گروه فرهنگ و هنری - اولین
بار محمد حسین لطیفی بود که با "قلب یخی" اش باب نمایش خانگی را در
ایران باز کرد و با نمایش هفتگی به خانه های مردم آمد. هرچند جذابیت های قلب یخی به
یکباره در سطح شهر پیچید و مخاطبان را به خود جذب می کرد اما دلایل نامشخصی خیلی
زود قلب یخی را خاموش کرد تا حتی تغییر تیم سازنده هم نتواند روح دوباره ای به آن
بدمد.
به گزارش بولتن نیوز؛ پس از
آن نوبت به مهران مدیری رسید که پس از مدت ها غیبت در عرصه هنر با "قهوه
تلخ"اش میهمان نمایش خانگی شود. هرچند قسمت های ابتدایی "قهوه تلخ"
به مانند سایر اثرهای او چندان جذاب نبود اما رفته رفته مخاطب خود را پیدا کرد و
می رفت تا بعنوان یک عرصه جدید در حوزه هنر خودنمایی کند.
اما
اینبار مدیری در ادامه نتوانست بخوبی مدیریت نماید و به دلایل نامعلومی قهوه تلخ
به یکباره تمام شد!
در
شرایطی که مهران مدیری وداعی تلخ با نمایش خانگی داشت اما اینبار ویلایش را به
بازار فرستاد تا ثابت کند بیشتر متکی به اعتماد به نفسش است تا تجربه و هنر
بازیگری اش!
در
ادامه پای رالی ایرانی نیز به این صنعت نوظهور باز شد و سعید ابوطالب و آرش
معیریان رالی ایرانی را روانه نمایش خانگی کردند. رالی ایرانی را می توان تازه
ترین اثر وارد شده در این حوزه نامید. اثری به تهیه کنندگی و نویسندگی سعید
ابوطالب و کارگردانی آرش معیریان و بازی بازیگرانی چون محمدرضا فروتن، الناز شاکر
دوست، بهنوش بختیاری، نیما فلاح، سحر ولدبیگی و با حضور سیروان خسروی هنرمند حوزه
موسیقی و فرزاد حسنی
به
بهانه رالی ایرانی مصاحبه ای با سعید ابوطالب نویسنده و تهیه کننده رالی ایرانی
ترتیب داده ایم که نظر شما به این مصاحبه جلب می نماییم.
ویژگی خاص نمایش خانگی چیست و چه شد که پس از شکست پروژه های قدرتمندی چون قهوه تلخ و قلب یخی پا به این عرصه گذاشتید؟
نمایش خانگی رسانه ایست که در دنیا متداول است و چند سالی است که در ایران هم تجربه شده است. مطمئنا این حوزه بعنوان رقیب سینما و تلویزیون شناخته نمی شود چون در غرب و سینمای آمریکا باتوجه به صنعت بزرگ سینما نمایش خانگی موفق و ماندگار است و مانع موفقیت های سینما نشده است.
این حوزه مزیت هایی دارد مانند اینکه یک مخاطب هر زمانی که بخواهد می تواند یک فیلم را ببیند و یا آنها به فردی هدیه دهد و یا حتی آن را آرشیو کند. این صنعت در ایران هم جای خودش را باز کرده است.
اما نمایش خانگی با مشکلات عدیده ای روبروست. وقتی خودم در مجلس هفتم بودم قانونی برای برخورد با قاچاق فیلم و تکثیر غیر قانونی در مجلس تدوین کردیم اما متاسفانه هیچ برخورد قانونی صورت نمی گیرد.
در این سال ها قاچاق فیلم و دانلودهای غیرقانونی و تکثیر غیرمجاز فیلم ها ضربه زیادی به شبکه خانگی وارد کرده است. در حالی که قهوه تلخ فروش بالایی داشت خیلی زود دشمنی پیدا کرد به نام تکثیر غیرقانونی و دانلود رایگان!
ولی با اینحال طی سال های اخیر شرکت های زیادی در حوزه تکثیر و توزیع فیلم تاسیس شده اند و موفق هم بوده اند زیرا هزینه های تولید فیلم و ویدیو ارزان شده است و همه اینها مواردی است که کمک می کند تا شبکه خانگی پابرجا بماند.
آیا نمایش خانگی مکمل و حامی سینما و تلویزیون و سرمایه گذاری در تولید فیلم و سریال است؟
نمایش خانگی خیلی مواقع ادامه سینما و یا حتی تلویزیون است که این امر کمک خوبی به تهیه کننده می کند تا فروش بیشتری داشته باشد. برای نمونه کلاه قرمزی را مثال بزنیم. این سریال با توجه به محبوبیتی که دارد توانست علاوه بر تلویزیون به شبکه خانگی بیاید و مخاطب خود را جذب کند.
اما نکته مهمتر نپیوستن ایران به قانون کپی رایت است که دست بسیاری از شرکت های تهیه و توزیع فیلم های خارجی را باز گذاشته اند که با کپی و توزیع آنها بازار فیلم های داخلی را تحت تاثیر قرار دهند. به نظر می رسد نمایش خانگی بعنوان یک رسانه نوظهور قابل اعتماد است.
جناب آقای ابوطالب عده ای معتقدند رالی ایران یک فیلم سیاسی است. شما موافقید؟
ببینید رالی ایرانی اصلا سیاسی نیست. خیلی از دوستان اعتراض کرده اند و این نکته را به من گوشزد کردند اما من به همه آنها توصیه کردم روی پاکت فیلم را بخوانید که نوشته است رالی ایرانی یک فیلم سرگرمی است.
من مستندهای سیاسی زیادی تولید کرده ام و در حال حاضر هم چند پروژه در دست دارم و خودم را فیلمساز سیاسی می دانم ولی بعنوان یک فیلمساز علاقه داشتم یک ژانر جدید را تجربه کنم.
"رالی ایرانی" نمونه بروز شده "سرزمین دانائی" است که از شبکه تهران پخش می شد. سرزمین دانائی هم چندین سال در ABU مقام آورد و در جشنواره تلویزیونی هم جایزه برد و هنوز هم در حال ساخت سری دوم مسابقه هستیم.
رئالتی شو شاخه ای تازه در صنعت سینماست که "رالی ایرانی" بر گرفته از همین شاخه است و به نظرم موفق هم بوده البته نمی گویم که نواقص نداشته و من هم موافقم که این اثر در برخی مواقع هنجارها را رعایت نکرده و می توانست ارزشی تر ساخته شود و همه انتقادات را به دیده منت می پذیرم و سعی داریم مراقب اینگونه مسایل باشیم. البته ما در رالی ایرانی بیشتر بدنبال تجربه فنی جدید بودیم تا محتوایی اما باز هم قبول دارم که نباید محتوا را قربانی مباحث فنی نمود.
شما با رالی ایرانی می خواستید هنرمندانی را که کمی از جامعه دور شده بودند به آغوش جامعه بازگردانید؟ و مطرح کنید؟
دقیقا؛ البته من نباید از اهدافم برای ساخت این مجموعه سخن بگویم و این مخاطب است که باید برداشت های خود را از اثر داشته باشد اما ما فکر کردیم هنرمندان را از حوزه هنر به حوزه های اجتماعی بازگردانیم تا در بین مردم عادی و در زندگی روزمره آنها قرار بگیرند و مردم هنرمندان را ببینند.
جالب است وقتی یک هنرمند مجبور می شود پول کم خود را مدیریت کند. مانند سکانسی که فروتن مجبور است با اتوبوس تردد کند و یا سکانسی که او برای تخفیف با شاگرد راننده مینی بوس چانه می زند.
در صحنه ای که ما فروتن و سیروان خسروی را به منزل عماد افروغ می کشانیم، نه افروغ می داند چه میهمانانی قرار است به منزلش بروند و نه فروتن و خسروی می دانند که قرار است به منزل چه کسی بروند و این دقیقا می شود معنای رئالیتی شو! این تقابل بسیار جذاب است. تقابل یک فیلسوف و کارشناس مسایل اجتماعی با دو هنرمند: یک بازیگر و یک خواننده و آهنگساز.
در رالی ایرانی تیم کارگردانی و نویسندگی می داند که قرار است چه اتفاقی در ادامه رخ دهد اما بازیگران ابدا خبر ندارند و در واقع آنها نقش خود را بازی می کنند نه از روی فیلمنامه و هیچ دیالوگی برای آنها پیش بینی نشده است و تنها بداهه صحبت می کنند.
بازیگر در شرایط پیش بینی نشده قرار می گیرد و برای بازیگر غیرقابل پیش بینی است که چه برخوردی از خود بروز می دهد؛ عصبانی می شود، می ترسد و یا برخورد تندی می کند!
ما در رالی ایرانی بدنبال رقابت سالم و قرار دادن بازیگران در زندگی روزمره و در فضایی تازه بودیم که البته اهداف گردشگری هم در این اثر داشتیم.
البته اهداف اصلی ایران سریال در سایت رالی ایرانی به تشریح قرار داده شده است.
باتوجه به توضیحاتی که شما دادید پذیرفتن نقش در "رالی ایرانی" ریسک بزرگی است چون احتمال دارد برخوردی از خود بروز دهند که جایگاه شان در جامعه خدشه دار شود. آیا جایزه 20 میلیون تومانی در نظر گرفته شده برای "رالی ایرانی" تنها انگیزه بازیگران این اثر است؟
همانطور که شما گفتید این کار بازیگرانی را می طلبد که باهوش و دارای اعتماد به نفس بالایی باشند. ما برای این پروژه با 70 بازیگر و سوپراستار سینما در تماس بودیم و از بین آنها به 35 نفر رسیدیم و از بین آن 35 نفر به 7 نفر فعلی رسیدیم.
حالا که کار دیده شده است همه بازیگرها استقبال کرده اند چون می توانند توامندی های فیزیکی و هنری خود را به رخ بکشند و هنرمندانی که در حال همکاری با پروژه هستند بسیار راضی بوده از این همکاری ابراز خرسندی می کنند.
برای یک بازیگر تفاوتی ندارد که چه نقشی بازی کند اما بازیگران این پروژه از قبل نسبت به شرایط خاص رالی ایرانی توجیه شده بودند و در نهایت باعث شد کار خوب و آبرومندانه ای تولید شود.
به نظر می رسد عمده انگیزه بازیگران فعلی در این پروژه، علاقه برای تجربه کار جدید بوده است.
گفتگو از سعید ساداتی
سوال من آقای ابوطالب اینه که مگه سینما جزیره ای جدای از جمهوری اسلامیه که هر کی با ریش یا بی ریش بیاد و تشعشعات ذهن بیمارش رو به جامعه مسلمون ما تحمیل کنه؟! آخرش هم یه ماله برداره و بکشه رو ماجرا!
با این جمله مضحک "قطعاً کار ما هم ایراد دارد"، سال های ساله به جون فرهنگ و اعتقادات جوونا افتادن.
در وزارت ارشاد تخته بشه حداقل هزینه آب و برق و دستمزد به ملت تحمیل نمیشه.