_ تحلیل شما درمورد انتخابات شورای شهر چیست؟
*** این دفعه در انتخابات شورای شهر اصفهان تعداد 21 نفر به جای 11 نفر دوره قبل انتخاب می شوند و این مسئله یک مسئله قابل توجهی است. انتخابات شورای شهر در اصفهان و حتی در استان اصفهان و در سطح کشور به چند مطلب بستگی دارد. اول عملکرد اعضای شورای شهر اصفهان و شهرستان های استان و خود کشور است، یعنی بحث عملکرد بسیار مهم است. این عملکرد باید با چند پارامتر ارزیابی شود. پارامتر اول اینکه آیا شوراهای شهر توانسته اند مطالبات حضرت امام و آقا را در بحث شورای اسلامی عملی کنند یا نه؟ این ارزیابی نیازمند شناخت مطالبات حضرت امام و آقا در این زمینه است. چون حضرت امام خمینی (رض) درمورد شوراها یک دیدگاه بسیار عالی و قوی داشتند. معتقد بودند که خود مردم باید خودشان را اداره کنند. کانال اداره مردم همین شوراها است که انتخاب اعضای آن به دست مردم صورت می گیرد. پس عملکرد شوراها باید با پارامتر مطالبات حضرت امام و مقام معظم رهبری ارزیابی شود. پارامتر دوم اینکه مطالبات مردم از شوراها و موکلین آن ها در شوراها کدام است و آیا شوراها توانسته اند مطالبات مردم را عملیاتی کنند یا نه؟ نکته سوم پارامتر نصب است. نصب به این معنایی که من از روایات و قرآن می گیرم. آیا این مدیران در شوراهای اسلامی خودشان را برای خدا و خدمت به خلق در مسائل اساسی و عمده قرار دادند یا اینکه این ها برای تأمین منافع شخصی، خودشان را در دوران شوراها نصب کردند و قرار دادند. آیا وقف خدا و دین بودند یا وقف خودشان و دوستان و باندشان. این معیار یک معیار بسیار مهمی است. اینجا است که مردم بین اعضای شورا تفکیک می کنند و می گویند آقا این دو نفر برای اسلام وقف بودند و مثلاً این دو نفر وقف نبودند. انتخاب به عهده مردم است. نکته چهارمی که در این راستا قابل توجه است، اینکه آیا شوراها بستر ارتقای استان و شهرستان و منطقه خودشان را در طول دوره فراهم کردند یا نکردند. این پارامتر یعنی چه؟ یعنی بستر رفاه جامعه و مطالبات رفاهی مردم را تأمین کردند یا نه؟ آیا در بحث حمل و نقل، در فرهنگ و مسائل فرهنگی، در بحث وحدت امت و جامعه و در بحث های متعددی که مورد نیاز مردم است بسترها را برای زندگی مردم آسان کردند یا اینکه معضل درست کردند؟ ممکن است یک شهرداری انتخاب کرده باشند که او معضل درست کرده باشد، خوب این عملکرد منفی است ولی ممکن است یک شهرداری انتخاب کردند که مشکلات مردم را در بخش های مختلف حل کرده است و این عملکرد مثبت است و رویکرد مثبتی دارد. پس این هم یک نکته است که آیا شوراها در راستای تأمین نیازهای مردم به اقتضای فرمایش امیرالمؤمنین (ع) در نامه 35 نهج البلاغه عمل کردند یا نکردند. این خودش یک مسئله مهمی است. این غیر از مطالبات است و این در بخش اجرایی کار می آید. یعنی من ببینم که آیا این خیابان یا این روستای من از بن بست در آمده یا درنیامده است و طرح هادی چقدر توانسته این معضل من را حل کند. آیا مشکل این درمانگاه، این بیمارستان، این دانشگاه یا این مشکل آموزشی را حل کرده یا نکرده است. مطالبات ممکن است کلان باشد ولی در ریز قابل توجه است و این هم یک نکته است.
نکته دیگر اینکه آیا شوراها با معیار پشتیبان مردم و انقلاب و ولایت بودند یا اینکه در این قضیه پشتیبان سرمایه دار یا افراد دیگری بودند. نکته بعدی اینکه آیا شوراها در ارتقای استان چشم اندازی داشتند یا نداشتند. به این معنا که برای تأمین نیازهای داخلی، سرمایه گذار را جذب استان یا شهرستان خود کردند یا اینکه سرمایه گذار را فراری دادند.برای ارتقای شهرستان و استان جذب سرمایه گذاری کردند یا اینکه دفع کردند. مثلاً ما در بعضی شهرستان ها و شوراها می رویم می بینیم که هیچ تحولی ایجاد نشده است. ولی در یک شورا نگاه می کنیم می بینیم که ده ها تحول ایجاد شده است. یعنی توانسته اند 5 سرمایه گذار خرد و کلان را جذب کنند و ایجاد اشتغال کنند و با فقر و بیکاری مقابله کنند و این در ارتقای استان و در ارتقای شهرستان نقش دارد. نکته بعدی اینکه آیا شوراها توانستند نخبگان نیروی انسانی را دور هم جمع کنند و معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را حل کنند یا اینکه نخبه ها را فراری دادند. چون امروز آن عاملی که نقش اساسی در کشور دارد ابزار نیست و همان فکر است. آیا یک نخبه فکری و علمی را جذب کردند که با دادن یک راه حل توسط او و با فکر او بیست مشکل حل شود یا اینکه یک مغزی را فراری دادند که نبود او بیست معضل درست کند. یعنی وقتی این مغز رفت علاوه بر اینکه آن معضلاتی که بود حل نمی شود معضل جدید هم درست می شود.خوب این مجموعه مسائلی که راجع به شوراها گفتیم قابل توجه است که این ها را باید بررسی و ارزیابی کرد.
نکته دیگر اینکه در زمان شوراها چقدر دین گسترش پیدا کرده است. یعنی تعداد مساجد و مراکز مختلف دینی چقدر رشد کرده است و چقدر درب آن ها بسته شده است. ما الآن در شهرستان اصفهان داریم بررسی می کنیم و دیدیم که عجب، فلان جا با یک جمعیت کثیری 11 سال است که دنبال یک قطعه زمین مسجد هستند و به آن ها نداده اند، نه اینکه نخواستند آن زمین را بدهند، بلد نبودند چطور این نیاز را تأمین کنند. این نکته مهم بود و الآن هم برای ما مهم است. خوب چقدر توانستند نیاز دینی مردم را در مراسمات سنتی، جشن ها و شادی ها و عزای مردم تأمین کنند که این ها باز به آن عملکرد اصلی برمی گردد که من آن را یک مقداری به صورت ریز باز کردم. پس اگر ما بخواهیم یک جمع بندی بکنیم باید ببینیم که آیا این شوراها در جامعه از نظر فعالیت مقبولیتی دارند یا مقبولیت ندارند. البته مقبولیت عمومی مطرح است نه مقبولیت چهار نفر شخص و رفیق و باند. یعنی شما در هر دکان، بقالی و خیابان های مختلف که می روید می گویند خدا پدرشان را بیامرزد. مثلاً این افراد در شورای ما قوی کار کردند، البته مشکلاتی هم داشتند. وقتی کلمه قوی را جلو می اندازد و بعد مشکلات را می گوید این همان مقبولیت را می رساند. اینجا است که باید به نظرسنجی توده مردم توجه کرد.
- برای اینکه در انتخابات شورای بعدی، نفرات قوی تری بیایند و این پارامترها که فرمودید پوشش داده شود، چکار می توان کرد؟
*** جوانان در اصفهان حرکت خوبی را راه انداختند و کار خوبی را شروع کرده اند، یعنی دارند تمام اطراف اصولگرایی را با هر سلیقه ای که هست در دایره می آورند. من شنیدم بیش از 2 هزار نامه برای نخبگان شهر فرستاده اند و جمع بندی می کنند و نقطه نظرات را می سنجند، که از مجموعه این نقطه نظرات با سلایق مختلف یک لیست پرقدرت خوب و توانمندی که بتواند آن نیازمندی ها و مطالبات را تأمین کند به دست بیاید. من فکر می کنم حرکتی که این دفعه برای اصفهان ساماندهی شده و پیش می رود الگویی برای کل کشور خواهد بود و موفقیت هایی خواهد داشت که ما منتظر نتیجه آن هستیم. عده ای انتقاد کرده اند و گفته اند این افراد چه کسانی هستند که خودشان را جلو انداخته اند. من به آن ها گفته ام که شما عقب هستید و آن ها جلو هستند. بعد هم اینکه کسی نباید ادعا کند که سی سال پیش یک وقتی در مسائل سیاسی نقش داشته و تا ابد هم نقش دارد. نه این طور نیست. ما هم ریزش داریم و هم رویش داریم. رویش ها با سرعت می آیند و ریزش های بی هویت و بی محتوا را کنار می زنند و با کسی رودربایستی ندارند. قطار انقلاب با سرعت پیش می رود و هر کس رفت و آن جلو ایستاد پیروز است. اینکه کسی بخواهد عقب آویزان باشد که ما هم روزی بودیم و ما یک وقتی این قطار را هل دادیم، گذشته است و سوزن بان ها عوض شده اند.
- یک مسئله ای پیش می آید و آن هم اینکه وحدت یک طرف و بحث تشخیص اصلح تر و شایسته سالاری طرف دیگر باشد، همیشه هم در مظان بوده است. یعنی همیشه در همه انتخابات ها این داستان تقابل بین این گفتمان که حول یک محور وحدت کنیم و از خواسته هایمان تنازل کنیم یک طرف بوده است و یک طرف هم گفته اند که ما به واسطه اینکه به وحدت برسیم آرمان های خود را ذبح نمی کنیم. نظر شما در مورد این دو دیدگاه چیست؟
*** شما بحث قشنگی را مطرح کردید که سؤال درستی است. این شیوه ای که من سراغ دارم که دوستان ما در اصفهان دارند پی می گیرند این مدلی است که با حفظ وحدت حتماً به انتخاب اصلح خواهند رسید. یعنی نباید از آرمان های انقلاب کوتاه آمد. این غلط است و ما نباید آرمان های انقلاب را ذبح کنیم. اما با واقعیت ها هم نباید بجنگیم. ما باید به گونه ای حرکت کنیم که با حفظ آنچه که واقعیت دارد به وحدت برسیم. بله یک وقت است که شما ایده آل فکر می کنید و یک آدمی با این 20، 30 پارامتر می خواهید و گیر نمی آید، آن فرد ایده آل است. ولی در واقعیت چه داریم؟ مثلاً در واقعیت یک آدم باتجربه اجرایی 30 ساله داریم که مثلاً خودش به تنهایی می تواند یک بار 5 کیلویی را بردارد. حالا اگر دو نفر آدم تازه نفس کنار او قرار گیرند می توانند 500 کیلو بار را بردارند. ما نباید آن واقعیت که آن آدم باتجربه و اجرایی است را به خاطر اینکه بگوییم نه باید سه نفر با تفکری دیگر در کار بیایند ذبح کنیم. ما نباید آرمان های انقلاب اسلامی را ذبح کنیم و باید آن ها را محکم بگیریم. برای انتخاب اصلح و مهر قانون و معیارهای معنوی باید با حفظ واقعیت ها حرکت کنیم که این اقدام مطمئیناً ما را به وحدت می رساند. ولی اگر آمدیم بین وحدت و انتخاب اصلح و آرمانگرایی تقابل ایجاد کردیم موفق نیستیم. نه وحدت موفق است نه آن آرمانگرایی موفق است. ولی اگر وسط و میانه کار را گرفتیم یعنی معیارهای اصلحمان را داریم، با نظر این مخاطبینی که می خواهیم به وحدت برسیم آرمان ها را هم داریم و واقعیت ها را هم نگاه می کنیم و به آن نتیجه خواهیم رسید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com