گروه فرهنگ و هنر ـ سید علیرضا کیانپور: نگاهی به نمایش"پیکنولپسی"نوشته و کار بنفشه اعرابی که به تازگی درکارگاه نمایش مجموعۀ تئاترشهر به روی صحنه رفته است.
به گزارش بولتن نیوز، چندروزی است که سالن کارگاه نمایش مجموعۀ فرهنگی هنری تئاترشهر با از سرگرفتن برنامۀ اجرای عمومی تئاتر پس از تعطیلات نیمۀ خرداد میزبان یک گروه جوان و خلاق تئاتری کشورمان است. تئاترتجربی"پیکنولپسی" به کارگردانی بنفشه اعرابی درحالی در کارگاه نمایش تئاتر شهر به روی صحنه رفته است، که آن را می شود هنری چندرسانه ای(و نه فقط یک تئاتر صحنه ای) دانست. داستان نمایش پیکنولپسی درباره درگیری های یک انسان با درون خود و اطرافش است. انسانی دارای لغزش های فکری، موجودی پیکنولپتیک که در این جهان پر از خشونت، خود را تنها، مقصر و هماره بازنده می بیند.
پیکنولپسی اصطلاحی است در پزشکی که به وضعیتی از بیماری
اطلاق می شود که در هوشیاری فرد بیمار انقطاعاتی مداوم نسبت به زمان و مکان رخ می
دهد. در واقع این وضعیت به نوعی تناقض در آگاهی جمعی نیز مربوط می شود که به دلیل
قرار گرفتن انسان در معرض رسانه های مختلف در دوران مدرن به وجود آمده است. عارضۀ
اصلی پیکنولپسی نوعی رفتار ناخودآگاه در انسان است. پرش های ذهنی که فرد بیمار
نسبت به آن هیچ آگاهی ای نداشته و از آن بی اطلاع است. پیکنولپسی البته یک بیماری
خاص مثل سرطان خون یا دیابت نیست؛ بلکه بیماری ایست عمومی که انسان مدرن به خاطر
شرایط زندگی مدرن کم و بیش به آن مبتلاست و در واقع همۀ ما به نوعی و در حدودی
پیکنولپسیک هستیم و دچار لغزش در آگاهی یا بیماری غفلت هستیم. به تعبیری دیگر هیچ
کدام مان نه کاملاً بیداریم و نه کاملاً خواب.
بی شک شیوع این بیماری و بیماری های از این دست در جوامع مدرن بسیار بیشتر از جامعۀ ماست. با این همه ما نیز به همان میزان که زندگی مان درگیر تصاویر بی نهایت الکترونیکی و رسانه های تصویری و صوتی و تبلیغات تجاری است، به این بیماری دچاریم.
نمایش "پیکنولپسی" نیز سعی می کند تا به یاری
تصاویر ویدئوپروجکشن، عکس ها و فیلم های خبری، اصوات و موسیقی شلوغ و درهم و برهم
، آواهای عجیب و حرکات فرم بازیگران و نیز با استفاده از تمهید تکرار این وضعیت
پیکنولپسیک را بر روی صحنه اجرا نموده و ضمن نگاه انتقادی به آن، درخصوص بحرانی که
از شلوغی و ازدحام زندگی مدرن ناشی شده، هشدار دهد.
نمایشنامۀ (یا بهتر است بگوییم متن یا طرح اجرایی) نمایش
"پیکنولپسی" که توسط خود بنفشه اعرابی و با همکاری حمیدرضا صفری تهیه
شده، متنی است اقتباسی که آن چنان که دربروشور این تئاتر درج گردیده، با نگاهی به
دو داستان "گل های میخک" اثر ریموند کارور و "محاکمه" نوشتۀ
فرانتس کافکا به رشتۀ تحریر درآمده است. با این همه نفوذ و تاثیر شاهکار ادبی
بزرگی دیگر یعنی "جنایت و مکافات" اثر بی بدیل فئودور داستایفسکی نیز در
نمایش نمایش "پیکنولپسی" به وضوح هویداست. تا آنجا که مخاطب نمایش تا
وقتی که بروشور کار را ندیده باشد، "پیکنولپسی" را نمایشی اقتباسی و در
حکم ادای دینی به "جنایت و مکافات" می داند. نکته ای که البته در کمال
شگفتی توسط گروه اجرایی نمایش"پیکنولپسی"به هیچ وجه به آن اشاره نشده
است. حضور "جنایت و مکافات" در نمایش "پیکنولپسی" به اندازه
ایست که در طول اجرای 45دقیقه ای این نمایش، علاوه بر خط روایی که تقریباً ملهم از
رمان معروف نویسندۀ بزرگ روس، داستایوفسکی است، چندین بار به نام
"راسکولنیکف" قهرمان سرخورده و البته دوست داشتنی این رمان اشارۀ مستقیم
می شود.
این عدم اشاره به رمان"جنایت و مکافات" به هر
دلیلی که صورت گرفته، ضربه ای مهلک به نمایش"پیکنولپسی" وارد آورده است.
در "پیکنولپسی" از بازیگری که به لحاظ جسمی بسیار کوتاه قد است، در نقش
پیرزن مقتول رمان"جنایت و مکافات" استفاده شده که به حق انتخابی است
بسیار هنرمندانه! با این همه وقتی در بروشور کار نامی از "جنایت و مکافات"
برده نمی شود، به نوعی این ایدۀ هنرمندانه نیز خنثی شده و اجازۀ چنین تصوری از
مخاطب کار گرفته می شود.
فارغ از این یکی از نکات جالب توجه درخصوص نمایش "پیکنولپسی" به نام و عنوان این نمایش مربوط می شود. بنفشه اعرابی در مصاحبه های مختلفی که از ایشان به طبع رسیده است، در توضیح اسم نمایش شان فرموده اند:"نام نمایش کاملاً مرتبط با آن چیزی است که دغدغۀ من بوده است. در واقع پیکنولپسی در اصطلاع پزشکی به معنی دفع ناگهانی هوشیاری و یا یک پرش ذهنی است و من این مفهوم را وارد عالم هنر کرده ام." نکتۀ بسیارمهم و قابل عرض خدمت این دوست گرامی این است که اصطلاح "وارد کردن چیزی به هنر" معنایی متفاوت از آن چه خانم اعرابی منظور کرده اند، دارد و مطمئناً نمی شود با نامگذاری اثر هنری مان، فکر کنیم مثلاً آن چیز را وارد عالم هنر کرده ایم. چه بسیار هنرمندانی که همۀ عمرشان را صرف هنری کردن فلان مفهوم فلسفی یا اخلاقی و ... کرده اند! به عنوان مثال آیا می شود تابلویی با عنوان"واجب الوجود" یا "سوژۀ استعلایی" کشید و بعد ادعا کرد که فلسفۀ اسلامی یا فلسفۀ کانت را وارد عالم نقاشی کرده ایم؟!!
به هرتفسیر شاید یکی از مهمترین نکات مثبت نمایش"پیکنولپسی"
به اجرا و قدرت گروه اجرایی این نمایش بازگردد. علاوه بر بازی های قابل قبول توسط
گروه بازیگران نمایش"پیکنولپسی" تمامی ترفندهای نمایشی دیگر در این
نمایش(که کم هم نیستند) هم به خوبی ساخته شده اند و هم به خوبی بر روی صحنه پیاده
و اجرا گردیده اند. به عنوان نمونه تصاویر ویدئویی انمیشین و غیرانیمشینی که در
اجرای"پیکنولپسی" درصحنۀ نمایش پخش می شوند، همگی با دقت وظرافتی
هنرمندانه ساخته و اجرا شده که نشان ازجدیّت و نگاه زیبایی شناسانۀ پیشروی گروه
اجرایی و بنفشه اعرابی دارند.
با این همه شاید کم نور بودن بی دلیل صحنۀ نمایش دربیشتر
لحظات که به درستی به تماشاگر اجازه نمی دهد بسیاری از جزئیات صحنه را ببیند، از
نقاط ضعف این اثر نمایشی باشد. جزئیاتی که گاهی ندیدشان به اثر ضربه ای جدی وارد
کرده و به هیج وجه از توجیهی منطقی برخوردار نیست.
لازم
به ذکر است در این اثر نمایشی بنفشه اعرابی، هومن خدادوست، محمدجواد ذوالقدر،
نسرین صالح، محمد طیب طاهر، ندا عبادی، امیر محمدی، توفان مهردادیان و فرزین
نوبرانی نقش آفرینی می کنند و کاوه مرحمتی به عنوان ویدئوگرافیست و همچنین
نداعبادی و مسعود عابدی نیز به عنوان طراح و سازندۀ ماسک با نمایش "پیکنولپسی"
همکاری کرده اند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com