چرا ستارهها ازدواج نمیکنند؟
ستارههای ایرانی برای ازدواج نکردنشان دلایل مشابهی دارند. نه این که در شهر نگاری نباشد که دل شان را ببرد، حکایت، همان حکایت قدیمی دردسرهای زندگی هنرمندی و جفت و جور نبودنش با چهارچوبهای زندگی خانوادگی است.
حامد بهداد، ستاره 40سالهای است که هنوز تصمیمی برای ازدواج نگرفته است. او میگوید که ازدواج اگرچه یک روش درست زندگی است، اما با سبک زندگی این روزهایش هماهنگی ندارد: «من دوست دارم ازدواج كنم و بچهدار شوم اما الان شرایطم مناسب نیست. در هیچ كجا از این شهر، من هیچ كورسویی از دوست داشتن در یك حریف و همراه نمیبینم.»
بهرام رادان با این که امیدوار است ازدواج پر سر و صدایی داشته باشد، اما هنوز تاهل را مانع فعالیتهای حرفهایاش میداند و میگوید: «هیچ وقت برایم پیش نیامده كه گوشهای از ذهنم را به ازدواج اختصاص دهم. منظورم این است كه هنوز موضوع آنقدر جدی نشده كه بروم زیرساختهای زندگیام را آماده كنم كه بتوانم ازدواج كنم. اگرچه همیشه طرفدار یك زندگی سالم خانوادگی بوده و هستم و امیدوارم ازدواج متفاوت و پرسروصدایی داشته باشم.»
به جز این دو بازیگر، مهناز افشار، نیکی کریمی، محمدرضا گلزار، پارسا پیروزفر و هدیه تهرانی، از جمله ستارههای بالای 35سالی هستند که هنوز برای ازدواجشان برنامهای ندارند.
صحبت از ازدواج هم بی ادبی است!
برای بیشتر ستارههای ایرانی صحبت از ازدواج تابویی است که شکستن آن به معنی ورود به حریم خصوصی شان است. آنقدر که نیکی کریمی حتی این روزها که به پایان 41سالگی اش نزدیک میشود، به سوالاتی که درباره ازدواجش باشد این طور پاسخ میدهد: «این سوالها به دور از نزاكت است!»
هدیه تهرانی هم که از خبرهای هر روزه نشریات درباره ازدواجش کلافه شده، مدتی قبل در واکنش به این خبرها گفته بود: «این نشریات سالی 8بار مرا شوهر میدهند. منطق میگوید حتی اگر بخواهیم عده این طلاقها را حساب کنیم و با توجه به اینکه من درست در ساعت مقرر پس از 3 ماه و 10 روز شوهر کنم، بازهم سالی 10تا شوهر نمیتوانم عوض کنم. انتظار دارید به این حرفها فکر کنم؟ بروم و دوره بیفتم و بگویم چرا این حرفها را میزنید؟ اصلا فرض کنید این کار را هم کردم. آن وقت تیتر میزنند: «هدیه تهرانی با حضور در نشریه ما، 10 تا ازدواجش در سال را تکذیب کرد!»
اما مهرانه مهین ترابی جزو معدود بازیگرانی است که از صحبت کردن درباره دلایل تجردش امتناع نمیکند و خیلی راحت میگوید به نفع موفقیت شغلیاش از ازدواج چشم پوشیده است. او اگرچه با نقش مهین در سریال همسران ماندگار شد، اما در زندگی واقعی اش هیچ وقت نقش همسری را به عهده نگرفته است. مهین ترابی در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: «تصمیم به مجرد ماندن سختترین تصمیم زندگیام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها میماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانوادهام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمیتوانستم به راحتی از حرفهام بگذرم.»
خانواده دوستهای سینما
تا قبل از آنکه خبر ازدواج فرزاد حسنی و آزاده نامداری منتشر شود، آخرین زوج های سینمایی ایران، امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی بودند که در آخرین روزهای سال گذشته خبر ازدواج شان منتشر شد. پیش از آنها هم مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی به جرگه متاهلین پیوسته بودند. اما به جز این زوج های سینمایی، بازیگران دیگری هم هستند که در یکی دو سال اخیر ازدواج شان رسانهای شده است. لاله اسکندری یکی از این بازیگران است که در سال 90، وقتی 36ساله بود متاهل شد و ترانه علیدوستی در سال 91 و در 29 سالگیاش.
در این بین، لیلا حاتمی شاید موفقترین چهره سینمایی باشد که زندگی خانوادگیاش را همپای زندگی حرفهایاش ساماندهی کرده است. او در 27سالگی ازدواج کرد و حالا دو فرزند دارد که خودش میگوید برای تولد و پرورش آنها از همان اول برنامهریزی داشته است. او مدتی قبل در یکی از مصاحبههایش گفته بود که اجازه نداده کار حرفهایاش به تغذیه فرزندانش با شیر مادر لطمه وارد کند: «من خیلی انگیزه داشتم که هم کار بکنم و هم به بچه شیر خودم را بدهم. سر فیلم «هر شب تنهایی» که در مشهد بودیم در حرم امام رضا(ع) در آن هوای گرم به یاد دارم که شیرم را میدوشیدم و برای مانی میفرستادم به هتل.»
ماهایا پطروسیان، ستاره دهه 70 سینمای ایران هم اگرچه حدود 10سال قبل به جرگه متاهلها پیوست اما در همان زمان هم معتقد بود زندگی یک بازیگر نمیتواند با اصول زندگی مردم عادی منطبق شود. او که حالا از همسرش جدا شده، درباره مادر نشدنش میگوید: «زندگی ستارههای زن در ایران مصائب خودش را دارد. شما برای اینكه یك فرزند خوب داشته باشید، باید به دنبال یك شریك زندگی مناسب كه از هر جهت با شما همفكر باشد بگردید. واقعیتش این است كه من تا به امروز فردی را پیدا نكردم كه برای فرزندم پدر شایستهای باشد.»
اما در بین تمام چهرههای سینمایی و تلویزیونی، شاید هیچ کس به اندازه شهاب حسینی تبدیل به نماد خانواده دوستی نشده باشد. کسی که در 22سالگی با همسر 15ساله اش ازدواج کرد و حالا دو فرزند دارد. فعالیت هنری شهاب حسینی البته بعد از ازدواج شروع شد اما دوام 18ساله زندگی مشترکش مهمترین دلیل شهرت شهاب حسینی به خانواده دوستی است.
پدر و مادرها منتظرند
حتی اگر الگوی تجرد طولانی مدت برای ستارههای ایرانی جا افتاده باشد، باز هم والدین آنها از هر فرصتی استفاده میکنند تا آرزوهایشان را برای سر و سامان گرفتن فرزندشان بازگو کنند. فهیمه کولاتج، مادر سام درخشانی یکی از همین نمونهها است که امسال در ویژه برنامه نوروزی تلویزیون، از دلواپسیهای مادرانه اش برای پسری که حالا دو سال تا 40سالگی فاصله دارد گفت. او که تنها آرزویش ازدواج سام است، گفته بود: «درحال حاضر دوست دارم سام هرچه زودتر ازدواج كند. اما متاسفانه به خاطر مشكلاتی كه وجود دارد جوانها از تشكیل خانواده گریزانند. بهخصوص كه تحمل شرایط هنرمندان كار آسانی نیست. توقع جوانهای این دوره هم كمی زیاد شده است! انتظاراتشان از زندگی مشترك قابل مقایسه با زندگی ما پدرومادرها نیست.»
بهرام رادان که اردیبهشت ماه امسال شروع 35سالگی اش را جشن گرفت، میگوید که هنوز در حال كشف كلید زندگى است و برایش چندان اهمیتی ندارد که دیدن فرزند او، آرزوی پدرش و مایه دلخوری او شده باشد. رادان مدتی قبل در یکی از مصاحبه هایش گفت که فعلا برنامه اى براى رفع این دلخورى ندارد و «شاید كمى رازیانه دم كرده موجب التیام موقت این دلخورى بشود.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
به همم ميان
ازدواج کردن که کردن، چرا یه گزارش و خبر یا هر چیز دیگه از این بزرگای علمی کشور نمی گید
چرا در مورد بزرگمردی که محک رو ساخت و از وسط ما غریبانه رفت خبری پخش نمی کنید...
اصلا میشناسیدش یا نه فرزاد حسنی رو میشناسن که در سال چند بار ممنوع التصویر می شه یا شاید آزاده نامداری رو می شناسین که فکر می کنه خیلی می فهمه و دنیال گزارش گری برای فوتبال بود یا شاید نیکی کریمی رو می شناسین که از زمانی که من بچه بودم توی سینما بود و از اون زمان که تو شهر ما اگه یه دختر یا خانم بدون چادر میومد بیرون همه با انگشت نشونش می دادن به هم -ایشون توی فیلم ها موهاش از زیر روسری هاش میومد بیرون که مادرم نمیذاشت من فیلماش رو نگاه کنم...
دست بردارید
من می دونم این نظر رو چاپ نمی کنید اما برا خودتون نوشتم
آخه اینم شد زندگی؟؟؟!!!
حتی لحظه ای حاضر نیستم جای یکیشون باشم
به قول امروزیها گربه دستش به دمبه نمیرسه میگه بو میده
خدا وکیلی نظرم رو چاپ کنید
بولتن عزیز لطفا این نظر رو حذف کنین .
والا دیدم که میگم....
ول معطلي اگه پيدا كردي سلام برسون
الله همگان را به راه راست هدایت بفرماید.