گروه سیاسی ـ شب چهاردهم خرداد 88، بنا بر برنامه ریزی های صورت گرفته توسط مسئولین رسانه ملی، دو تن از نامزدهای انتخاباتی یعنی آقایان احمدی نژاد و موسوی برای انجام «مناظره زنده تلویزیونی» وارد صدا و سیما شدند. اما شاید کسی پیش بینی نمی کرد که این مناظره به کجا خواهد انجامید و دو رقیب انتخاباتی چه مسائلی را عنوان خواهند کرد.
به گزارش بولتن نیوز، با شروع سخنان احمدی نژاد گویا موجی از اعجاب به تمامی کسانی که در حال دیدن مناظره بودند، سرایت کرد. مخاطبین مناظره شاید فکر هرچیزی را می کردند الا تاکتیک جدیدی که تا به حال از سوی احمدی نژاد رونمایی نشده بود.
احمدی نژاد در آن مناظره، رقیب اصلی خود را نه موسوی و دیگر نامزدها، که شخصی به نام هاشمی رفسنجانی معرفی کرد و هاشمی را نیز به عنوان عامل اصلی تخریب ها علیه دولت دانست. همین شروع طوفانی بس بود برای کسی چون موسوی که در موقعیت آچمز قرار گیرد و به لکنت زبان بیفتد.
کارشناسان و صاحبنظران معتقدند یکی از دلائل رأی بالای احمدی نژاد نسبت به سایر رقبا، در همین مناظره انتخاباتی و سخنانی که وی گفته، نهفته است. اما روی دیگر این سکه سوالی بود که برای بسیاری از ناظران و کارشناسان مطرح شد: آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ آیا می توان برای رسیدن به مقاصد و اهداف سیاسی، از هر راهی استفاده کرد؟ آیا به هر طریقی می توان رأی جمع کرد و آراء عمومی را به نفع خود افزایش داد؟
در پاسخ به این سوالات، برخی از کارشناسان معتقدند که این اقدام احمدی نژاد در حقیقت «واکنش»ی بود به همه اقداماتی که هاشمی و یاران او علیه دولت در مدت چهار ساله عمر دولت نهم انجام داده بودند. بنابراین مقصر اصلی ماجرا شخص هاشمی رفسنجانی است.
در مقابل عده ای دیگر از کارشناسان عقیده دارند مهم ترین موضوع برای یک سیاستمدار، باید رعایت «اخلاق» باشد ولو اینکه سایر رقبا هم در قبال او، بی اخلاقی کرده باشند. این طیف از کارشناسان معتقدند که این اقدام احمدی نژاد، پایه گذار بی اخلاقی های سیاسی و انتخاباتی بود. موضوعی که تبعات آن را تا به امروز نیز می توان مشاهده کرد. بماند اینکه بسیاری از کسانی که شعار «ادب مرد به از دولت اوست» را سر دادند و سخن از بی اخلاقی سیاسی گفتند، در شب های بعدی مناظرات و در غیاب احمدی نژاد، چه تهمت هایی که نزدند و چه توهین هایی که به او و دولتش نکردند.
اما سوالی که در این میان وجود دارد آن است که نظر رهبر انقلاب در مورد این مناظرات چه بوده است؟ آیا ایشان این نوع از مناظرات را می پسندند یا خیر؟
در این مورد رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه تاریخی خود در تاریخ 29 خرداد 88، موضوعاتی را بیان کردند و اقدام احمدی نژاد و البته سایر نامزدها را نپسندیدند. اما جالب است که رهبر انقلاب، روز بعد از مناظره احمدی نژاد- موسوی نیز نسبت به این موضوع، مسائلی را بیان فرمودند. مسائلی که شاید تا به امروز کمتر مورد دقت ناظران قرار گرفته باشد.
رهبر انقلاب، روز بعد از مناظره جنجالی، در حرم امام خمینی و در سالگرد آن بزرگ مرد تاریخ معاصر بعد از آنکه در وصف وی و راه و اندیشه امام سخنانی ایراد فرمودند، به مسأله انتخابات پرداخته و چهار نکته را مورد مداقه قرار دادند:
نکته اول در مورد تاکتیک دشمن مبنی بر کاهش مشارکت عمومی مردم در انتخابات، با طرح موضوعاتی چون تقلب در انتخابات و مهندسی آراء مردمی توسط نظام و امثالهم. (موضوعی که در این دوره از انتخابات نیز شاهد آن هستیم)
نکته دوم تذکراتی به حامیان نامزدهای انتخاباتی و به خصوص جوانان
نکته سوم تذکری به نامزدهای انتخاباتی مبنی بر رعایت کردن حدود شرعی و دینی در طول انجام مناظرات انتخاباتی
و نکته چهارم هم در مورد مخفی بودن رأی رهبری
نظر به اهمیت این چهار نکته، بولتن نیوز متن کامل این نکات را به طور کامل در زیر، منتشر می کند. باشد که هم نامزدهای این دوره از انتخابات و هم حامیان آنها، این چهار نکته را به طور کامل رعایت کنند:
چند كلمه در باب انتخابات بگويم. مسئله ى حساس مهمِ سرنوشت ساز كشور ما انتخابات است در همه ى دوره ها؛ چه انتخابات مجلس و مجلس خبرگان و چه بخصوص انتخابات رياست جمهورى كه چند روز ديگر است. چند تا نكته را من در باب انتخابات ميگويم:
نكته ى اول اين است كه از دو سه ماه قبل از اين، راديوهاى بيگانه شروع كردند به بدنام كردن و مخدوش كردن چهره ى انتخابات در كشورمان، براى بدبين كردن مردم. گاهى گفتند: اين انتخابات نيست، انتصابات است. گاهى گفتند: اين يك بازى كنترل شده ى درون حكومت است؛ گفتند: اين كانديداها خودشان دارند بازى ميكنند؛ نامزدهاى مختلف كه مى بينيد با هم اختلاف نظر دارند، اينها همه ظاهرسازى است، بازى است. گاهى گفتند: در انتخابات قطعاً تقلب انجام خواهد گرفت؛ هر وقتى يك چيزى گفتند. مقصود از همه ى اين تخريبها يك چيز است و او اينكه ميخواهند ملت در انتخابات، مشاركت قوى و نمايانى نكند؛ اين را ميخواهند. من به شما عرض ميكنم: عزيزان من! ملت عزيز ايران! ملت باهوش و بيدار ايران! ملت تجربه شده و آزموده ى ايران كه در طول اين سى سال از اين همه گردنه هاى سخت عبور كرديد! بدانيد؛ با مردم سالارىِ شما مخالفند. دشمن با همين حضور شما، با همين انتخاب شما مخالف است. ميخواهند پشتوانه ى نظام را كه مردم هستند و آراء مردم است، از نظام بگيرند؛ ميفهمند چه كار دارند ميكنند. واى به حال آن كسانى كه نادانسته، از روى غفلت، همان حرف آنها را تكرار كنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. آنها دارند اميد را از مردم ميگيرند. ملت ايران سرافراز است به اينكه توانسته در طول اين سى سال مسئولين را خودش معين كند. مسئولين بلندمرتبه ى نظام از صدر تا ذيل به وسيله ى مردم انتخاب شده اند؛ رهبرى هم به وسيله ى مردم انتخاب ميشود با واسطه ى انتخابات خبرگان، رياست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى، شوراهاى گوناگون؛ اين جزو افتخارات نظام است، ميخواهند اين را از مردم بگيرند؛ چون ميدانند نظام با اين مستحكم ميشود. من به شما عرض ميكنم: هر كسى به استحكام اين نظام علاقه مند است، هر كه به اسلام علاقه مند است، هر كه به ملت ايران علاقه مند است، براى او عقلاً و شرعاً واجب است كه در اين انتخابات شركت كند.
نكته ى دوم در باب انتخابات. عزيزان من! نامزدهاى مختلف هر كدام طرفدارانى دارند، علاقه مندانى دارند. علاقه مندان اين نامزد نميتوانند اعتراض كنند به علاقه مندان آن نامزد كه شما چرا به او علاقه مندى، به نامزد مورد علاقه ى من علاقه اى ندارى. نه، اين جزو افتخارات كشور ماست. افراد گوناگون مى آيند؛ با منشهاى مختلف، با سلائق مختلف، با شيوه هاى گوناگون كار، در مقابل مردم قرار ميگيرند. يك عده اين را مى پسندند، يك عده آن را مى پسندند، يك عده آن را مى پسندند؛ اين افتخار است؛ اين خوب است. هر كدام از نامزدهاى محترم هم طرفدارانى دارند. بعضى ها از اين طرفداران متعصب هم هستند، خيلى علاقه مند سرسختند به آن نامزد خودشان. خيلى خوب، باشند، حرفى نيست؛ اما مواظب باشيد، مراقب باشيد كه اين علاقه مندى ها به اصطكاك نينجامد؛ به اغتشاش نينجامد. شما داريد براى عقيده ى خودتان، براى ايمان خودتان تلاش ميكنيد؛ نگذاريد دشمنِ اين ايمان، دشمنِ اين آرمان از شما سوء استفاده كند. من شنيدم و اطلاع پيدا كردم كه در خيابانها بعضى از جوانان طرفداران نامزدها ميروند - حالا من درباره ى اين رفتن تو خيابانها حرفى نميزنم - اما مؤكداً ميگويم: مبادا اين خيابان گردى ها به مقابله، به مجادله، به درگيرى بينجامد؛ مواظب باشيد. اگر كسى ديديد كه اصرار بر اغتشاش و درگيرى دارد، بدانيد او يا خائن است، يا بسيار غافل است.
نكته ى سوم درباره ى انتخابات. خودِ نامزدهاى محترم هم مراقب باشند. نمى پسندد انسان كه ببيند يك نامزدى، چه در نطقهاى تبليغاتى، چه در سخنرانى، چه در تلويزيون، چه در غير تلويزيون، براى اثبات خود متوسل بشود به نفى آن ديگرى، آن هم با يك استدلال هاى گوناگون؛ به نظر من اين درست نيست. قبلاً هم من يك توصيه اى در اين مورد كردم، حالا هم در اين روزهاى آخر عرض ميكنم. نامزدها همه براى يك هدف دارند كار ميكنند. هر كسى به نظر خودش يك احساس مسئوليتى، تكليفى دارد، مى آيد ميدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتى ندارم؛ اما سعى كنيد اين در چهارچوبهاى درست شرعى و دينى انجام بگيرد. مردم، مردم بيدارى هستند، ميفهمند، ميدانند. اين چهار نفر نامزدى كه از شوراى نگهبان تأييد شده اند و در اجتماعات گوناگون سخنرانى ميكنند، خودِ آن نامزدهاى محترم توجه كنند، مراقبت كنند كه در اين سخنرانى ها، در اين اظهارات، جورى نباشد كه منتهى بشود به ايجاد دشمنى و ايجاد نقار؛ با برادرى و با مهربانى پيش بروند. البته اختلاف نظر، اختلاف رأى، اختلاف سليقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصى، در مسائل عمومى، يك امر طبيعى است؛ اشكالى هم ندارد. نگذاريد اين به اغتشاش منتهى بشود. اين را خود نامزدهاى محترم هم توجه كنند.
مطلب چهارم. بنده در اين انتخابات يك رأى بيشتر ندارم، آن رأى را هم به نظرم ميرسد كه كسى به طور مشخص نميداند، حالا ممكن است كسانى حدس بزنند. من به كسى نميگويم، نگفته ام و نخواهم گفت به چه كسى رأى بدهيد، به چه كسى رأى ندهيد؛ رأى من مربوط به خود من است. اين مال ملت است. آنچه كه من از مردم ميخواهم، عبارت است از اينكه همه با همه ى قوا، با همه ى توان، با همه ى نشاط، در روز بيست و دوى خرداد پاى صندوقهاى رأى حاضر بشوند و رأى بدهند. خداى متعال با آن ملتى است كه مى انديشد، تصميم ميگيرد، انتخاب ميكند، و براى خدا و در راه خدا به آن انتخاب عمل ميكند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
درمورد محاکمه موسوی هم دلایل زیادی داشت مثلا خود محاکمات موسوی بسیار طولانی می شد و در این زمان که کشور نیاز به ارامش دارد اتش بلوا و اشوب دوباره شعله می گرفت و دوما هواداران موسوی تحت هیچ شرایطی رای دادگاه را قبول نمی کردند و سوما جنایات موسوی برای نظام کاملا اثبات شده بود و نیازی به دادگاه نداشت جدای از اینها نظام با موسوی برخوردی نکرد بلکه ایشان در خانه خودش کمی محدود شده و صرفا نمی تونه با ضد انقلاب رابطه داشته باشه که خیلی با رافت نسبت به جنایات او برخورد کرده اند.
در مورد رفسنجانی هم خود دلیلش را می دانی ,ریاست جمهوری رفسنجانی یعنی سپردن قدرت به مهدی هاشمی و فائزه هاشمی.در ضمن کدام نظر سنجی را می گویی هاشمی در بهترین حالت اه و نفرین 75٪ مردم پشتشه.
زحمت چند هزار نفر رو داري زير سوال ميبري و فرداي قيامت بايد پاسخگوي همه افرادي باشي كه بعضا 24 يا 25 ساعت نخوابيدند تا نتيجه نهايي ارا رو ب دست امثال جنابعالي برسونن البته هدف اين دوستان رضايت خدا و جلب خاطر حضرت اقا ست
بنده خودم جزء ناظرين شوراي نگهبان بودم الان هم هستم والبته بواسطه مادر بزرگوارم ك جزء سرشاخه هاي اصلي شورا هستند با ساير مناطق و نواحي در ارتباط هستيم و با قاطعيت تمام ميگم تهمت تقلب دروغ بزرگيه ك هيچ وقت ثابت نشد
چون اين توهم از اساس باطل بود
شما بايد در پيشگاه خداوند جوابگوي چند هزار نيروي اجرايي و ناظر باشيد
و من الله توفيق
فکر میکردم عقل پیدا کردی ودعای هدایت ما مستجاب شده که خبری از نظرات کینه توزانه وشیطانی ات نیست اما ظاهرا مصداق کامل اسمت هستی!!!!
شان شما وامثال این ناشناس با این راهکارهای ابلهانه اش همان بالاترین وروز انلاین وبی بی سی و...هست که سواری بگیرند از جهالت شما وامثال شما !!!!!
ما هم به بولتن وامثال این سایت ارزشمند افتخار میکنیم که حتی از انتشار نظرات بی منطق وادب امثال شما هم ترسی ندارد!
به نظرات این ناشناس 4سال تعطیل هم هزاران بار جواب منطقی داده شده ولی مشکل از جای دیگری است...فی قلوبهم مرض وزادهم الله مرضا.
یاعلی
يادمون نرفته خفت و خواري رو كه در ايام مذاكرات هسته اي دوره روحاني تحمل كرديم؛كار به جايي رسيده بود كه غربي ها موقع مذاكرات،به نشانه تمسخر،پاشون رو ميگذاشتند روي ميز!
حالا بگو كيف كردم بيچاره!
اين چهار نفرى كه وارد عرصهى اين انتخابات جدى شدند، همهشان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. يكى از اينها رئيس جمهور كشور ماست؛ رئيس جمهور خدوم، پركار، زحمتكش، مورد اعتماد. يكى از آنها نخستوزيرِ هشت سال در دوران رياست جمهورى خود بنده است. يكى از آنها فرماندهى سپاه در سالهاى متمادى و يكى از فرماندهان اصلى دوران دفاع مقدس بوده است. يكى از آنها دو دوره رئيس قوهى مقننهى كشور بوده است؛ رئيس مجلس شوراى اسلامى بوده است. اينها عناصر نظامند؛ اينها همهشان متعلق به نظامند. البته اختلافنظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگيرىهاى گوناگون سياسى با هم تفاوتهاى متعددى دارند؛ اما همهشان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. اين رقابت درون نظام تعريف شد؛ نه رقابت بين درون نظام و بيرون نظام، كه راديوى صهيونيستى و راديوى آمريكا و راديوى انگليسِ خبيث و ديگران هى ميخواهند اين را دامن بزنند. نخير، رقابتى بود در درون نظام و بين عناصر وابستهى به نظام؛ متعلق به نظام، و همهشان هم با اين سوابق. همهشان را من از نزديك ميشناسم، افكارشان را ميدانم، سلائقشان را ميدانم، خصوصيات رفتاريشان را ميدانم، با همهشان از نزديك من كار كردم.
البته بنده همهى ديدگاههاى اين آقايان را قبول ندارم؛ بعضى از نظرهايشان و عملكردهايشان از نظر من بدون شك قابل انتقاد است؛ بعضى را براى خدمت به كشور مناسبتر از بعضى ديگر ميدانم؛ اما انتخاب به عهدهى مردم بوده و هست. مردم انتخاب كردند. خواست من، تشخيص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات كنند. مردم خودشان طبق معيارهاى خودشان تشخيص دادند، حركت كردند، عمل كردند؛ ميليونها اين طرف، ميليونها آن طرف. بنابراين، مسئله، مسئلهى درونى نظام است. اينى كه بخواهند صورت مسئله را تغيير بدهند، اين صد در صد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بين نظام و بيرون از نظام نيست، دعوا بين انقلاب و ضد انقلاب نيست؛ اختلاف بين عناصرى در درون چهار چوب نظام است.
آن مردمى هم كه به اين چهار نفر رأى دادند، اينها هم با اعتقاد به نظام رأى دادند، تشخيص دادند اين براى كشور بهتر است، به نظام پابندىاش بيشتر است، به او رأى دادند. آن كسى را كه صالحتر براى خدمت به نظام ميدانستند، به او رأى دادند؛ مردم هم در چهارچوب نظام عمل كردند.
اما اين رقابتها و مناظرات، كه ابتكار مهمى بود؛ ابتكار جالبى بود؛ خيلى صريح بود، خيلى شفاف بود، خيلى جدى بود. اين مناظرهها تو دهن آن كسانى زد كه از بيرون تبليغ ميكردند كه اين رقابتها نمايشى است، واقعيت ندارد. ديدند نخير، واقعيت دارد؛ جدى در مقابل هم ايستادهاند، با هم بحث ميكنند، با هم استدلال ميكنند. بنابراين مناظرهها و گفتگوها بسيار از اين جهت مثبت بود. البته آثار مثبتى داشت، عيوبى هم داشت، كه حالا هر دو را من عرض خواهم كرد.
آن جهت مثبت، اين بود كه در اين مناظرهها و در اين گفتگوها و در اين گفتارهاى تلويزيونى، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، يك سيلابى از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگوئى كنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگوئى برآمدند و از خودشان دفاع كردند. مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پيچيدهگوئى، عريان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سياستهايشان چيست، برنامههايشان چيست، پابندىهايشان كدام است، تا چه حد است؛ اينها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت كنند. مردم احساس كردند كه در نظام اسلامى بيگانه به حساب نمىآيند، نظام كشور اندرونى و بيرونى ندارد. همه چيز در مقابل مردم آشكار، همهى نظرات در مقابل مردم بيان شد و معلوم شد رأى مردم ناشى از همين دقتها و تأملات خواهد بود. رأى مردم زينتى نيست. حق انتخاب حقيقتاً متعلق به مردم است، مردم ميخواهند آگاهانه، هشيارانه انتخاب كنند. اين مناظرهها اين را نشان داد. يقيناً يكى از علل افزايش ده ميليونى آراء نسبت به آخرين حد نصابِ دورههاى قبل همين بود كه ذهن مردم، فكر مردم مشاركت داده شد، به عرصه آمد و آنها تشخيص دادند، وارد ميدان شدند. اين مناظرهها به سطح خيابانها هم كشيده شد، داخل خانهها هم رفت، كه اينها قدرت انتخاب مردم را بالا ميبرد. اينجور مباحثات و گفتگوها ذهنها را پرورش ميدهد، قدرت انتخاب را بالا ميبرد. اين از نظر جمهورى اسلامى چيز مطلوبى است.
البته همين جا من عرض بكنم كه اين گفتگوها نبايد به جائى برسد كه تبديل بشود به كدورت و كينه. اگر اين شد، آنوقت اثر عكس خواهد داشت. اگر به همان شكلى كه آن روز بود و در همان حد باقى بود، اين خوب بود؛ اما اگر بنا باشد همين طور كش پيدا كند، ادامه پيدا كند، هى بگومگو بشود، اين تدريجاً تبديل خواهد شد به كينه. البته خيلى خوب است كه اينجور مناظرههائى در سطوح مديريتى ادامه پيدا كند - البته با حذف آن عيوبى كه بعد به آن اشاره خواهم كرد - و افراد، مسئولين، خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبيين كنند. خيلى از اوقات اگر چنانچه يك انتقادى به كسى بشود، اين فرصتى است براى او كه بتواند ذهنها را روشن كند، تبيين كنند، حقيقت را بيان كنند؛ خيلى چيز خوبى است؛ البته با حذف آن عيوبى كه عرض خواهم كرد. اگر اين جور مناظرهها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، ديگر وقتى در هنگام انتخابات پيش آمد، حالت انفجارى پيدا نميكند؛ همهى حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنيده خواهد شد؛ نقدها، پاسخها، جوابها. اينها محسنات اين مناظرات بود كه خيلى خوب بود؛ اما عيوبى هم داشت كه اين عيوب را بايد برطرف كرد. در مواردى انسان ميديد كه در اين مناظرهها جنبهى منطقى مناظره ضعيف ميشد؛ جنبهى احساساتى و عصبى پيدا ميكرد؛ جنبهى تخريبى غلبه پيدا ميكرد؛ سياهنمائى وضع موجود به شكل افراطى در اين مناظرهها ديده شد؛ سياهنمائى دورههاى گذشته هم در اين مناظرهها مشاهده شد؛ هر دو بد بود. اتهاماتى مطرح شد كه در جائى اثبات نشده است؛ به شايعات تكيه شد، بىانصافيهائى احياناً ديده شد؛ هم بىانصافى نسبت به اين دولت با اين همه حجم خدمت، و هم بىانصافى نسبت به دولتهاى گذشته و دوران سى ساله. آقايان در خلال صحبت احساساتى شدند و لابلاى حرفهاى خوب، حرفهائى هم كه خوب نبود، گفته شد.
بنده هم مثل بقيهى آحاد ملت نشستم پاى تلويزيون و اين مناظرهها را تماشا كردم و از آزادى بيان لذت بردم؛ از اينكه نظام جمهورى اسلامى توانسته است به كمك مردم بيايد تا بتوانند قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، لذت بردم؛ اما اين بخش معيوب قضيه، بنده را ناخرسند كرد؛ متأثر شدم. براى طرفداران نامزدها هم آن بخشهاى معيوب، آن تعريضها، آن تصريحها، التهابآور و نگرانكننده بود، كه البته از هر دو طرف هم بود.
بنده اينجا در منبر نماز جمعه، در خطبهاى كه در حكم نماز است، حقايق را بايد بيان بكنم. هر دو طرف در اين عيب متأسفانه مشترك بودند. از يك طرف صريحترين اهانتها به رئيس جمهورِ قانونى كشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم اين سخنرانىها را براى من مىآوردند و من ميديدم يا گاهى مىشنيدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به كى؟ به كسى كه رئيس جمهور قانونى كشور است، متكى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئيس جمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم كردند! اينها خوب است؟ كارنامههاى جعلى براى دولت درست كردند، اينجا آنجا پخش كردند، كه ما كه در جريان امور هستيم، مىبينيم ميدانيم كه اينها خلاف واقع است؛ فحاشى كردند؛ رئيس جمهور را خرافاتى، رمال، از اين نسبتهاى خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زير پا گذاشتند.
اين از آن طرف. از اين طرف هم همين جور؛ از اين طرف هم شبيه همين كارها به نحو ديگرى انجام گرفت. كارنامهى درخشان سى سالهى انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد كه اينها شخصيتهاى اين نظامند؛ اينهاكسانى هستند كه عمرشان را در راه اين نظام صرف كردند. بنده در نماز جمعه هيچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اينجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نميشود اينها را رسانهاى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نميشود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتى اينجور حرفها مطرح ميشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآيد، جوانها چيز ديگرى خيال ميكنند، چيز ديگرى ميفهمند.
آقاى هاشمى را همه ميشناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليتهاى بعد از انقلاب نيست؛ من از سال 1336 - يعنى 52 سال قبل - ايشان را از نزديك ميشناسم. آقاى هاشمى از اصلىترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدى و پيگيرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پيروزى انقلاب از مؤثرترين شخصيتهاى جمهورى اسلامى در كنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبرى تا امروز. اين مرد بارها تا مرز شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب ميكرد و به مبارزين ميداد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليتهاى زيادى داشت: هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسئوليتهاى ديگرى داشت. در طول اين مدت هيچ موردى را سراغ نداريم كه ايشان براى خودش از انقلاب يك اندوختهاى درست كرده باشد. اينها يك حقايقى است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.
من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلافنظر داريم، كه طبيعى هم هست؛ ولى مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگرى فكر كنند. البته بين ايشان و بين آقاى رئيس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينهى مسائل خارجى اختلافنظر دارند، هم در زمينهى نحوهى اجراى عدالت اجتماعى اختلافنظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلافنظر دارند؛ و نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است.
در مورد آقاى ناطق نورى هم همين جور. آقاى ناطق نورى هم از شخصيتهاى خدوم انقلاب است؛ ايشان هم خدمات زيادى كرده و در دلبستگى ايشان به اين نظام و انقلاب هيچ شكى نيست.
مناظرههاى زندهى تلويزيونى خوب است؛ اما اين آسيبها بايد برطرف بشود. من همان وقت - بعد از مناظره - به آقاى رئيس جمهور هم تذكر دادم؛ چون ميدانستم ايشان ترتيب اثر ميدهند.
به نازم اینهمه ضعف و حقارت و کوچیکی شما رو که منت 4 تا کشور بقول خودتون بین المللی رو می کشی که آقا جون مادرتون بیاین ببینید ما داریم درست انتخابات آزاد برگزار می کنیم یا نه. آخه تویی که هنوز انقدر بزرگ نشدی که بتونی روی پای خودت بایستی و باید یه اجنبی بیاد واست تعیین تکلیف کنه که داری درست قاشقت رو دست می گیری یا نه رو چه به این حرفا؟
75 درصد نظر سنجی؟ خداییش معلومه که تو باغ نبودی و نیستی. احتمالا از 100 از رفیقاتون نظر سنجی کردی که اینجوری آمارش زده بیرون.
نمیدونم بچه کجایی اما ای کاش یه سر به جنوب شهر تهران میزدی تا ببینی همین مردمی که یه زمانی هاشمی رأی اولشون بود از بس تو زمان همین آقا بهشون فشار اومد که با اومدن خاتمی اونهمه بهش رأی دادند البته بماند که بعدا فهمیدن ای بابا اینهم رفیق ....
در ضمن آقای موسوی و کروبی رو همین مردم روز 9 دی محاکمه کردن دیگه بسه
در ضمن این آقایون می خوان از چی بگن؟ از گند کاری های رفاشون؟ از تخلافات خاندان هاشمی؟ از تخلفات یاران خاتمی؟ از اینکه تمام این دعواها سر این بود که رهبری رو نشون گرفتن؟ از اینکه چرا رهبری هم مثل جمهوی 4 ساله نیست؟
تو خودت هم قبول نداری که تقلب شده چون اگه شده بود مطمئنا دیگه پا نمی شدی بیای در مورد انتخابات و رد صلاحیت کسی که می دونم قبول نداری نظر بدی. پس جناب ناشناس اگه واقعا معتقدی تو انتخابات تقلب شده لطف تشریفتون رو ببرید و تو انتخابات هم شرکت نکنید و نظر هم ندید و اینقدر هم سنگ کسی رو الکی به سینتون نزنید.
هرکی تو این شرایط در مورد انتخابات نظر میده مطمئن باش که قبول داره که تقلبی صورت نگرفته والا آدمی که مطمئنه تقلب شده اصلا قید هر انتخاب و انتخاباتی رو میزنه و دیگه شرکت نمی کنه.
شما به انقلاب اسلامی اعتقاد نداری و الا می فهمیدی که تمام این حرفا برای ضربه زدن به نظام و انقلاب اسلامیه
پس لطفا تشریف ببرید و روزی بیایید نظر بدید که قبول دارید انتخابات ایران فی النفسه یک انتخابات آزاد و عادلانه است
والسلام
حالا بیچاره ، دشمنان یه چیزی گفتند خودشون هم اعتراف کرن تقلب در انتخابات 88 دروغ بود تو هنوز زنبیل بدست دنبال ماهی جمع کردنی ؟
آقاى هاشمى را همه ميشناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليتهاى بعد از انقلاب نيست؛ من از سال 1336 - يعنى 52 سال قبل - ايشان را از نزديك ميشناسم. آقاى هاشمى از اصلىترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدى و پيگيرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پيروزى انقلاب از مؤثرترين شخصيتهاى جمهورى اسلامى در كنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبرى تا امروز. اين مرد بارها تا مرز شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب ميكرد و به مبارزين ميداد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليتهاى زيادى داشت: هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسئوليتهاى ديگرى داشت. در طول اين مدت هيچ موردى را سراغ نداريم كه ايشان براى خودش از انقلاب يك اندوختهاى درست كرده باشد. اينها يك حقايقى است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.
(( جان؟ با این حساب عمار رو علی کشت که آوردش جنگ!! بولتن راه معاویه رو میری. دنیا همچین ارزشی نداره))
اگر کسی به مسلمانی اتهامی بزند که او را خوار کند، خودش را آماده کند برای جنگ با من.
آقای احمدی نژاد!
شما هیچ وقت شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردی. به انواع وسایل برای رأی آوردن دست زدی. خودت را برای جنگ با خدا آماده کن.