دکتر یاسر سبحانی فرد - عضو هيات علمي دانشكده مديريت بازرگاني دانشگاه امام صادق تهران
انتخابات ریاست جمهوری
92 به پایان رسید.هر چند نمی توان تنها پیروز اصلی این فرآیند را اصلاح
طلبی دانست ولی به طور قطع ناکام آن کسی جز اصولگرایان نیست.پیروز انتخابات
اگر تا کنون یک بار هم از اصلاح طلب بودن خود و رفتارسیاسی اش دم نزده اما
حمایت این جریان را در کنار حمایت جریان آیت الله هاشمی در پس خود داشته
است.دو جریانی که قطعا مخالفان جریان اصولگرایی هستند.جناب دکتر روحانی
گرچه خود در مجلس ششم به همراه آیت الله هاشمی زخم های کاری از اصلاح طلبان
برداشته است و اگر چه خود عضو روحانیت مبارز به عنوان سنتی ترین جریان
راست می باشد، اما به هر حال در ادبیات خود به هیچ وجه از ادبیات اصولگرایی
نیز استفاده نکرد.به هر روی و از هر منظر نتیجه این انتخابات را می توان
ناکامی برای اصولگرایان دانست. نوشتار پیش رو در پی نشان دادن عمق خسارات
ناشی از این ناکامی و دلایل آن می باشد.
الف ) نتایج خسارت بار
نتیجه انتخابات 92 علاوه
بر خسارات آشکاری که برای این جریان دارد ،صدمات پنهان دیگری نیز بر پیکره
اصولگرایی وارده خواهد کرد که به برخی از آنها اشاره می شود:
- عدم تفاوت آراء ناپلئونی و شکست میلی متری با غیر آن
ممکن است اصولگرایان در
حال حاضر بر این عقیده باشند که با شکست میلی متری که از رقیب خورده اند ،
جریان پیروز نتواند بیش از حد به ایشان فشار بیاورد و با پتک مردم بر سر
آنها بکوبد ولی باید بدانند که اینگونه نیست. تجربه نشان داده که این جریان
و مخصوصا قسمت اصلاح طلبان آنها، حتی در صورت شکست سنگین نیز خود را
نماینده مردم دانسته و اصولا و در ذات خود را برابر مردم و خواسته های خود
را در هر شرایطی چه پیروزی و چه شکست برابر خواسته های مردم می داند و در
بوق کردن این نگرش خود نیز بسیار استاد است. بنابراین هر چند جریان پیروز
با اختلاف 1 یا 2 درصد پیروز شده اما اصولگرایان باید منتظر دهان بندهای
ساخته شده از تبلیغات و رسانه برای خود باشند.اصولگرایان نباید دورانی را
فراموش کنند که حق حرف زدن و انتقاد آنها با استدالال "درک نکردن پیام دوم
خرداد" به طور محترمانه و زر ورق پیچی شده سرکوب می شد.دور نیست که از فردا
با همین یک درصد اختلاف چه خواسته هایی نه از اصولگرایان که از حکومت طلب
شود و چه ادعاهای بلند بالایی رخ خود را بر عرش عالم سیاست ایران برکشد.
- سوختن مهره هایی که می توانست نسوزد
این انتخابات به یک باره
4 مهره اصولگرایی را سوزاند. می شد در این انتخابات شکست خورد و تنها یک
مهره را سوزاند.اصولگرایان با عدم ائتلاف خود هم جریانشان را برای مدتی
سوزاندند و هم خود را.ایشان باید برای انتخابات بعدی به دنبال مهره هایی
باشند که ممکن است ساخته نشده باشند.چند قالیباف می توان ساخت که با او
ادعای کارآمدی داشت؟آیا اصلا چنین فرصتی برای ساخت مهره های جدید برای آنها
در فضایی که دولت دستشان نیست پیش خواهد آمد؟ افرادی در این انتخابات وارد
شدند که اصلا آماده نبودند و قطعا برای حضور آنها زود بود ولی چه می شود
که عدم زمانبندی از سوی خود فرد موجب تباهی آینده خواهد شد.قطعا بعید است
بتوان از این چهار نفر و خصوصا برخی از آنها دوباره استفاده نمود.
ب ) دلایل ناکامی
دلایل ناکامی صورت گرفته در انتخابات اخیر را می توان در امور زیر و به نسبتهای مختلف جستجو کرد
- ناکارآمدی در اداره کشور :
بر کسی پوشیده نیست که به هر دلیلی در دوره دولت و مجلس اصولگرایی کشور از
خود ناکارآمدی نشان داد. علت این ناکارآمدی تحریم بود و یا هر چیز دیگر
بالاخره این اتفاق در دوران اصولگرایان افتاد و نمی توان از آن شانه خالی
کرد. مهمترین معیار مردمی برای کارآمدی در ایران تورم است که از این نظر
خصوصا در سال آخر مشکلات مردم به اوج رسید.دلیل تورم هر چه بود چه قانون
هدفمندی و چه تحریم منسوب به اصولگرایان بود. بنابراین مردم همانطور که به
دولت هاشمی در سال 76 و به دولت خاتمی در سال 84 واکنش منفی نشان دادند ،
بر همین اساس و سنت بر گروه اصولگرایی نیز واکنش منفی نشان دادند و هرچند
که شدت آن مانند داکنش های قبلی نبود.
- تخریب رندانه دولت برآمده از خود :
اصولگرایان در سالهای آخر برای فرار از پاسخگویی و شاید هم تا حدی به خاطر
اختلافات داخلی به شدت و با تمامی رسانه ها حتی صدا و سیما به تخریب دولت
پرداختند و پنداشتند که مردم در این انتخابات بین آنها و دولت تفاوتی قائل
خواهند شد و این در حالی است که نمی توانستند به راحتی خود را از دولتی که
خود حمایت کرده بودند جدا کنند.این دولت هر چه بود با حمایت آنها سر کار
آمده بود. تخریب بعضا ناجوانمردانه دولت فعلی و انداختن تمام مشکلاتی که به
طور قطع اکثر آنها ناشی از تحریم ها بود بر سر ناکارآمدی دولت موجب شد که
دولت بیش از اندازه تخریب شوده و در هنگامه غرق شدن دیگر اصولگرایان را نیز
با خود به قعر ببرد.
- پنهان کردن نتایج آشکار تحریمها :
بارها دلسوزانه پیشنهاد شد که به جای تخریب دولت در مشکلات ناشی از تحریم
ها صادقانه به مردم توضیح دهیم که تحریم ها کمر شکن و بی سابقه است و مردم
به این دلایل تحمل کنند اما اصولگرایان تنها خواستند بگویند که تحریم ها
هیچ اثری ندارد و دولت است که ناکارآمد است و به ما هم مربوط نیست. مردم
شاید قسمت اول را باور کردند ولی قسمت دوم بنا بردلایلی برایشان باور شدنی
نبود.
- تخریب یاران خود در مناظرات :
علت دیگر شکست اصولگرایان در این انتخابات تخریب از ناحیه خودی بود. به
جای اینکه تکثر نامزدهای انتخابات موجب بیشتر شدن وقت آنها در تبلیغات و
مناظرات و به کمک هم شتافتن آنها شود ، در این مناظرات به کررات دیده شد که
ایشان دایما و به شدت بر هم خرده می گیرند و به نوعی به تضعیف جایگاه
همدیگر می می پردازند. ایشان احتمالا بر این باور بودند که تضعیف اصولگرای
دیگر آرای فرار کرده از او را حتما به سبد دیگر اصولگرا ریخته و ندانستند
که ممکن است بخش هایی از این آرا به سمت رقیب مشترک حرکت کند. در این
مناظرات بارها آقایان قالیباف ، رضایی ، جلیلی و ولایتی اسب انتقادات آتشین
را تاختند و ساختند آنچه را که نمی خواستند.
- خود تخر یب رسانه ای :
عامل دیگر شکست اصولگرایان گرفتن توپخانه تخریب رسانه ای به سمت یکدیگر
بود. سایتها و روزنامه های اصولگرایان بیشتر وقت خود را در تهیه آتش برای
یکدیگر تلف کردند تا مقابله با رقیب. در روزهای آخر حتی اس ام اس هایی در
جهت تخریب یکدیگر ساخته شد و این نبود جز ماهیت قدرت طلبی و مقام دوستی
بدون توجه به نتایج.
- خود گلادیاتور پنداری :
مشکل دیگر اصولگرایان در ائتلاف بود. در حالی که جریان مقابل به راحتی و
با وساطت افراد مورد قبول به ائتلاف رسید اما در این جریان هر کس برای خود
گلادیاتوری بود و مدعی ریاست و کیاست.در صورتی که ایشان هفته ای قبل دست به
ائتلاف می زدند می توانستند به اکثریت همیشگی حیران مانده در تمامی
انتخابات چنین القاء کنند که آنها پیروز میدان هستند و با این کار آراء این
بخش بزرگ از مردم را که همیشه در شبهای آخر و عمدتا به سمت نامزدان پیروز
مآب حرکت می کند را نیز از آن خود کنند ولی نکردند و جریان مقابل در این
ضمینه به توفیق دست پیدا کرد.کیست که نداند در این انتخابات نیز مانند سایر
انتخابات ها حدود 30 درصد مردمی که قصد شرکت داشتند، در شبهای آخر هنوز
تصمیمی برای انتخاب خود نگرفته بودند.
- دوپینگ همیشگی رسانه ای اصلاح طلبان :
در هر انتخابات اصلاح طلبان علاوه بر داشتن شرایط برابر تبلیغات تلویزیونی
در صدا و سیما از موهبتی دنیوی به نام ماهواره ها برخوردار هستند. در ایام
انتخابات چندین شبکه فارسی و حتی غیر فارسی زبان به طور هماهنگ و به طور
همواره از اصلاح طلبان حمایت کرده و برای آنها تبلیغات میکنند و این در
حالی است که اصولگرایان نه تنها از این رسانه ها بی بهره هستند بلکه از
جانب آنها تخریب نیز می شوند.این موضوع در هیچ قانون انتخاباتی نیامده و از
این نظر یک ضعف در عدالت رسانه ای انتخابات به شمار آمده و باید برای آن
چاره
ای اندیشیده شود. به هر حال عده زیادی از مردم به دلایلی از جمله
ضعف صدا و سیما و یا گرایش به برنامه هایی که امکان پخش آن در صدا و سیما
وجود ندارد از کانالهای ماهواره ای استفاده می کنند و این رسانه ها رو
گروههایی از مردم تاثیر گذار هستند. - موج سینوسی رویکرد مردم به جریانات سیاسی و خودمرکز بینی :
دلیل آخر شکست اصولگرایان را می توان در طبیعت دموکراسی دانست. در تمام
دنیا رویه اقبال مردمی به احزاب به صورت تابع سینوسی است. بعد از دوره ای
از اقبال به طور طبیعی و جهت تنوع هم شده حزب در محاق به میان آمده و رای
مردم را صاحب خواهد شد. این رفتار مردمی در تمام جهان مثل آمریکا برای دو
حزب دموکرات و جمهوری خواه و در انگلستان برای دوحزب کارگر و محافظه کار و
همچنین برای تمامی کشورها وجود دارد.مشکل اینجاست که در ایران هر کس که در
انتخاباتی و یا در چند انتخابات پی در پی پیروز می شود می پندارد که مردم
تا آخر با او عهد بسته و همیشه پیروز میدان است. رفتار جناح اصلاح طلب هنوز
از این قاعده پیروی می کند و ایشان می پندارند چون مثلا در زمان خاتمی
پیروزی های پی در پی داشته اند پس تا ابد مردم فقط آنها را دوست دارند و
خواسته مردم مساوی تفاسیر آنها از حکومت است.همی رویکر موجب شکست سنگین تر
شده چرا که انتقاد از خود را از بی می برد و نوعی از خود مرکز بینی را
ایجاد می کند. این همانی است که اصولگرایان نیز به آن دچار شدند و اشکالات
خود را ندیدند
نتیجه و راهکار
اصولگرایان باید بدانند
هر چند با پراکندگی آرا ء خود شکستی میلی متری را از رقیب دریافت کرده اند
اما اگر به اشکالات خود رسیدگی نکرده و خود را ترمیم نکنند جریان مقابل با
شگردهای رسانه خود خواهد توانست آنها را بیش از آنچه ظرفیت دارند به عقب
براند.بررسی دلایل شکست و خود انتقادی مهمترین لازمه حال حاضر اصولگرایان
است. آنها باید بدانند که خود کرده شان را تدبیری هست !
چرا صدا و سیما برای مناظره چهارم اشکال تراشی کرد ؟
دموکراسی در شرایط عدالت معنی دارد . دهها شبکه از کاندیدای خاصی حمایت کردند ولی تا زمانی که ابتکار عمل دست شبکه های ایران بود اصولگرایان جلو بودند و وقتی مناظره ها تعطیل شد فضا در دست شبکه ها و پیامک ها و سایت های لجن پراکنی و دروغ پراکنی افتاد . در حالی که استقبال مردم از جایگزینی تبلیغ های دیگر با مناظره ها بسیار عالی بود و همه راضی بودند .
پیروزی ناپلئونی یعنی طبق قانون اگر 50 درصد بعلاوه یک رای آورده بشه ، پیروز میشی. یعنی کف پیروزی رو آقای روحانی به دست آوورد.
هیچ فکر کردید اگر عارف کنار نمی رفت انتخابات با همین تعداد کاندیداها میرفت مرحله دوم ؟
اگه انتخابات به دور دوم کشیده میشد آقای روحانی بالای 80 درصد آراء را تصاحب می کرد.
حرف بر سر رقابت جناح اصلاح طلب و اصولگراست. نه رقابت 6 نفر با یک نفر!
اگر همه کاندیداها با هم یکی میشدندو مواردی که توی مقاله بالاست اتفاق نمی افتاد ما الان با این وضع روبرو نبودیم.
گواه حرف من اوضاع اصلاح طلب ها و اصولگرا ها در انتخابات شوراهاست.
هنوز چند ماهی از از انتخابات مجلس نگذشته. آرای غالب با چه جناحی بود؟
اصلآ با شما درباره دور دوم موافق نیستم. گواه حرف من نتایج انتخابات در مجلس و شوراهاست . اصولگرایان خودشون باعث این شکست شدند.
در هر صورت جناب آقای روحانی رئیس جمهور این مملکت هستن و همه دعا می کنیم که بتونن موفق بشن.
1- دکتر محسن رضایی اصولگرا نیست. اگر هم باشد، در این انتخابات به عنوان نامزد مستقل به میدان آمده بود.
2- دکتر روحانی هم به عنوان نامزد مستقل به میدان آمده هرچند که تفکرات ایشان به تفکرات اصلاح طلبان نزدیک است.
3- اگر آرای دکتر رضایی را از سبد آرای اصولگرایان حذف کنیم، نه تنها اختلاف "میلیمتری" نیست، بلکه از "سانتیمتر" و "متر" هم تجاوز می کند.
مضاف بر اینکه با افزودن آرای دکتر رضایی به سبد اصولگرایان، باز هم اختلاف از "میلیمتر" تجاوز خواهد کرد.
آرای دکتر روحانی: 18/613/329
آرای سه کاندید اصولگرا: 12/514/991
آرای سه اصولگرا + دکتر رضایی: 16/613/329
با تشکر از بولتن عزیز به جهت درج نظر
این سرگردان ها بیشتر تابع وضعیت اقتصادی هستند،
زمانی از فساد مالی و اخلاقی دوران هاشمی و خاتمی به سطوح رسیدند به اصولگرایی پناه اوردند و زمانی از تورم به سوی اعتدال
1- بی توجه ناشیانه و تخریب بی نتیجه برخی از شخصیت ها و جایگاه آنها مانند آیت الله هاشمی که موج منفی (مانند جناب آقای عسگراولادی) را از درون اصول گرایان بدنبال داشت
2- عدم توانائی در حل مسائل بوجود آمده توسط آقای احمدی نژاد در درون اصول گرایان و انتقال آن به صحن جامعه
باتشکر
نکات ریز تبلیغاتی:
شما نقش ماهواره و عدم زمانبندی مناسب برنامه های صدا و سیما رو هم در مورد روند تبلیغات انتخاباتی رو هم در نظر بگیرید
اینکه چرا صدا و سیما عملا برنامه های تبلیغاتی رو 8 یا 11:30 شب قرار داده بود
همچنین تجربه انتخابات 88 و 92 ثابت کرد که صدا و سیما نمیتونه جایگاه تبلیغات پستر و تراکت رو بگیره و اصولگراها عملا تو این مورد کم کاری کردند
یکی از دلایل شکست شما خودفریبی شدیده واسه اون یه فکری بکنید!
نکته ای رو باید بگم که همون طور که خودتون هم میدونید بسیاری از مردم اصلا نمیدونن کی اصول گراست و کی اصلاح طب و اصلا چه فرقی با هم دارند
من خیلی ها رو میشناختم در طرقبه مشهد که میگفتند اگر قالیباف نبود به روحانی رای میدادیم (چون قالیباف همشهریشونه )
پس نمیشه با اطمینان رای 1 نفر رو با 5 نفر مقایسه کرد مطمئنا اگر کار به مرحله دوم میکشید اختلاف خیلی زیاد میشد چون عده ای از طرفداران قالیباف و رضایی و ولایتی هم به روحانی رای میدادن
با تشکر
واقعاً نمی تونستیم سر یک شخص واحد به اجماع برسیم .
چون طیف اصولگرا عامل ایجاد این چند دستگی بودند.
2. از طیف اصلاح طلب اصلاً نمی شه انتظار داشت که قبول کنه پیروزیشون میلی متری بوده ! تفکر اونها بر مبنای انصاف نبوده و نبست.
چرا اینو میگم؟؟
رفتارشون و منطقشون رو تو 4 سال پیش قیاس کنید!!!
و همگی درست است
افرادی در این انتخابات وارد شدند که اصلا آماده نبودند و قطعا برای حضور آنها زود بود ولی چه می شود که عدم زمانبندی از سوی خود فرد موجب تباهی آینده خواهد شد.قطعا بعید است بتوان از این چهار نفر و خصوصا برخی از آنها دوباره استفاده نمود.
توی همین سایت نوشتم برای اومدن جلیلی خیلی زوده ایشون تجربه کافی رو برای ریاست جمهوری نداشتند و همه باید این رو قبول کنید جای طرفدارهای ایشون بودم خدارو شکر میکردم که ایشون رییس جمهور نشدند چون ایشون در وضعیت فعلی اصلا گزینه مناسبی نبود و اگر خدای نکرده وضعیت اقتصادی مردم رو بغرنج تر میکرد همه کسانی که به ایشون رای دادند مسئول بودند.( بولتن خواهشا دست از سانسور نظرات بنده بردار والله ما ایرانی هستیم درسته از نظر فکری با شما مخالفیم خود شما هم دهان بند بر دهان مخالف میزنید رطب خورده کی منع رطب کند برادر من )
البته من به آقای قالیباف رای دادم ولی به نطرم بیشترین تخریب رو نسبت به ایشون همون جناح به اصطلاح اصولگرا داشتند. جناحی که اینقدر تدبیر نداره که بین خودشون ائتلاف کنه با چه تدبیری میخواد کشور رو اداره کنه؟؟!!