کد خبر: ۱۳۹۹۱۵
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:

فرازی از مناجت نامه زیبای علامه حسن زاده آملی

الهی شنیدم گفتی که چه کنم با مُشتی خاک، مگر بیامرزم!

الهی در شگفتم از آن که کوه را می شکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمی کاود تا به مخزن حقایق برسد!

الهی خدا خدا گفتن مجازی ما که این همه برکت دارد اگر به حقیقت گوییم چون خواهد بود؟!

الهی تا کنون به نادانی از تو می ترسیدم و اینک به دانایی از خود میترسم!

الهی اگر مذنب نباشد غفار کیست، و اگر قبیح نباشد ستار کیست!

الهی اگر من بنده نیستم تو که مولای من هستی ...

الهی آن که از مرگ می ترسد از خودش می ترسد!

الهی تا تو لبیک نگویی من کجا الهی گویم!



الهی از توبه هایم توبه کردم!

الهی تو پاک آفریدی ما آلوده کرده ایم.

الهی اگر از من پرسند کیستی چه گویم؟

الهی دست با ادب دراز است و پای بی ادب!

الهی ما را یاری دیدن خورشید نیست دم از دیدار خورشید آفرین میزنیم!

الهی عقل گوید "الحذر الحذر" عشق گوید"العجل العجل"آن گوید دورباش این گوید زود باش!
الهی از من آهی و از تو نگاهی ...




برچسب ها: علامه ، حسن ، زاده ، مناجت ، نامه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۲
علی سلی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۰
0
0
خیلی زیبا بود. خدا حفظ کند این مرد بزرگ را.ان شا الله
حسن نامدار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۹
0
0
خداحفظ ش کند وخدا توفیق زیارت ایشان وعمل به رهنمودهای ایشان را به حقیرعنایت فرمایید
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
0
0
سلام بر سلطان توحید و معاد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین