کد خبر: ۱۴۶۹۰۹
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:

چرا امام خمینی(ره) سیگار را ترک کرد؟

در روزگاری که جماعت سیگاری برای ترک سیگارشان دست به دامن قرص و دارو و کلینیک های رواندرمانی می شوند، خیلی ها بودند که یک شبه سیگار را ترک کردند. اراده کردند، سیگار را توی جا سیگاری له کردند و فندک و کبریت را دور انداختند و تمام!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله مهر، به بهانه روز جهانی مبارزه با دخانیات سراغ معروف ترین چهره های تاریخ معاصر رفته ایم که برای ترک سیگار فقط اراده داشتند و انگیزه.

 

آخرین سیگاری که امام کشید

خاطره ترک سیگار امام خمینی را فاطمه طباطبایی، عروس امام در کتاب «اقلیم خاطرات» نقل کرده است. او می گوید: «یک شب امام گفتند: در جوانی سیگار می‌کشیدم. تا این که یک شب سرد زمستان که پشت کرسی مشغول مطالعه بودم، به مطلب مهمی رسیدم و فکرم بشدت در گیر فهم آن شد. در همین حال برای آوردن سیگار از اتاق بیرون رفتم. پس از بازگشت همین که نگاهم به کتاب افتاد که آن را بر زمین گذاشته و به دنبال سیگار رفته ‌بودم، احساس شرمندگی کردم و باخود عهد کردم که دیگر سیگار نکشم. آن را خاموش کردم و دیگر سیگار نکشیدم.»

اما به جز امام خمینی(ره) چهره های معروف دیگری هم بودند که یک شبه یا بر حسب یک اتفاق سیگار را ترک کردند و به دنیای دود و دم پشت پا زدند.

 

انقدر کشیدیم تا از حال رفتیم

درباره سیگاری شدن و ترک سیگار شهید مهدی شاه آبادی هم برادر ایشان، آیت الله نصرالله شاه آبادی خاطره ای را نقل می کنند و می گویند: «8-7 ساله که بودیم فکر می‌کردیم هر کسی سیگار بکشد مرد است. گاهی یواشکی سیگار از وسایل مرحوم پدرم برمی‌داشتیم و می‌رفتیم می‌کشیدیم. روزی عیدی‌‌هایمان را برداشتیم و دو تایی با هم رفتیم و یکی یک پاکت سیگار 10 تایی که 10 شاهی قیمتش بود گرفتیم. یک شاهی هم دادیم و 2 تا کبریت خریدیم. نزدیک منزل‌مان خرابه‌ای بود به نام قهوه خانه. آن جا رفتیم و دوتایی روبروی هم نشستیم و هر کسی با کبریت خودش سیگارها را آتش زد و کشید. 10 سیگار من و 10 سیگار آقا مهدی کشید. تمام که شد، آمدیم بلند شویم سرمان گیج رفت. افتادیم و به حالت اغما فرو رفتیم.خانواده از این‌طرف و آن‌طرف گشتند و ما را پیدا کردند. دیدند دور وبر ما ته سیگار ریخته است. دهن‌مان را بو کردند و دیدند بله، سیگار کشیدیم. آبلیمو خوراندند و به هوش آمدیم. وقتی به هوش شدیم نگفتیم سیگار بد است؛ گفتیم ما بد کشیدیم! باید درست کشید! خلاصه هر دومان سیگاری شدیم تا وقتی که هر دو ازدواج کردیم؛ اما خانم اخوی، مخالف با سیگار بود. از خود اخوی شنیدم که با خانمش قرار گذاشتند خانم از مهریه صرف‌نظر کند ایشان هم از سیگار و همین کار را هم کردند و ایشان دیگر سیگار نکشیدند. ولی چون خانم من از این حرف‌ها نزد، من الان سیگاری هستم!»

 

جمله ای که کار را یکسره کرد

ترک سیگار آیت الله حـجـت شاید یکی از غیرمنتظره ترین ترک هایی باشد که روایت می شود. استاد مطهری در این باره می نویسند: «آیت الله حجت یک سیگاری ای بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم. گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد. بعضی اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود. طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد. در اوقات بیماری اکثر وقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت. وقـتی مریض شدند و او را برای معالجه به تهران بردند، در تهران اطبا گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید و به سینه تان ضرر دارد. ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند: من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم. اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟ عرض کردند: به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است، ایشان فرموده بودند: واقعا مضر است؟ گفته بودند: بله واقعا همینطور است. فرموده بودند: دیگر نمی کشم... یک کلمه نمی کشم کار را یکسره کرد. یک حرف و یک تصمیم، این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.»

 

 دیگر نگو سیگار بکشم

شهید همت هم یکی از کسانی بوده که در جوانی سیگار می کشید اما به خاطر یک جمله، تصمیم می گیرد برای همیشه سیگار را کنار بگذارد. یکی از نزدیکان او در کتاب «به مجنون گفتم زنده بمان» ماجرای ترک سیگار شهید همت را ابنطور تعریف می کند: «روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت: قول می دهد سیگار هم نکشد. خانمش هم گفت مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد. سیگار کشیدن دور از شان شماست! وقتی برگشتیم خانه رفت جیب هایش را گشت: سیگارهایش را درآورد له کرد و برد ریخت توی سطل آشغال. گفت تمام شد. دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند. همین هم شد. خانمش می گفت: دو سال از ازدواجمان می گذشت. رفتم پیشش گفتم: این بچه گوشش درد می کند: این سیگار را بگیر یک پک بزن دودش را فوت کن توی گوشش. گفت: «نمی توانم قول دادم دیگر سیگار نکشم. گفتم: بچه دارد درد می کشد! گفت: ببر بده همسایه بکشد و توی گوشش فوت کند. دیگر هم به من نگو.»

 

 نذر کرده بود سیگار نکشد

شهید محلاتی هم جزو ترک سیگار کرده ها به حساب می آید که به خاطر خوابی که دید، سیگار را برای همیشه ترک کرد. عده ای از دوستان او درباره این اتفاق می گویند که ایشان تا حدود دو سال قبل از شهادت، گاه و بیگاه سیگار می کشید. بارها نذر کرده بود که سیگار نکشد و سیگار را ترک می کرد، اما همیشه در نذرهایش یک استثنا وجود داشت که اگر به زندان رفت، حق کشیدن سیگار را داشته باشد. در زندان های رژیم شاه، شکنجه های روحی و جسمی آن قدر سخت و طاقت فرسا بود که خیلی ها این فشارها را بدون سیگار نمی توانستند تحمل کنند.

این موضوع سبب شده بود که سیگار هرچند گاه در زندگی او خودنمایی کند. اما مدتی قبل از شهادت خوابی دید که برای همیشه سیگار را کنار گذاشت. پایگاه اطلاع رسانی ایثار و شهادت در این باره می نویسد: «یک روز وقتی از خواب برخاست، گفت: من هرگز سیگار نمی کشم. وقتی علت را پرسیدند، گفت: خواب دیدم که با حضرت امام خویشاوند شده ام و امام به منزل ما آمده اند. گروهی از مردم هم در محضر ایشان حضور داشتند من جلو رفتم تا در گوش امام چیزی بگویم اما امام فرمود: شیخ فضل الله دهانت بوی سیگار می دهد! من در خواب خیلی ناراحت شدم و بدون بیان مطلبی به امام، عذر خواستم و به عقب برگشتم و یک پاکت سیگاری هم که در جیب داشتم، به درویشی که در گوشه ای نشسته بود دادم.» شهید محلاتی بعد از دیدن این خواب سیگار را برای همیشه ترک کرد.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۳
mahdi m
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۹
5
5
بیان سیگار کشیدن افراد مشهور که نزد مردم الگو هستند مانند امام خمینی و در عرف حاضر دور از شان علما است کار جالبی نبود
به نظر شما واکنش عوام به این خبر چیست؟
احتمالا میگویند:امام خمینی هم....!
پاسخ ها
فرزند ایران
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۹
اتفاقا همه بخش زندگی امام الگویی برای تک تک ماست بهتر نیست با دیدی واقعی تر این خاطره را بخوانید
مهسا(mis)
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۹
به نظر منهم بیان این خاطرات کار جالبی نیست، وغیر از اینکه اثر منفی دارد هیچ تاثیر مثبتی ندارد
بولتن جان اولویت الان ما چیز دیگریست خواهشا دقت کن
حمید
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۹
در عرف الآن از بس تبلیغ کرده اند سیگار کشیدن از بی حجابی و ماهواره هم بدتر شده در گذشته سیگار مثل چای بوده و قبحی نداشته در مجالس روضه سیگار میگذاشتند هر کس خواست بکشد بسیاری از شخصیت ها که فکرش را نمیکنید سیگاری هستند و یا سیگاری بوده اند بگم ,بگم ؟
شمسه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۰
1
2
نمیدونم بگم مطرح کردن این خاطرات خوب بود یا نه اما بهتر نیست یخورده سنجیده تر در مورد نمایش این خاطرات عمل کنیم؟
امام یا هر عالم و شهید دیگه خاطرات جذاب و تأثیر گذار مثبت زیادی دارند حالا ترک سیگار که جای خود
من که دید خوبی نسبت یه این حرکات ندارم
خلاصه جالب نبود شاید من اشتباه فکر می کنم!!!
پاسخ ها
حمید
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۰
آیا بهتر نیست نسبت به بزرگان دید واقعی داشته باشیم که وقتی با چنین خاطراتی مواجه شدیم بدمان نیاید بزرگی علما و شهدا به تقوا و زهد ؛بی اعتنایی به جلوه های فریبنده دنیا ,بزرگ منشی و بزرگواری ,اخلاق نیکو ,رسیدگی به مردم و بندگان خدا ,عمل به تکلیف تا پای جان , گذشتن از هرچه خدا داده است در راه خدا و... است مشکل ما در تبلیغ صحیح این شخصیت هاست که آنها را دست نیافتنی مینمایاند ولی آیا ممکن نیست در نسل جوان ما کسانی چون علامه طباطبایی , شهید مطهری , مقام معظم رهبری , آیت الله جوادی آملی ,آیت الله مصباح یزدی و ...یاشهایی همچون برادران باکری ,حاج همت ,عباس دوران ,حاج جسین خرازی و...طهور کنند ؟
در کتاب خاطرات آقای ریشهری نکته نابی وجود دارد میگوید یکی از نیروهایی که در جریان کودتای سیاه میخواست بیت حضرت امام را بمباران کند وقتی متوجه اشتباه خود شد اعلام آمادگی کرد که عملیات های غیر ممکن جنگ را به او بسپارند انقلاب اسلامی این ظرفیت را برای او فراهم میکند و ایشان پس از انجام چند عملیات سخت وموفق به شهادت میرسد آقای ریشهری به خاطر حفظ حرمت این شهید نامی از ایشان نمی آورد ولی مارا به فکر می اندازد که هیچ کس را کوچک و بد عاقبت ندانیم
مشکل از نحوه تربیت ماست که نمیتوانیم بزرگان را در بزرگیشان ببینیم بلکه فقط جنبه های سلبی زندگی را نشانه میرویم در حالی که بزرگمهر حکیم گفت من به اندازه دانشم بالا رفته ام اگر قرار بود به اندازه جهلم بالا بروم باید تا ثریا بالا میرفتم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین