نظر سنجي خلاف دين نيست
اول: نظر سنجي يك امر عقلايي و يك بررسي معمولي است. هر چند دقت و ميزان صحت يك نظر سنجي ميتواند مورد تشكيك و اشكال باشد اما نبايد تصور شود كه نظر سنجي امري حرام و خلاف و در برابر حكمت الهي و نشاني از سستي ايمان است. متاسفانه گاهي چنان صحبت ميشود كه گويي هر كس نظر سنجي برگزار كند يا از نتايج نظر سنجي صحبت كند مرتكب عملي شده است كه نشان از سستي ايمان او دارد. به طور قطع و مسلم علماي ديني نيز كه در اين باره سخناني گفتهاند چنين منظوري نداشتهاند و اگر افرادي مطالب ايشان را چنين منعكس مينمايند راه به خطا ميپيمايند. نظر سنجي يكي از راههاي بررسي وضعيت جامعه و آگاهي يافتن از نظرات مردم است. البته اين كه اين راه چقدر قابل اطمينان است بحث ديگري است.
نظرسنجي خطاپذير است
دوم: نظر سنجي همواره با ضريبي از خطا همراه است. نظر سنجي وحي منزل نيست، الزاما حقايق مسلمي را نيز بيان نميكند و حتي بهترين و دقيقترين موسسات نظر سنجي نيز ميزاني از ضريب خطا را در نتايج كار خود در نظر ميگيرند. البته بايد اذعان كرد كه نظر سنجي در ايران نسبت به نظر سنجيهاي معتبرتري كه در دنيا رايج است از ضعفهاي بيشتري برخوردار است. اما باز هم بايد اذعان داشت كه در طول سالهاي گذشته نظر سنجيها رفته رفته دقيقتر و بهتر شدهاند و موسساتي كه در اين زمينه فعاليت ميكنند عالمتر و متخصصتر و دقيقتر شدهاند. با توجه به اين نكته، بايد توجه داشت كه نظر سنجي ميتواند راه خوبي براي بررسي وضعيت جامعه باشد، اما اين گونه نيست كه الزاما قطع آور باشد و انسان را به يقين برساند.
نظرسنجي نميگويد به كه راي بده
سوم: نظر سنجي در صورت صحت و دقت نشان ميدهد كه احتمال راي آوردن يك فرد چقدر است. اين بدان معني نيست كه ما بايد به چه كسي راي بدهيم. البته اگر افرادي قائل به اين باشند كه به هر دليلي ميزان راي آوردن يك فرد در راي دادن به او موثر است ميتوانند از نظر سنجي استفاده ببرند. اين نظر نيز كه ميزان راي آوردن يك فرد به نحوي از انحاء در راي دادن به او موثر است الزاما خلاف شرع نيست و از اين رو نميتوان توجه به نظر سنجي را در اين زمينه نيز مطلقا نفي كرد.
مشكل رفتار راي دهي در ايران
چهارم: بخشي از عدم دقت نظر سنجيها در ايران به مشكلات دست اندركاران اين مجموعهها باز نميگردد، بلكه به رفتار راي دهي در كشور ما باز ميگردد. مساله موج و موجسواري در انتخاباتهاي دنيا امري معمول است، اما در ايران اين مقوله به حدي شديد است كه گاه هر بررسياي را بر نميتابد و نتايج هر نظرسنجي دقيقي را نيز دچار اشكال ميكند. بخش ديگري از مساله به اين باز ميگردد كه درصدي از مردم ايران اصرار دارند كه در انتخابات جزو برندگان قرار گيرند. به عبارت بهتر اين امر به بخشي از رفتار راي دهي عدهاي از مردم تبديل شده است كه دوست دارند در انتخابات پيروز شوند. از اين رو منتظر آن هستند تا ببينند چه كسي احتمال راي آوري بيشتري دارد و در روز آخر به سمت او هجوم ميبرند. همين امر باعث ميشود كه درصد قابل توجهي از مردم در نظر سنجيها بينظر و مردد باشند و كار را به سر صندوق راي يا اندكي قبل از آن موكول كنند. اين مساله را نبايد به ضعف نظرسنجيها نسبت داد. بلكه بايد رفتار راي دهي مردم را نيز در فهمي كه از نتايج نظر سنجي پيدا ميكنيم دخيل بنماييم.
تفاوت نظرسنجيهاي مختلف
پنجم: نكته ديگري كه در باب نظر سنجيها بايد توجه داشت اين است كه نتايج نظر سنجيهاي مختلف به واسطه تفاوت در جامعه آماري، شيوه نظرسنجي، نوع سوالات، سوگيريهاي مختلف و ... تفاوت دارد. اين تفاوت در نتايج نظر سنجيها در ايام انتخابات باعث ميشود كه برخي به اصرار به نظرسنجيهايي اتكا كنند كه نظر آنها را تامين ميكند و نظرسنجيهاي مخالف نظر خود را عالمانه و عامدانه ناديده بگيرند. همين امر گاه باعث بياعتمادي بيش از حد ديگران به نظرسنجي به طور كلي ميشود. البته انتظار اين نيست كه همه نظرسنجيها دقيقا يك چيز را نشان بدهند اما اين كه روند كلي و شاكله اصلي نتايج نظرسنجيها با هم هماهنگ و همخوان باشد لازم است. در غير اين صورت ميتوان از ضعف جدي نتايج نظرسنجي سخن گفت.
ضعف در درك نظرسنجي
ششم: در كنار اين كه به ضعفهاي نظرسنجي در ايران اعتراف ميكنيم بايد توجه داشت كه ضعف در درك نظر سنجي نيز در ايران شايع است. درك و نحوه برداشت از نظر سنجي نيز مهارتي ميخواهد كه به نظر ميرسد بسياري هنوز در آن جانيافتادهاند. از اين رو برخي (تاكيد ميشود برخي) از انتقادهاي تند و تيز به نظر سنجي را بايد در ناتواني افراد از درك نظر سنجيها و آنچه نظر سنجيها بيان ميدارند دانست. ( به عنوان مثالي در اين زمينه به نمونهاي كه در پايان اين نوشتار كوتاه ذكر شده است توجه كنيد). به عبارت بهتر برخي توان درك و مهارت لازم براي درك نظرسنجي و آنچه نظر سنجيها بيان ميكنند را ندارند و از اين رو فرياد مخالفت با نظرسنجي و اعلام باطل بودن كامل آن را وظيفه خود ميدانند.
تجميع نتايج نظرسنجيها
هفتم: تجميع نظر سنجيهاي موجود و نگاهي جامع به همه آنها يكي از راههايي است كه گاه پيشنهاد ميشود. اين راه البته وقتي خوب است كه همه نظرسنجيها واقعا نظر سنجي باشند. اگر از منبع و شيوه كار و تعهد و تخصص برگزار كنندگان آنها مطمئن باشيم اين شيوه راه عقلايي خوبي به نظر ميرسد. اما اگر در كنار نظرسنجيهاي موجود نظرسازيهايي نيز صورت بگيرد و آنگاه ما همه را با هم جمع بزنيم الزاما نتايج خوبي به دست نميآيد.
نظرسنجيهاي خاص
هشتم: نظرسنجيهايي كه با دامنه خاصي از مخاطبان صورت ميگيرد در همان دامنه خاص ميتواند (ميتواند) گويا باشد. اما تعميم دادن آن به كل جامعه مشكل و يا غلط است. به عنوان مثال نظرسنجيهايي كه در يك مكان خاص جغرافيايي (مثل يك دانشگاه، يك مدرسه، يك شهر يا يك روستا و يا يك منطقه خاص) صورت ميگيرد، يا نظرسنجيهايي كه از مخاطبان يك سايت خاص يا يك برنامه خاص صورت ميگيرد، حداكثر در باب همان مخاطبان ميتواند گويا باشد. اين بدان معني نيست كه اين نظر سنجيها كاملا خلاف و باطل هستند. بلكه بايد آنها را در همان دامنه مورد نظر مورد توجه قرار داد.
با نظرسنجيها چه كنيم؟
با اين حساب نظر سنجي به اصطلاح تخصصي آن يك «نشانه» يا يك «اماره» است. نه قطعي و يقيني است و نه الزاما باطل و دروغ. نه كسي ميتواند ادعا كند كه هر نظرسنجياي الزاما درست است و نه كسي كه كلا اين نشانه و اماره را ناديده ميگيرد را ميتوان تحسين كرد. اين افتخار نيست كه به اسم اتكا به نظر سنجي اجازه دهيم عدهاي با نظرسازي ما را در مورد واقعيتهاي جامعه گول بزنند و نيز اين افتخار نيست كه چشممان را بر نشانهها و امارههايي كه با زحمت فراوان به دست آمده ببنديم و با دهان باز فرياد بزنيم كه ما حاضر به ديدن نشانهها نيستيم. از اين روست كه شايسته است نظرسنجيها را نيز (يعني در كنار نظرات كارشناسان و ديگر معيارها و ملاكهايي كه براي شناخت وضعيت انتخابات به كار ميبريم) در انتخابات مورد توجه قرار دهيم. سعي كنيم با روند نظرسنجيها و شيوههاي معتبر آن آشنا شويم و آنها را از نظرسازيها و يا حدسهاي فردي كه در ايام انتخابات به عنوان نظرسنجي مطرح ميشوند جدا كنيم.
يك بررسي موردي
در پايان شايسته است كه نگاهي به چند نظرسنجي
انجام شده در كشور در انتخابات اخير داشته باشيم و ببينيم كه اين نظرسنجيها تا چه
حد گوياي روند انتخابات بوده است.
براي اين كار به سراغ حافظه مكتوب خود ميرويم و آراء كانديداي منتخب انتخابات اخير را در نظرسنجيهاي يك موسسه از موسسات مطرح نظر سنجي در ايران مورد توجه قرار ميدهيم بر اين اساس كانديداي منتخب در تاريخهاي زير اين ميزان راي داشته است:
در تاريخ 1/12/91 يك و شش دهم درصد
در تاريخ 19/1/92 يك و نيم درصد
در تاريخ 14/2/92 هشت دهم درصد
در تاريخ 28/2/92 يك درصد
در تاريخ 4/3/92 پنج و نيم درصد
در تاريخ 11/3/92 هفت و نه دهم درصد
در تاريخ 18/3/92 ده و هفت دهم درصد
در تاريخ 21/3/92 هفده و هشت دهم درصد
در تاريخ 22/3/92 بيست و دو و شش دهم درصد
در تاريخ 23/3/92 سي و چهار درصد
توجه شود كه اين موارد همه به نظرسنجيهاي مداوم يك موسسه مربوط ميشود كه در نظرسنجيهاي آن اين نامزد از راي بالايي نيز برخوردار نبوده است. اگر نه كانديداي پيروز انتخابات در نظر سنجيهاي ديگري درصدهايي بالاتر از 40 و 43 درصد در تاريخ 23/3/92 نيز داشته است كه برخي از آنها نيز در ايام انتخابات منتشر گرديد.
نگاهي به اين روند داشته باشيد. روند راي نامزد مذكور روندي صعودي بوده است كه به خصوص از هنگام كنارهگيري آقاي دكتر عارف شدت زيادي يافته است. (به عبارت بهتر نظر سنجي نشان ميدهد كه يك موج جدي در ايام آخر انتخابات ايجاد شده بوده است كه ظرف چند روز از هجدهم تا بيست و سوم حدود 24 درصد به آراء نامزد مورد نظر اضافه شده است) البته اين نظر سنجي را نميتوان توجيه كننده كامل نتايج انتخابات دانست. اما اگر توجه داشته باشيم كه چنان كه در گذشته ذكر كرديم بخشي از راي دهندگان دوست دارند در انتخابات پيروز شوند و نزديك به 13 الي 20 درصد جمعيت نيز هنوز در آخرين روز قبل از انتخابات رايشان را مشخص نكردهاند، نتايج اين نظر سنجي نيز عجيب جلوه نميكند.
آنچه ذكر شد با اين هدف بود كه درك ما از مقوله نظرسنجي و جايگاه آن در فهم شرايط و اوضاع اجتماعي افزايش يابد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کاری نداره! یه نظر سنجی بذارین و از مردم بپرسین!