کد خبر: ۱۴۸۶۰۰
تاریخ انتشار:

تقابل با راهبرد جنگی امام خمینی

بخش سیاسی تارنمای کاوش پرس :

تالیف : کامران غضنفری آقای محسن رضایی نیزدر مصاحبه ای می گوید :«ما در چارچوب امکاناتی که به ما می دادند ، برنامه ریزی می کردیم . گرچه امکانات کشور بسیار وسیع تر از چیزی بود که ما دریافت می کردیم . در کل دوران هشت سال جنگ ، ما ۲۲ میلیارد دلار ارز خرج جنگ کردیم … در حالی که فقط در سال ۱۳۶۲ ، بالای بیست و چند میلیارد دلار فروش نفت داشتیم ». ۹۳
میرحسین موسوی ( نخست وزیر دوران جنگ ) نیز در سال ۱۳۷۷ در یک سخنرانی در مورد وضعیت اقتصادی کشور در زمان جنگ می گوید :« یکی از دلایل پایداری کشور [ در دوران جنگ تحمیلی ] این بود که در اقتصاد ملی ما در آن دوره و در تولید ناخالص ملی – یعنی ثروتی که هر ساله تولید می کردیم – نقش کشاورزی و روستائیان برتری نسبی داشت … در تولید ناخالص ملی ما ، عواید کشاورزی و ثروتی که در روستاها تولید می شد بسیار قابل توجه و تعیین کننده بود . این یکی از عوامل پایداری ما در این جنگ بود که اگر آن را نداشتیم حتماً اقتصاد ما فرو می پاشید و نمی توانستیم مقاومت کنیم و فشارها را تاب بیاوریم ».۹۴
موسوی طی سخنرانی دیگری در تاریخ ۵ مهر ۱۳۷۶ اظهار می دارد : «سال های ۶۶ – ۶۵ بود و طبیعی بود که وضعیت اقتصادی کشور خوب نباشد . در آن هنگام درآمدهای ارزی حدود ۵/۶ یا ۷ میلیارد دلار و هزینه های مستقیم جنگی حدود ۵/۳ میلیارد دلار بود . مشکلات زیادی داشتیم و گزارش هایی هم که در این زمینه می رسید ، نگران کننده بود . دائم این سوال مطرح می شد که آیا این شرایط اقتصادی بحرانی ، امکان ادامه مقاومت را می دهد یا نه ؟ تا آنجا که این مسئله از طرف رهبر گرانقدر انقلاب ، حضرت امام خمینی سلام الله علیه به دولت وقت محول شد تا در باره آن بررسی صورت بگیرد . در آن شرایط تعدادی از وزرا که گمان می کنم ده نفر بودند ، مسئول آن شدند تا در یک فضا و شرایط بسیار خاص – چون موضوع سرّی بود – بنشینند و بدترین شرایط ممکن را که احتمال دارد برای کشور پیش بیاید ، از نظر معیشت و اقتصاد مردم مورد بررسی قرار بدهند و تمام نقاط شکننده ای را که اگر به آنها برسیم ، نمی توانیم مقاومت کنیم ، بررسی کنند … کاری که در آن زمان شد ، این بود که تمام نقاط بحرانی و حساس ترین نقاط اقتصادی و معیشت کشور و وضعیت کشور برای مقاومت را بررسی کردند … در آن زمان بحث بسته شدن تنگه هرمز هم مطرح بود و پرسشی در این زمینه وجود داشت که اگر تنگه هرمز در جریان جنگ نفتکش ها بسته شد و اگر مرز جلفا را هم شوروی ها بستند و اگر ترکیه هم مرزهای خود را بست ، آیا می توانیم تاب مقاومت داشته باشیم؟ نتیجه بررسی هایی که در این زمینه به عمل آمد ، این بود : بله ، شرایط سختی حاکم خواهد شد ولی با روحیه ای که در ملت ، مدیران و نیروهای ما وجود دارد ، می توانیم مقاومت کنیم . حتی بحث شد که اگر هیچ مقدار نفت هم برای صادرات نداشته باشیم ، از طریق حوزه هایی که در خلیج فارس و دریای عمان است ، می توانیم به هر نحوی که شده حداقل روزی ۲۰۰ هزار بشکه نفت از کشور خارج کنیم ؛ و بحث شده بود که این مقدار نفت در کدام قسمت از هزینه های ارزی کشور می تواند کارساز باشد . از این سند ۹ نسخه تنظیم شد که در سه وضعیت سرخ و زرد و سبز طراحی شده بود و «سرخ» بدترین وضعیت بود . البته فازهای بعدی هم در این برنامه دیده شده بود . آن چیزی که از این بررسی ها به دست آمد ، این بود که این کشور ، و این ملت می تواند خودش را اداره بکند و اگر لازم است که مقاومت کند ، می تواند مقاومت خود را ادامه بدهد». ۹۵
با عنایت به موارد فوق و با توجه به این که کمترین درآمد ارزی کشور در طی جنگ مربوط به سال ۶۵ می شود ( حدود ۶ میلیارد دلار ) ، چنانچه این رقم را تقسیم بر متوسط قیمت نفت در آن سال کنیم ، نتیجه می شود که ایران در سال ۶۵ به طور متوسط روزانه بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت صادر می کرده ؛۹۶ یعنی در بدترین حالت زمان جنگ ، ما قادر بوده ایم که روزانه در حدود ۵/۱ میلیون بشکه نفت صادر کنیم و حال آن که طبق اعتراف میرحسین موسوی ، کشور قادر بوده حتی با روزی ۲۰۰ هزار بشکه صادرات و در شرایط بسته شدن مرز جلفا و مرز ترکیه – که هیچ گاه این اتفاق نیفتاد – نیز به مقاومت خود ادامه دهد . و این یعنی حقیقت نداشتن آن چیزی که آقای موسوی و آقای هاشمی در سال ۶۷ در مورد عدم توان دولت در پشتیبانی از ادامه جنگ ، به امام خمینی گزارش داده بودند .
تقابل با راهبرد جنگی امام خمینی (ره)
محسن رضایی ( فرمانده وقت سپاه ) طی سخنانی اظهار می دارد: «پس از فتح خرمشهر ، در کشور برای پایان دادن به جنگ ، دو استراتژی شامل استراتژی امام و دیگری استراتژی رسمی دولت وجود داشت . استراتژی امام، «نبرد برای سقوط صدام و حزب بعث» بود . اما در کنار سیاست امام ، سیاست دیگری پیدا شد که «نبرد برای کسب صلح» را دنبال می کرد . هدف امام ، سقوط بغداد بود و این هدف با استراتژی نظامی قابل تحقق بود ولی این باور در برخی مسئولان نبود و می گفتند : اگر بغداد را هم بگیریم ، فایده ای ندارد و بمب اتمی بر سر ما می زنند» (!) ۹۷
آقای رضایی در سوم مرداد ۱۳۶۵ نیز طی سخنانی می گوید :« تفکرات استراتژیک مسئولین در باره جنگ مبنی بر کسب یک پیروزی و خاتمه جنگ، متعاقب ناکامی در عملیات رمضان [ در سال ۶۱ ] تدریجاً شکل گرفت . در چارچوب این تفکر ، تصور می شد با یک پیروزی قاطع [محدود] می توان جنگ را تمام کرد ، لذا نیازی به بسیج کشور در خدمت جنگ نیست . این گونه تفکرات منطبق و همسو با اندیشه استراتژیک امام در مورد جنگ نبود.» ۹۸
وی طی یک سخنرانی در دانشکده دافوس سپاه در خرداد ۱۳۷۹ نیز اظهار می دارد:« استراتژی رسمی کشور بر پایه«جنگ برای تحمیل صلح» قرار داشت ؛ ولی استراتژی امام «سقوط صدام و حزب بعث» بود و اگر ما بر اساس استراتژی امام حرکت می کردیم ، جنگ به جای ۸ سال ، در کمتر از ۵ سال و با یک فتح بزرگ تر و با سقوط صدام تمام می شد . ولی انتخاب استراتژی محافظه کارانه «ادامه نبرد برای تحمیل صلح» ، به نتیجه نرسید ». ۹۹
نیروهای نظامی به ویژه سپاه ، معتقدند که فقدان استراتژی نظامی و تاکید بر اجرای یک عملیات برای پایان دادن به جنگ ، عامل ناکامی بود . برای اثبات این موضوع چنین استدلال می شود که ما باید پس از فتح خرمشهر همانند قبل از آن ، که برای آزادسازی مناطق اشغالی ، مجموعه ای از عملیات را طراحی و اجرا کردیم و معضل مناطق اشغالی حل شد ، برای پایان دادن به جنگ نیز به پیروزی قاطع نیاز داشتیم و این مهم با استراتژی نظامی و طراحی و اجرای مجموعه عملیات ممکن بود .
سردار غلامعلی رشید (جانشین ستاد کل نیروهای مسلح ) در باره این موضوع می گوید :« پس از عملیات بدر به این نتیجه رسیدیم که با این روش نمی شود در جنگ به پیروزی رسید . طرحی را تهیه کردیم تا با ۱۵۰۰ گردان برای حمله به سه هدف در سراسر جبهه طی یک سال و نیم به دشمن حمله کنیم . هدف بصره با ۵۰۰ گردان ، هدف کرکوک با ۴۰۰ گردان و بغداد با ۶۰۰ گردان . انجام هر عملیات ۴ الی ۶ ماه پیش بینی می شد ولی آقای هاشمی گفت ما بند پوتین این نیروها را هم نمی توانیم تامین کنیم »!! ۱۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۹۳٫ مصطفی شوقی . « حدس می زدیم بعد از رحلت امام ، منافقین به کشور حمله کنند ». هفته نامه مثلث . ۸ خرداد ۱۳۹۰ . ص ۹
۹۴٫ میرحسین موسوی . « شش گفتار در باره امام ، انقلاب ، جامعه ، جنگ ، اقتصاد و فرهنگ ». تهران: نشر نی ، ۱۳۸۳ . ص ۱۳۴
۹۵٫ همان . ص ۸۲ – ۸۱
۹۶٫ حسین کاظم پور اردبیلی ( نماینده سابق ایران در اوپک ) در مصاحبه ای می گوید : در دوران جنگ ، تولید نفت ایران ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز بود . از این مقدار ، حدود ۷۰۰ هزار بشکه مصرف داخلی داشتیم و حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز ، صادرات داشتیم .
رضا زندی .« نفت روی آب ». هفته نامه شهروندامروز . ۵ خرداد ۱۳۸۷ . ص ۸۸
در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۶۵ نشریه «میدل ایست اکونومیست» نیز گزارش داد که ایران روزانه یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت از پایانه خارک صادر می کند .
اوج دفاع . پیشین ، ص ۱۷۵
۹۷٫ روند پایان جنگ . پیشین ، ص ۳۱
۹۸٫ آغاز تا پایان ؛ سیری در جنگ ایران و عراق . پیشین ، ص ۱۴۰
۹۹٫ محمد درودیان . « نقش و تاثیر تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر بر بلوغ و تکامل نیروی دفاعی ایران ».فصلنامه سیاست دفاعی . تابستان ۱۳۷۹ . ص ۱۵
۱۰۰٫ روند پایان جنگ . پیشین ، ص ۲۷

منبع: magiran


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین