الف) زمینه های درونساختاری فتنه
در فرآیند عملیاتی فتنه که از حدود یک سال قبل از موعد قانونی انتخابات آغاز شد، شاهد اتفاقاتی بودیم که مدیران فتنه با درایتی شوم، اقدام به مجاب کردن بازیگران (کاندیداها، طرفداران، رسانهها و نهادهای نظارت بر انتخابات)، به نقش آفرینی مطلوب خود نمودند (هرچند که برخی از بازیگران، خود از ستون فقرات جریان فتنه بودند). حال با بیان اجمالی موارد اثرگذار در این روند، گامی در رسیدن به شناخت و تطابق آثار فتنة گذشته، و مدیریت فتنه احتمالی آینده، بر میداریم.
۱٫ آغاز پیش از موعد تبلیغات انتخاباتی و ایجاد فضای هیجانی در جامعه: در این دوره، بنا به دلایلی که از اهم آنها میتوان به ایجاد فضای هیجانی در جامعه اشاره کرد، از حدود ۶ ماه قبل از انتخابات، تبلیغات غیررسمی زودتر از موعد آغاز شد و فتنهجویان با برگزاری همایشها، کمپینها و نشستهای مدنی، سازماندهی بزرگی برای تفکیک جامعه در گروهها و دستههای مشخص، با هدف مدیریت بههنگام، گامی بزرگ برداشتند که در مقابل این هجمه، گروههای حامی نظام، فعالیتی بس انفعالی داشتند.
۲٫ عبور از مرزهای رقابت سیاسی و ایجاد بی اعتمادی مدنی به نحوة برگزاری انتخابات: سایت خبری تحلیلی تابناک، به نقل از خبرگزاری مهر، در تاریخ ۵ دی ۸۷، نوشت: فرآیند تبلیغات انتخاباتی متأسفانه وارد فازهای دیگری هم شد و از مرزهای رقابت سیاسی و جناحی عبور کرد و وارد خطوط منافع و امنیت ملی شد. گام اول این اتفاق ناخوشایند با ایجاد تردید در سلامت انتخابات برداشته شد. آقای هاشمی رفسنجانی شاید از اولین چهرههای سیاسی بود که این تردید را پیش کشید. وی ۶ ماه قبل از انتخابات، یعنی در دیماه ۱۳۸۷، در اظهار نظری، ضمن ابراز نگرانی از سلامت انتخابات گفت: «برای برگزاری یک انتخابات پاک و بدون مشکل، باید از ورود ابزارهای فریبکاری در این میدان جلوگیری کرد.» پس از آن کروبی، خاتمی، موسوی و دیگران بارها این تردید را پی گرفتند. اظهار نظرهای چهرههای ریز و درشت سیاسی، در کنار تشکیل «کمیتهی صیانت از آرا» و «طرح نظارت بینالمللی بر انتخابات» از سوی اصلاحطلبان، ذهن جامعه را به سویی برد که گویا بحث تقلب در انتخابات بسیار جدی است.
۳٫ دوقطبی کردن انتخابات: تارنمای خبرآنلاین در دیماه ۹۰، با بیان گزارش کمیسیون اصل ۹۰ دربارة فتنة ۸۸، این طور بیان کرد که اگرچه از ابتدای انقلاب در دورههای مختلف انتخابات همواره دو جریان سیاسی در قالب راست و چپ به رقابت میپرداختند که بعدها هم عناوین دیگری مثل اصلاحطلب و اصولگرا پیدا کردند و معمولاً جریانهای مستقل چندان بُردی نداشتند، اما این رقابت در انتخابات سال ۸۴ از حالت رقابت معقول خارج شد و شکل قطببندی به خود گرفت و در انتخابات ۸۸ یک دوقطبی کاملاً متضاد هویدا شد. در یک قطب احمدینژاد قرار داشت و در قطب دیگر مخالفان و رقبای او قرار داشتند که در آن مقطع بیشتر شامل جریانهای سیاسی و سه نامزد رقیب میشد؛ به گونهای که عملاً ائتلاف بزرگی با عنوان «نه، به احمدینژاد!» شکل گرفت که از اصولگرایان میانهرو تا اصلاحطلبان، اپوزیسیون و عوامل خارجی امتداد داشت. این دولت باید حذف میشد؛ حتی به بهای فتنة ۸۸! بعدها روشن شد حذف احمدینژاد اساساً به این دلیل به عنوان هدف اصلی انتخاب شد که تصور میکردند حذف او به معنای وارد آمدن یک ضربهی اساسی به نظام است. حسین مرعشی میگفت: «تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد فقط رأی نیاوردن احمدینژاد است.» تاجزاده نیز گفته است: «اگر هیچ کدام (کروبی و موسوی) قبول نکردند که به نفع دیگری کنار بروند مهم نیست. ما فقط اگر بتوانیم احمدینژاد را از صحنه خارج کنیم، کار خوبی کردهایم.»
۴٫ طوفان خبری در رسانه و فضای مجازی: در فرآیند سازماندهی فتنة ۸۸، و در کنار فعالیت پررونق مطبوعات، شاید برای اولین بار تجربة استفاده از فضای مجازی و بالاخص شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و مانند آنها را به عنوان بازوی اجرایی در عرصه عملیات روانی بر جامعه، داشتیم. در همین حین شاهد راهاندازی نسخة فارسی فیسبوک بودیم که با استقبال کاربران آن قرار گرفت. به گفتة محمد حسنین هیکل، نویسندة مصری، در مصاحبه با الجزیره: «چند روز قبل از انتخابات ایران در سایت توییتر دهها هزار صفحه به وجود آمد و در روز رأیگیری فعال شد» که با بهرهگیری از قابلیت توییتر، در مشخص نبودن فرستندة پیام، با موج بزرگی از بازتابهای رسانهای مواجه شدیم. طی گزارش کمیسیون اصل ۹۰ دربارة فتنة ۸۸، نقش توییتر در ناآرامیهای ایران آن قدر محسوس بود که مؤسسة آمریکایی صلح، از اندیشکدههای آمریکایی، در مقالة «پیشبینی چگونگی دیپلماسی شهروندی» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ایران را نمونة بارز کارکرد شبکههای اجتماعی بیان کرد؛ همچنین مهدی سعیدی، در مطلبی با عنوان از دست رفتن استقلال موسوی، در تارنمای رجانیوز این طور نوشت که، جنگ روانی طراحیشده توسط این افراد، که اصل را بر هجمه همهجانبه به عملکرد دولت نهم و بهره جستن از مؤلفههای «فریب»، «تهمت» و «دروغ» گذاشته بودند، کار را به آن جا رساند که در اولویت تمام سخنرانیها و برنامههای میرحسین موسوی، سیاهنمایی و تخریب چهرة دولت نهم قرار گرفت.
۵٫ سهلانگاری و غفلت نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی: تبلیغات و فعالیتهای انتخاباتی که به صورت سازمانیافته انجام میشد، تیغ دولبهای بود که یک سوی آن جذب مشارکت بالای مردم (مطالبة نظام) و سوی دیگر آن سوءاستفاده برای تحریک بیشتر فضای سیاسی جامعه (مطالبة سران فتنه) بود، که با غفلت آنان، این تیغ به نفع فتنهجویان عمل کرد. بر اساس گزارش کمیسیون اصل ۹۰ دربارة فتنة ۸۸، اعترافات برخی از طراحان این موضوع نشان میدهد که باور سران فتنه این بوده است که فقط در صورتی که فضا را امنیتی کنند و حجم زیادی از مردم را به خیابان بکشانند، میتوانند از نظام امتیاز بگیرند. بعدها یکی از بازداشتشدگان فتنه گفت که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن، مردم را به خیابان بیاوریم؛ حالا اگر باختیم، به بهانة تقلب و اگر بردیم، به بهانة جشن.
ب) تطبیق زمینههای فتنة ۸۸ با انتخابات پیش رو
آن
چه که ارائه شد، مجموع اتفاقی بود که زمانی شاهد وقوع آنها بودیم که در
بررسی فرآیند مدیریت فتنه، ناگزیر از بازخوانی و یادآوری آنها برای
عبرتگیری و رسیدن به برنامة بازدارنده هستیم. قطعاً در انتخابات پیش رو، با
پارهای از همین محرکهای آشوبساز دست به گریبان خواهیم بود که موارد فعلی
عبارتنداز:
۱٫ این بار هم زمان شروع تبلیغات انتخاباتی خیلی زودتر از موعد آغاز شد که این موضوع، عواقب شدیدی مانند مشغولسازی مسئولین نظام به تبلیغات به جای انجام تکلیف را دارد. همچنین موجبات دامن زدن به رقابتهای جناحی و شروع چالشهای سیاسی درونی را فراهم میکند که در شرایط خاص سیاسی کشور و قرار گرفتن در مرحلة گذار از تنشهای بینالمللی، هیچ سودی برای نظام ندارد که هیچ، بلکه تمام منافع دشمنان را تأمین میکند.
۲٫ با توجه به این که حدود چهار ماه به انتخابات آینده زمان باقی است، شاهد آغاز شبههافکنی در مورد سلامت انتخابات هستیم. نامة علی مطهری به آیتالله جنتی که زمینهساز موجی عظیم علیه دبیر شورای نگهبان از سوی معاندان و مخالفان نظام شد از مصادیق آن است.
۳٫ تحرکات رسانهای عظیم، با هدف ایجاد فضای تنش در جامعه در حال وقوع است که از مصادیق آن میتوان به ایجاد صفحهای با نام «تقلب۹۲» در فیسبوک، اشاره کرد. در رسانههای معاند و بالاخص ضدانقلاب، شاهد تمرکز بر آثار تحریمها بر مسائل اقتصادی جامعه، بزرگنمایی رخدادهای کوچک کف جامعه، چالشزا جلوه دادن ماهیت نظام در عرصة بینالملل، حمایت دوباره از سران فتنه و حتی نشر اکاذیب در مورد مسایل حقوق بشر هستیم که اینها خود نشانههای فعالیت عظیم رسانهای در فضای مجازی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
غالب پیروان دجال در آن روز چیزی سبز بر سر و دوش دارند
بحارالانوار ج 13 ص 965