یاد گیری و آموختن هر آنچه که موجب پیراستن ما از زشتی های رفتاری و گفتاری و آراستن ما به زینت های انسانی و اخلاقی گردد ، امری پسندیده است حتی اگر این آموزه ها از مردم و از جوامعی باشد که با ما از حیث اعتقادی تفاوت داشته باشند .
چندی پیش و زمانی که موضوع – نه چندان قطعی – حذف ارز مرجع برای واردات روغن خام و به تبع آن احتمال افزایش یافتن روغن فرآوری شده مطرح بود ، شاهد هجوم ناگهانی بسیاری از مردم برای خرید روغن نباتی موجود در فروشگاه ها بود یم ؛ با تنی چند از دوستان ، پیرامون این اتفاق صحبت می کردیم و همه متعجب بودیم از این رویکرد و رفتار و سؤال می کردیم که ما را چه شده است که دیگر به دیگران فکر نمی کنیم ؟ چرا به محض شنیدن کمیاب شدن و یا افزایش قیمت یک کالا و بدون نیاز فوری به آن ؛ برای خرید و ذخیره سازی کالا به فروشگاه های دور و نزدیک هجوم می بریم ؟
یکی از حاضران ، گفت : زمانی در کشور ژاپن به دلایل غیر قابل پیش بینی ، کالایی که مورد مصرف عموم مردم بود در معرض کمیابی قرار می گیرد . مسؤلین ژاپنی بر حسب وظیفه و در مقام پاسخگویی و پذیرش مسؤلیت بروز نابسامانی ، بر صفحه تلویزیون حاضر شده و با اعلام بروز مشکل در تأمین به موقع کالای مورد نظر از مردم عذر خواهی می کنند . عکس العمل بسیاری از مردم ژاپن پس از اطلاع از کمبود در شرف وقوع ، قابل تأمل و در خور تحسین بود . مردم نه تنها برای غارت آن کالا و انبار نمودن آن به فروشگاه ها سرازیر نشدند بلکه بخشی از مازاد بر نیاز خود به آن کالا را – که در گذشته و در شرایط عادی بازار خریده بودند – از منازل خود به فروشگاه ها مسترد داشتند تا در اختیار سایر مردم قرار گیرد .
دیگری گفت : ما مردم ایران در راستای آموزه های دینی و فرهنگی خود به مردمی نوع دوست و با گذشت ، شهرت داریم و نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که مبتلا به حرص و ولع شده ایم و برای راحتی و آسایش خود ، به راحتی دیگران را از بهره مندی از امکانات موجود محروم می کنیم ؟ او ادامه داد : ما مردم سرزمینی هستیم که سروده شاعر نامی آن سعدی علیه الرحمه در توصیف مناسبات متعالی انسانی ، زینت بخش سرسرای سازمان ملل و راهنمای عمل روان شناسان و جامعه شناسان دیروز و امروز و فردای جهان است ؛ آنجا که فرموده است :
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نباشد قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
وما امروز به بلایی دچار شده ایم که نه تنها از رنج و محنت دیگران غمگین نمی شویم بلکه خود ، نا خواسته و ندانسته در ایجاد و یا تشدید سختی و گرفتاری دیگران سهیم می شویم که نمونه ای از آن در بالا مورد اشاره قرار گرفت .
در این حین خاطره ای از دوران کودکی به ذهن من خطور کرد که ذکر آن به مناسبت مطلب خالی از فایده نیست . در آن زمان یعنی حدود 40 سال پیش که اغلب منازل به ویژه خانه های کوچک و محقر جنوب شهر از داشتن حمام محروم و مردم به حمام های عمومی محله خود مراجعه می کردند ؛ بالای سر متصدی حمام محله ما - در خیابان خاوران در جنوب شرق تهران - تابلوی کوچکی نصب شده بود . این تابلو که از حیث اندازه نسبتاً کوچک بود اما از حیث مفهوم به بزرگی انسانیت و به عظمت گذشت و کرامت بود . در این تابلو با خطی خوش و رنگ و تزئینی خوش تر نوشته شده بود : " پول دستی هم می دهیم ، به قدر وسع "با وجود گذشت حدود چهار دهه از مشاهده این تابلو اما متن گیرا و پر لطف و حلاوت آنرا هنوز به صورت دقیق و کامل به یاد دارم . نکته ظریف دیگر ، محل نصب تابلو بود . این تابلو در جایی نصب شده بود که به طور معمول محل دریافت پول و هزینه استحمام و دستمزد کارگران حمام بود اما صاحب فهیم گرمابه با اقدامی بسیار هوشمندانه و کلام مکتوبی نغز به مشتری خود اعلام می کند اگر پول نداری مهمان ما باش و اگر به هر دلیل در تنگنای مالی قرار داری روی ما حساب کن . ما به اندازه توان و بضاعت خود ، آماده مساعدت و یاری هستیم .این اقدام اخلاقی و پیراسته از هیاهو و جنجال ، چیزی است که از یک شیعه مرتضی علی ( ع ) و از یک ایرانی و از یک انسان متخلق به اخلاق حسنه انتظار می رود .
این رخداد زشت و ناپسند و متاسفانه تکراری که ما به محض آگاهی از گرانی و کمیابی قریب الوقوع یک کالا و یا در مواجهه با شرایط تأثیر گذار بر بازار و قیمت ها ، به فروشگاه ها هجوم می آوریم ؛ زنگ خطر و هشداری است برای ما . هشدار نسبت به اینکه در حال استحاله شخصیتی و فرهنگی هستیم . هشدار نسبت به اینکه به طور نا خواسته در حال دور شدن از آموزه های دینی و رهنمود های اولیاء الهی هستیم . هشدار برای اینکه با رفتار خود در حال قربانی کردن فرهنگ و پیشینه تاریخی خود و شهرت پر افتخار خود نزد جهانیان هستیم . هشدار برای اینکه مسافت ژاپن – تهران به آرامی و به تدریج در حال بیشتر شدن است و ممکن است در صورت تداوم غفلت های ما این فاصله تبدیل به فاصله دو فرهنگ و چند نسل شود .
بی ثباتی قیمت ها ، نا مشخص بودن افق های اقتصادی ، نگرانی و تردید نسبت به آینده ، پایین بودن امنیت اقتصادی ، کم بودن درآمد ها و هزاران بهانه دیگر ؛ نمی تواند و نباید دلیلی باشد برای اینکه ما اخلاق و عواطف انسانی را در هنگام بروز بحران و کمبودها ، زیر پا بگذاریم . انسانیت انسان ، موهبت و ودیعه ای گران بها است که خداوند به ما آدمیان به عنوان اشرف مخلوقات خود ، ارزانی داشته است و خداوند خود قیمت آن است . از دست دادن آن به بهایی کمتر ، جفا و نا سپاسی در برابر نعمت خداوند است . هنر انسان های بزرگ در هنگامه بحران ها و روبرو شدن با سختی ها و کاستی ها و مصائب و دشواری ها ، از خود گذشتگی و ایثار به نفع دیگران است و نه حرص و آز . حرص و آز مندی ، نیاز و فقری است که هرگز پایانی ندارد و موجب ضعف و زبونی انسان می گردد و در نقطه مقابل ایثار ، قناعت و توکل و صبر ، ثروتی است که انسان را قوی و شجاع می سازد . ما اگر قدرت و جسارت چشم پوشیدن از روغن نباتی را در نهاد خود تقویت نکنیم هرگز قادر به گذشت از داشته های ارزشمند تر نخواهیم بود . هنوز زمان زیادی از دوران دفاع مقدس سپری نشده است و هنوز از یاد نبرده ایم جوانان و نو جوانانی را که با وجود کم سن و سالی اما معلم های بزرگ گذشت و ایثار بودند . همانها که در زمان حملات شیمیایی ماسک خود را به دیگر همرزمانشان می دادند و جیره آب و غذای خود را میان اسیران دشمن توزیع می کردند . یاد آن بزرگ مردان را با ادامه روش و منش آنها گرامی و زنده بداریم .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com