«من ملاله هستم» را خود ملاله یوسفزای مینویسد و قرار است در پاییز 2013 به بازار بیاید.
این دختر 15 ساله در تاریخ 9 اکتبر 2012 با شلیک طالبان در صورتش تا آستانه مرگ رفت، اما به طرزی معجزهآسا از این ترور جان سالم به در برد.
حمله باورنکردنی طالبان به یک دختر 15 ساله که از رفتن دخترها به مدرسه در وبلاگش حمایت میکرد، در جهان انعکاس وسیعی یافت و ملاله به سرعت به نمادی جهانی از مبارزه برای صلح و آموزش برای همه بدل شد. او که نامزد دریافت جایزه صلح نوبل هم شد، جوانترین شخصیتی است که این نامزدی را در جهان کسب کرده است.
ملاله میگوید: امیدوارم این کتاب در سراسر جهان به دست مردم برسد و آنها درک کنند که در بعضی از نقاط چقدر تحصیل کردن و شرایط آن برای بچهها سخت است.
او گفت: میخواهم قصه زندگی خودم را بگویم، اما این قصه قصه 61 میلیون کودکی است که امکان تحصیل ندارند. من میخواهم بخشی از تلاش برای کسب حق آموزش برای دختران و پسران باشم تا آنها بتوانند امکان رفتن به مدرسه را به دست بیاورند. این حق اولیه هر بچهای است.
به گفته آرزو تشین از انتشارات وایدنفلد و نیکلسون این کتاب اثر مستندی از شجاعت، اشتیاق و دیدگاههای ملاله است. او میگوید: این دختر برای چنین تجربهای زیادی جوان است و قطعا این تجربه الهامبخش خوانندگان این کتاب هم خواهد شد و نیز الهامبخش نسلی که برای کسب حق آموزش تلاش میکنند.
ملاله برای اولین بار در این کتاب از زبان خودش به بیان آنچه در روز ترور با آن مواجه شد، خواهد پرداخت. این کتاب درباره خانواده ملاله که همواره از او حمایت کردند هم خواهد بود.
ملاله در بخشی از این کتاب نوشته است: «من از کشوری میآیم که انگار نیمه شب خلق شد. اما وقتی من تقریبا مرگ را دیدم، اندکی از نیمه روز گذشته بود. سه شنبه 9 اکتبر 2012. این روز از بهترین روزهای من نبود، در اواسط دوره امتحانهای مدرسه بودم. هرچند کتابخوان بودم، اما بیشتر از همکلاسیهایم به امتحانات فکر نمیکردم. کار آن روزمان را انجام داده بودیم و با همکلاسیها و معلمهایمان روی نیمکتهای اتوبوس روبازی که ما را به خانه میرساند نشسته بودیم. پنجرهای وجود نداشت و اتوبوس با پلاستیک پوشیده شده بود. من همه جا را به رنگ زرد میدیدم، رنگ مورد علاقهام...»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com