گروه سیاسی ـ سیدمجتبی نعیمی: اگر به چند سخنرانی اخیر رهبر انقلاب دقت کنیم، متوجه میشویم که کلید واژهی "مقاومت" در این بیانات بسیار پر رنگ بوده و از آن به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای رئیسجمهوری بعدی یاد شده است. به این معنا که تداوم و تشدیدگذاری گفتمان مقاومت در سیاستهای کشور و داشتن برنامه برای آن، از ضروریات امروز و فردای ماست و به همین دلیل، کسی باید سکاندار اجراییّات نظام شود که متعلق به این گفتمان باشد.
به گزارش بولتن نیوز، برای گفتمان مقاومت میتوان حداقل سه ضلع اساسی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، دولت و رئیسجمهور بعدی لازم است تا در آینده، مقولهی مقاومت را در سه بخش، بیش از سایر بخشها مورد توجه قرار دهد. این سه بخش عبارتند از: 1. مقاومت در عرصهی بینالمللی، 2. مقاومت در برابر مشکلات داخلی و 3. مقاومت در برابر انحراف اطرافیان.
اما مقاومت در عرصهی بینالمللی به چه معناست؟ وجوه سلبی و ایجابی آن کدام است؟ یعنی وقتی صحبت از گفتمان مقامت در عرصهی بینالمللی میشود، این گفتمان در برابر کدام رویکردها قرار می گیرد و از طرف دیگر، ویژگیهای خودش کدام است؟ و یا اینکه رئیسجمهور بعدی، باید از چه خصوصیاتی خالی بوده و چه ویژگیهایی داشته باشد که وی را متعلق به گفتمان مقاومت بدانیم؟
اگر بخواهیم توضیحی در خصوص وجوه سلبی گفتمان مقاومت بدهیم و بگوییم که دولت و رئیسجمهور بعدی، لازم است چه "نباید"هایی داشته باشد، ضروریست تا دو رویکرد افراطی و تفریطی مقابل گفتمان مقاومت را ذکر کرده و تأکید نماییم که در سیاست خارجیمان نباید بدین شکل عمل کرد. این دو رویکرد افراطی و تفریطی همان رویکردهای سازشکارانه و جنگطلبانه است.
رویکرد سازشکارانه که در دولتهای سازندگی و اصلاحات به کار گرفته شد، با ظاهر گفتگو و تعامل با کشورهای دیگر و همکاری و همراهی با سیاستهای کلان جهانی، در اصل به دنبال تسلیم شدن در برابر ابر قدرتها بود. شاید مهمترین دلیل اتخاذ این رویکرد را بتوان در دوری دولتمردان آن دوران از ارزشهای انقلاب اسلامی دانست. انقلابی که توانسته بود ابرقدرتهای پوشالی را تحقیر کند، بعد از نظام سازی و گذر یک دهه از آن، به دست دولتهایی افتاده بود که هر چه از عمر آنها میگذشت، از تناسب ایشان با آرمانها امام خمینی (ره) کمتر میشد.
در نتیجه، یک سر طیف سلبی گفتمان مقاومت، دوری دولت و رئیسجمهور بعدی از سیاستهای سازشکارانه است. به این شکل که عزت مردم مسلمان ایران را در نظر گرفته و خون این همه شهید انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به پای روابط ذلیلانه با امریکا و سایر استعمارگران دنیا هدر ندهد.
اما سوی دیگر طیف سلبی گفتمان مقاومت را باید در رویکرد جنگطلبانه دید. اهمیت پرداختن به این رویکرد به این دلیل است که متأسفانه تا سخن از گفتمان مقاومت و ایستادن برای احقاق حق میشود، به این متهم میشویم که ما هم میخواهیم مثل کشورهایی همچون کرهی شمالی یا گروهکهایی مثل طالبان و القاعده، برای عملی شدن همهی خواستههایمان با زبان اسلحه و جنگ سخن بگوییم. این دقیقا همان تصویری است که رسانه های غربی دوست دارند از اسلام و ایران به مردم جهان نشان دهند.
در حالی که یکی از ویژگیهای گفتمان مقاومت، رعایت اصل «حکمت» و «مصلحت» است که باعث میشود تا «عزت» مورد نظر در روابط بینالملل، در دام افراط گرایی و تبدیل شدن به جنگ طلبی نیفتد. مسلماً جنگ طلبی و وارد کردن دنیا به نبردهای خونین جدید که جز سیاستهای همیشگی استعمارگران بوده، کوچکترین تناسبی با مقاومت ندارد. زیرا اعضای متعلق به گفتمان مقاومت به خوبی میدانند که باید نگاه طیفی و خاکستری به کشورهای دنیا داشته باشند و با عدم سیاه-سفید کردن سایر کشورها، رویکرد "یا با ما، یا علیه ما" را مدنظر قرار ندهند.
اما بعد از توضیح وجوه سلبی گفتمان مقاومت، باید به وجه ایجابی آن پرداخت و بیان کرد که این گفتمان، چه چیزی برای ارائه دارد و میخواهد در عرصهی بینالمللی، چه رویکردی را بکار بندد:
«اينكه ما تصور كنيم اگر ارزشهاى معنوى را ملاك قرار داديم، كار ديپلماسى به بنبست خواهد خورد، غلط است؛ به بنبست نميخورد. ميتوان با حفظ همين ارزشها، با پاىفشارى بر همين ارزشها، در عرصهى ديپلماسى وارد شد، فعال شد، تلاش كرد، منطق را حاكم كرد و طرفها را رفته رفته و بتدريج به مواضع خود نزديك كرد. اينكه گفتيم «عزت، حكمت، مصلحت»، حكمت اين است. حكمت اين است كه شما بتوانيد مواضع طرف مقابل را حكيمانه به مواضع خودتان نزديك كنيد؛ اينها در تضاد با هم نيستند. حكمت و عزت و مصلحت مكمل همند؛ بايد در جهت مصالح ملى باشند؛ و در درجهى اول بايد با حفظ عزت ملى و عزت هويتى همراه باشند. يعنى تسليم، انسلام، انظلام، نه در مرحلهى باورهاى قلبى و نه در مرحلهى عمل و قرارداد، نبايد وجود داشته باشد؛ اين با حكمت امكانپذير است. دعوا كردن و اوقاتتلخى كردن و حرف تند زدن، يك وقتى ممكن است به درد بخورد؛ اما اين روش عمومى نيست. روش عمومى، حكمت است. حكمت يعنى با منطق، متين در عرصهى ديپلماسى وارد شدن. اگر چنانچه اينجورى پيش برويم، به توفيق الهى پيشرفتهاى ما هرگز متوقف نخواهد شد.» 7/10/1392 بيانات در دیدار سفرا و رؤسای نمایندگیهای سیاسی ایران در خارج از كشور
در نتیجه باید گفت که گفتمان مقاومت در بعد بینالمللی، نه به دنبال سازش منفعلانه در برابر ابرقدرتهاست و نه دنبال جنگ و ایجاد آشوب در جهان. بلکه با توجه به تسلط نامشروع استعمارگران بر بسیاری از منابع موجود در دنیا و عدم تساوی ملتها در برخورداری از پتانسیلهای پیشرفت مبتنی بر عدالت، راهی جز این وجود ندارد که برای به دست آوردن حقوق خود در مقابل زیادهخواهیها و فشارهای ابرقدرتها بایستیم.
حال، در این شرایط حرف اصلی گفتمان مقاومت این است که اولاً، باید دنبال همهی حقوق خود باشیم و از تهدیدهای دیگر کشورها نترسیم. ثانیاً، اگر در راه احقاق حقوق خود با سنگاندازی دشمنان خارجی و مزدوران داخلیشان مواجه شدیم، جا خالی نکرده و تمام توانمان را برای به کرسی نشاندن حرف حقمان بکار بندیم. هرچند این چند جملهی کوتاه در مقام کلام خیلی سهل مینماید، اما وقتی زمان عمل میرسد، دیده میشود که اجرای کامل همین چند جملهی کوتاه، چقدر سخت و دشوار است.
به نظر شما، کدامیک از نامزدهای فعلی ریاستجمهوری، متعلق به گفتمان مقاومت بوده و گذشته از عدم گرایش به جریانهای سازشکار یا جنگطلب، دنبال به دست آوردن حقوق ملت ایران بر اساس "عزت، حکمت و مصلحت" است؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com