یک دیکتاتور: فقط اگر برادرم رأی بیاورد، دیکتاتوری حاکم نیست!

به گزارش بولتن نیوز به نقل ازرادیو دیروز، وی با لحنی حق به جانب و از موضع قدرت! مصاحبه ای با یک سایت ضد انقلاب کرده است. رادیو فردا نیز با ذوق زدگی، زیاده گویی های دیکتاتور مآبانه او را منتشر کرده:

"با آمدن محمد خاتمی شرایط بین‌المللی و داخلی ایران تغییر خواهد کرد و در صورت رد صلاحیت وی، حاکمیت، دیکتاتوری را انتخاب کرده است. محمدرضا خاتمی همچنین معتقد است در صورت فعال شدن اصلاح‌طلبان و بدنه اجتماعی آنها که وی آن را گسترده می‌داند(!) میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از حبس بیرون خواهند آمد."

وی با همین نگرش اثبات می کند که دست اصلاح طلبان با سران فتنه در یک کاسه است. او در ادامه می گوید:

"ما یک حادثه تلخ و عبرت‌آموز یعنی انتخابات سال ۸۸ را پشت سر گذاشتیم. انتخاباتی که اکثریت اصلاح‌طلبان بر این اعتقاد هستند که در آن مهندسی شده و یا به تعبیر درست‌تر تقلب شده است. انتخابات سال ۸۸ در جمهوری اسلامی به لحاظ دستکاری در آرا و نتیجه، بی‌سابقه بوده است"
سپس برادرش محمد خاتمی را بهترین گزینه می‌داند چرا که به گفته او:
"چهره‌ای شناخته شده است و می‌تواند کاندیدای رقیب را با اختلافی بالا شکست دهد و ریسک «تقلب» را کمتر کند".

حقيقت آن است كه فتنه گران و اصلاح طلبان افراطي خوب مي دانند سازوکار تقلب در انتخابات ايران وجود ندارد. چنانچه پيش از اين هم مصطفي تاج زاده چنين اعترافي كرده و گفته بود: «برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که در انتخابات تقلب نشده. ممکنه که یکی دومیلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای ۲۵ میلیون و ۱۴ میلیون شده باشه ۲۴ میلیون و ۱۵ میلیون مثلا. ما انتخابات رو باختیم.»
فتنه گران، بهتر از هر كسي به ادعاي دروغ تقلب خود واقف هستند و برای همین هم هست كه باز در انتخابات شرکت می کنند. حتی شخص خاتمی با به رسمیت شناختن انتخابات، در انتخابات مجلس نهم شرکت کرد که اعتراض های جدی اپوزیسیون را بدنبال داشت.
در ادامه رادیو فردا از قول محمدرضا خاتمی می نویسد:
 
"امروز آنان در عرصه انتخابات هیچ نیروی کارآمد، کاریزماتیک و نسبتاً محبوبی ندارند(!) که مردم به او اقبال داشته باشند. شکست روحی ناشی از دستاوردهای تقلب، حتی اگر بخواهند نیز این اراده را از آنها گرفته است و اگر در مقابل نامزد حداکثری(!) ما وارد میدان شوند، امکان ادامه برنامه‌ریزی برای توطئه را ندارند.»

البته آقای خاتمی انگار این روزها خواب بوده و از اتفاقات اخیر مانند شکافهای عمیق بین اصلاح طلبان، تشکیک درحضور یا تحریم انتخابات و آمدن و نیامدن خاتمی هیچ اطلاعی ندارد که از نبود نیروی محبوب در جبهه مقابل می گوید.
وی از "تجربه موفق اقتصادی دولت اصلاحات و تغییر نگاه بین المللی به ایران می گوید". که احتمالاً منظورش از نگاه بین المللی، رفتار غیر دیپلماتیک ژاک شیراک در استقبال بدون فرش قرمز حین ورود خاتمی به کاخش بوده است (که البته حتماً باید تغییر کند). پاسخ به اظهارات زیاده خواهانه خاتمی بسیار است و مجال اندک. رادیو دیروز به ذکر چند نکته ضروری آن بسنده می کند:
ابتدا باید آقای محمد رضا خاتمی به سابقه درخشان تقلب، اغتشاش، قانون شکنی و ... در مجلسی که ایشان نایب رئیسش بودند و در دولتی که برادر فرهیخته شان، رئیس دولت بودند به طور اجمالی بنگرد که کمترین آنها عبارت است از:
۱.سرقت اسناد بکلی سری مملکت به راحتی و با حمایت دولت (فیلم قتل های زنجیره ای، نامه سعید امامی در خصوص مطبوعات و...) و در اختیار دشمنان قرار دادن آنها برای بهره برداری تبلیغاتی
۲. لو دادن تصمیمات شورای عالی امنیت ملی به نحوی که رادیوهای بیگانه شاید یک ساعت بعد، از اخذِ آنها اطلاع داشتند
۳. استعفا و تهدید به استعفاء اکثر فرمانداران و استانداران در رابطه با تحصن نمایندگان
۴. نامه نگاری به مقام معظم رهبری برای خوردن جام زهر(قبل از حمله آمریکا به عراق)
۵.تشبیه محرومان به لشگر قابلمه به دست ها
۶. نامه خیلی محرمانه خاتمی به بوش که ما دست از حمایت لبنان و حماس و فلسطین و بی خیال شدن اترژی هسته ای به این شرط که به ما حمله نکنند
۷. درگیری های فراوان و زد و خورد ها در پارک ها و دانشگاه ها
۸.حادثه کوی دانشگاه و افتضاحات بعدی آن
۹. قتل های زنجیره ای که حادثه ای کم نظیر از تمامی جهات علی الخصوص نحوه برخورد با عاملین و بی آبرو کردن نظام و دستگاه اطلاعاتی کشور توسط خود مسئولین بود
۱۰. هجمه بی وقفه به اسلام ، ائمه اطهار ، امام خمینی ، رهبری ، شهدا ،سپاه ، شورای نگهبان و...
۱۱. تخریب باورهای دینی و اعتقادی با شدیدترین بمباران تبلیغاتی با پول بیت المال و از جیب خودمان . افتضاح به بار آمده در مجلس ششم آنقدر شدید بود تا آنجا که رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان دوره هفتم مجلس ، دربارهٔ آن فرمودند:
"شرایطی که قبل از پدید آمدن این مجلس به وسیلهٔ بعضی اشخاصی که از روی غفلت، کارهایی انجام می‌دادند به وجود آمده‌بود -رفتن به سمت تحریم انتخابات، رفتن به سمت استعفای نمایندگان، اعتصاب در مجلس، مقابلهٔ مجلس- چیزهای بد و عجیبی بود و صدای عمومی مجلس، با خیلی از مبانی و اصول نظام مغایرت داشت.کسانی هستند که با هماهنگی دولت و مجلس مخالف اند. از اول هم همین‌طور شعار دادند."
با این تفاسیر محمدرضا خاتمی صلاحیت اظهار نظر به عنوان یک شهروند عادی را ندارد، چه برسد به اینکه نظام را زیر سؤال برده و مجری طرحهای جورج سوروس در ایران (محمد خاتمی) را به عنوان کاندید محبوب مردم قالب کند. باید به او گفت که شما که حتی شبکه سلطنت طلب پارس هم درباره تان می گوید:
«نزدیک به ۱۵ سال است که گروهی با برچسب اصلاح طلب به قدرت سیاسی آمده و در رفتاری پر از تناقض و تضاد که از آنها جز به فریبکاری نمی توان یادکرد، مردم را به دست انداز، چاله و حتی چاه های بسیار انداخته اند و هنوز هم باوجود انواع تجربه های تلخ و ناگوار از کارهای نابکارانه خود دست برنمی دارند. سردسته این جماعت محمد خاتمی است.»
در قاموس سیّدمحمد خاتمی و یارانش، انتخابات سالم و آزاد انتخاباتی است که نام آنها از صندوق ها بیرون بیاید.»
فخر آور (از سران اغتشاش سال 78 در مصاحبه با شبکه سلطنت طلب پارس، آشکارا از دریافت دلارهای آمریکایی از سوی اصلاح طلبان سخن گفت. همچنین گفت: «همیشه تکه هایی از گوشت جلوی اصلاح طلبان و غیر آنها می اندازند و در مقابل چیزهایی می خواهند.»
وی افزود:
« از خود سازگارا بگیرید تا علی افشاری، تمام این طیف (اصلاح طلبان) تا خود دوستان دانشجو و شبه دانشجوی سابق ما ،الان همه کارمند صدای آمریکا و حقوق بگیر رسمی دولت آمریکا هستند. همه دارند پول های دولتی دریافت می کنند»
چطور دم از دیکتاتور مآبی و نبود فضای سالم سیاسی می زنید؟ شما که طبق اعترافات ریگی متهمید که ۷۰٪ مناقشات و مصوبات مجلس در دوره ششم با خط‌دهی «منافقین» بوده‌است، به دنبال کدام آزادی هستید؟ در دوره هشت ساله اصلاحات چه اقدام فاخری انجام دادید که خواهان بازگشتید؟ اساساً آیا پلی برای بازگشت خود گذاشتید؟