به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ روایت صبح نوشت:
سکولاریزم، واژه ای است که بارها آن را شنیده ایم. مخالفت با شرع، روح
دنیادارى، طرفدارى از اصول دنیوى است و سکولاریست به معناى شخصى است که
مخالف با تعلیم شرعیات و مطالب دینى و طرفدار اصول دنیوى و عرفى باشد. نخست
در میانة قرن نوزدهم به کار رفتهاست و اصولاً بار ایدئولوژیک داشتهاست.
در کاربرد نخستین آن، بر آموزهای دلالت میکرد که مطابق آن اخلاقیات باید
مبتنی بر ملاحظات اخلاقی و معطوف به سعادت دنیوی انسان باشد و ملاحظات
مربوط به خدا و حیات اخروی را باید کنار نهاد.
سکولاریسم به شکلهای
مختلف از قرن نوزدهم رواج یافت. سکولاریسم آشکار و پنهان، جزیی و فراگیر،
عملی و نظری. آن چه مهم است، نحوة بروز این اندیشه در جوامع اسلامی است
واین که این ایدئولوژی چه تأثیری میتواند بر روی جوامع اسلامی داشته باشد؟
چیزی که امروزه باید مورد توجه قرار گیرد گسترش سکولاریسم پنهان
در جامعه است. پنهان بودن سكولاريسم به اين دليل است كه سكولاريسم به صورت
آشكار در جوامع اسلامي و به خصوص در ايران نتوانسته است خود را عيان كند.
تا آن جا که مقام معظم رهبری در این باب میفرمایند: «مراقب باشیم دچار
سطحیگری و ظاهرگرایی نشویم، دچار تحجر نشویم - این یک طرف قضیه است - دچار
سکولاریسمِ پنهان هم نشویم. گاهی اوقات در ظاهر، تبلیغات، تبلیغات دینی
است؛ حرف، حرف دینی است؛ شعار، شعار دینی است؛ اما در باطن، سکولاریسم است؛
جدایی دین از زندگی است؛ آن چه که بر زبان جاری میشود، در برنامهریزیها و
در عمل دخالتی ندارد. ادعا میکنیم، حرف میزنیم، شعار میدهیم؛ اما وقتی
پای عمل به میان میآید، از آن چه که شعار دادیم، خبری نیست.» نگرانی مقام
معظم رهبری نشان از اهمیت و لزوم توجه بیشتر مسئولان و مردم به این موضوع و
جلوگیری از فراگیر شدن آن دارد. افرادى هستند که به لحاظ عملى گرایش دنیوى
دارند و به لحاظ نظرى نیز در اندیشه و باور خود سکولار هستند. در پیشبرد
مقاصد دنیوى و یا سیاسى خود تا هنگامى که الزامات فرهنگى آنها را به پوشش
گرفتن از تفاسیر معنوى و دینى ترغیب نکند زمینه و انگیزهاى براى این کار
ندارند. همچنین تزریق مفاهیم فرهنگی توسط مسئولانی که دچار سکولاریسم پنهان
هستند میتواند آفت خطرناکی برای جامعه اسلامی باشد. در نهایت با جامعهای
روبرو میشویم که فرهنگ آن دچار تزلزل است و چیزی که باقی مانده پوستهای از
فرهنگ ناب است که آن هم پس از زمان کوتاهی از بین میرود.
تفاوت در
رویة نظری با رویة عملی، آفت خطرناکی است که جامعه را به انحطاط کشانده و
از مسیر اصلی آن خارج میکند. در سخن معتقدبودن به اصول دین دیده میشود ولی
در عمل، رفتار و منش دینی وجود ندارد. به عنوان مثال در حوزه اقتصاد اصالت
با بیشترین سود و درآمد است و جایی از عدالت در آن وجود ندارد. موضعگیرى
در قبال مفاهیم فرهنگى موجب مىشود تا برخى عوامل و انگیزههاى اجتماعى و
سیاسى مانع از تبیین شفاف آن شود. کسانى که در متن فرهنگ سکولار، شیفتگى
نسبت به آن مفاهیم دارند، در هنگام انتقال مفاهیم آن با رویکردى تبلیغى از
ترجمههایى استفاده میکنند که با ابهام خود مانع از برانگیخته شدن
حساسیتهاى اجتماعى و فرهنگى شود، بلکه در صورت امکان مورد استقبال عموم
قرار گیرند.
پارسانیا در کتاب «جامعهشناسی معرفت و علم» مینویسد:
«هر کس که رفتار او مطابق باور معنوىاش باشد و به بیان دیگر در رفتار خود
اخلاص داشته باشد و یا آن که باور و رفتارش با معنویتى که اظهار مىدارد
هماهنگ باشد، معنویتش صادق است و هر کس با رفتار خود عقاید خویش را تکذیب
نماید و یا اندیشه و عملش برخلاف تظاهر معنوى و دینىاش باشد، معنویتش کاذب
است.»
گرایش عملى سکولاریزم فرایند سکولاریزاسیون و دنیوى شدن را
به دنبال مىآورد دو بعد نظرى و عملى سکولاریزم گاه با یکدیگر همراهاند و
گاه بین آنها فاصله مىافتد. گرایش عملى سکولاریزم، هرگاه با اعتقاد و یا
بیان و توجیه نظرى معنوى قرین باشد، نوعى معنویت کاذب را به دنبال مىآورد.
آفتی
که از سکولاریسم پنهان دچار جامعه میشود تبعات منفی زیادی دارد. مدیرانی
که براى تحقق بخشیدن به اغراض سیاسى و دنیوى خود، از دیانت به عنوان یک
پوشش مفید و کارآمد بهره مىبرند، بیشترین ضربه را می توانند بر جامعه دینی
وارد کنند. سكولاريسم پنهان، فرد، گروه و احزاب را به عدم مرزبندي با دشمن
در فتنه ميكشاند.