . . دکتر بهشتی راهاندازی و از همه مهمتر اینکه توانستند در برابر جریانات وابسته به اردوگاههای نظام سلطه جهانی اعم از غرب و شرق به روش تشکیلاتی و کارآمد، ایستادگی نمایند.
عامل مهم این خدمات اثربخش و تعیینکننده تشکیلات فراگیر یادشده، چیزی جز اخلاص رهبران و حامیان آن نبود. بهطوریکه در بخشی از بیانیه تأسیس حزب جمهوری اسلامی آمده است: «هدف: ایجاد تشکیلاتی نیرومند و سامان دادن به نیروهای فعال و ایجاد انسجام و انضباطی آهنین که میتواند حرکت انقلاب و ملت را بهدرستی تداوم بخشد و جنبش را از خطر انهدام مصون بدارد». رهبران این حزب (حضرات آیات شهید بهشتی، شهید باهنر، رهبر معظم انقلاب (سید علی خامنهای)، هاشمیرفسنجانی و موسویاردبیلی) در بیانیه امضاءشده خود، رسماً اعلام نمودند که: «امروز ما هیچ مسئولیت و تکلیفی را برای خود از این فوریتر و فوتیتر نمیدانیم». همچنانکه دبیر کل شهید حزب، آیتا. . . بهشتی، فرمود: «تشکیلات حزب جمهوری اسلامی، باید پیام امامان نور را به مردم منتقل و همواره با امامان و رهبران نار و آتش در ستیز باشد» و در جای دیگری فرمود: «انجام خدمت بهتر و مؤثرتر در جهت خدمت به خلق برای رضای خدا، روح و هدف اصلی تشکیلات اسلامی است». ایشان بزرگوارنه اعلام نمود: «در تمام مراحل کاری در حزب جمهوری اسلامی، چیزی که در درون خود حس میکردیم، این بود که میخواهیم نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی را برای تحقق هر چه سریعتر، بهتر و گستردهتر آرمانهای انقلاب بسیج کرده و سازمان دهیم و چیزی که در خود نمییافتیم قدرت و سلطهجویی بود!!».
نظر به آنچه گفته شد، حزب جمهوری اسلامی:
1. تشکلی مبتنی بر اسلام و برخوردار از بعد تشکیلاتی مکتب فکری امام خمینی (ره) بود.
2. رهبران این حزب از روحانیون و شاگردان فکری امام خمینی (ره) بودند.
3. انگیزههای حاکم بر رهبران حزب، قدرت و سلطهجویی نبود بلکه هدف و انگیزه آنان، سازماندهی نیروهای مؤمن به انقلاب و مقابله با گروهها و عناصر غیرمتعهد و وابسته به دشمن بود.
با توجه به مشخصههای فوق، این حزب با تقدیم: دو شهید (دبیرکل)، پذیرش ترور دبیرکل سوم (رهبر معظم انقلاب)، شهدای هفتم تیر، شهدایی همچون خطیب جوانمرد استاد هاشمینژاد در مشهد، دکتر آیت در تهران و اژهای در اصفهان برای پاسداری از آرمانهای امام خمینی (ره) و انقلاب، بسیار نقشآفرین بوده است. جالب توجه اینکه تمامی نقشآفرینیهای عزیزان این حزب بهویژه شهید بهشتی که امام خمینی (ره) در خصوص ایشان فرمود: «بهشتی مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار چشم دشمنان بود»، توأم با مظلومیت بوده است.
نگارنده این خطوط، بهعنوان عضوی کوچک از این حزب، با بیان سابقه درخشان این حزب و یادآوری خدمات صادقانه نیروهای فعال، مؤمن و تشکیلاتی آن، بهناچار و از روی خضوع و اخلاص، اعلام مینماید که نبود یک رهبر تشکیلاتی مسیطره و کارآمد برای فعالیتهای سیاسی و حزبی منسجم و فراگیر، سبب گردیده تا فعالیتهای سیاسی بسیاری از دلسوزان نظام بهویژه جوانان تحصیلکرده و پرانرژی در جویبارهای کوچک، متکثر و مختلف جاری و گاهی خشک شود و هدررفت این انرژی بهمراتب اسفبارتر از هدررفت انرژی برق و دیگر انرژیهای مادی در کشور است. شکی نیست که فقدان تشکیلات مکتبی و سیاسی از جنس حزب جمهوری اسلامی آنهم بهشکل فراگیر، مسیر سیاسی مردم و نخبگان را در رابطه با دفاع درست علمی و عقلانی، بهشکل قانونمند و ضابطهمند از مردمسالاری و مکتب فکری امام خمینی (ره)، با افتوخیزهای فراوانی روبهرو کرده و کمترین اثر نبود احزاب سیاسی کارآمد، ظهور پدیدههایی از نوع لباسشخصیها، عوامل افراط وابسته به چهرههای متصل به قدرت در سالهای اخیر و ناکارآمدی در مدیریت سیاسی و اجرایی کشور است. همه میدانیم که هزینه کار سیاسی در کشور بهدلیل عدم وجود احزاب قوی و کارآمد، زیاد و بسترهای مناسب برای نقد قدرت از راه رسمی و حزبی کمتر فراهم شده است.
بحمدالله در حال حاضر و با حاکم شدن اعتدال و آرامش بر جامعه پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، بهتر از هر زمان دیگری زمینه برای جبران این کمبود وجود دارد مشروط بر اینکه باقیمانده یاران امام خمینی (ره)، رهبری و بزرگانی از چهرههای مقبول با همان روحیه فداکاری و ایثارگری که در آغازین روزهای انقلاب داشتند، پا به میدان گذارند و سختی کار را به جان خویش بخرند. این اقدام فوریوفوتی، اتفاق مبارک و بایستهای است که اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل، شخصیتهای مستقل و جوانان ـ که تعدادشان نیز کم نیست ـ برای آن لحظهشماری میکنند. بهویژه که چهرههایی همچون آیتا. . . هاشمیرفسنجانی، ناطق نوری و. . . میتوانند با کسب اجازه از مقام معظم رهبری، حزب جمهوری اسلامی را احیاء و آنرا از تعطیلی موقت خارج سازند و یا تشکیلاتی بهمانند آن بهصورت فراگیر تأسیس نمایند.
به امید آن روز
و السلام