مردم ایران همیشه در طول تاریخ پاکدامن، با ایمان وبا اخلاق بوده اند و حجاب نیز یکی از مصادیق اخلاق عمومی است که ایرانیان همواره در طول تاریخ خود را به آن میآراسته اند، هر چند ممکن است در دوره ای از تاریخ این کهن بوم، بر اثر فشار حکومت مانند دوران رضا خان و یا تهاجم فرهنگی و تبلیغات، شکل این حجاب خدشه دار شود اما مسیر کلی نمودار حجاب ایرانی همیشه نشانگر میل و رغبت به پوشش و حجاب بوده است.
پوشش چادر یکی از اشکال مهم حجاب بانوان ایرانی است که بسیاری بر این باورند که قرنها پیش از اسلام نیز چادر در حجاب ایرانی بوده است اما گویی علی رغم مصرف سالانه 40 میلیون متر پارچه چادر در کشورمان قرار است ماجرای چادر و چادری ها، مسئله مظلومیت گفتمان انقلاب اسلامی را بیش از پیش نمایش دهد.
سینمای ایران که نه تنها در مسیر اعتلا و معرفی این حجاب برتر گام بر نمی دارد که شاید بتوان گفت چادری های جامعه یا اهل سینما نیستند (که اگر اینچنین باشد باید بسی تاسف خورد و به دنبال چرایی اش گشت) و یا آنقدر به حجاب خود باور دارند که آموزه های این سینما نتوانسته چادر را از سرشان بردارد، نمایش اقشار فقیر،کم سواد و بعضا بزهکار با چادر در مقابل غیرچادر های با رفتار و شخصیت مناسب این روزها قصه تکراری فیلم های سینمایی است که به طور حتم بر اندیشه و عمل مخاطب خود موثر هستند.
اصرارهای مکرر رهبری مبنی بر ترویج فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به ویژه حجاب چادر در رادیو و تلویزیون و در جمع مدیران رسانه ملی (به عنوان نمونه در 23 اسفند 1373 )نیز به خوبی شنیده نشد و مانند قانون ساماندهی مد و لباس که در سال 1385 به تصویب مجلس رسید، اقداماتی شایسته و جهادی توسط مسئولان فرهنگی و اقتصادی در پی نداشت.
برگزاری دومین جشنواره مد و لباس فجر و استقبال شهروندان تهرانی از نمایشگاه (علی رغم تبلیغ نه چندان مناسب) نشان از آن دارد که سخن کارشناسانی که اعتقاد دارند گسترش بی حجابی در جامعه به دلیل عدم ارایه پوشش های مناسب و زیبای مطابق با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است، صحیح است، هر چند با توجه به آمار بالای مصرف پارچه چادری در کشور نباید از حضور بسیار بانوان چادری غافل شد و تنها بی حجابی را در جامعه دید ( که این غفلت نیز به دلیل عدم انعکاس صحیح حضور بسیار و موثر بانوان چادری از طریق رسانه ملی و سینماست که طبق ماده دوم قانون ساماندهی مد و لباس تکلیفهایی بر عهده دارند که گویی فراموش کرده اند.)
اما این روزها کافی است به مراکز و پاساژهای پوشاک سری بزنید و دنبال فروشگاهی برای خرید چادر ، بسیاری از این مراکز فاقد مرکزی برای عرضه چار هستند و در برخی نیز در انتهای فروشگاهی، شاید یکی دو نمونه چادر بیابید . شما خواهید ماند و چادری که دوستش دارید و کفش هایی آهنین برای به دست آوردنش، آیا نباید انتظار داشت که فروشگاه هایی برای ارایه الگوهای مناسب پوشش ایرانی ـ اسلامی در مراکز خرید بزرگ شهر داشته باشیم؟ به یاد داریم که هجوم فرهنگ پوشش غرب در کشور ژاپن، مسئولین فرهنگی این کشور را بر آن داشت که حتی رفت و آمد بانوان با لباس ژاپنی در مترو را رایگان کنند و اینجا در ایران باید به دنبال فروشگاه های برای خرید چادر ساعتها وقت گذاشت.
این روزها همه از حضور مافیای بازار پارچه چادر سخن می گویند که واردات پارچه چادری را جایگزین تولید آن در کشور کرده است اما مافیایی بزرگ تر نیز گویی در عرصه فرهنگی وجود دارد که حذف چادر را در برنامه خویش دارد.
"چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست." ای کاش مسئولین فرهنگی و اقتصادی ما با نصب العین قرار دادن این سخن رهبری، چاره ای جدی برای لباس ملی ما کنند تا بتوان آن را در هر جایی و با قیمتی مناسب تهیه کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چادری که زیرش مانتوی چسب و تنگ وکوتاه میپوشن و شلوار های ساپورت؟
اگه منظورت این چادره که هیچی
اما اگه لباس حضرت زهراست...سالهاست که غریبه و غریب . ..
عمديه
ع م د ي