به گزارش بولتن نیوز، صنعت نفت مهمترین مزیت نسبی ایران نسبت به دیگر کشورها است و همان طور که تمام کاندیداهای ریاست جمهوری تاکنون در مباحث اقتصادی خود اشاره کردند، این صنعت میتواند موتور محرک اقتصاد و دیگر صنایع کشور شود.
به همین دلیل چند نکته اساسی در حوزه نفت و گاز مطرح است که باید کاندیداهای ریاست جمهوری و به خصوص رئیس جمهور دولت یازدهم به آنها توجه داشته باشد، تا در کنار رشد صنعت نفت شاهد رشد و توسعه دیگر صنایع باشیم.
مقدمه:
ایران هم اکنون در میان کشورهای جهان دارای رتبه اول ذخایر نفتی و گازی است به این مفهوم که دارای 34 تریلیون متر مکعب گاز و حدود 156 میلیارد بشکه نفت قابل استحصال است و این یعنی دارنده ظرفیت عظیم خدادادی که باید از آن بهتر از گذشته استفاده کرد.
براساس آموزه های دینی آموختهایم، هنگامی میتوانیم شکر این نعمت خدادادی را به جای آوریم که از آن بهتر و بهینه تر استفاده کنیم و به این موضوع نیز واقفیم که اگر از این نعمت بهینه استفاده نشود، می تواند تبدیل به نقمت شود و مشکلاتی را برای کشور ایجاد کند.
*تامین منابع مالی داخلی اولویت اصلی صنعت نفت و گاز
اگر منابع نفتی و گازی کشور را به دو دسته تقسیم کنیم، خواهیم دید که دو دسته میدان نفتی و گازی در کشور داریم که شامل میادین توسعه یافته و توسعه نیافته میشود که مشکل کمبود منابع مالی مهمترین بحث در صنعت نفت و گاز است.
به عنوان مثال در پارس جنوبی به حجم زیادی از منابع مالی نیازمندیم تا بتوانیم با کشور رقیب که همان قطر است، رقابت کنیم.
در دورهای بنابه فرمایشات و رهنمود های مقام معظم رهبری توجه به میادین نفتی و گازی و به خصوص میادین مشترک شروع شد، ولی اخیرا بحث تامین مالی با تحریم ها با مشکلاتی روبه رو شده است.
متاسفانه شاهد هستیم که شرکتهای چینی آنهم به دلایلی برای تامین مالی به پروژههای نفتی وارد شدهاند و حتی به دنبال جذب سرمایه با روشهای غیر اصولی از دیگر کشور ها مانند روسیه و هند هستیم.
ولی باید گفت برای تامین منابع مالی در داخل کشور هیچ برنامه خاصی نداریم و در واقع تمام راهها را امتحان کردهایم و حتی به صورت موازی نیز تمام راه کارها را باهم پیش میبریم.
بنابراین مشکل اصلی ما نداشتن برنامه برای جذب منابع داخلی است که از این کار انجام شود، تا حد بسیار زیادی مسئله تامین مالی حل خواهد شد.
از طرف دیگر نیز هیچ برنامه مشخصی برای توسعه میادین مشترک وجود ندارد که به عنوان مثال به پارس جنوبی میپردازیم.
هم اکنون 10 فاز از پارس جنوبی در حال تولید گاز است و 14 فاز نیز باهم در حال توسعه هستند و هنوز به تولید نرسیدهاند، اکنون که به مشکلات مالی برخورد کردیم، موجب شده است تا توسعه این 14 فاز نیازمند سرمایه گذاری بسیار زیادی باشد.
بهتر آن بود که ما مرحله به مرحله در توسعه فازها کار میکردیم و با توسعه یک فاز فاز دیگر را توسعه میدادیم.
مهمترین بحث در صنعت نفت برنامهریزی و سیاست گذاری است و باید بدانیم که کدام میدان باید زودتر به بهره برداری برسد، اگر بحث میادین مشترک مطرح می شود، الآن 28 میدان مشترک داریم و باید براساس اولویت بندی اقدام به توسعه این میادین کنیم.
*تولید صیانتی و استفاده از ظرفیت داخلی
دولت باید یک برنامه جامعی برای تولید صیانتی از میادین نفتی و گازی داشته باشد.
یک مشکل اساسی داریم و آنهم ضریب بازیافت اندکی است که نسبت به دیگر کشورها داریم که در میادین نفتی به خاطر عدم وجود تکنولوژی های جدید در ازدیاد برداشت علی رغم اینکه براساس برنامه باید روزانه 250 میلیون متر مکعب گاز را به میادین خود تزریق کنیم که متاسفانه هنوز هم نصف این میزان نیز انجام نشده است.
بحث استفاده از دانش فنی نیز یکی دیگر از نقاط ضعف در صنعت نفت وگاز کشور است، به طوری که در حوزه پژوهشی و فناوری هنوز نتوانستیم دانش فنی که چندین بار از کشورهای مختلف دریافت کردیم را بومی سازی کنیم.
ما باید بدانیم همین مقدار نفت و گازی را که تولید می کنیم، چگونه مصرف کنیم، به این معنی که اکنون چند درصد صادرات و چند درصد در داخل کشور مصرف شود.
هم اکنون استفاده از نفت در داخل کشور فاصله زیادی با صادرات دارد و این به منزله خام فروشی است، بنابراین باید برای جلوگیری از خام فروشی فکر جدی کرد.
باید بدانیم که تنها علت خام فروشی عدم توسعه صنایع پایین دستی نیست و مهمترین آن بحث اتکای بودجه به نفت خام است، بنابراین باید در قدم اول از این وابستگی جدا شویم و بعد به فکر توسعه صنایع پایین دستی باشیم.
*توجه ویژه به حوزه پالایش اولین قدم برای جلوگیری از خام فروشی
باید گفت اولین زنجیره ارزش پس از استخراج نفت بحث پالایش است، بنابراین در اولین قدم باید ظرفیت پالایشی را افزایش دهیم.
براساس آمارهایی که در وزارت نفت داشتیم، بعد از انقلاب اسلامی تنها 2 پالایشگاه از 9 پالایشگاه موجود در کشور را احداث کردیم و نتوانستیم از ظرفیت خود آنها نیز استفاده کنیم.
هم اکنون یک میلیون و 850 هزار بشکه نفت در داخل کشور پالایش میکنیم که براساس برنامه باید 3 میلیون بشکه نفت را پالایش میکردیم.
بنابراین وضعیت موجود یعنی عدم وجود عزم جدی برای افزایش ظرفیت در پالایشگاه ها است. اگر بخواهیم از سال 74 تاکنون این عدم افزایش ظرفیت را بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که ما به خامفروشی تمایل داشتیم.
اگر بخواهیم حوزه پالایش را یک تقسیمبندی کنیم، به دو موضوع کمبود ظرفیت و عدم بهینهسازی پالایشگاهها برخورد خواهیم کرد که موجب میشود فراورده تولیدی داخل کشور از کیفیت پایینی برخوردار باشد.
طی 16 سال گذشته ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان بنزین بوده است، به طوری که نفت را در اختیار دیگر کشورها قرار میدادیم و آنها به ما فرآورده میفروختند.
به طوری که میتوان گفت، قیمت فرآورده آنها چندین برابر قیمت نفت خامی بود که ما در اختیارشان قرار میدادیم.
*عدم استفاه از ظرفیت اسمی پالایشگاه ها
از سوی دیگر باید گفت، ظرفیت اسمی پالایشگاهها با ظرفیت عملیاتی آنها متفاوت است و این به آن معنی است که ما یک پالایشگاه برای مقدار معینی خوراک تهیه کردیم، ولی از ظرفیت کامل آن استفاده نمیکنیم.
به دلیل قدمت پالایشگاه هاب خود همین فرآوردههایی را تولید کنیم، از نظر کیفی با الگوهای جهانی تفاوت زیادی دارد.
هم اکنون 5 فرآورده در پالایشگاهها تولید میشود که عبارتند از: بنزین، گازوئیل، سوخت جت، نفت سفید و نفت کوره باید گفت، در ایران میانگین تولید بنزین از کل فرآوردهها حدود 17 درصد است و نفت کوره 28 درصد را شامل میشود، در حالی که بنزین پرکاربردترین فرآورده است و باید به آن توجه بیشتری داشت و در عوض نفت کوره کمتوجهترین فرآورده است و این به آن معنی است که باید الگوی تولید فرآورده را در داخل کشور تغییر دهیم.
کشورهایی که در حوزه تولید فرآورده پیشتازند مانند نروژ و آمریکا هم اکنون 48 درصد از فرآوردههایشان را بنزین تشکیل میدهد و نفت کوره نزدیک به 5 درصد است.
ما یکی از مانورهایی که اخیراً میدهیم، روی صادرات فرآوردههای نفتی است که اگر نگاه کنیم، به آمار خواهیم دید که بخشی عمدهای از این آمار صادراتی را نفت کوره تشکیل میدهد، به طوری که ما بزرگترین صادرکننده نفت کوره در دنیا هستیم.
باز باید تاکید کرد که کیفیت فرآوردههای تولیدی در ایران بسیار پایین است.
ما برای ارزیابی کیفیت فرآوردههایی مانند بنزین و گازوئیل عددی به عنوان عدد اکتان یا درجه آرامسوزی داریم که استاندارد جهانی حدود 96 به بالاست، اما کیفیت بنزین تولیدی ایران دارای عدد اکتان 85 است که علت آن نیز قدمت پالایشگاههای ماست که البته باید گفت، این عدد اکتان در سالهای اخیر به 85 رسید و در گذشته تنها بین 60 تا 70 بود.
*خصوصی سازی واقعی در پالایشگاه ها
پس از تصویب اصل 44 قانون اساسی وزارت نفت نمیتواند دیگر در پالایشگاهها سرمایهگذاری کند و اکنون 3 پالایشگاه توسط وزارت نفت در حال ساخت است که با مشکلات مالی عدیدهای مواجه شده، بنابراین حتماً باید یک مجموعه خصوصی وارد این عرصه شود، اکنون با بررسیهای صورت گرفته تعداد زیادی مجوز برای احداث پالایشگاهها صادر شده است، اما سرمایهگذاران بنا به دلایلی که در زیر میآید، نمیتوانند در حوزه پالایشگاهی سرمایهگذاری کنند، زیرا بازگشت سرمایه آنها بسیار کم است.
باید گفت شرکت ملی نفت سالهای گذشته با بخش خصوصی تفاهمنامهای امضا کرد که در این تفاهمنامه نوشته شده است، شرکت ملی نفت خوراک مورد نیاز پالایشگاهها را تأمین میکند و علاوه بر آن این مجتمعهای پالایشی باید فرآورده خود را به شرکت ملی نفت و شرکت ملی پالایش و پخش بفروشند که اگر این کار را انجام ندهند، خوراک تحویلی به این مجتمعهای پالایشی قطع خواهد شد که این موضوع یکی از مشکلاتی است که برای مجتمعهای پالایشی خصوصی پیش میآید.
دولت باید به این نکات توجه کند، به نظرم علاوه بر اینکه ما تصمیم برای احداث یکسری پالایشگاه بزرگ در داخل کشور داریم، باید یکسری پالایشگاه کوچک را هم راهاندازی کنیم، مثلاً برای یک پالایشگاه 200 هزار بشکهای حدود 6 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری لازم است.
در حالی که برای پالایشگاه 30 تا 40 هزار بشکهای سرمایهگذاری مورد نیاز بسیار کمتر از این میزان خواهد بود، بنابراین با احداث پالایشگاههای کوچک بخش خصوصی میتواند در امر ساخت و ساز پالایشگاههای بیشتر از گذشته فعال شود.
* 3 نکته اساسی دولت در صنعت پالایش
در مجموع می توان گفت دولت در حوزه پالایشی باید به 3 نکته اساسی توجه کند که یکی افزایش ظرفیت با این رویکرد که علاوه بر مصرف داخل باید صادرات فرآوردههای باکیفیت نفتی را داشته باشیم.
کشورهای اروپایی و آمریکایی در 10 تا 15 سال گذشته هیچ افزایش ظرفیت پالایشی نداشتند و تنها آنها به فکر افزایش بهرهوری و بهینهسازی پالایشگاههای خود هستند و این یک راهبرد اساسی در امر پالایش است و نکته آخر در بحث پالایش نیز تسهیل کردن شرایط برای ورود مجموعههای خصوصی است که باید در این مورد به این نکته اساسی توجه داشت، اگر ما میگوییم پالایشگاههای ما در کشور خصوصی هستند، تنها این از لحاظ حرف است و در عمل هیچ اتفاق خصوصیسازی در پالایشگاهها رخ نداده و باید خصوصیسازی در پالایشگاهها از حالت اسمی خارج شده و واقعی شود.
* نگاه ویژه به پتروشیمیهای پایین دست
نکته آخر در بحث صنعت نفت توجه به صنعت پتروشیمی است. در بخش پتروشیمی نیز تاکنون بیشتر سیاستگذاریها در بالادست پتروشیمی و یا همان زنجیره اول محصولات پتروشیمی بوده است، به این دلیل که در برنامهریزیهایی که صورت گرفته بیشتر از لحاظ کمی در تولید توجه داشتیم، مثلاً در برنامه پنجم باید به یک میزان مشخصی از تولید محصولات پتروشیمی برسیم، اما در این برنامه کمترین توجه به تفکیک محصولات و کیفیت آنها اشاره شده است.
بنابراین در حلقههای پاییندست پتروشیمی هیچ گونه هدفگذاری نشده و بیشترین توجه به بالادست پتروشیمی بوده است.
صنایع بالادست پتروشیمی براساس نوع خوراکی که دریافت میکند، به دو دسته پتروشیمیهای گازی و پتروشیمیهای با خوراک مایع تقسیم میشود و در واقع واحدهای پتروشیمی که خوراک آنها گاز است، بنابراین خوراک ارزان قیمتی را این واحدهای پتروشیمی دریافت میکنند و محصولات صادراتی آنها دارای سودهای کلانی است که این موضوع موجب شده است، صنایع پایین دستی پتروشیمی مورد توجه قرار نگیرد.
همچنین بیشترین توجه به محصولات بالادستی پتروشیمی میشود و این تفاوت قیمت در خوراک و محصولات صادراتی موجب شده است، بخش خصوصی نیز چندان رغبتی به ورود به صنایع پاییندستی پتروشیمی نداشته باشند و حتی ممکن است که زنجیرههای پاییندست پتروشیمی از حاشیه سود کمتری نسبت به زنجیرههای اول برخوردار باشد.
این نکته را فراموش کردهایم که محصولات زنجیرهای پاییندست از ارزش افزوده بیشتری برخوردار هستند.
*بخش خصوصی دغدغه ای برای ورود به زنجیره پایین دستی ندارد
اغلب پتروشیمیهایی که هم اکنون خصوصی هستند، به دنبال حاشیه سود خود هستند و میخواهند این سود را افزایش دهند و هیچ دغدغهای برای توسعه محصولات پاییندستی ندارند.
در واحدهای پتروشیمی با خوراک مایع نیز بحث دیگری مطرح است چون پتروشیمیهای گازی از حاشیه سود بالاتری برخوردار هستند، بنابراین سیاستگذاریهای دولت بر این مبنا بوده است که بیشتر واحدهای پتروشیمی با خوراک گاز احداث شوند و اگر پتروشیمی با خوراک مایع در کشور داریم، مربوط به سالهای گذشته است این نکته بسیار حائز اهمیت است که زنجیره ارزش افزوده در پتروشیمیهای با خوراک مایع بسیار طولانیتر و باصرفهتر نسبت به پتروشیمیهای با خوراک گاز است.
باید گفت احداث پتروشیمی با خوراک گاز هزینه کمتری دارد و البته سود بسیار زیادی را به جیب سرمایهگذار واریز خواهد کرد.
بنابراین دولت باید تصمیم بگیرد که صنعت پتروشیمی را نیز بر اساس یک برنامهریزی دقیق توسعه دهد، ولی متأسفانه همان طور که در آمارهای موجود در شرکت ملی صنایع پتروشیمی دیده میشود، بیشترین توجه به صنایع بالادستی پتروشیمی است.
در دنیا بیشترین زنجیره ارزش افزوده در صنعت پتروشیمی متعلق به کشورهای آلمان و سنگاپور است و این دو کشور میتوان گفت که یک زنجیر ارزش کاملی در صنعت پتروشیمی دارد، با نگاهی به سیاستهای سنگاپور در توسعه پتروشیمی باید گفت این کشور سعی کرده است پتروشیمیهای خود را به صورت متوازن و موازی توسعه دهد، یعنی اگر صنایع بالادستی را احداث میکنیم، به همان نسبت و بلکه بیشتر در صنعت پایین دست پتروشیمی سرمایهگذاری کردهاند، اکنون به نظر میرسد وضعیت تکمیل صنایع بالادست پتروشیمی در ایران وضعیت خوبی دارد و باید به دنبال احداث زنجیره ارزش پاییندستی در پتروشیمی باشیم.
*در احداث واحدهای پتروشیمی به بازارهای جهانی دقت کنیم
حتماً در احداث واحدهای پتروشیمی باید بازارهای جهانی را مدنظر قرار دهیم، مثلاً ما در یک واحد پتروشیمی که متانول تولید میکرد، موجب شدیم که وضعیت تولید جهانی متانول را بر هم بزنیم در صورتی که هم اکنون متانول از کمترین استقبال در صنایع پاییندست پتروشیمی برخوردار است، زیرا دیگر کشورها متانول را حذف کرده و از گاز به دنبال تهیه سوخت مایع پاک هستند اما ایران هنوز متانول تولید میکند و میخواهد از این متانول برای تولید صنایع پاییندستی استفاده کند.
دولت آینده برای حوزه پتروشیمی برنامههای دقیقتر و بهتری باید داشته باشد و وضعیت موجود در بازارهای جهانی پتروشیمی را نیز مورد مطالعه قرار دهد و به این نکته توجه کنند که زمان آن رسیده که به جای احداث واحدهای پتروشیمی بالادست به تکمیل زنجیره ارزش روی بیاوریم.
*سیاستگذاری در صنعت پتروشیمی پایین دست
باید تعیین قیمت خوراک پتروشیمی را هر چه زودتر انجام دهیم، زیرا قیمت گازی که در اختیار واحدهای پتروشیمی قرار میگیرد، نسبت به دیگر کشورها بسیار پایینتر است و این ارزان بودن قیمت خوراک موجب شده است، تا بخش خصوصی هرگز به فکر احداث واحدهای پاییندست پتروشیمی نباشد.
بنابراین علاوه بر برنامهریزی باید سیاستگذاری مناسبی نیز در تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمیها داشته باشیم و این سیاستگذاری به این معنی نیست که یک سیاست تکلیفی ایجاد کنیم، باید شرایط را به گونهای بچینیم که واحدهای خصوصی چارهای جز ورود به صنایع پاییندست پتروشیمی نداشته باشند.
ما نمیتوانیم از یک طرف واحدهای پتروشیمی بالادست را با سیاستهایی که اکنون داریم توسعه دهیم و در حرف بخواهیم زنجیره ارزش پتروشیمی را تکمیل کنیم.
هم اکنون نیز خوشبختانه شرکت ملی صنایع پتروشیمی به این نتیجه رسیده برای آنکه بتواند ارز آوری بیشتری داشته باشد، باید به دنبال توسعه صنایع پاییندستی و تکمیل این زنجیره ارزش تا آخرین حلقه در داخل کشور باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com