فارغ از هیاهویی که در فضای سایبر درباره ی پشت پرده ی فعالیت های شبکه ی من و تو وجود دارد؛تحلیل و آنالیز برنامه های این شبکه توسط متخصصین ، یک نکته را به ذهن متبادر می نماید و آن اینکه این شبکه با هدفی بسیار خاص تاسیس شده است .
مدیران "شبکه ی من و تو” پس از دو تجربه ی تقریبا ناموفق در راه اندازی شبکه های ماهواره ای( با پشتوانه ی سرمایه ی خاندان پهلوی ، بهایی های ساکن آمریکا و سرزمینهای اشغالی و نیز ) با مجوز دولت انگلیس این شبکه را تاسیس کرده و پس از گذشت سه سال از تاسیس آن،توانسته اند تقریبا به یکی از پربیننده ترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان تبدیل شده و مخاطب خود را از بین جوانان شناسایی و سپس جذب نمایند .(۱)
یکی از پربیننده ترین برنامه های این شبکه (که با حرف و حدیث های فراوانی نیز همراه است ) برنامه ی مدرسه (آکادمی)موسیقی گوگوش است .
برنامه ای که با حداقل هزینه های سالیانه ای بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون پوند (چیزی حدود ۱۸۰ میلیارد تومان ) روی آنتن می رود (۲)و به اصطلاح قرار است به "کشف” و "پرورش” استعدادهای موسیقی در بین فارسی زبان ها بپردازد اما کوچکترین بخشی که در این برنامه (با هزینه ی تولید فراوان )به آن پرداخته می شود ، جنبه ی "آموزشی” آکادمی بوده و بیشتر شبیه برنامه های fashion show می باشد .
چیزی که مجریان برنامه "آموزش حداقل ها در دنیای موسیقی” را از اصول خود می دانند اما در عمل ، این برنامه به یک شوی تلویزیونی تبدیل شده و نهایت استفاده ی تبلیغاتی از هنرجویان آکادمی توسط دست اندرکاران برنامه صورت می گیرد و هنرجویان جوان و جویای نام تا زمانیکه داغ و سرگرم بازیهای آکادمی هستند ؛ از این بازیها بی اطلاعند و وقتی از آن خارج شده و تب بازیها فروکش کرد می فهمند که با دستی کاملا خالی از این آکادمی خارج شده اند .
سال گذشته خانمی که دانشجوی دکترا در رشته ی زیست شناسی سلولهای بنیادی خون به نام ” آوا ” بود با خانواده ایبه ظاهرا مذهبی نفر دوم آکادمی شد .
فردی که وقتی آکادمی به پایان رسید گفت مدیون آکادمی است و خیلی چیز یاد گرفته اما بعد از گذشت یکسال و ورود به عرصه ی واقعی دنیای موسیقی در مصاحبه ای با برنامه ی شباهنگ صدای آمریکا به صراحت گفت که بار آموزشی این آکادمی ” صفر ” بوده است.(کامل مصاحبه رو می توانید از اینجا ببینید .)
اما دست اندرکاران این شبکه نهایت استفاده ی خود را از این فرد کردند.
هزینه های فراوان برای بیان یک جمله و آن اینکه :
خانم ها با خانواده ای متدین هم می توانند در عرصه ی موسیقی فعالیت کنند و خود را به جامعه عرضه کنند .
استفاده ی دست اندرکاران شبکه و برنامه ی آکادمی موسیقی گوگوش با اعتراف خود این هنرجو به این شکل بیان شد:
” خوشحالم در خانواده ای بودم که وقتی خواندم به من نگفتند نخوان !و این آرزوی من برای تمام خانم های ایرانی و فارسی زبان است "
هزینه های فراوانی شد تا همین جمله بعد از گذشت مدتها برای کسانی که با برنامه ارتباط برقرار گرده اند گفته شود . همین و همین
اگر کتاب خاطرات همفـر رو مطالعه کنیم در بخشی از کتاب خواهیم خواند که جاسوس انگلیسی جایی از مافوق های خود دستور می گیرد که گاهی اوقات فقط از دو واژه ی Girl Friend و Boy Friend استفاده کند و هیچ توضیحی هم درباره ی این دو واژه ندهد و وقتی با سوال همفر روبرو می شوند که کاربرد این دو واژه بدون توضیح چه سودی می تواند داشته باشد؛می گویند :
برنامه ریزی ما برای سالهای آینده ی پیش روست .
همین تفکر انگلیسی در دست اندرکاران شبکه ی من و تو با سرمایه گذاری فراوان برای سالهای پیش رو دیده می شود .
میلیونها تومان هزینه می کنند برای اینکه چند جمله را در آخر کار برای تبلیغات دراز مدت خود بیان کنند . جملاتی که می تواند اثرگذاری فراوانی را برای تغییر شیوه ی زندگی درون خود داشته باشد .
امسال هم دقیقا در این شبکه و آخرین قسمت برنامه ی آکادمی موسیقی گوگوش این اتفاق افتاد . وقتی سه ماه پیش زمزمه هایی شنیده شد که فردی محجبه با نام ارمیا و متولد شهر ” خمیـن ” توسط مسئولین بهایی و بی دین "شبکه ی دین ستیز من و تو” در برنامه ی آکادمی پذیرفته شده است ؛ دقیقا این انتظار می رفت که خروجی امسال این آکادمی همیـن دختر به اصطلاح محجبه باشد .
دختری که می توانستند از آن به عنوان ابزاری تبلیغی استفاده کرده و این شبهه را مطرح کنند که در کجای قرآن آمده است که زنی محجبه نمی تواند فعالیت هنری داشته باشد و کجای قرآن نوشته است که زن محجبه حق خواندن ندارد !
القای این تفکر که ” زنهای مسلمان و با اعتقاد می توانند هم پایبند به خانه و خانواده باشند و هم روی صحنه به خوانندگی بپردازند ” در آخرین قسمت برنامه ی آکادمی دیده شد.
صحبت هایی که ارمیا کرد حاکی از همین مسئله بود که خدا را شکر که با حجاب در این برنامه پذیرفته شد و به اعتقاداتش احترام گذاشته شد (و البته روند حفظ حجاب این بانو هم در طول آکادمی برای خود جالب توجه بود که روزهای اول با هد بند و روسری و در طول برنامه خبری از آن همه پوشش نبود )
ارمیا در آخرین صحبت های خود گفت :
خیلی خوشحالم که در این آکادمی با این فرم و ظاهری که دارم پذیرفته شدم !
و خواننده ی معلوم الحال هم در امتداد اهداف از پیش تعیین شده ی "شبکه بهایی و ضد دین من و تو” در جواب نفر اول گفت :
با فرمی که شرکت کردی درهای بسیاری رو به روی بسیاری از خانم ها باز کردی و اینجا مشخص می کنه که پسند و سلیقه ی مردم مطرحه !
بعد از یکسال تلاش و فعالیت و سپری کردن فراز و نشیب ها در ده دقیقه ی پایانی این آکادمی این جملات بین نفر اول و خواننده ی معلوم الحال رد و بدل می شود و این همان چیزی ست که دست اندکاران این شبکه ی بهایی به دنبال آن هستند .
تغیــــیــــر در کوتاه تـــــرین زمــــان ممکن
اما اگر بخواهیم پشت پرده ی شیوه ی فعالیت های (ضد) فرهنگی این شبکه و امثال آن را مورد بررسی قرار دهیم چند نکته توجه ما را به خود جلب می نماید :
۱ – طراحی راهکارهای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده یا به عبارتی ” پیش تولید ” خوب
۲ – پشت کار و اتحاد دست اندکاران برنامه با یکدیگر
۳ – پایبند بودن به تشکیل اتاق فکر و اعتقاد به خرد جمعی
۴ – اعتقاد به هدف و هزینه کردن برای محقق شدن آن
۵ – اخلاقی به ظاهر بسیار خوب و لبخندهای دائمی
۶ – استفاده از ترفندهای عامه پسند در جذب مخاطب
۷- برنامه ریزی دقیق و صبر برای تحقق اهداف برنامه ها
۸- شایسته سالاری حرفه ای و نه رانت سالاری
آکادمی موسیقی یکی از معدود برنامه های شبکه ی ” من و تو ” ست که در راستای هدف ” تغییر سبک و شیوه ی زندگی ” فعالیت خود را در طول سه سال دنبال می کند .
متاسفانه فعالیت هنری آنهم بر اساس سبک و شیوه ی اسلامی در کشورمان در انحصار عده ای می باشد که نه با علم برنامه ریزی آشنایی دارند و نه معتقد به اتاق فکر بوده و خرد جمعی هم برای آنها کمترین ارزشی ندارد .
کسانی که متاسفانه بر اساس رانت های موجود ، در صدر مناسب تخصصی جا خوش کرده اند و با تغییر مدیریت ها هم نمی توان آنها را تغییر داد .
این روزها اگر کسی کمی دغدغه ی هنری داشته باشد به خوبی جنس این حرفها را درک خواهد کرد و می داند که فرهنگ و هنر بایکدیگر گره خورده اند چه رسد به اینکه مسئولان فرهنگی کشور از سال ۷۳ که فریادهای شبیخون فرهنگی رهبر عزیزمان را شنیدند و قدمی در خور فرهنگ اسلامی ما برنداشتند و در کشور شهیدپرورمان،فرهنگ جومونگی را برای نسل جوانمان به نمایش گذاشته و یا دائم در حال به نمایش کشیدن عشق های مجازی هستند و غافل از اینکه دشمن شبانه در حال حمله کردن است .
با دیدن برنامه های ضد دینی و ضد فرهنگ ناب اسلام تازه می فهمم که دشمنان ما چقدر کار خود را خوب فراگرفته اند و چقدر خوب به آن اهتمام می ورزند و متاسفانه امثال ما وقتی قرار به کار فرهنگی و دینی می شود نه حوصله داریم ، نه سلیقه و نه پول.
اگر بر اساس فرمایش رسول گرامی اسلام گوهری را از دهان سگی بگیریم اشکالی بر ما مترتب نخواهد بود چه رسد به اینکه با تحلیل کار ضد فرهنگی دشمنان دین و فرهنگمان ، بتوانیم کار فرهنگی را از آنها یاد بگیریم همانند لقمانی باشیم که ادب را از بی ادبان آموخت !
واقعا که فکرتون خرابه