تلويزيون، مخاطبشناسي و رشد كودكان عنوان یادداشتی از نرگس ياسي- كارشناس ارشد ارتباطات- است که در سیوهفتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
بولتن نیوز، متأسفانه يا خوشبختانه امروز تلويزيون به يكي از لوازم اصلي هر منزل يا حتي يكي از اعضاي مهم خانوادهها تبديل و بخشي از ساعات روزانه افراد خانواده را به خود اختصاص داده است. اين حضور تحميلي تلويزيون در هر خانه بيانگر آن است كه اين رسانه ميتواند در زندگي مدرن امروزي بسيار سودمند يا زيانبخش باشد.
- ساخت برنامه براي كودكان نيز به شرط شناخت درست آنها مؤثر و ارزشمند خواهد بود؛ چراكه ظرفيت و سرعت يادگيري و تأثيرپذيري اين مخاطبان كوچك بسيار بيشتر از بزرگسالان بوده و در نتيجه توجهي صد چندان را در ساخت برنامهها طلب ميكند.
- كودكان معمولاً از سنين بسيار كم به تماشاي تلويزيون مينشينند و تقريباً از همان زمان كه به تلويزيون توجه ميكنند، برنامههاي خاص را براي تماشا برميگزينند. البته الگوهاي تماشاي آنها با افزايش سن تغيير ميكند. حدود 2سالگي، چند برنامه محدود را تشخيص داده و آنها را تماشا ميكنند. در 3سالگي، يك كودك معمولي نسبتاً به طور مرتب تلويزيون ميبيند. او تعدادي از برنامههاي كودك را تماشا كرده و به زودي به فيلمها و برنامههاي تفريحي روي ميآورد. در 6سالگي معمولاً كودك با تمامي رسانههاي سمعي - بصري آشنايي داشته و دلبستگي زيادي به برنامههاي تلويزيون پيدا ميكند و از اينرو ديدن تلويزيون را به ديگر رسانهها ترجيح ميدهد.
- كودكان در سنين قبل از دبستان، اغلب فكر ميكنند محتواي برنامهها كاملاً واقعي است، اما كمكم متوجه ميشوند برنامههاي كارتوني و عروسكي واقعي نيستند. در سنين 7 يا 8 سالگي اغلب كودكان ميدانند كه حتي برنامههايي كه مردم واقعي را به تصوير ميكشند نيز الزاماً دربرگيرنده زندگي واقعي آنها نيستند.
- در سنين مدرسه، كودكان معمولاً زمان تماشاي تلويزيون را با برنامههاي درسي مدرسهشان تنظيم ميكنند. در اين دوران و به ويژه در دوران اوليه مدرسه، معمولاً باهوشترين كودكان بيشتر بيننده تلويزيون هستند، اما بين سالهاي 10 تا 13 سالگي تغييري قابل توجه اتفاق ميافتد و علاقه آنها به تلويزيون بسيار كم شده و اشتياق كمتري براي تماشاي تلويزيون از خود نشان ميدهند. در اين سنين همچنين از طريق آموزش تلويزيون، كودكان نكات بيشتري درباره اين رسانه فراگير ميآموزند.
- كودكان به تلويزيون بهعنوان رسانهاي آگاهيدهنده نگريسته و علاوه بر استفاده از آن بهعنوان سرگرمي، تلاش ميكنند مفهومي را نيز از محتواي برنامه مورد علاقه خود بگيرند، اما مفاهيم دريافتي توسط آنها لزوماً با اهداف مدنظر سازندگان برنامهها يكي نيست.
- در مجموع تلويزيون ميتواند تأثيرات مثبتي بر فرآيند رشد كودك داشته باشد. البته در صورتي كه جايگزين زمان مورد نياز او براي انجام فعاليتهاي لازم به منظور رشد طبيعي جسمي و روحي كودك نشده و همچنين با شناخت درست و كافي از نيازهاي متفاوت او در سنين مختلف رشد همراه باشد.
منبع : ماهنامه مدیریت ارتباطات