اين روزها با اوج گرفتن تبليغات انتخابات رياست جمهوري ، كانديداها نيم
نگاهي به موضوع ايرانيان خارج از كشور، حل مشكلات آنان و استفاده از ظرفيت و
توانمندي شان در جهت رشد و توسعه كشور نيز دارند. آنگونه كه در سياست هاي
كلي برنامه پنجم توسعه آمده است، تقويت هويت اسلامي ، ايراني ، تقويت خط و
زبان فارسي ، حمايت از حقوق ايرانيان مقيم و بهره گيري از مشاركت آنان در
توسعه ملي مورد تاكيد مقام معظم رهبري بوده است.
كانديداهاي محترم هر كدام به سليقه و بنا بر اطلاعات و يافته هايي كه از
موضوع ايرانيان مقيم دارند، اظهار نظرهاي متفاوت و گاه متناقضي را مطرح مي
نمايند. نگارنده اين يادداشت كه چند سالي در عرصه جذب ایرانیان خارج از
کشور فعال بوده و در سالهاي اخير نيز به موضوع نگارش رساله دكتري با عنوان
"طراحي الگوي راهبردي مديريت ايرانيان خارج از كشور" مشغول است لازم ديد تا
برخي يافته ها در اين عرصه را جهت استحضار كانديداها و كانون هاي تفكر و
برنامه نويس آنان ارايه نمايد. انشا الله كه با تامل و تدبر از افراط و
تفريط در اين مقوله جلوگيري شود.
نهی از مهاجرت به سرزمین کفر در برخی روایات اسلامی
اولين و مهم ترين نكته اي كه با مطالعه متون ديني توجه انسان را جلب مي
كند نهي از مهاجرت و اقامت در سرزمين كفر است . در کتاب شریف تحفالعقول
آدابی که حضرت رسول به اصحابش آموخته در چهارصد باب بیان شده است. یکی از
آنها هجرت بعد از بادیهنشینی است که مفسران زیادی به این موضوع
پرداختهاند. از جمله مرحوم کمرهای در این مبحث، به طور صریح، مسافرت کردن
از بلاد اسلام به بلاد کفر و اقامت در آنجا را جایز نمیداند و میگوید:
پس از هجرت باديهنشينى روا نيست. يعنى مسافرت كردن مسلمان از بلاد اسلام
به بلاد كفر و اقامت در آنجا جايز نيست، پس از فتح مكه هجرت مورد ندارد...
مرحوم احمد آرام در ترجمة الحیاة به واژة تعرب پرداخته و به نوعی اقامت در سرزمین کفر را نهی مینماید.
پس از هجرت ديگر تعرّبى نبايد باشد. اين است كه چون كسى از باديه هجرت كرد
و به شهر آمد و جزء جامعة اسلامى شد و به اعتقادات اسلامى گرويد و به آداب
دينى عمل كرد، نبايد ديگر «تعرّب» كند؛ يعنى به خوى و آداب اعراب بازگردد
و به ميان آنان رود و از اسلام و مسلمانى دور افتد. ...گفتهاند كه هر كس
بدون عذر از ميان مسلمانان(دارالاسلام) خارج مىشد و به باديه (دارالكفر)
باز مىگشت، او را به منزله «مرتد» مىدانستند.
در حدیثی از امام صادق(ع) نیز، که در کتاب شریف خصال ذکر گردیده است،
بادیهنشینی پس از هجرت (اقامت در سرزمین کفر) از جمله گناهان کبیره ذکر
گردیده است.
در کتاب شریف عللالشرایع نیز به نوعی اقامت در سرزمین کفر به دلیل آثار و تبعات منفی آن حرام دانسته شده است.
حضرت فرمودند: تعرّب بعد از هجرت (يعنى بعد از مستبصر شدن و هجرت از كفر
به اسلام دوباره به بلاد كفرنشين رفتن و با آنها حشر و نشر داشتن) نيز
حرام است و جهتش چند چيز است:
1. تعرّب بعد از هجرت معنايش رجوع از دين و ترك يارى كردن انبيا و حجج، عليهمالسلام، است.
2. در آن فساد و ابطال حق هر صاحب حقّى است.
شيخ صدوق در ادامه مي فرمايد:
"علت و سبب حرمت همان است كه گفته شد، نه صرف سكنی نمودن در بلاد اهل جهل و
كفر. فلذا اگر شخصى كاملاً به دين عارف و عالم باشد، باز جايز نيست كه با
اهل جهل و كفر هممسكن گردد و در بلاد مشركان متمركز شود، زيرا بيم آن هست
كه وى به مرور از اعتقادات مذهبى دست كشيده و علم را رها نموده و با اهل
كفر و جهل هممرام شود و سپس به عقيدة باطل مستمر بماند."
مقام معظم رهبري در جلسه با دانشجويان دانشگاه امير كبير در سال 1379 در
پاسخ به اعتراض يكي از دانشجويان به همين موضوع "تعرب بعد الهجره" اشاره مي
نمايند و مي فرمايند:
"این که گفته شود برای سالم ماندن، ناچاریم برویم؛ نخیر، بنده این را قبول
ندارم. سالم ماندن یعنی چه؟ ... انسان در خانه ی خودش بماند، برای
خانواده ی خودش مفید باشد ، سخت تلاش کند ،همه ی همت خودش را به کار
گیرد، یک مقدار هم زندگیش پایین تر باشد، این برای یک انسان باوجدان به
مراتب خرسندکننده تر و شادمان کننده تر است تا این که به یک کشور دیگر برود
و به میهن و خانه ی خودش و به خاکی که او را پرورش داده و این استعداد و
معلومات را به او داده و به همین دانشگاه امیرکبیری که شما شانه تان زیر
بار منّت آن است ، پشت کند و درخانه ی بیگانه، با منت و با اخم و تَخم کار
کند، برای این که یک مقدار بیشتر به او پول می دهند . این شد هجرت؟ !
هجرت است؛ این فرار کردن از میدان کار « تعرّب بعد الهجرة » این است؟!
نخیر؛ به هیچ وجه. هجرت اسلامی این نیست؛ این و مسؤولیت و وظیفه و رفتن به
جایی است که انسان می خواهد زندگی شخصی خودش را یک مقدار بهتر کند. من
به هیچ وجه به این کار معتقد نیستم..( 1379/ 12/ 22 )
اینکه چه مهاجرت هایی از نظر اسلام ممدوح است ؟ ، چه مهاجرینی بایستی مورد
توجه حاکم اسلامی قرار گیرند؟ ، روش های پیشگیری از مهاجرت به سرزمین کفر
کدام اند؟ ، چه نکات مهمی در مورد مهاجرین بایستی مورد توجه قرار گیرد؟ ،
فرصت ها کدام اند؟ آسیب ها و تهدیدات چگونه تعریف می شوند؟ و... را
انشا الله در بخش ها بعدی این یادداشت به استحضار خوانندگان محترم می
رسانم.
منابع و مآخذ:
شيخ صدوق ، 1386، عللالشرایع، قم ، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم
مرحوم كمره اي ،1376 ، تحفالعقول، اتابكي ، پرويز، تهران ، نشر فرزان
نرم افزار حديث ولايت ، بيانات مقام معظم رهبري
نرم افزار لوح حق ، مجموعه قوانين ، مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي
نوري ، ميرزا يحيي ، 1376، الحیاه، قم ، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم