وی افزود: شاید زیاد درست نباشد دولتی که در حال رفتن است را نقد کنیم. البته نقد سازنده خوب است ولی خیلی این شیوه را درست نمیدانم؛ چراکه بنا ندارم از ضعفهای احمدینژاد برای خود کیسه بدوزم و در قدرت صعود کنم. باید ببینیم احمدینژاد چقدر شعارهایش را عملی کرده است.
وی تصریح کرد: من عارف را که یک اصلاحطلب است به مراتب اصولگراتر از بادامچیان که در حزب موتلفه است میدانم. در جبهه اصولگرایان برخی هستند که به اصل ولایت فقیه پایبندیشان کم است ولی بحث این است که ما رکنی داشته باشیم که باعث ثبات کشور شود. احمدینژاد در سال 84 بر اساس یک رویکردی در جامعه آمد که مردم این تجربه را از قبل داشتند که به یک شخص فردمحور رای ندهند؛ چراکه فردمحوری در نهایت موجب انحرافات از اصول میشود.
رییس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران افزود: ما برداشتهای شخصی آقای هاشمی رفسنجانی را قبول نکردیم؛ چراکه اشخاص را با اصول میسنجیم و یکی از دلایل خسارتهای رفسنجانی و خاتمی این بود که منویات فردی را بروز میدادند که بر قانون برتری یابند. به همین دلیل جامعه ما رویکردی اصولگرا پیدا کرد و در این فضا احمدینژاد آمد و به ملت گفت که من آرمانهای انقلاب را برمیگردانم و بدعتهای گذشته را پاک میکنم.
وی با اشاره به «سیدی ظهور نزدیک است» ابراز عقیده کرد: البته احمدینژاد در دولت نهم تا حدی به این اصول پایبند ماند ولی در دولت دهم چرخشهای زیادی پیدا کرد؛ چه از نظر نیروی انسانی و چه از لحاظ دیگر و صراحتا اعلام کرد که من اصولگرا نیستم و به نوعی از اصولگرایی تبری جست؛ چراکه جامعه در مقابل فردگرایی موضع گرفت. احمدینژاد میخواست مبنای ارزشها شود و مدل ارزشگذاری در جامعه او باشد. به اعتقاد من فرد نباید مبنای ارزش باشد و با ارزشها بازی کند و فرد را جای ارزشها بنشاند؛ این برگشت به عقب است. هاشمیرفسنجانی از اقتصاد سوءاستفاده کرد و احمدینژاد از مبنای دینی.
وی مدعی شد: احمدینژاد قصد دارد ارزشها را کمرنگ کند، تا به مقاصد خود برسد و خیلی رک و راست گفت اصولگرایی و ارزشها اصلا معنایی ندارد و در جهت تضعیف اصولگرایی به صراحت سخن گفت و گام برداشت.
در ادامه عبدارضا داوری رییس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور در پاسخ به اظهارات سلیمینمین گفت: اصولگرایی اگر به معنای داشتن برخی چیزها در جامعه باشد به اعتقاد من از صدر تاریخ تاکنون همه اصولگرا بودهاند. چه ظالمان و چه اولیای خدا همه مدعی اصول هستند و هیچکس در چارچوب خاصی نیست. خیلی این بحثها به نتیجهای نمیرسد. آنچه هویت تاریخی یک جریان را میسازد و ما آنچه در جامعه به عنوان جریان اصولگرایی میشناسیم نطفه آن در دهه 40 با تشکیل موتلفه در بازار شکل گرفت و خصلت راستگرایانه این جریان حفظ شده و تمایل به قدرت دارند و مصلحتاندیشی آنها همیشه بر اساس قدرت است. عملکرد این جریان اصولگرایی قبل از انقلاب در مدار حضرت امام(ره) نبوده بلکه در مسیر مبارزه با امام (ره) حرکت کردند. برای مثال در ترور حسنعلی منصور، امام(ره) اصلا با آنها موافق نبود و در شورای انقلاب هم یک نفر هم از حزب موتلفه حضور نداشت.
وی افزود: برای مثال کتاب خاطرات شهید عراقی را همین طیف بایکوت کردند؛ چراکه بازگوکننده هویت آنها در قبل از انقلاب بود. بعد از انقلاب در دهه اول با در اختیار گرفتن گلوگاههای اقتصادی کشور قصد داشتند بر تمام کشور مسلط شوند و حتی در برابر حضرت امام(ره) قرار گرفتند و روزنامه رسالت که از آنها بود مورد اعتراض حضرت امام (ره) قرار گرفت.
وی ادامه داد: در سال 68 برای حذف جریان رقیب، اصولگرایان به هاشمی رفسنجانی نزدیک شدند و در نماز جمعه شعار میدادند «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است» و سپس با هاشمی مخالف شدند. در یک کلام باید بگویم که طیف اصولگرایی در طول تاریخ ایران هیچگاه درک درستی از اوضاع کشور نداشته و در گفتمان آنها عنصر مردم غایب بوده است و همیشه متکی به خواص اقتصادی و امنیتی بودهاند. این افراد با همان رویکرد در سال 76 شکست سختی در انتخابات خوردند و در آن دوران محمود احمدینژاد در شورای اسلامی شهر دوم تحرک سیاسی خوبی کرد و در مجلس هفتم هم اصولگرایان در فقدان حضور رقیب پیروز شدند. اما احمدینژاد در سال 84 با اتکا و تکیه بر عنصر مردم و کاملا مستقل از اصولگرایان در انتخابات پیروز شد و احمدینژاد مردم را در جهت برنامههای خود به درستی بسیج کرد.
رییس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور افزود: احمدینژاد هیچگاه نگفته که من به اصولگرایان تعلق دارم؛ چراکه در گفتمان اصولگرایان اسمی از مردم دیده نمیشود و احمدینژاد همیشه مردم را محور قرار میدهد.
سلیمینمین هم گفت: احمدینژاد دیروز به صراحت از اصولگرایی سخن میگفت اما امروز برداشتی کاملا متفاوت دارد؛ چون فردمحوری را دوست دارد و میخواهد جایگزین اصول شود و حتی قصد دارد به آدمهای رفسنجانی نزدیک شود و هاشمی رفسنجانی نیز نیاز به دانشگاه آزاد بی در و پیکر دارد تا بتواند به خوبی داد و ستد کند و احمدینژاد هم نیاز به این افراد دارد تا بتواند داد و ستد خود را پیش ببرد و میخواهد فوق قانون حرکت کند.
وی افزود: قانون به ما اجازه نمیدهد از امکانات دولتی استفاده کنیم. دور شدن احمدینژاد از اصولگرایی باعث شده هم تملقگو باشد و هم تملقپذیر. وقتی مشایی به صراحت میگوید احمدینژاد از مقام رییسجمهوری هم بالاتر است متاسفانه رییسجمهور سکوت میکند و هیچ نمیگوید و در مقابل تعریفهای بیشتری از رحیممشایی میکند.
داوری پاسخ داد: در مورد بحث سیدی «ظهور نزدیک است» که آقای سلیمینمین اشاره کردند و آن را به دولت نسبت میدهند باید بگویم که چند دولتی را بازداشت کردند و آقای سیجانی که کارگردان این سیدی بوده است از مخالفان جدی رحیممشایی است و هیچ ارتباطی با دولت ندارد اما از آنجا که امپراطوری دروغپراکنی رسانهای در کشور ما علیه دولت شکل گرفته است این صحبتهای کذب را به راحتی به زبان میآورند.
وی افزود: احمدینژاد هیچگاه تملق نگفته است و در مورد رحیممشایی همان چیزی را که فکر میکند بر زبان میآورد. بحث سوءاستفاده از امام زمان (عج) اصلا به دولت هیچ ربطی ندارد و احمدینژاد هیچ جا خودش را منتسب به امام زمان (عج) نکرده است. البته ایشان گفتمان مهدوی دارند و خیلیها دوست دارند این گفتمان در کشور مهجور بماند. رییسجمهور اعلام کرد که وقتی ما گفتیم این پول یارانهها از امام زمان(عج) است و به او تعلق دارد دشمنیها نسبت به اجرای طرح هدفمندی یارانهها چند برابر شد و هجمه عظیمی علیه دولت راه افتاد.
وی تصریح کرد: همه دعواها و جبههگیریها علیه دولت به خاطر این است که احمدینژاد یک بازی را در ایران بر هم زده است و آن این است که وی دستیابی گروههای خاص به منابع کشور را قطع کرده است. هماکنون 200 میلیارد دلار در اختیار دولت ایران است و به اعتقاد من عملکرد دولت دهم به نسبت دولت نهم بهتر بوده است و هماکنون این دولت اختیار هزینه در این مبلغ را دارد و آقای احمدینژاد اتصالهایی که به این 200 میلیارد شده و دستهایی که میخواستند دستاندازی به این 200 میلیارد دلار کنند را قطع کرده است و بحث جریان انحرافی هم پوششی است که کار دولت را یکسره کند و احمدینژاد این بازی را به هم زده تا این گروهها به این منابع نرسند؛ بنابراین دعوای اصلی بر سر توزیع منابع در ایران است و دعوای انتخابات 92 بر سر فتنه و انحراف نیست. بحث این است که کدام برنامه کاندیداها برای توزیع منابع در کشور بهتر است.
سلیمینمین هم به آنچه «داد و ستدهای جاسبی و احمدینژاد» خواند، اشاره کرد و مدعی شد: داد و ستدهای جاسبی با احمدینژاد از دولت نهم آغاز شد و برای مثال علی رضایی در دانشگاه آزاد تنها مسوول نظرسنجی بود اما یکدفعه سر از دفتر ریاست جمهوری درآورد و آنجا پست گرفت و در جایی دیگر همه پروندههای پسر آقای جاسبی را که سوالات دانشگاه آزاد را در اختیار عموم قرار داده بود مفقود شد و امروز میبینیم که از عامل این کار هم حمایت میکنند و حتی مجلس را به خاطر او به هم میریزند.
دانشجویی پرسید: چرا وقتی مشایی از مکتب ایرانی سخن میگوید شما آن را به تجلیل از اشرافیت یهود نسبت میدهید؟
سلیمینمین گفت: تجلیل از اشرافیت یهود در دوران رضاخان که تاریخ تمدن را منحرف کردند شکل گرفت؛ چراکه رضاخان تاریخ تمدن ایران را تنها از زمان هخامنشیان میدانست. ورود اشرافیت یهود در دوره هخامنشیان در دوره رضا خان مبنا قرار گرفت و این ادعا را کردند که این اشرافیت یهود بودند که ایران را زنده نگه داشتند و من به مشایی گفتم چرا وقتی از تاریخ تمدن ایران صحبت میکنی فقط از زمان هخامنشیان به این طرف میگویی؟ چرا به قبل از تاریخ هخامنشیان نمیپردازی؟ چراکه تاریخ ما قدمتی 8 هزار ساله دارد و به همین دلیل گفتم که کار مشایی تجلیل از اشرافیت یهود است.
داوری در پاسخ داد به این اظهارات گفت: اگر اراده احمدینژاد نبود آقای جاسبی همچنان رییس دانشگاه آزاد بود. احمدینژاد به وزیر علوم نوشت که جاسبی حق رای ندارد و تنها میتواند در شورای انقلاب فرهنگی عضو باشد که همین هم شد. در پاسخ آقای سلیمینمین که ادعا کردند علی رضایی با زد و بند و داد و ستد با جاسبی وارد نهاد ریاست جمهوری شده است باید بگویم علی رضایی در بخش پژوهشهای اسناد که بخش کوچکی از نهاد ریاست جمهوری را تشکیل میدهد مشغول کار است و این بخش واقعا نقش آنچنانی در اداره نهاد ریاست جمهوری ندارد و هیچ زد و بندی هم در این خصوص در کار نبوده است.
وی معتقد است: جریان اصولگرایی دچار بحران هویتی است و باید بگویم اصولگرایی در موارد زیادی برخلاف منویات رهبری گام برداشته است. برای مثال در دو سال اخیر همین جریان اتهامات اثبات نشده زیادی را به دولت نسبت دادند. مگر مقام رهبری نفرمودند که ارزشهای انقلاب در دولتهای نهم و دهم زنده شده است، اما در مقابل میبینیم که مصباح یزدی میگوید این دولت بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون است. جای تعجب دارد که آقای مصباح این بزرگترین خطر را فهمیدهاند و دیگران متوجه نشده است.
وی ادامه داد: سیل دروغپراکنی با روش گوبلزی علیه دولت به راه افتاده است که هر روز بر سیل این حملات افزوده میشود. امروز بیش از 60 درصد درآمدهای نفتی ایران محقق نشده است.
داوری معتقد است: وقتی رحیممشایی از مکتب ایرانی سخن میگوید منظورش همان مکتب شیعی است که در درون ایران شکل گرفته است و ما نباید اسلام القاعده را به مردم نشان دهیم و مشایی میگوید فرهنگ شیعی همان مکتب ایرانی است. من نمیدانم کجای این حرف اشکال دارد.
وی گفت: ما از صدر مشروطه یک تضاد تاریخی در ایران داشتهایم و آن تضاد بین مدیریت مردمی و مدیریت غیرمردمی است. محمود احمدینژاد اعتقاد به مدیریت مردمی دارد و میگوید ما نمیتوانیم با روش اقتدارگرایانه فرهنگ کشور را درست کنیم و با چوب و چماق و با گشت ارشاد، جوانان را هدایت کنیم.
وی خاطرنشان کرد: احمدینژاد اعتقاد دارد حاکمیت اشرافیت خاص نباید در کشور شکل بگیرد و سرنوشت مردم با تکتک مردم رقم میخورد و میگوید فضا را باز کنید و بگذارید مردم خودشان تصمیم بگیرند. به اعتقاد من یکی از برکات دولت خاتمی این بود که واژه مردم را در گفتمان سیاسی ما وارد کرد ولی اشتباه آنها این بود که از طبقه متوسط به بالا بیشتر مدنظر آنها بود. اما احمدینژاد اعتقاد دارد نگاه به مردم نباید نگاه طبقاتی باشد؛ چراکه در این صورت اصلا فرصتی برای پیشرفت ایجاد نمیشود.
سلیمینمین گفت: نباید اطلاعات خلاف واقع به مردم بدهیم. احمدینژاد در سال 84 یک ائتلاف پنج نفره درست کرد که قرار بود در نهایت یکی از این افراد باقی بماند. بعد از نظرسنجی که از این ائتلاف شد قالیباف در صدر بود اما احمدینژاد این نظرسنجی را قبول نکرد و گفت من قبول ندارم. احمد توکلی ستادش را تعطیل کرد اما محسن رضایی و احمدینژاد به عهد خود پایبند نماندند و به ائتلاف پشت کردند.
وی بار دیگر درباره سیدی ظهور هم گفت: چرا احمدینژاد سکوت کرد؟چرا میگویید دولت در پخش و ساخت این فیلم هیچ نقشی نداشت؟ در جای دیگر اگر مشایی را دوست دارد هیچطور نیست، اما نباید فرهنگ تملق را آشکارا تبلیغ کرد و آن هم برای یک فرد معمولی.
وی افزود: اعتقاد دارم نقاط ضعف و قوت احمدینژاد باید گفته شود؛ اعتقاد دارم ظرفیت استقبال مردمی را نداشت و در این توهم به سر میبرد که یار امام زمان (عج) است. به اعتقاد من جامعه ما زمانی رو به رشد خواهد رفت که از جوانان استفاده کند. البته احمدینژاد تا حدودی برخی از این استعدادها را شکوفا کرد اما اگر ما میخواهیم نقد کنیم به این دلیل است که انتخاب خوبی برای دولت بعد داشته باشیم. ما باید یک نقد واقعی داشته باشیم و به اعتقاد من احمدینژاد گندهتر از هاشمی نیست.
سلیمینمین معتقد است: رفسنجانی قصد داشت سناریوی احمدینژاد - مشایی را در زمان خودش با سناریوی رفسنجانی - حسن حبیبی انجام دهد اما موفق نشد؛ چراکه کسی نمیتواند خود را به ملت تحمیل کند. ملت ما آن درگیریها را به جان خرید که جامعه اصلاح شود.
داوری هم پاسخ داد: احمدینژاد کجا اعلام کرده است که ما میخاوهیم مدل پوتین - مدودف را در ایران پیاده کنیم؟ اصولگرایان میگفتند احمدینژاد در ورزشگاه آزادی قصد دارد از مشایی به عنوان کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری رونمایی کند. اما بعدا همه دیدند که چقدر این افراد در توهم به سر میبردند و وقتی مشایی نیامد همه منتقدان ضایع شدند. ما حداقل باید آزاده باشیم و حرفهای راست به زبان بیاوریم. دولت که رسانهای ندارد، فقط سه روزنامه دارد و یک خبرگزاری.
وی هم معتقد است: در زمان آقای هاشمی او برای حسن حبیبی رسما برنامه داشت و این برنامهها را به طور رسمی اعلام میکرد. ما باید منصف باشیم. اعتقاد دارم دولت نقد دارد اما نباید این نقدها به طور مغرضانه بیان شوند. هدفمندی یارانهها دل شیر میخواست که اجرا شود و همان طور که گفتم دعوا سر چیز دیگری است.
وی ادامه داد: همین جا اعلام میکنم که هیچ برنامهای در دولت برای انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد و هیچ کاندیدای خاصی واقعا اعلام نشده است. ما باید تجربه ناطق نوری در سال 76 را به خاطر داشته باشیم. ما امروز در فضای ناسالم سیاسی اسیر شدهایم.
سلیمینمین هم اظهار کرد: حضرت امام(ره) یک بار تظاهر به خوبی نکرد. کدام یک از مقامات ما اینگونه حرف زدند که یارانهها پول امام زمان(عج) است یا از ایشان مایه گذاشتند؟ وقتی دولت میگوید کارهای ما مورد تایید امام زمان(عج) است؟ این چه معنایی دارد؛ یعنی شخص به جای ارزشها قرار بگیرد. برای مثال تا دیروز خانم وزیر بهداشت بسیار خوب بود و فردا روزنامهای شدیدترین حملات را علیه او انجام داد. چطور میگویید دولت رسانهای ندارد در حالی که رحیممشایی سایتهای متعددی را راه انداخته است. شما دولتیهای در هجمه علیه دیگران دست همه را از پشت بستهاید. ما نباید اینقدر بیاخلاق باشیم.
وی افزود: مشایی چند جلسه سخنرانی کرده است و به صراحت میگوید «زنده باد بهار» و رییسجمهور در راهپیمایی روز 22 بهمن این شعار تبلیغاتی مشایی را سه بار در آخر سخنانش اعلام میکند و از تلویزیون که متعلق به تمام سلایق است پخش میشود. این نشان میدهد که ما مردم را کوچک میپنداریم.
سلیمینمین ابراز عقیده کرد: احمدینژاد کمکهای زیادی به برخی مداحان کرد و آنها را خودش رشد داد. برای مثال کمکهای زیادی به مسجد ارگ تهران کرد. وقتی یک هنرمند میآید و میگوید به من تکلیف کردهاند که برای دولت تبلیغ کنم چگونه شما میگویید دولت کار تبلیغاتی نمیکند؟ دولت کارهای اساسی را ول کرده است؛ چراکه دغدغهاش در قدرت ماندن است.
دانشجویی پرسید: این تورم لجامگسیخته به دولت مربوط میشود؟
داوری پاسخ داد: در مورد تورم سال 91 باید بگویم که این تورم به هیچ وجه ربطی به سیاستهای اقتصادی دولت نداشته و در سال گذشته 60 درصد از درآمدهای نفتی دولت محقق نشد و ارز فیزیکی در بازار نایاب شد و کارشکنیهای داخلی باعث این هرج و مرج اقتصادی شد و سپس فردی دستگیر شد که 16 هزار میلیارد تومان در بازار ارز کار کرده بود و به همین دلیل ارز کشور مثل یک دومینو خودش را در اقتصاد کشور تزریق کرد.
وی افزود: احمدینژاد هنوز هم اعتقاد دارد تحریمها کاغذ پاره است؛ چراکه میداند اگر از ظرفیتهای داخلی به درستی استفاده شود این تحریمها بیاثر خواهد ماند.
وی ادامه داد: فرهنگ در دولت نهم مظلوم بود و صفارهرندی هیچ سنخیتی با نظرات احمدینژاد نداشت و به خاطر همین برکنار شد.
دانشجوی دیگری پرسید: مشایی اعلام کرده است موسیقی پاپ حرام است، پس چگونه این همه تبلیغات به راه انداخته است؟
داوری داد: چگونه مشایی گفته موسیقی پاپ حرام است؟ مشایی پایهگذار رادیو پیام است که بخش اعظمی از برنامه این رادیو موسیقی است، پس چگونه او باید بگوید که موسیقی پاپ حرام است؟ مشایی یک آدم کاملا فرهنگی است.
وی افزود: اعتقاد دارم جفای بدی به گفتمان مهدویت در انقلاب شده است و آن انجمن حجتیه بود که امام(ره) جلویش را گرفتند و در مورد اتهامهایی که به احمدینژاد در مورد نافرمانی از رهبری درخصوص برکناری مشایی از معاون اول رییسجمهوری میزنند باید بگویم که به احمدینژاد فرصت دفاع از مشایی ندادند و لحظهای که صدا و سیما نامه مقام رهبری را اعلام کرد مشایی بلافاصله استعفا داد.
وی همچنین گفت: زنده باد بهار را هیچگاه خود مشایی استفاده نکرده است و این صحبت اختصاصی خود رییسجمهور است و احمدینژاد گفته که منظور من از بهار، بهار انسانهاست.
داوری درباره عزل وزیر بهداشت نیز مدعی شد: یک جریانی در وزارتخانه بهداشت شکل گرفته بود که مرتب افکار عمومی را متشنج میکردند و بارها احمدینژاد در این موضوع تذکر داد. دوبار در جلسه هیات دولت به خانم دستجردی متذکر شد که اطلاعات شما غلط است، اما متاسفانه به این تذکرات گوش داده نشد و سرانجام وزیر بهداشت عزل شد.
وی اظهار کرد: به ما میگویند چرا به مشایی تریبون میدهید؟ مگر مشایی مهدورالدم است که میگویند حرف نزند. در انقلاب اسلامی همه آزادند که نظرات خودشان را بیان کنند و در جایی هم میگویند مشایی پنج سایت دارد که باید بگویم مشایی بیش از دو سایت ندارد که این سایتهاعبارتند از سایت روشنایی و شبکه ایران.
وی گفت: احمدینژاد زمانی به مسجد ارگ کمک کرد به خاطر اینکه آن مسجد آتش گرفته بود و این پول را به همه هیاتها داد و در جایی آقای سلیمینمین میگویند که هنرمند سینما گفته است دولت به من پول داده تا برای آنها تبلیغ کنم که این اصلا صحت ندارد و کذب محض است.
سلیمینمین با بیان این اعتقاد که «احمدینژاد در خارج از مدار ولایت حرکت میکند» مدعی شد: در چند سفر خارج از کشور نمایندهای از سوی بیت رهبری برای استقبال یا بدرقه احمدینژاد به فرودگاه نیامدند و چنین واکنشهایی ناشی از غیرولایی بودن احمدینژاد است.باید بگویم که در مورد هاشمی و خاتمی هم این کارها انجام نشد. احمدینژاد در مورد سوریه نیز موضع برعکس دارد، پس ما نباید به اطلاعات غلط اکتفا کنیم.
داوری پاسخ داد: در یکی از سفرهای احمدینژاد که بعد از جلسه استیضاح صورت گرفت آقای ولایتی در ایران نبودند و به همین دلیل کسی از دفتر رهبری به استقبال رییس دولت نرفت و سایت بازتاب این موضوع را انعکاس گسترده داد. بدترین اتهامات را به دولت میزنند و این افراد حاشیه امن دارند و هیچکس کاری به آنها ندارد اما من باید بگویم که این حباب به زودی شکسته خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com