* آقای مرشدی چرا برخی پیشکسوتان از بسکتبال دور شدهاند؟
فکر میکنم تفکر فدراسیون با تفکر ما مغایرت دارد. شاید علاقهای هم ندارد که از ما استفاده کند. مسئولان علاقه دارند از افرادی استفاده کنند که در خطشان هستند. البته توجه کنیم که همیشه افراد به اندازه پتانسیل فکر میکنند. شاید پتانسیل فکری فدراسیون نیز این است که از ما استفاده نکند.
* عملکرد فدراسیون را در این سالها چطور میبینید؟
فدراسیون در یک بخش عملکرد خوبی داشته است. مسئولان در حفظ ستارههایی که به آنها تحویل داده شد موفق بودند و مدالهای خوبی نیز گرفتند. اما در بسیاری از موارد دیگر هیچ فعالیتی انجام نشده است. بسکتبال ایران همچنان در سختافزار ضعیف است. هنوز پس از سالها هیچ امکاناتی نداریم.
* وضعیت کمیتهها چطور؟
در این بخش نیز ضعیف بودیم. برخی از کمیتهها که در فدراسیون وجود ندارد که ضعیف باشد. کمیته جوانان، تیمهای پایه و استعدادیابی کجا است؟ مهمترین بخش در ورزش کشور استعدادیابی است اما در بسکتبال ما تمام استعدادها پخش شده در کشور دیده نمیشوند. تمام این مسائل نیز دلایل مختلف دارد. نمیدانم خودخواهی، نداشتن یا بلد نبودن است. این موارد بیاهمیت شده که ما در حال ضربه خوردن هستیم و رشد نکردهایم.
* اما مدیریت همین نیروها هم دشوار است.
نسل طلایی بسکتبال حاصل دسترنج دیگران است. نمیخواهم فدراسیون بسکتبال را صددرصد محکوم کنم. مسئولان فدراسیون زحمت میکشند اما تلاش آنها برای پتانسیل بسکتبال ایران کافی نیست بلکه کم است. در ایران افراد بسیار زیادی داریم که میتوانند خدمت کنند اما نمیدانم به چه دلایلی آمدند، رفتند و دیگر بازگشتند. چرا افرادی چون من دیگر بازنگشتیم؟
* اگر از شما بخواهند با فدراسیون همکاری میکنید؟
صلاح نیست که کار کنم. بیاییم چه کار کنیم؟ جدیدا شنیدهام آقای مشحون از مذاکره برای حل مشکل پوشش بانوان حرف زده است. چرا در این سالها این اتفاق نیفتاد؟ چرا همه فدراسیونها موفق بودند و بسکتبال ناکام شد؟ نظر من این است که آقایان احساس خطر کردهاند. علی توفیق 10 سال پیش هم مربی بود. چرا امروز به بسکتبال آمده است؟ اگر او همان 10 سال پیش مربی ملی بود امروز به یک فرد کارکشته تبدیل شده بود. او حقش بود مربی شود، اما چرا امروز؟ متاسفانه در این سوالها دیدیم برخی ردههای ملی در اختیار مربیانی قرار گرفت که هیچ تجربه و شناختی نداشتند و تیمهای ملی محل کسب تجربه آنها شد. متاسفانه در این سوالها رفتارها و و تصمیمهای غیر کارشناسانه در بسکتبال انجام شده که به مرور زمان نتایج منفیاش دیده خواهد شد.
* فدراسیون به دنبال چه افرادی است؟
اگر بگویم افرادی را میخواهد که بله قربانگو باشند به همکارانم توهین کردهام، اما حرف دیگری میزنم. من اگر راهی انتخاب میکنم بر اساس تفکرم است. شاید یک نفر برای رسیدن به هدفی از راهی برود که دشوار باشد اما فرد دیگری برای همان هدف راه آسانتری را انتخاب کند. توجه کنید افرادی که در این بسکتبال کار کردند و امروز به مربیانی بادانش و باتجربه تبدیل شدهاند با پول بیتالمال به این جایگاه رسیدهاند.
* آیا انتخابها در بسکتبال رابطهای بوده یا ضابطهای؟
اجازه دهید با یک مثال توضیح دهم. مدیر تیمهای ملی بسکتبال ایران چه سابقه مربیگری داشت؟ رضا مشحون تنها در سال 1359 یک نیم فصل هدایت پرسپولیس شمیران را بر عهده داشت. بعد و قبل از آن تاریخ هیچ سابقه مربیگری نداشت. چطور میشود کسی که سابقه مربیگری نداشته است مدیر تیمهای ملی شود؟ او تنها برادر رییس فدراسیون بود. اگر قانون میگوید برادر رییس میتواند مدیر باشد اشکالی ندارد. امروز محمدرضا مشحون پس از سالها به مدیری باتجربه و کارکشته تبدیل شده است. اما 10 – 11سال پیش چه؟ برای او هزینه شده که امروز از مدیران باتجربه است.
هماکنون رضا مشحون مربیان پایه را انتخاب میکند. فردی که سابقه کار پایه و حضور در ردههای ملی نداشته است چطور میتواند مربی انتخاب کند؟ متاسفانه میبینم که روند به سمت رابطهای شدن است. به جای اینکه افراد متخصص در بخش ردههای پایه انتخاب شوند فردی بیتجربه مسئولیت را بر عهده میگیرد تا پس از چند سال حساب کار دستش بیاید. با این حرکت یک نسل بسکتبال ما میسوزد. واقعا کارهای غیر کارشناسانهای دیدهام که خندهدار بوده اما نمیتوان کاری کرد.
* یکی از معضلهای امروز ورزش ریزش اسپانسر ورزش است و بسکتبال هم با این موضوع دست و پنجه نرم میکند. دلیل این اتفاق چیست؟
اسپانسرها بیانگیزه و دلزده میشوند، برای این فصل از لیگ دسته یک تصمیمی گرفتند تیمها از بازیکنان جوان استفاده کنند و بزرگسالان کنار بروند. تصمیم کارشناسی نبود و بسیاری از اسپانسرها بیانگیزه شدند. باید توجه کنیم اسپانسرها در بسکتبال با چه رفتاری مواجه شدهاند. باید ببینیم چه فضایی برای حامیان شکل گرفته است.
* آیا اسپانسرها در بسکتبال نقشی دارند؟
فدراسیون برابر اسپانسرها همیشه خودش را محق میبیند. همیشه از اسپانسرها طلبکار است. رفتارها به گونهای است که وظیفه اسپانسرها حمایت از بسکتبال است. هماکنون کدام مدیر باشگاه جزو هیات رییس فدراسیون هستند؟ به جز مهرام رابطه کدام مدیر با فدراسیون نزدیک است؟ از طرف دیگر میبینم در رشتهای چون والیبال فدراسیون نظارتی خوب دارد و همه را در کنار یکدیگر جمع کرده است. باید خودمان به دنبال اسپانسرها برویم نه اینکه منتظر باشیم آنها بیایند.
* آیا زمان کوتاه لیگ تاثیری در این بیانگیزگی ندارد؟
شما پاسخهای من را کوتاه میکنید! واقعا یک لیگ باید در دو تا سه ماه برگزار شود. زمانی که لیگ به پایان میرسد بازیکنان چه کار کنند؟ چرا یک مسابقه در سطح کشور برگزار نمیشود. متاسفانه در بسکتبال خوابیدهایم و هیچ کاری انجم نمیدهیم. اخبار ورزشی از تمام رشتهها خبر دارد اما نامی از بسکتبال نمیبرد. روابط عمومی فدراسیون کجا است؟ چه کسی این مسئولیت را بر عهده دارد؟
* به نظر شما دلیل این عدم ارتباط چیست؟
سیاست فدراسیون است. با چراغ خاموش جلو میروند تا کسی از چیزی خبر نداشته باشد. 10 سال سکوت کردم و با خودم گفتم سلیقه آقایان این است اما دیگر بسکتبال ضربه میخورد. نمیخواهند کسی خبردار باشد. توجه کنید اگر حرکتی باشد انتقادهایی ایجاد میشود. فدراسیون بسکتبال حرکت هم نمیکند که کسی انتقاد کند. چرا به مربیان ایرانی که آنقدر زحمت میکشند بیتوجهی میشود؟ بسکتبال ایران در آسیا نیازی به مربی خارجی ندارد. اگر فراتر رفتیم و میخواستیم وارد بسکتبال دنیا شویم به یک مربی کارکشته جهانی نیاز داریم. مگر کوهیان، حاتمی، هاشمی و شاهینطبع کمتجربهاند؟
* واقعا برای مبارزه با بسکتبال شرق، نیروی خارجی نیاز نیست؟
بسکتبال از شرق به غرب آسیا منتقل شده است. چین، کره و ژاپن دیگر به آسیا فکر نمیکنند. همیشه در حال ساخت بازیکن هستند تا ساختارشان قوی شود، آنها به دنبال نفوذ به بسکتبال جهان هستند و ما تنها به حامد حدادی مینازیم که در NBA بازی میکند. بعد از حامد چه کسی را داریم؟ ارسلان کاظمی؟ او با هزینه و تلاش خودش به آمریکا رفت و رشد کرد. تا تیم ملی جوانان زیر نظر همین مربیان ایرانی بود و سپس خودش ادامه داد و در NCAA درخشید.
* پس باز هم در این سالها ستارهها پرورش داده شدهاند.
تمام اینها فرد هستند. کار جمعی انجام نشده است. 1996 تیم ملی جوانان در آسیا نهم شد. من و سعید فتحی بالای سر تیم بودیم و اگر تجربه بیشتری داشتیم چهارم یا پنجم میشدیم. آن جوانان سیامک ویسی، آیدین کبیر، جلال حسامی، رضا هنگامپور، محمدرضا اسلامی و محمد محمدی بودند که امروز در بسکتبال کار میکنند. یا بازیکن هستند یا مربی. یک تیم ملی جوانان ما هم با شاهین طبع قهرمان آسیا شد. به جز یک بازیکن کدام یک از نفرات آن تیم امروز در بسکتبال نقش بازی میکنند؟ تمام آنها رها شدند و دیگر همه چیز تمام. تمام هدف فدراسیون قهرمانی بود وگرنه این جوانان باید حفظ میشدند. متاسفانه رفتارها کارشناسی نیست و در هیچ زمینهای به بسکتبال کمک نکرده است.
* تیم ملی جوانان کنونی را چطور میبینید؟
همین تیمی که سوم آسیا شد؟ آنها نزول کردند. به نظر من پشتوانهها زیاد خوب نیستند. سوال اینجاست چرا مهران حاتمی از تیم ملی بزرگسالان خارج شد و به جوانان آمد؟ چرا کسی از آقایان نمیپرسد چرا سالها است که مربیان میروند و میآیند؟ اگر خوب هستند چرا میروند و اگر بد هستند چرا میآیند؟ متاسفانه ورزشی نویسان ما هم در فدراسیون هستند و زمانی که میتوانند انتقاد کنند مربی میشوند!
* آیا جریانی در بسکتبال به فکر کمرنگ کردن نقش مربیان ایرانی است؟
فدراسیون بسکتبال برای اینکه فعالیتهای غلط خود را توجیه کند مربیان ایرانی را کوچک میکند. مصطفی هاشمی کارهای بزرگی برای بسکتبال انجام داده است. جمع کردن تیمی که صمد، مهدی و آفاق را دارد دشوار است. دیدید که بچیروویچ از پس آن برنیامد. این نشان میدهد مربی ایرانی مدیریت قدرتمندی دارد. چرا مربیان ایرانی در بسکتبال نقش ندارند؟
* فدراسیون میگوید خودشان نمیخواهند.
در ابتدای کار فدراسیون مربیان را جمع کرد پس از مدتی برخی رفتند. یکی چون حاتمی که مربی باشخصیتی است توانست به کارش ادامه دهد. صفاعلی کمالیان هم با سیاست کاری که دارد فعالیتش را ادامه داد. اما شاهین طبع، هاشمی، من و بسیاری از مربیان در یک مقطع بودیم و سپس رفتیم.
* شما خودتان استعفاء کردید.
بله استعفاء کردم که اشتباه بود. مشکلی داشتم که حتی خود آقای مشحون میتوانست به من کمک کند اما با او حرفی نزدم. اما پس از آن که علاقهمند بودیم کار کنیم فدراسیون استقبال نکرد. دلیل استعفای من کاملا شخصی بود.
* یعنی اگر آن زمان استعفاء نمیکردید هماکنون در همان دایرهای بودید که فدراسیون برای خودش ساخته است؟ پس در آن شرایط انتقادی هم نمیکردید؟
خیر. هر زمان که اشتباهی باشد باید انتقاد کرد. من هشت سال پیش باید حرف میزدم. مشحون اگر دلسوز است باید بداند افرادی هستند که میتوانند به بسکتبال خدمت کنند. باید مدیریت داشت تا پیشرفت کرد. اگر انتقاد در کار نباشد فساد ایجاد خواهد شد.
* اما انتقاد در بسکتبال کم است.
بسکتبالیها قشر محجوبی هستند. نمیخواهند به خودشان حرفی بزنند. با این حال نه تنها به ما لطمه خورده بلکه به پیشکسوتان توهین نیز شده است. به بسکتبال کشور خیانت میشود اگر از پتانسیل بهرهبرداری نکنیم.
* چرا فدراسیون نمیخواهد از پیشکسوتان استفاده کند؟
به دو دلیل یا نمیخواهد افرادی جز خودشان کار کنند یا نمیخواهند افرادی بالاتر از خودشان فعالیت کنند. هماکنون اگر دو کمیته حتی فدراسیون که وجود خارجی ندارد و تنها اسم است بحثی است و آنها نتوانند پاسخ من را بدهند ضرر میکنند. به همین دلیل افراد متخصص را به کار نمیگیرند.
* یک بحث دیگر هم هست که وزارت ورزش از بسکتبال حمایت نمیکند.
در این 11 سالی که آقای مشحون بوده کدام ورزشها صاحب سالن شدهاند؟ حتی تنیس هم یک مکان اختصاصی گرفته است. اگر وزارت ورزش قرار بود پول بدهد که از بین میرفت. اگر یک زمین باشد و اسپانسر حمایت کند وزارت ورزش نیز گوشهای از کار را خواهد گرفت. آقای مشحون خود فرد با نفوذی است اما هیچ وقت پیگیری نکرده است.
* به نظر شما راهکار اصلی برای بسکتبال چیست؟
باید همه متخصصان کشور را کنار هم جمع کنیم. باید کار را با خرد جمعی پیش ببریم. باید هدف بسکتبال باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com