بازيگري سخت‌ترين كار دنياست

به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم:

داستان نمايش چگونه شكل اجرايي به خود گرفت؟

با فلسفه کار دارم، تئاتر هم با من کار دارد. اينها کنار هم شد سه گانه ولگردي‌ها  که الان اپيزود اولش را اجرا مي‌کنيم. قصه جمع شدن گروه و شکل اجرايي را نمي‌گويم چون طولانيست، ولي از کار کردن با تک تک بچه هاي گروه خوشحالم.

اسم نمايش‌تان كمي طولاني نيست؟

 براي انتخاب اسم به کوتاه و بلندش فکر نمي‌کنم . اسم بايد حسم را از کليت نمايش برساند . در ضمن اين يك سه گانه است که هر کدام اسم جداگانه هم دارد .اسم اين اپيزود از «ولگردي‌ها»  «سرگيجه»  است. دو اپيزود ديگر «ونوس» و «عصر جديد» هستند . اسم سه کار  قبلي من  کوتاه بود«دل خونه»، «بازيگران بداهه» و «اگر بميرم» اما هماني بودند که مي‌خواستم . فعلا که بازخورد اسم مثبت بوده، راضيم.

كارگرداني تئاتر سخت تر است يا بازيگري؟

مسلما بازيگري سخت ترين کار دنياست . بعضي‌ها اين حرف را فقط تکرار مي‌کنند، ولي نمي‌دانند منظورشان چيست. کارگرداني سختي‌هاي بي‌شمار خودش را دارد، آن هم در ايران که هزار کار جنبي بيخود و بي جهت بر دوش کارگردان است، ولي بازيگري به مراتب سخت تر است.

چرا به كارگرداني تئاتر روي آورديد..؟ چرا سينما نه؟

با تئاتر بزرگ شده‌ام . الان 19 سال است که با تئاتر هستم. سال 79 يك کار اجرا كردم که بازخوردش خوب بود. انرژي اطرافيان باعث شد باز هم کار کنم. سال 84 دومين تجربه کارگرداني من بود. شايد جوايزي که گرفتم باعث شد که ادامه بدهم . کم کم  به كار كردن در تئاتر علاقه‌مند شدم و الان بخشي از زندگيم است، ولي در سينما اين حس را نسبت به کارگرداني ندارم. 5 تجربه کارگرداني فيلم کوتاه دارم، ولي واقعا به کارگرداني سينما علاقه‌مند نيستم.

ارتباط مخاطب با نمايش‌تان چگونه است؟مشكل خاصي در اجرا نداشتيد؟

تماشاگران از سالن  راضي بيرون مي‌آيند.  مشکل که فراوان است. كدامش را بگويم؟  چه فرقي مي‌کند وقتي ما مي‌گوييم؟ هر کسي مسؤول مي‌شود کار خودش را مي‌کند. فقط مي‌توانم بگويم بلايي بدتر از اين سر تئاتر نمي‌توانست بيايد. اين نمايش هم مثل همه نمايش‌هاي ديگر هزاران مشکل براي اجرا داشت و دارد .