تأملی بر چگونگی شناخت حقوق زن در جامعه اسلامی
آنچه در مورد اهميت اين موضوع يعني لزوم توجه به حقوق زن در جامعهی اسلامی به ذهن انسان متبادر ميگردد اين وجه مهم قضيه استكه اگر بخواهيم حقوق خواستهی یک زن را به او بدهيم، اول بايد حقوقش را به او بشناسانيم. همینجاست که اين سوال مهم مطرح میشود: اين حقوق، در چه مرحله و مرتبهای از زندگي یک زن بايد به او شناسانده شود؟
در توضیح این سوال باید گفت: اين گونه به نظر ميرسد که مهمترين سؤالات حل نشده و مشكلات زنان و دختران در جامعه اسلامي زماني ایجاد میشود كه او به حقوق خودش و چندوچون آن آگاهي ندارد و به آن آشنا نيست.واين مهم تبعاتي جبران ناپذير دارد كه متوجه خود فرد، فرزندان او و به تبع آن كل جامعه خواهد شد.حال فرد از كجا و كي و توسط چه كساني بايددر اين مورد آموزش ببيند و نتيجه آن چه خواهد بود؟
به نظر میرسد اين آموزشها، غير از بستر خانواده بايد در محيط مدرسه و سپس دانشگاه به او فهمانده شود، چون به طور معمول،هر فردی اين مراحل تحصیلی را طي ميكند و درآنها به دنبال پاسخهاي سوالاتش ميگردد. اهمیت این مراکز از آن جهت بیشتر از محیط خانواده است که متأسفانه در این بعضی خانوادهها، فرصت پرداختن به این مسئله پيش نميآيد و اولیا، وقت لازم را برای اين قضيه نميگذارند و چون معمولا خود مادر، در همين محيط بزرگ شده و برای سوالات خود جوابي نيافته، نميتواند مربي خوبي برای فرزندش باشد.
در محيط مدرسه هم به همين منوال. مربيهای پرورشي در طرح اين مسايل و دادن جواب به بچهها آنقدر قوی نيستند.بنابراين فرد با يك دنيا سوال و چالش در آنها، وارد دانشگاه ميشود.و اين بار چالشها و سوالات خيلي اساسيترند، چون فرد متوجه هست كه بزودی بايد با سوالاتش بطور ملموستر و جدیتری رو برو شود و حقش را بخواهد و بگيرد.
سوالات اساسيای كه نياز به پاسخهايي عميق قانع كننده و برآمده از دين و دانش اساتيد دانشگاه دارد. سوالاتي كه وقتي پرسيده ميشود، شماي شنونده متوجه ميشوی پشت اين سوال هيچ آموزش و آگاهي ای وجود ندارد.و الان با اين سوال، حسابي در گيرست كه آنرا اينقدر پر انرژی به طرح آن میپردازد.ومتاسفانه شايد اگر اقراق نباشد، در نود در صد موارد، وی جواب قانع كنندهای برای سوالاتش نميیابد. جوابهايي كه نيازمند پاسخهاييست كه بر آمده از لايههای دينش باشد تا بر دلش خوش بنشيند.
لذا با تمام آن سوالات بيجواب كه گاهي براي آنها به هر طريقي پاسخ اشتباه يافته، وارد جامعهای بزرگتر با عناوين مختلف مثل معلم و مدير و فيلم ساز و...و از همه مهمتر «مادر» ميشود. اين امر نارضايتي بزرگی در او بوجود مي آورد. زيرا معتقداست حقوق او رعايت نميشود و اصلا حقوق خود را نمي شناسد.البته اين مسئله ممكن است در مورد همه سوالات ديني؛ چه برای دختر و چه برای پسر روی دهد.
اما برای يك زن، مهمترين مسئلهاش، مسائل حقوقيش در جامعه، بخصوص زندگي زناشويي است، و اينكه شناخت حقوق برای زن به او اعتماد به نفس و استقلالي ميدهد كه مي تواند او را به خود باوری برساند و اين خود باوری از يك سو باعث پيشرفت او در همه عرصههای اجتماعي بخصوص تربيت فرزنداني موفق شود و از سوی ديگر اينكه اين استقلال باعث مي شود فرد ديگر نيازی نداشته باشد برا شناساندن و مطرح كردن خود از الگوهای غربي استفاده كند. و اينگونه حتي ميتواند فرهنگ اسلامي و ناب خود را ترويج هم بدهد.
و در جواب اينكه چه كساني وظيفه دارند در اين امر مهم نقش داشته باشند باید گفت، بالطبع اول پدرو مادران آگاه هستند که میتوانند بهترین نقش را در این زمینه بازی کنند.همچنین ديگراني مثل نهادها و مسؤلين فرهنگی كشور حضور دارند كه باید خودشان را در این امر مکلف دانسته و برای آن فکری بکنند. حتما معلمان مدرسه و اساتيد دانشگاه جزو اين خيل عظيم مسئولین فرهنگی هستند. در ضمن نباید از نقش رسانهی ملی هم چشم پوشید.
در هر صورت، عوامل مختلفی در کار هستند که آگاه شدن یک زن مسمان به حقوق خود را محقق میسازند. امیدواریم ایشان به تکلیفی که در این زمینه برعهده دارند عمل کرده و به یکی از اساسیترین دغدغههای موجود در جامعه، پاسخ شایستهای بدهند.
بنتالهدی کربلایی