مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان صیاد شیرازی، آوینی، یزدان پرست و چراغی روز گذشته در قطعه ۲۹ شهدای بهشت زهرا در جوار مزار این شهیدان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که با حضور عموم مردم شهید پرور و خانواده این چهار شهید والامقام برگزار شد، امیر سرتیپ دربندی به ذکر خاطراتی از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی پرداخت. او ویژگیهای شهید صیاد شیرازی را برشمرد و از فرصت طلبی منافقان برای ترور این شخصیت برجسته سخن گفت. امیر دربندی گفت: در صبح ۲۱ فروردین سال ۷۸، صیاد شیرازی، مقابل چشم فرزندش و مقابل منزل شخصیاش توسط پست ترین افراد ترور شد.
صیاد شیرازی در عصر ما، مطیع ترین سرباز ولایت در میان مسئولین بود
در بندی از کینه و دشمنی منافقان و صدام نسبت به امیردلاور ارتش گفت و
افزود: در نامه استخبارات عراق بعد از شهادت صیاد آمده بود که روز شهادت ،
صدام تلفن زده و شخصا از رجوی به خاطر این ترور تشکر کرده بود. و گفته بود
پرونده این افسر ایرانی تا امروز روی میز من باز بود. در همین نامه
استخبارات آمده که از زمان غائله کردستان یعنی قبل از جنگ دستور ترور صیاد
شیرازی داده شده بود. چند بار هم اقدام کرده بودند اما موفق نشده بودند.
دربندی با اشاره به اینکه زندگی شهدا چراغ راه نسلهای آینده است گفت: از صیاد شیرازی سوال کردند که رمز موفقیت شما در زندگی چه بوده است؟ او یک جواب ساده اما هوشمندانه داد و گفت هر موفقیتی که در زندگی به دست آوردم از این نماز اول وقت بوده است.
دربندی با اشاره به دیگر ویژگیهای شخصیتی شهید صیاد شیرازی افزود: رمز موفقیت صیاد شیرازی به غیر از نماز اول وقت از نظر من برنامه ریزی دقیق او در کارها بود. همچنین نبوغ نظامی و قدرت طراحیاش بی نظیر بود. و اصلیترین ویژگی اخلاقیاش ولایت پذیری او بود. او عاشق ولایت و رهبری و اهل بیت بود.
در بندی گفت: اگر در عصر ما از من سوال شود که مطیع ترین سرباز ولایت چه کسی بود؟ من در بین همه مسئولین تا به امروز نام صیاد شیرازی را خواهم آورد.
وی افزود: همینطور که او مطیع ولایت بود و علاقه به رهبری داشت. امام و رهبری هم به او علاقهمند بودند و او را از بهترینها میدانستند. همچون که امام خمینی(ره) در موردش فرمودند: او با تعهد کامل به اسلام و جمهوری اسلامی در طول دفاع مقدس از هیچ گونه خدمتی به جمهوری اسلامی دریغ نکرده است. و همچنین رهبری در موردش فرمودند: سرزمینهای داغ خوزستان، سالها شاهدآمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و شجاع بوده است.
دربندی با اشاره به آمادگی همیشه صیاد برای مبارزه گفت: او هر موقع احساس میکرد که انقلاب و جمهوری اسلامی در خطر است، بلافاصله وارد میدان میشد.
سعید قاسمی:۵ سال طول کشید پترس فداکار از کتابها حذف شود/ پنجاه سال طول میکشد عباس دوران اضافه شود
سردار حاج سعید قاسمی سخنران بعدی مراسم بود. او با اشاره به اینکه شاید برخی از حرفهایم برای شما تکراری باشد گفت: در این عصر غفلت موظفیم مثل نماز دائما برخی حرفها را تکرار کنیم.
سعید قاسمی با بیان اینکه باید لفظ هشت سال جنگ ایران و عراق را از تمام سخنانمان حذف کنیم افزود: در کتابها و رسانهها به دروغ و اشتباه بر این طبل میکوبند که ۸ سال با عراقیها جنگیدیم. و این سخن با توجه به فرماندهان و رزمندگان شجاعی که ما در جنگ داشتیم لفظی خفیف کننده است. ما در دفاع مقدس از ۱۸ ملیت اسیر داشتیم و این یعنی جنگ ما فقط با عراق نبوده است.
سعید قاسمی با اشاره به سالگرد عملیاتهای فروردین ماه گفت: ۲فروردین سالگرد فتح الفتوح، فتح المبین بود که در آن بیش از ۵هزار کیلومتر زمین ازاد شد و یا سالگرد والفجر ۱ که در آن علمداری کسی چون شهید رضا چراغی را به عنوان علمدار لشگر ۲۷ داشتیم. و متاسفانه همگی فراموش شده است. در شلوغی این روزها ما فرصت نداریم یادی از این عملیاتها بکنیم.
قاسمی به ذکر شجاعتها و تلاش شهید آوینی در مستندسازی از جنگ پرداخت و گفت: آوینی همیشه اصرار داشت داستان هر عملیات را در قتلگاه همان منطقه فیلم بگیرد و با همه سختیها همین کار را انجام داد. چون او حاضر نبود به دوربین خیانت کند. و حاضر نبود به مردم دروغ بگوید. او ۶۰ قسمت روایت فتح ساخت و یکبار هم اسمش را پای آن ننوشت. چون معتقد بود اینها منیت است.
وی افزود: جنگ که تمام شد آقا گفت این اتفاقات گنجی بود و ما نتوانستیم به مردم بگوییم که در این جنگ چه کردهایم. چون تکنولوژی آن زمان محدود بود و نهایتا دوربینها تا وداع رزمندگان قبل از عملیات را گرفته است. اما چندین کیلومتر جلو رفتن نیروها، خط شکستن و گرفتن خط از دشمن را نتوانسته بودند فیلم بگیرند. پس این همه دلاوری و ایثار در این میانه محو است.
قاسمی با اشاره به رشادتهای شهید یزدان پرست گفت: یزدان پرست با ۴۰ ماه جبهه در کردستان همیشه غریب است و نامی از او نیست. اما در میان دوستان سید مرتضی فقط او بود که یار همیشگی و پای کار بود.
قاسمی ادامه داد: سید مرتضی آوینی معتقد
بود که اگر ما در فکه شکست خوردیم و موانع بسیار داشتیم باید برویم و
مستندی بگیریم و به مردم بگوییم که چرا با وجود این همه نیروهای خوب و
فداکار باز هم شکست خوردیم. از موانعی که سر راه رزمندگان بود و همه دنیا
برایشان ساخته بودند تا اینها نتوانند پیشروی کنند، بگوییم.
وی افزود: سید مرتضی گفت برویم فکه؛ من میخواهم در آنجا کربلا درست کنم و
چنین هم کرد. فکه را شناساند تا بچههای امروز بروند و هم از لحاظ معنوی و
هم از لحاظ تاکتیکی بفهمند چرا نشد.
قاسمی با اشاره به پیام آقا در مورد بازسازی مناطق جنگی گفت: آقا رسما پیام داد برای اینکه به این مناطق عملیاتی دست نزنید و آنها را حفظ کنید و با انتقال مردم به جاهای دیگر مناطق را برای روایتها حفظ کنیم اما کسی گوش نکرد. ولی سید مرتضی ۱۰ سال بعد از وقایع خرمشهر، میرود توی خرمشهر و از دفتر مشق بچهای که در آنجا افتاده فیلم میگیرد. سید دنبال احیا کردن مسیر بود.
قاسمی با بیان اینکه علمداری کار فرهنگی، کار بسیار سختی است افزود: کار فرهنگی را باید از نوجوان معروف ازاده بپرسیم. از نوجوانی که در اسارت به خبرنگار هندی با خواندن یک بیت شعر میگوید حجاب بگذار پرسیدند این شعر و این حرفها را کجا یاد گرفتی؟ جواب داد یکبار که با پدرم به هیئت رفته بودم دیدم روی دیوار تکیه نوشته بود: ای خواهر من از فاطمه اینگونه خطاب است، زیبنده ترین گوهر زن حفظ حجاب است. از این شعر خوشم آمد و آن را حفظ کردم و این شعر در زندان موصل ۲ به کارم آمد. آن نوجوان گفت خبرنگار هندی آمد پیشم و گفت من هم یک بچه هم سن و سال تو دارم. برای شدعا کن که خدا به اندازه تو به او شجاعت بدهد.
او ادامه داد: ۵ سال جنگیدیم تا داستان پتروس فداکار هلندی را از کتابها حذف کنیم و فکر کنم ۵۰ سال دیگر باید بجنگیم تا داستان شهید بهنام محمدی و شهید عباس دوران را وارد کتابهای درسی بچههایمان بکنیم.
سعید قاسمی به روایت روز شهادت آوینی پرداخت و گفت: مین والمری بدترین چیز توی جنگ است. ۲۰ سانت جهنده است و وقتی منفجر میشود ۳۰۰ یا ۴۰۰ تکه میشود. این مین که زیر پای سید مرتضی منفجر شد به دلیل اینکه در رمل خفته بود بیرون نزد ولی تقریبا همه زخمی شدیم. پای سید که کاملا قطع شده بود و بدنش هم پر از ترکش؛ شنیدم که سه بار این دعا را خواند: اللهم اجعل مماتی شهادت فی سبیلک و بعد مادرش را صدا زد و گفت یا فاطمه(س). او را روی برانکاردی که بچهها ساخته بودند گذاشتیم و کمی تنگ بود و زمانی که او را میبردیم گاهی سر سید میافتاد. یکجا که نفسش تنگ میشد، گفت: خدایا همه گناهان من را ببخش و من را شهید کن.
همت میگفت کار را به احمد پاریاب بدهید تا با بچههایش گره را باز کند/جانبازی که به خاطر تحریمها دیگر دارویش پیدا نمیشد
سعید قاسمی بعد از روایت از شهادت آوینی به جانباز اعصاب و روان و شیمیایی، احمد پاریاب که روزهای پایانی سال ۹۱ شهید شده و در قطعه ۲۹ به خاک سپرده شده بود اشاره کرد و گفت:شهید احمد پاریاب علمدار گردان شهادت بود. جانبازی که به خاطر تحریمها دیگر دارویش پیدا نمیشد. ما مقصریم که این روزها کمتر از حال جانبازی میپرسیم که گرفتاریاش همین دم و بازدم است. عرصه تنگ میشود وقتی داروها گران میشود و ماهی ۱ میلیون تومان بیشتر حقوق نمیرسد که باید با آن هم خرج زندگی و زن و بچه را داد و هم دارو و درمان را؛ و در این شرایط بنیاد جانبازان، این جانبازان را رها میکند تا برای تهیه دارو به سمت بازار آزاد بروند.
قاسمی افزود: همسرش بیست سال تحمل کرد و کپسول ۱۱ کیلویی اکسیژن را چهار طبقه بالا و پایین برد. پاریاب سردار بود و گماشته و راننده داشت اما حاضر نشد این امکانات را برای خودش استفاده کند و بنیاد شهید هم حاضر نشد برایش کاری بکند.
قاسمی با اشاره به مشکلات جانبازان اعصاب و
روان گفت: دیگر کار به جایی میرسد که جامعه هم از دستش خسته میشوند و
حاضر نیستند برایش کاری انجام دهند. جامعه حاضر نیست برای جانباز شیمیایی
۱میلیارد هزینه کند تا شش ماه بیشتر زنده بماند. زن و بچه هم از دستش خسته
میشوند و نمیتوانند او را تحمل کنند، چون این جانباز اعصاب و روان وقتی
به هم میریزد متوجه اعمالش نیست و مثلا تلویزیون را میشکند. حتی رفقایش
هم از دست او خسته میشوند. دیگر حتی خودش هم از دست خودش خسته میشود.
قاسمی ادامه داد: سردار پاریاب بعد از جدایی به جای آنکه به شمال تهران برود به قرچک ورامین رفت و در واقع به آنجا پاس شد.
قاسمی با اشاره به رشادتهای شهید پاریاب در جنگ گفت: پاریاب علمداری بود که هر موقع در لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) کار گره میخورد، همت میگفت: کار را بدهید به احمد تا برود با بچههایش گره را باز کند.
وی افزود: در آخر آتش نشانی رفت در خانه او تا فهمید که پاریاب چهار روز است که تمام کرده و بدنش بو گرفته است. او بو نگرفته است، این بوی گند ماست. بوی گند جامعه است که علمداران و شیرهایش را فراموش میکند. خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.
خوشا به سعادت همه بزرگان و، عطر نَجوٰايِ شهدا
در اين جنگ اقتصادي، سنگر ببنديم، بسويِ كُجٰا
بَسٰا بحال ضعيف و مشكوكم، گريه ام گرفته، اي خدا