به گزارش
بویرنیوز، بسیاری از تحلیل گران انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در ایران را ۳ قطبی می دانند و معتقد هستند که این انتخابات از ۳ طیف اصولگرایان، دولت و اصلاح طلبان تشکیل خواهد شد.
در هر سه طیف البته هنوز مجهولات فراوانی وجود دارد.
اما قصد این نوشتار بررسی قطب دولت در این انتخابات است.
محمود احمدی نژاد بر خلاف سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی تمایلی برای ترک اریکه قدرت ندارد و این را از گفته های احمدی نژاد از ماهها قبل می توان به راحتی فهمید.
احمدی نژاد در اوایل زمستان سال ۹۰ در گفتگوی تلویزیونی خود مدعی شد که مردم در انتخابات کار را تمام می کنند. ” وی با بیان اینکه بگو مگوهایی وجود دارد، اما ملت باید کار را یکسره کنند، اظهار کرد: ملت در انتخابات کار را یکسره خواهد کرد. انتخابات صحنه تجلی کشور است، انرژی مردم در آن آزاد میشود و هم در صحنه داخلی و هم صحنه بینالمللی تاثیرگذار است.
رییس جمهور با بیان اینکه انتخابات متعلق به ملت است، گفت: اگر ۴۹ میلیون نفر حق رای دارند، باید ۴۹ میلیون نفر با نشاط بیایند، مگر اینکه یک اتفاقی افتاده باشد. مثلا یک نفر در کما باشد و یک رییس جمهور با رای بالا انتخاب شود. انتخابات پرشور همه چیز را عوض خواهد کرد و رای ملت حتما تعیین کننده است. دولت نیز در خدمت ملت است و نباید از ذهن کسی بگذرد و بخواهد اثری در ذهن ملت بگذارد یا دخالت بیجایی بکند.
رییس جمهور در ادامه اظهار کرد: اولین برنامه دولت این است که کارهای نیمهتمام را برای دولت بعد به جا نگذارد و طرحهایی که آغاز کرده است، جمع و جور کند. من ریاست جمهوری را که از مردم تحویل گرفتم، دارای شئوناتی بود و همان را باید تحویل نفر بعد بدهم.
همانجا بود که بحث” انتخابات آزاد ” از سوی احمدی نژاد مطرح شد و تعجب همه را برانگیخت، انتخابات در ایران همواره آزاد بوده و خود احمدی نژاد دو بار از همین انتخابات به پاستور رفته و بعدا اتهاماتی از قبیل مهندسی انتخابات از رهگذر همین بحث به سپاه پاسداران و نهادهای دیگر وارد شد.
اما رفته رفته دولت احمدی نژاد اقدامات انتخاباتی خود را پررنگ تر کرد.
مطرح کردن "بهار” به عنوان شعار انتخاباتی محمود احمدی نژاد در حالی بود که مردم انتظار کاهش گرانی و سامان دادن وضعیت ارز و بیکاری در کشور را داشتند.
همایش بزرگ دولت در جزیره کیش با حضور ۲۵۰۰ نفر که بعدها مورد انتقاد شدید مراجع و رسانه ها قرار گرفت فاز دیگری از برنامه های انتخاباتی دولت احمدی نژاد بود.
اما سوالی که تاکنون هیچ کس نتوانسته جوابی برای آن پیدا کند این است که چه کسی نامزد دولت احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود.
البته پاسخ این سوال را فقط و فقط احمدی نژاد می داند و البته او نشان داده سیاست مدار ماهری است و وقتی از فرمانداری ماکو به ریاست جمهوری می رسد می داند چگونه در بازی سیاست مهرهای خود را جابجا کند.
همه مشایی را مددودفی برای احمدی نژادی که این روزها لقب پوتین گرفته می دانند، البته بی ربط هم نخواهد بود چرا که مشایی پس از آنکه نتوانست معاون اول احمدی نژاد بشود به یکباره از دیدگان محو شد و دوباره از چند ماه پیش مشایی در تمام جلسات و سفرها همراه رئیس جمهور شد.
این آوردن یکباره مشایی به صحنه و دادن مدال های مختلف به وی و عناوینی همچون ” مرد بهاری ” برای مشایی از سوی احمدی نژاد شک ها را به یقین تبدیل کرد که مشایی یک پای اصلی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ خواهد بود.
اما همه کسانی که اینگونه تحلیل می کنند نتوانسته اند برای این سوال پاسخ مناسبی پیدا کنند که آیا مشایی می تواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند یا خیر و آیا ممکن است احمدی نژاد ریسکی به این بزرگی کند و کسی را معرفی کند که نتواند مجوز شرکت در انتخابات را کسب کند.
اگر چه چند روز پیش علی نیکزاد در اردبیل حضور خود را برای انتخابات اعلام کرد اما به طرز عجیبی رسانه دولت به شکلی خاص این مسئله را تکذیب کرد.
معرفی مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری کاری بسیاری پر هزینه برای دولت خواهد بود.
حال دو فرض برای نامزد مورد نظر دولت می توان در نظر گرفت، یا احمدی نژاد ریسک و هزینه برای خود نمی تراشد و کسی غیر از مشایی را در لحظه های آخر به صحنه می آورد و مشایی را برای منحرف کردن رسانه ها و جریانات رقیب مطرح می کند و یا آنکه بر مشایی پافشاری می کند و برای تائید صلاحیتش همه آنچه را می تواند می گوید.
احمدی نژاد در مواقعی که در تنگنا قرار می گیرد از "بگم بگم ” استفاده می کند، اولین بگم بگم او چهار سال پیش بود برای آنکه رقیب خود را شکست دهد و دومین آن هم برای حفظ سعید مرتضوی مورد استفاده قرار گرفت.
هر چند برخی بر این اعتقاد هستند که ” بگم بگم ” های احمدی نژاد تمام شده اما بنظر می رسد که وی هنوز به این قاعده بازی نیاز دارد حداقل برای برد در انتخابات ریاست جمهوری.
خرداد ۹۲ برای احمدی نژاد و همفکرانش سرنوشت ساز خواهد بود چرا که اگر نتوانند انتخابات را ببرند و هر کدام از طیف اصلاح طلبان یا اصولگرایان برنده انتخابات باشند ادامه حیات سیاسی این تیم مشکل به نظر می رسد.
باید منتظر نشست تا دید در روزهای آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.