سفارش امام صادق(علیه السلام) به عبدالله بن جندب این است که، شبها کم بخواب و روزها کم حرف بزن.
حضرت در ادامه، کلامى را به این مضمون از مادر حضرت سلیمان(علیه السلام) خطاب به فرزندش نقل مىکند که، خوابیدن زیاد، روزى که محتاج به چیزى هستى که کسب نکردهاى تو را فقیر مىکند؛ یعنى روزى مىآید که تو به اعمالت احتیاج دارى اما به دلیل خوابیدن زیاد آن اعمال را انجام ندادهاى و فقیر شدهاى و دستت خالى است. اگر انگیزه انسان از خوابیدن رفع خستگى و تجدید قوانباشد، کار عاقلانهاى انجام نداده است؛ زیرا این کار به منزله تلف کردن بیهوده بخشى از عمر است. انسانى که خواهان عمرى طولانى است، با خوابیدن زیاد در واقع بخشى از زندگى اش را تعطیل مىکند.
عادت زشت دیگر، پرگویى است. کسانى که بى جهت به پر حرفى عادت کرده اند، به آسانى نمىتوانند خودشان را کنترل کنند؛ زیرا سکوت کردن براى آنها به منزله زندانى شدن است!
امام صادق(علیه السلام) مىفرماید:
«در بین اندامهاى بدن انسان هیچ کدام ناسپاس تر از چشم و زبان نیستند.»
انسان به هر عضوى از اعضاى بدن خود خدمت کند، متقابلا آن عضو هم خدمتى براى او انجام مىدهد. اما چشم و زبان این گونه نیستند؛ یعنى ما هر قدر بیش تر به این اعضا خدمت کنیم، آنها کم تر به ما خدمت خواهند کرد. چشمى که بسیارى از اوقات خواب است، چگونه مىتواند به ما خدمت کند؟ زبانى که زیاد حرف مىزند و انسان براى این کار انرژى زیادى مصرف مىکند، چه خدمتى براى ما انجام مىدهد؟ البته، اگر این کار نفعى براى ما داشته باشد، مثلا از زبان در انجام عبادت، وظیفه، موعظه و… استفاده کنیم، نه تنها کار بیهودهاى انجام نداده ایم، بلکه بهترین بهره را از آن برده ایم.