بولتن نیوز ، اگر بخواهیم با نگاهی غیر ایده آلیستی و ساده ، چند مشکل عمده امروز کشورمان را نام ببریم ؛ حتماً برای تأکید بیشتر ، بیکاری ، گرانی و اعتیاد را در صدر فهرست خود جای می دهیم .این مشکلات اگرچه با هم مرتبط و به طور نسبی بر یکدیگر مؤثر هستند اما معضل گرانی ، از این منظر که دارای حوزه گسترده تر و دایره شمول بیشتری است ، می تواند به عنوان سر سلسله معضلات جامعه شناخته می شود .
تاکنون تعریف جامع و مانعی از گرانی ارایه نشده است . لذا هنگامی که می گوئیم " گرانی " به درستی نمی توانیم مختصات و ویژگی های آن و حدود آن را در تئوری و مفهوم ترسیم کنیم و در واقعیت جامعه نیز نمی توانیم به خوبی و با استدلال تعیین کنیم که چه چیز گران است و چه چیز گران نیست. از همین رو اقدامات صورت گرفته برای مقابله با گرانی و مهار آن ، ابتر و نا کارآمدبوده اند . در نتیجه غول گرانی کماکان در بازار جولان می دهدو با عربده کشی مبارز می طلبد و همه را دچار رعب و وحشت می سازد .
برای کمک به دریافت بهتری از مفهوم گرانی ، می توان این پدیده را از سه منظر مورد تحلیل قرار داد :
1- گران بودن تولید و بالا بودن قیمت تمام شده محصولات : در این نگاه ، گرانی در ذات تولید قرار دارد و زاییده مناسبات مرتبط با تولید است . به علت پایین بودن بهره وری در تولید ، مستهلک بودن ماشین آلات صنعتی ، قدیمی و سنتی بودن شیوه های تولید ،بالا بودن ضایعات ، عدم بهره مندی از کارکنان ماهر در کارگاه های کوچک ، ارتباط ضعیف بنگاه های تولیدی با دانشگاه ها و مؤسسات علمی و تحقیقاتی ، هزینه های سربار غیر ضروری مثل خواب بلند مدت مواد اولیه یا محصول ، حمل مضاعف ، هزینه های مالی مثل بالا بودن نرخ سود مشارکت و تسهیلات بانکی ،افزایش همه ساله هزینه های تولید از جمله افزایش سنواتی حقوق و مزایای کارکنان و انرژی ، عدم تخصیص یارانه به تولید ، عوارض وحقوق گمرکی و سود بازرگانی در نظر گرفته شده برای ماشین آلات و قطعات یدکی و مواد اولیه و نیمه ساخته ، پایین بودن تیراژ تولید با وجود هزینه های ثابت و سرمایه گذاری های اولیه ، وجود واسطه های چند گانه در مسیر تولید تا مصرف و ... همه این عوامل و دیگر متغییر های مؤثر بر هزینه تمام شده کالا ، موجب گران شدن قیمت فروش کالا به مصرف کننده می شود .
بالا بودن هزینه تولید و گران تمام شدن محصول ، در حقیقت گرانی به معنای متعارف آن نیست بلکه عارضه ای است که به تولید و قیمت ها تحمیل شده است . تا زمانی که زمینه ها و علل بالا رفتن قیمت تمام شده کالا -- نظیر آنچه که به بعضی از آنها اشاره شد -- برطرف نشوند ؛ نمی توان انتظار داشت که کالا با قیمت مناسب در اختیار مصرف کننده قرار گیرد. نمی توان انتظار داشت تا کالایی که به طور مثال قیمت تمام شده آن هزار تومان است ، به قیمتی کمتر از آن در بازار عرضه شود و در اختیار مصرف کننده قرار گیرد . در این خصوص دولت به ویژه بخش های اقتصادی و مالی و بخش های مرتبط با تولید ( صنعت و کشاورزی ) و نیز صاحبان سرمایه و نهادهای کارفرمایی و کارگری ؛ بیش از دیگران دارای مسؤلیت هستند . مسؤلیتی که باید در قالب همکاری و بسیج امکانات با هدف گذاری های زمان بندی شده در جهت نوسازی و بهینه سازی صنایع و اصلاح مناسبات تولید و توزیع ، بروز و ظهور پیدا نماید .
2- پایین بودن قدرت خرید مصرف کنندگان : وقتی از این زاویه در صدد تعریف گرانی و تعیین مختصات آن باشیم ، باز هم موفق به تبیین و تعریف صحیح گرانی نمی شویم . به علت تورم لجام گسیخته و سقوط پر شتاب ارزش پول ملی و یا به علت پایین بودن سطح عمومی درآمد های مردم و یا به علت عدم آگاهی و بهره مندی مردم از اصول مدیریت منابع و هزینه های خانواده و یا به هر دلیل دیگر ؛ بخش قابل توجهی از مردم و جامعه مصرف کننده ، نمی توانند هزینه های جاری زندگی خود را به راحتی تأمین کنند و میان در آمد و هزینه و به قول بزرگتر ها میان دخل و خرج آنها تناسب و تعادل منطقی و آرامش بخشی وجود ندارد .
در این وضعیت نیز نمی توان مفهوم درستی از گرانی ارایه نمود . چه بسا یک کالای صنعتی و یا محصول کشاورزی با توجه به تمام متغییر ها و در نظر گرفتن همه هزینه های مستقیم و تبعی ، با قیمت مناسبی در اختیار مصرف کننده قرار گیرد اما در همین حال نیز افراد بسیاری در عین نیاز به آن کالا ، قادر به خرید آن کالا نباشند . اطلاق گرانی به این دسته ازاجناس صحیح نمی باشد . آنچه که در این میان موجب می شود تا افرادی موفق به تأمین مایحتاج خود نباشند ، نه گرانی کالا بلکه در حقیقت ضعیف بودن و پایین بودن درآمد و قدرت خرید این اشخاص و عدم تناسب درآمد ها و هزینه های ضروری آنها است .
حل مشکل این تعداد از افراد جامعه ، اتخاذ تدابیری به منظور ایجاد در آمد و افزایش قدرت خریدآنها از رهگذر اعطاء یارانه های ویژه و دیگر حمایت های ممکن و مهم تر از آن ارایه آموزش ها و مشوق هایی به این افراد برای مدیریت منابع و هدایت اقتصاد خانواده به سوی اولویت بندی مصارف و هزینه ها می باشد .
3- گران فروشی کالا : سومین دیدگاه در تبیین گرانی ، موضوع گران فروشی کالا و خدمات است . گران فروشی ، به این معنی که عرضه کنندگان کالا اعم از تولید کننده ، واسطه ها و آخرالامر فروشندگان بازار و مغازه و فروشگاه ؛ با تعدی به حقوق مصرف کنندگان نهایی ، سود و درآمدی فراتر از آنچه که استحقاق آن را دارند و در محاسبات منظور شده است ؛ برای خود طلب نمایند و این هزینه ناروا را به مصرف کننده تحمیل نمایند . به طور مثال ، اگر قیمت عمده فروشی کالایی 2000 تومان باشد و سود پیش بینی شده برای خرده فروشی آن به اضافه هزینه های تبعی ده درصد در نظر گرفته شده باشد ؛ این کالا نباید در هر شرایط و تحت هر عنوان به قیمتی بیش از 2200 تومان در اختیار مصرف کننده قرار گیرد . هر مقدار افزایش قیمت بیش از مبلغ تعیین شده ، علاوه بر اینکه تخلف صنفی و خلاف قانون و مستلزم جریمه و مجازات قانونی است ؛ از نظر اخلاقی نیز مذموم و از نظر شرع مقدس نیز گناه و مستوجب عقوبت محسوب می گردد .
آنچه که در نوع اول وشکل دوم از تعریف گرانی مطرح گردید ، در حقیقت بیماری و نقص و عارضه ای است که گریبانگیر مناسبات تولید و توزیع و قیمت نهایی کالا و مصرف کننده شده است که بر اثر آن نه تنها مصرف کننده بلکه تولید کننده نیز متضرر و ناراضی است اما در نمونه سوم ، بحث دیگر نقص و عارضه نیست بلکه موضوع جرم وتخلف وتعدی و تجاوز واجحاف و سودجویی و زیاده خواهی است . در اینجا تولید کننده یا واسطه و یا فروشنده جزء ، با نادیده گرفتن حقوق مصرف کننده و عبور از مقررات ناظر بر کسب و کار و عدول از اخلاق و انصاف صنفی و تجاوز به حقوق مردم ، قیمت کالا را بی هیچ دلیل موجه افزایش داده و به مصرف کننده ظلم می کند .
موضوع گرانی در این نوشته ، " گران فروشی " و لزوم مقابله با آن و مهار آن است که این اقدام صد البته بدون مشارکت فعال و آگا هانه و مسؤلانه مردم یعنی کسانی که هدف گران فروشی هستند ، ممکن و نتیجه بخش و موفق نخواهد بود .
ما با مشاهده ورود سرزده و مخفیانه سارق به محل کار و زندگی خود و آگاه شدن از تجاوز دیگران به حقوق و به حریم خود ، فوراً و بی هیچ ملاحظه ای از خود عکس العمل نشان می دهیم و فرد متجاوز را برای تنبیه و مجازات به مجریان قانون تحویل می دهیم . این اقدام ما موجب می شود تا فرد متجاوز از آن پس بی محابا نه به خانه و کاشانه ما تجاوز کند و نه به محل کار و زندگی دیگران . با این وجود اغلب ما در مواجهه با پدیده زشت گران فروشی – که خود نوعی از تجاوز و تعدی به حقوق ماست - بی اعتنا بوده و به سادگی با پذیرش ضرر و زیان وارد شده به خود ، از کنار آن عبور می کنیم . بی اعتنایی به گران فروشی ، نه فقط موجب زیان خود ما بلکه سبب وارد آمدن خسارت به جامعه و موجب نهادینه شدن گران فروشی و رسمیت پیدا کردن آن و تبدیل آن به حقی برای گران فروش خواهد شد . در آن زمان که گران فروشی به یک هنجار و عرف در مناسبات بازار تبدیل شد و ریشه دوانید ، خشک کردن این شجره خبیثه ، اگر غیر ممکن نباشد ؛ بسیار دشوار خواهد بود .
الزام تولید کنندگان به درج قیمت و الزام فروشندگان به رعایت قیمت های مندرج ، الزام فروشندگان به صدور فاکتور یا فروش نامه ، ارتقاء شیوه های فروش از شکل سنتی به شیوه های نوین علمی و مکانیزه ، ایجاد فروشگاه های بزرگ چند منظوره و زنجیره ای ، پیگیری و اجرای فراگیر سامانه ایران کد و اقداماتی از این قبیل موجب آشنایی بیشتر مصرف کننده با حقوق خود و ایجاد شرایط بهتر برای ساماندهی و نظارت بر بازار خواهد بود .
و اما سخن آخر ! بزرگتر ها می گفتند که کاسب حبیب خداست . آنها همچنین می گفتند که در گذشته های نه چندان دور ، کسانی که می خواستند وارد بازار و کسب و کار و داد و ستد با مردم شوند ؛ قبل از ورود به این شغل شریف ، به مدارس علوم دینی مراجعه می کردند و یک دوره مکاسب و حداقل کلیات آن را نزد اساتید علوم دینی فرا می گرفتند تا در زمان دادو ستد به طور نا خواسته دچار اشتباه نشده و به حق مشتری تجاوز نکنند . آنها دقت داشتند تا کالا را تمام و کمال به مشتری معرفی کنند ، قیمت خرید و قیمت فروش را به آگاهی او برسانند و چون به مشتری خود دروغ نمی گفتند و به سود منصفانه قانع بودند و از همه مهم تر چون به خدای بزرگ توکل کرده و خدا را فعال ما یشاء و روزی رسان می دانستند ، اگر خریدار کالا ، متاع خریداری شده را عیناً مسترد می داشت ، با روی خوش از او قبول می کردند و پول او را پس می دادند . در قدیم کاسب با ذکر توکلت علی الله و با بسم الله الرحمن الرحیم ، کرکره مغازه و حجره خود را بالا می داد . چون خدا را با صفت رحمانیتش یاد می کرد ، با مردم و با مشتریان با مهربانی و مدارا رفتار می کرد . در قدیم مغازه داران برای مشتریانی که می دانستند از حیث مالی در وضعیت خوبی نیستند ، حساب دفتری باز می کردند و با توکل به خدا به آنها جنس را به صورت نسیه می فروختند و بر فروش نقدی تکیه نمی کردند و شرم داشتند از اینکه با خط خوش و درشت بنویسند : " نسیه نمی دهیم ، حتی به شما " و هیچ کاسبی نقاشی عاقبت گران فروشی و عاقبت نسیه فروشی را به پیشانی مغازه اش نصب نمی کرد . در قدیم کاسب قبل از شروع به کار یکی دو جزء از قران را تلاوت می کرد و هنگامی که می دانست خداوند متعال امر کرده است : " وزنوا بالقسطاس المستقیم " ( سوره اسراء آیه 35 و سوره شعرا آیه 182 ) نه کم فروشی می کرد و نه گران فروشی . او می خواست حبیب خدا باشد و می دانست که حبیب خدا متجاوز و متعدی نیست . هان ای همشهری عزیز و ای برادر کاسب ! زنهار و به هوش باش که شأن والا و منزلت گرامی حبیب بودن نزد خداوند و کسی که خداوند او را دوست دارد ؛ به هیچ قیمتی از دست ندهی .
" انشاء الله – والعاقبة للمتقین "
غلام رضا کاظمیان پور
12/2/1392