به گزارش بولتن نیوز، اساسنامه كميته ملي المپيك كه خيلي از معادلههاي پيش روي ورزش به تعيين تكليف اين موضوع بستگي دارد، همچنان بلاتكليف است اما مي بينيم كه مسوولان دو بخش اصلي ورزش با رفتاري عجيب و غريب به جاي اينكه دنبال راه حلي براي رفع مشكلات ورزش داشته باشند، سعي دارند قدرت را به رخ هم بكشند و مي خواهند برنامه هاي همديگر را خنثي كنند تا شايد در انتخاباتي كه پيش روي ورزش است، براي خود موقعيتي دست و پا كنند.
اين برداشت، شايد برداشتي صريح و بي پرده باشد از اتفاقهايي كه در راس ورزش ميافتد اما صحبت با كسانيكه نزديك به اين جريانات هستند و همچنين، مرور اتفاق هايي كه بين اين دو نهاد مي افتد، چارهاي نمي گذارد، جز اينكه چنين برداشتي از اين اتفاق ها داشته باشيم.
براي مثال صبح شنبه مسوولان كميته ملي المپيك و وزارت ورزش قرار ميگذارند تا در دفتر وزير ورزش و جوانان، مسائل مربوط به اساسنامه كميته ملي المپيك را نهايي كنند، اما اعضاي هيات اجرايي حدود 45 دقيقه در دفتر وزير منتظر ميمانند و بدون اينكه از سوي دفتر وزير به آنها گفته شود، كه قرار نيست وزير بيايد، در نهايت به اين نتيجه مي رسند كه جلسه اي در كار نيست!
لغو اين جلسه انهم به اين شكل وقتي در اين سطح از مديريت ورزش اتفاق مي افتد، تنها يك ابهام را پيش روي ورزش ميگذارد؛ اينكه آيا قرار است اينطور و با چنين رويه اي براي ورزشي كه مشكلات ريز و درشت زيادي دارد، تصميم گرفته شود؟
البته اگر اتفاقهاي چند ماه اخير را مرور كنيم، از لغو اين جلسه به يك احتمال ديگر هم ميرسيم؛ اينكه برخوردهاي علي آبادي در به تعويق انداختن بعضي نشستهاي هيات اجرايي ، اين رفتار وزير را در پي داشته است كه البته همين موضوع هم هيچ توجيهي براي ادامه اين رفتارها از سوي دو طرف ندارد.
به هر حال رفتاري كه وزارت ورزش و كميته ملي المپيك در قبال هم داشتهاند، در نهايت اين نتيجه را در پي داشته كه با وجود گذشت نزديك به شش ماه از پايان دوران چهارساله مسوولان كميته ملي المپيك، هنوز ورزش كشور معطل اساسنامه ايست كه به زعم بعضي از اعضاي هيات اجرايي كميته، اصلا كار پيچيده اي براي اصلاحش وجود نداشته و فقط دو طرف به دنبال اين بوده اند كه شرايطي را فراهم كنند تا شايد شانس برنده شدنشان در انتخابات كميته ملي المپيك را بيشتر كنند.
اين برداشت از رفتارهاي مديران رده بالاي ورزش، زماني تقويت ميشود كه اتفاق هاي نشست هم انديشي مديران ورزش را دوباره مرور ميكنيم و در نهايت ميبينيم كه پيشنهادهاي دو طرف، يعني طرفداران علي آبادي و محمد عباسي، نه تنها كمكي به بهبود اوضاع نكرده، بلكه باعث شده تا روند اصلاح اساسنامه كميته ملي المپيك، بسيار كندتر از قبل شود.
اساسنامه كميته ملي المپيك و اتفاق هايي كه در حاشيه اصلاح اين چند برگ كاغذ افتاده و ميافتد، تنها مصداقي است براي نشان دادن بعضي بداخلاقي هايي كه در ورزش ميافتد، در حاليكه مقام معظم رهبري، به روشني اهداف پيش روي ورزش و رويه اي كه بايد از سوي مديران، ورزشكاران و حتي رسانهها پيش گرفته شود را به خوبي تبيين كردهاند؛ البته يك احتمال ديگر هم وجود دارد؛ شايد تصميمگيران اصلي ورزش فراموشكار شدهاند!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com