به گزارش بولتن نیوز،متولدين دهه شصت، يادشان مي آيد که سرود ملي ايران در آن دوره با «شد جمهوري اسلامي به پا» آغاز مي شد. آن ها احتمالاً خواندن دسته جمعي اين سرود را در مدرسه به ياد مي آورند. يا وقتي ساعت برنامه هاي تلويزيون به اتمام مي رسيد، اين سرود پايان برنامه هاي تلويزيون را اعلام مي کرد. دهه شصتي ها گروهي هستند که دو سرود ملي را در انقلاب اسلامي تجربه کردند. البته پدران و مادران دهه شصتي ها سرودهاي ديگري را هم تجربه کرده اند و نسل بعدي با «سر زد از افق...» سرود ملي خود را در پيروزي هاي ملت زمزمه مي کند.پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب (khamenei.ir) در گزارشي به اين موضوع پرداخته است :
سرود ملي نماينده هويت هر ملت است و شايد به همين دليل است که هر بار نواخته مي شود، همگان به احترام آن به پامي خيزند. اما اين فقط دهه شصتي ها نيستند که به سرود ملي حس نوستالژيک دارند. پيشينه سرود ملي در ايران به عهد ناصري برمي گردد. گويا ناصرالدين شاه که در سفرهايش به فرنگ، شاهد اجراي سرودهايي توسط گروه هاي موسيقي نظامي بود، تصميم گرفت يک سرود مشابه براي اجرا در دربار و مراسم رسمي تهيه شود. از دولت فرانسه کمک خواستند و وزير جنگ فرانسه يک موسيقي دان را روانه ايران کرد. او در دارالفنون کرسي موسيقي داير کرد. حاصل اين تلاش ها يک قطعه موسيقي بي کلام با نام «سلام شاه» بود. اين سرود را اخيراً با شعر «ايرانِ جوان» بر روي موسيقي آن، بارها از راديو و تلويزيون شنيده ايد. رهبري در آن جلسه مطرح کردند که مثلاً اين سرود جمهوري اسلامي سرود خوبي است، ولي به دليل طولاني بودن يا به دليل بعضي از اشکالات ديگري که آن وقت مطرح کردند، مناسب سرود ملي نيست. اين بود که مطرح کردند بهتر است اين سرود عوض بشود.پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مدت کوتاهي سرود «اي ايران» به عنوان سرود ملي معرفي شد، اما ديري نپاييد که سرود «پاينده بادا ايران» با موسيقي محمد بيگلري پور جاي آن را گرفت. سرودي که اين گونه آغاز مي شد: «شُد جمهوري اسلامي به پا * که هم دين دهد هم دنيا به ما». اين سرود ۱۲بيتي با اين مصرع پايان مي يافت: «در سايه قرآن جاودان * پاينده بادا ايران». اما چه شد که سرود ملي ايران پس از انقلاب اسلامي در دهه هفتاد تغيير کرد.
سرود «پاينده بادا ايران» نمي توانست بسياري انتظارات را برآورده کند، چون کمي طولاني بود و اين براي يک سرود ملي -که نقشي سمبليک دارد و بايد در مراسم رسمي و غير رسمي خوانده شود و احياناً همه به احترام آن بلند شوند- يک نقطه ضعف بود. ظاهراً اين مسئله مورد انتقاد هيئت هاي ديپلماتيک ايراني هم بوده است. همه اين ها باعث شد تا در جلسه مشترک رهبر معظم انقلاب با آقاي محمد هاشمي -رئيس وقت سازمان صداوسيما- صحبت از سرود ملي بشود: «ايشان در آن جلسه مطرح کردند که مثلاً اين سرود جمهوري اسلامي سرود خوبي است، ولي به دليل طولاني بودن يا به دليل بعضي از اشکالات ديگري که آن وقت مطرح کردند، مناسب سرود ملي نيست. اين بود که مطرح کردند بهتر است اين سرود عوض بشود. طبعاً من در آن جلسه از ايشان سؤال کردم که حالا اين سرودي که حضرتعالي مي فرماييد، چه ويژگي هايي داشته باشد؟ محتوايش چگونه باشد؟ نوع آهنگش چگونه باشد؟ شعرش چه باشد؟»آقاي محمد رضا احمديان -از مديران وقت موسيقي در سازمان صداوسيما- درباره پاسخ رهبر انقلاب به آقاي هاشمي اين گونه مي گويد: «اين مطالب شامل اين بود که سرود جمهوري اسلامي حتماً بايد موجز باشد و حتماً داراي لحن حماسي باشد، از ريشه هاي موسيقي ايراني برخوردار باشد و احياناً شعري که براي اين سرود، سروده خواهد شد، ذکري از حضرت امام و شهدا حتماً در آن وجود داشته باشد.»با قطعي شدن تصميم تغيير سرود ملي، فراخواني از آهنگسازان صورت گرفت تا کساني که مي توانستند در اين زمينه اثر قابل قبولي ارائه دهند، کارهاي پيشنهادي خود را عرضه کنند. از حدود ۳۵ نفر از آهنگسازان براي شرکت در اين فراخوان دعوت به عمل آمد. پس از اين فراخوان، شورا و دبيرخانه اي در صداوسيما براي اين موضوع تشکيل شد. محصول اين فراخوان، حدود ۶۸ اثر بود که آهنگسازهاي مختلف براي سرود ملي جمهوري اسلامي ايران ساخته بودند. شورا تصميم گرفت نت هاي ارسالي آهنگسازها را ابتدا در دبيرخانه بررسي، سپس کدگذاري و اسامي آهنگسازها را از روي آن حذف کنند. به اين ترتيب اعضاي شورا وقتي آثار ارسالي را بررسي مي کردند، نمي دانستند که هر نت را کدام آهنگساز ساخته است.
تمامي آثار ارسالي در شورا بررسي شد. نت ها بررسي مي شد و هريک امتيازي مي گرفت. در پايان ۱۰ قطعه انتخاب شد. از اين ۱۰ قطعه يک اجراي ابتدايي تهيه و ضبط کردند و صوت آن ها را به دفتر رهبري فرستادند. آقاي احمديان در اين باره مي گويد: «اين ۱۰ اثر به دفتر ايشان ارسال شد تا ما نقطه نظرات ايشان را بگيريم. اما انتظار ايشان اين بود که اين آثار با يک نگاه کارشناسانه تر، با دقت بيشتر و جامع تر بررسي بشوند و به يک تعداد کمتري برسند تا ايشان هم بتوانند انتخاب دقيق تري انجام دهند.»اما روايت نادر مرتضي پور، رهبر وقت ارکستر سمفونيک سازمان صداوسيما هم درباره واکنش رهبر انقلاب به اين ۱۰ اثر شنيدني است: «ايشان هر ۱۰ کار را شنيدند، نظرات بسيار کارشناسانه اي دادند که براي خود من خيلي جالب بود. بعضي از کارها را مي گفتند خيلي حماسي و مثل مارش هاي ارتشي است. بعضي از کارها را مي گفتند تهييج کننده است. بعضي را گفتند خيلي آرام است و براي سرود ملي خيلي مناسب نيست. جالب اين بود که ما فکر مي کرديم ايشان از مجموع اين آثار يک يا چند کار را انتخاب مي کنند. اما ايشان انتخاب را به عهده شورا گذاشتند. البته نظرات خودشان را هم دادند و نکات ظريفي را هم که لازم بود رعايت بشود، يادآوري کردند.»هنوز اين ۱۰ اثر برگزيده با کد شناخته مي شد و مشخص نبود کدام اثر متعلق به کدام آهنگساز است. آثار به شوراي معاونين سازمان صداوسيما بازگردانده و قرار شد شورا از ميان اين ۱۰ اثر، تعداد کمتري را انتخاب کند. شورا براي اين کار از شوراي موسيقي مشاوره گرفت. پس از بررسي مجدد آثار، سه قطعه به عنوان آثار برگزيده انتخاب شد. از اين جا به بعد کدها برداشته شد و اسامي آهنگسازها مشخص شد. اين سه اثر را به آهنگسازانشان بازگرداندند تا آثارشان را تنظيم کنند و کار را به سازمان ارائه دهند. سپس ارکستر سمفونيک و گروه کر صداوسيما اين سه قطعه را اجرا کرد.سه قطعه برگزيده پس از اجراي نهايي، براي دفتر رهبري ارسال شد. نادر مرتضي پور، درباره واکنش رهبر انقلاب به اين سه اثر چنين گفت: «ايشان از سه قطعه دو تا را چند بار شنيدند و سرود ملي فعلي را از جهت روان بودن ملودي و اين که راحت مي شود سرود و ملودي آن را به خاطر سپرد و اين که به دليل فراز و نشيب هاي مناسبي که دارد و از همه مهم تر، مقدمه، پيش آگهي و فان فار آن انتخاب کردند.»
سازنده اين اثر منتخب، دکتر حسن رياحي بود. او که آن زمان مديرکل مرکز موسيقي سازمان صداوسيما بود، درباره ساخت اثر خود مي گويد: «يادم مي آيد در آن زمان فکر من مشغول طراحي سرود ملي بود. چون بايد سرود مليِ ماندگاري مي شد. خب خيلي به خلوت مي رفتم و فکر مي کردم. دو مسئله براي من بسيار مهم بود. مسئله اول اين که بايد سرود ملل مختلف جهان را مطالعه مي کردم و مي ديدم از لحاظ هارموني، فرم و مدت، آن ها چه کار کرده اند؟ البته سرودهايي را بررسي مي کردم که به نظرم موفق بودند. مسئله مهم تر براي من اين بود که سرود ملي بايد الهام گرفته از موسيقي کشور ايران مي بود که من دستگاه ماهور -که همان ماژور فرنگي هاست- را انتخاب کردم و بر اساس اين دستگاه -پيش درآمد ماهور- اين اثر را ساختم.»رياحي آن ديدارش با رهبر انقلاب را اين چنين روايت مي کند: «زماني که سه سرود انتخاب شد، ما رفتيم خدمت ايشان. اين سه سرود پخش شد. ايشان در مورد سرودي که من ساخته بودم توضيحاتي خواستند که من خدمتشان گفتم که الهام گرفته از پيش درآمد ماهور است و فرودش گوشه مي گلي است و با اوج هم تمام مي شود. ايشان اظهار رضايت داشتند از اين که ملودي روان و ساده اي است و راحت به ذهن مي نشيند. البته نظر نهايي شان را اعلام نکردند و گفتند که لازم است که من بيشتر گوش و مشورت کنم. جلسه بسيار خوب و به يادماندني بود. در مورد اوج اين اثر هم صحبت کردند و من گفتم هدف من بيشتر شکوه و عظمت ايران بوده است.»پس از دو ماه دکتر حسن رياحي از آقاي محمد هاشمي شنيد که کار او را به عنوان قطعه برگزيده انتخاب کرده اند: «اين افتخار بزرگي بود براي من؛ به خصوص زماني که اين اثر اجرا مي شد و مردم آن را زمزمه مي کردند.»
رئيس وقت سازمان صداوسيما در نامه اي
که در ۲۷ ارديبهشت ماه ۱۳۷۱ به رهبر معظم انقلاب مي نويسد، روند توليد سرود
جديد را توضيح مي دهد و براي ايشان مي نويسد:« استدعا دارد اجازه فرماييد
از شب سوم خرداد ماه سال جاري پخش سرود جديد از صداوسيماي جمهوري اسلامي
ايران آغاز گردد و از روز هفتم خرداد ماه پس از اجرا در مراسم افتتاحيه
مجلس شوراي اسلامي در سراسر کشور و مناسبت هاي بين المللي به عنوان سرود
ملي جمهوري اسلامي ايران جايگزين سرود فعلي شود.»يک روز بعد رهبر معظم
انقلاب به اين نامه پاسخ مي دهند: «با پيشنهاد موافقت مي شود. خوب است
مضامين انقلابي سرود جديد در طول اين ايام براي ملت آگاه و هوشيارمان تشريح
شود.»
منبع:روزنامه خراسان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ولی میشه قسمت آموزندشو برای من تشریح کنی.
آخه من چیزی ازش نباموختم