بحران سوریه در حالی وارد سومین سال شده که ابعاد متخلفی پیدا کرده و هر روز که به پیش میرود بر پیچیدگیهای این موضوع افزوده میشود. آنچه در این مدت در بحران سوریه فراز و نشیبهای زیادی طی کرده، موضع برخی کشورها از جمله همسایه جنوبی سوریه است.کشور اردن از بدو آغاز بحران در سوریه مواضع مختلفی بیان کرده که در آن از همراهی با حکومت بشار اسد تا هشدار به برکناری بشار اسد و همراهی کامل با مخالفان میتوان یافت.
طول مرزها میان سوریه و اردن 375 کیلومتر است و همواره فضای سیاسی و امنیتی دو کشور تحت شرایط منطقهای و بینالمللی قرار داشته است. نوسان در روابط و عدم ثبات در روند مناسبات دمشقـامان از اوایل قرن بیستم تاکنون مهمترین شاخص روابط سیاسی و دیپلماتیک میان این دو کشور بوده است.
آنچه در این روزها توجه کارشناسان امر را بخود جلب کرده، اخباری است که از جانب شاه اردن درباره سوریه منتشر میشود. وی مدتی قبل به ترکیه رفت و بعد از ملاقات با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه، در یک نشست خبری مشترک با وی رسماً از مقامهای کنونی سوریه خواست اقداماتی برای آغاز روند انتقالی که همه گروههای سوریه را در بربگیرد، اتخاذ کنند تا به این وسیله از تقسیم شدن و تکه تکه شدن سوریه ممانعت شود.(1)اگر به جلوتر حرکت کنیم، روزنامه السفیر چاپ بیروت خبری منتشر کرد که عبدالله دوم در دمشق و در کاخ ریاست جمهوری با بشار اسد ملاقات و درباره تحولات این کشور با یکدیگر گفتگو کردند و وی تنها راه حل بحران در سوریه را گفتگو بین طرفها و راه حل سیاسی بر شمرده است. (2)
بطور کلی عبدالله دوم در طول نزدیک به دو سال و نیم بحران در سوریه، مواضع مختلفی اتخاذ کرده است. در این راستا میتوان به مواردی مانند «همراهی با مخالفان در ارسال سلاح قاچاق به سوریه»، «اعطای تسهیلات به آوارگان سوری در خاک اردن»، «همراهی با غرب و آمریکا در آموزش نیروهای مخالف بشار اسد در خاک اردن»، «همراهی با برخی طرحها مانند آنچه ایران و روسیه دنبال میکنند»، «تأکید بر حل مسالمتآمیز بحران در سوریه»، «مخالفت با حمله نظامی به سوریه»، «همراهی با برخی طرحهای ترکیه برای برکناری بشار اسد» و همچنین «فاجعه آمیز خواندن سقوط بشار اسد و تجزیه سوریه»، «تأکید بر از بین بردن القاعده در سوریه و خطر آینده این جریان تروریستی برای منطقه» اشاره کرد.
حال سئوالی که در ذهن عموم مردم نسبت به این مسئله شکل گرفته اینکه بالاخره مواضع شاه اردن در تحولات سوریه چه نقشی دارد، آیا اردن در حمله نظامی به سوریه شرکت خواهد کرد، آیا سقوط بشار اسد تاج و تخت سلطنتی در اردن را نیز تهدید میکند. برای پاسخ به این سئوالات لازم است ابتدا اوضاع اردن را مورد بررسی قرار دهیم. برای این منظور نیز لازم است نگاهی عمیق به ساختارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اردن و مشکلات این کشور داشته باشیم.
سیاستهای اردن در قبال سوریه نیز به گونهای است که اگر احساس کند فضا در این کشور ثبات بشار اسد است، ترجیح میدهد که روابط طبیعی و سیاسی باشد اما اگر جابجایی حکومت را جدی بدانند، مواضع خود را متناسب با شرایط جدید تغییر میدهند. |
---|
درخصوص کشور اردن میتوان گفت که کاخ پادشاه و خانواده حاکم، سازمانهای امنیتی، قبایل و ارتش، ارتباط با قدرتهای جهان پایه سیاسی نظام اردن را تشکیل میدهند. در حال حاضر حکومت اردن با این سه مشکل بزرگ دست و پنجه نرم میکند و این حکومت در 13 سال گذشته، 79 کابینه تشکیل داده و از تغییر کابینه به عنوان تاکتیکی برای عبور از بحران استفاده کرده است.(3)
عمده مشکلات نظام سیاسی اردن در سه مقوله خلاصه میشود.
نخست جریانهای اقتصادی اردن است. فقر، بیکاری و فساد مالی و اداری این کشور را فرا گرفته است. 4/14 درصد بیکار هستند(4)، بیمه در این کشور نابود شده است، ثروتهای مردم از بین رفته است، آموزش و پرورش با مشکل مواجه شده است، قطر و عربستان نیز از برنامههای اقتصادی در این کشور حمایت جدی نکردند و بحران سوریه نیز برمشکلات اقتصادی این کشور افزوده است.
دوم مخالفان سیاسی حکومت بویژه جریانات اسلامی و چپگراها هستند که در بسیج تودههای مردمی علیه پادشاه نقش اصلی را ایفا میکنند. این جریانها یا زندان بودهاند و یا از فرآیند سیاسی حذف شدهاند. جبهه عمل اسلامی در همین راستا انتخابات سال 2008 را در اردن غیرقانونی اعلام کرد. بعد از تحولات عربی نیز جریانهای اسلامی، اعتراضها و تظاهراتها را تا جایی سازماندهی و رهبری کردند که شعار اسقاط النظام نیز مطرح شد. شعار اصلی آنها این است که ما خیابان را انتخاب کردهایم نه مجلس و پارلمان را.
سرنوشت آینده اردن نیز به شعارهای این جریان بستگی دارد که معتقدند ما خواهان تغییر نظام پادشاه نیستیم ولی آزادی میخواهیم، به دنبال الگویی مانند مغرب هستند یعنی ایجاد تغییرات اساسی در قانون اساسی با محوریت کم کردن اختیارات پادشاه در عرصه سیاست و اقتصاد. عمده این جریانات، حمزه منصور رهبر جریان عمل اسلامی، جریانات چپ و جریانات مستقل هستند.
سومین مشکل عملکرد نظام سیاسی اردن در زمینههای مختلف و بحت رژیم صهیونیستی است. طرح بزرگ اسرائیلیها در سال 1991 در مادرید به تصویب رسید که کرانه باختری رود اردن سرزمین فلسطینیها قرار بگیرد و این موضوع از طرف اسرائیلیها حل شده اما از سوی پادشاه اردن که ناظر بر این ماجرا بود، حل نشده و پروژه کنفدرالی در دستور کار باقی مانده است.مجموع این عوامل باعث شده است که نظام اردن در زمینههای مختلف با مشکل مواجه شود که هنوز هم از این بحران خارج نشده است. این عوامل باعث میشود که دربار پادشاهی اردن هر از چندگاهی موضعی متفاوت نسبت به تحولات سوریه بگیرد که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
نقش اردن در تحولات سوریه
از هنگام آغاز بحران سوریه مناسبات میان دوکشور در سطوح و ابعاد مختلف دچار مشکلاتی شده و در برخی از زمینهها روابط دو جانبه به انسداد سیاسی انجامیده است. در جریان مواضع عربی در قبال سوریه، اردن با بلوک شورای همکاری خلیجفارس و پادشاهان عربی همراهی و همگرایی داشته است.
باوجود اینکه اقتصاد و تجارت امان در زمینههای متعدد وابسته به ژئوپلیتیک و موقعیت جغرافیایی سوریه است، ولی اردن به دلایلی چند در طی بحران اخیر سوریه مواضع همگرا با مخالفان منطقهای و فرامنطقهای بشار اسد داشته است. اردن اینک همپیمان شورای همکاری خلیج فارس، شریک ناتو و متحد آمریکا در منطقه است. این دولت همچنین قراردادهای سیاسی و امنیتی متعددی با رژیم صهیونیستی مانند وادی عربه منعقد کرده است؛ لذا اردن در پرتو این وضعیت میتواند یکی از مناطق و پایگاه های حمله نظامی علیه سوریه باشد.(5)
گروه القاعده اعتقاد دارند که نیروهایشان باید برای جهاد به سوریه اعزام شوند. دولت اردن نیز تا آنجا که توان داشته، با این مسئله مقابله کرده است. البته نه بخاطر اینکه بخواهد بشار اسد و محور مقاومت در قدرت باقی بماند، بلکه نگران امنیت کشور خود است چون اگر ثبات در سوریه از بین برود، مطمئن هستند که بحران وارد اردن میشود. |
---|
اردن به دلایل پیچیدگی مناسبات خود با سوریه و تنیدگی عناصر ژئوپلیتیک آن با دمشق در طول حیات سیاسی آن از 1923 تاکنون تحت تاثیر روند تحولات سوریه و متغیرهای سیاسی ـ امنیتی آن بوده اما همواره تحت تاثیر دایره تصمیمگیری دمشق و نظامهای سیاسی آن نبوده است. مواضع اردن در قبال «رخداد سوریه» نیز سطوح مختلفی داشته و همواره تحت عوامل داخلی و خارجی بوده که به طور خلاصه میتوان چنین بررسی کرد:
الف:سطح رسمی
در سطح رسمی گرچه مواضع اردنیها دوستانه و مثبت نبوده ولی امان با درک راهبردی تلاش کرده مناسبات خود را با دمشق حفظ کند. مواضع رسمی امان تحت تاثیر عوامل زیر است:
* دربار و کاخ اردن متحد سنتی لندن و واشنگتن است
* اردن شریک ناتو است
* اردن اخیراً درخواست عضویت در شورای همکاری خلیج فارس را مطرح کرده است
* اردن با رژیم صهیونیستی در 1994 قرارداد سیاسیـ امنیتی موسوم به وادی عربه امضا کرده است
ب: سطح ملی
مؤلفههای اجتماعی و عشیرهای اردن، ارتباطات سنتی و تاریخی با مردم سوریه دارد و طیفها و جریانات حزبی، فرهنگی و ایدئولوژیکی موجود در دمشق و امان ارتباطات ارگانیکی و تاریخی دارند. هم اکنون جامعه اردن در سطوح مختلف میان هوادار و مخالف بشار اسد تقسیم و تجزیه شده است.در سیاست راهبردی و امنیتی اردن نسبت به مناسبات و تحولات دمشق عناصر مهمی دخیل است که از جمله میتوان موارد ذیل را برشمرد:
الف: امنیت و ثبات. استراتژیستهای اردنی که اغلب پیرو مکتب انگلیسی هستند بر این باورند که جغرافیای اردن تنیدگی پیچیدهای با ژئوپولیتیک سوریه دارد و هر رخدادی در آن کشور ممکن است امنیت و ثبات بقای تاج و تخت پادشاهی خاندان هاشمی را مورد تهدید جدی قرار دهد. کشور اردن به لحاظ امنیتی به شدت آسیبپذیر است و تحت تاثیرقرار میگیرد. وجود القاعده و تندروهای سلفی در امان برای دولت اردن تزلزل سیاسی ایجاد کرده است.
این گروه اعتقاد دارند که نیروهایشان باید برای جهاد به سوریه اعزام شوند. دولت اردن نیز تا آنجا که توان داشته، با این مسئله مقابله کرده است. البته نه بخاطر اینکه بخواهد بشار اسد و محور مقاومت در قدرت باقی بماند، بلکه نگران امنیت کشور خود است چون اگر ثبات در سوریه از بین برود، مطمئن هستند که بحران وارد اردن میشود و حضور هر مخالف اردنی در سوریه موجب نگرانی اردن است.(6)
ب: اقتصاد و تجارت. اقتصاد و تجارت اردن از طریق بنادر سوریه تنفس میکند. مقامات مسئول اردنی اعلام کردند که60 درصد صادرات این کشور از طریق خاک سوریه انجام میشود. علاوه بر آن اینک 500 میلیون دلار دولت سوریه در خدمت چرخه اقتصاد اردن است.(7)اردن بازار داخلی خود را اعم از پوشاک، میوه و تره بار از سوریه تامین میکند که حتی عوارض گمرکی نیز بین دو کشور حذف شده است و به حالتی رسیده که جایگزینی برای آن ندارد.
از طرف دیگر مسیر ترانزیت کالاهای اردن به غرب نیز از سوریه و دریای مدیترانه میگذرد که کاملاً برای این کشور حیاتی و مقرون به صرفهتر از سایر مسیرهاست. بنابراین اردنیها بدلیل وابستگی اقتصادی و امنیتی به منطقه، روابط خود را در چارچوب مسائل اقتصادی پیگیری میکنند و نگران هستند که بدلیل همسایگی بخشی از درگیریها به کشور اردن سرایت کند.
اردن به دلایل پیچیدگی مناسبات خود با سوریه و تنیدگی عناصر ژئوپلیتیک آن با دمشق در طول حیات سیاسی آن از 1923 تاکنون تحت تاثیر روند تحولات سوریه و متغیرهای سیاسی ـ امنیتی آن بوده اما همواره تحت تاثیر دایره تصمیمگیری دمشق و نظامهای سیاسی آن نبوده است. |
---|
ج: قضیه فلسطین. جمعیت زیادی از فلسطینیها ساکن اردن هستند و از محور مقاومت حمایت می کنند که دیدگاه آنها با دولت سوریه همسو و همجهت است. تقریباً طبق آمار ارائه شده فلسطینیهای مقیم اردن بیش از 55 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند و این تزلزل سیاسی را برای دولت اردن ایجاد کرده است.(8)
د: دانشجویان اردنی. دمشق هم اکنون بطور رایگان حدود بیش از 20 هزار دانشجوی اردنی در دانشگاههای خود را پذیرفته و در این راه هزینه کلانی از دوش دولت و اقتصاد وابسته اردن برداشته است.
ه: مسائل داخلی اردن: اردنیها معتقدند که تحولات در کشورهای عربی یکسان است و اگر تحولی در سوریه شکل بگیرد، می تواند تحریک کننده بخشی از گروههای اردنی باشد. لذا تصمیمگیریهای پادشاه اردن مبنی بر اعطای امتیاز به گروههای مخالف ناشی از نگرانیهای تحولات منطقهای است.
بعد از وقوع رخدادهایی مانند حمله معارضان مسلح و سلفی به دمشق و حلب در ژوئیه2012، انفجار دبیرخانه شورای امنیت ملی سوریه در 18 ژوئیه 2012 ، برپاکردن اردوگاه آوارگان سوریه در اردن و فرار ریاض حجاب نخست وزیر سوریه به امان، رویکردهای سیاست اردن نسبت به دولت بشار اسد، بطور آشکاری تغییر یافته و امان به یکی از کانونهای فعالیت و گردهمایی معارضان سوریه تبدیل شد.
ارتش آمریکا جهت مهارارتش سوریه، یک یگان ویژه در مرزهای اردن ـ سوریه مستقر کرده است. امان با وجود اینکه تسلط اخوانیهای سوریه بر دمشق را یک خطر و یک چالش امنیتی بسیار خطرناک و جدی برآورد کرده، ولی در حال حاضر در ایجاد انشعاب وتشتت در جبهه دولت بشار اسد و جذب نیرویهای جدا شده نقش مهمی ایفا میکند.
کلام آخر
بطور کلی علیرغم محافظهکاری که دولت اردن منافع خود را در روابط با سوریه تعریف میکند، اگر به این نتیجه برسند که در سوریه جابجایی قدرت صددرصدی است، اردنیها نیز با غرب همراه میشوند و در سیاستهای خود تجدید نظر میکنند، دقیقاً مانند همان کاری که با عراق و صدام حسین کردند، به رغم روابط تمام عیار با صدام برای سقوط وی همکاری کردند. لذا سیاستهای اردن در قبال سوریه نیز به گونهای است که اگر احساس کند فضا در این کشور ثبات بشار اسد است، ترجیح میدهد که روابط طبیعی و سیاسی باشد اما اگر جابجایی حکومت را جدی بدانند، مواضع خود را متناسب با شرایط جدید تغییر میدهند. اردنیها نیز مانند دیگر بازیگران منطقه در پی منافع خود هستند.
پی نوشت:
1- پایگاه اطلاع رسانی شبکه تلویزیونی المنار، «العاهل الاردنی یدعو الی انتقال سیاسی یشتمل جمیع الاطراف فی سوریه»، 2013/06/03
2- http://www.assafir.com/Article.aspx?ArticleId=280&EditionId=2427&ChannelId=58409
3- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911015000075
4- در طبقه بندی بانک جهانی اردن در ردیف کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین قرار میگیرد. سرانه تولید ناخالص ملی اردن برای سال 2003 تقریباً 1، 817 دلار (1، 497پوند) بوده و به طور میانگین 5/14٪ از جمعیت این کشور که از لحاظ اقتصادی فعال محسوب میشوند در سال 2003 بیکار بودهاند. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%86
5- Faheem,New York Time's,2012
6- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911015000075
7- Lesser,Christian Science Monitor,2012
8- http://www.columbiagazetteer.org/public/Jordan.html
روح الله قاسمیان/ دانشجوی دکتری رشته روابط بین الملل
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com