کد خبر: ۱۳۰۱۵۶
تاریخ انتشار:
گفت‎وگو با دکتر غلامعلی حداد عادل

ائتلاف سه گانه پدیده انتخابات ریاست‎جمهوری است

این واقعیت‎‎ها ایجاب می‎‎کند که ما از تعدد نامزد‎‎ها در میان اصول‎گرایان نگران باشیم. ما سه نفر با هم گفت‎وگو کردیم و با توجه به این‎که در نظرسنجی‎‎ها درصد گرایش مردم به هر یک از ما سه نفر بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بود، و این درصد قابل توجهی است، تصمیم گرفتیم که حداقل ما سه نفر با یکدیگر رقابت نکنیم.
به گزارش بولتن نیوز، دکتر غلامعلی حداد عادل، کسی نیست که اهل سیاست‎بازی باشد. این واقعیت را در چندین واقعه تاریخی نشان داده ‎است؛ اتفاقاتی مثل انتخاب رئیس مجلس هشتم و نهم، ماجرای حکمیت مرتضوی و همین ائتلاف سه‎گانه اصولگرایان. مشاور عالی مقام‎معظم رهبری، در تمامی این برهه‎ها سعی کرده تکلیف‎مدار باشد، نه ‎نتیجه محور؛ چنان‎ که در این گفت‎وگوی نیز به صراحت به آن اشاره می‎کند.




اگر موافق باشید برای آغاز گفتوگو ارزیابی خودتان را از رویکرد‎‎های درونی اصول‎گرایان بفرمایید.
شک نیست که در میان اصولگرایان سلیقه‎‎‎های مختلفی وجود دارد. گرایش‎‎‎های مختلف و سابقه کار سیاسی متفاوتی دارند. مثلا جریانی مثل مؤتلفه با سابقه 50 ساله یک سلیقه دارد و جریانی مثل پایداری که برآمده از حوادث چند سال اخیر است، سلیقه‎‎‎ دیگری دارد. رهپویان و ایثارگران نیز سلیقه خاص خودشان را دارند. اما همه این‎‎ها در مبانی اصولگرایی مشترکند که عبارت است از اسلام و انقلاب و قانون اساسی و ولایت فقیه که مصداق آن در این زمان مقام معظم رهبری است. این یک واقعیت است و باید درک سیاسی ما مبتنی بر همین واقعیت باشد.

مهمترین شاخصه‎‎‎های هر کدام از این جریان‎‎ها چیست؟
این موضوع اعم از بحث انتخابات است که اگر بخواهیم به آن وارد شدیم، مصاحبه جداگانهای را می‎‎طلبد.

چه شد که تصمیم گرفتید در انتخابات حضور پررنگی داشته باشید؟

بنده همیشه به شرکت در انتخابات اعم از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و به چشم یک وظیفه نگاه کردهام. در سال ۹۰که برای چهارمینبار در انتخابات مجلس شرکت کردم، محاسبه من این بود که تکلیف دارم در این دوره شرکت کنم. خیلی وقت‎‎ها برخی فکر می‎‎کنند که منظور از تکلیف، دستور مقام معظم رهبری برای شرکت است! در حالیکه نه منظور من از تکلیف این برداشت است و نه مقام معظم رهبری به کسی از اینگونه دستور‎‎ها می‎‎دهند. احساس می‎‎کنم شرایط سیاسی اقتضا می‎‎کند که یک فرد خودش را کنار نکشد. در انتخابات ریاستجمهوری فعلی هم بعضی از نظرسنجی‎‎‎های اوایل پاییز حکایت از این داشت که در گروه‎‎‎هایی از مردم تمایلی نسبت به بنده وجود دارد بدون اینکه من اعلام آمادگی یا فعالیتی کرده باشم. این در جامعه منعکس شده بود و در عینحال درصد تمایل مردم به من هم قابل توجه بود. وجود این زمینه و در کنار آن بعضی ناهنجاری‎‎ها که ما در فضای سیاسی کشور مشاهده می‎‎کنیم و فکر می‎‎کنیم که راه حل داشته باشد، دست به دست هم داد تا وقتی که دکتر ولایتی موضوع ائتلاف خود و آقای قالیباف را به اطلاع من رساند، من نیز استقبال کردم و بدین صورت ائتلاف شکل گرفت. این بستری بود که هم منتهی به حضور من در ائتلاف شد و هم اساسا منجر به تأسیس ائتلاف گردید.

قبل از تشکیل ائتلاف هم برای حضور در این عرصه انگیزه داشتید؟

قبل از دعوت به حضور در ائتلاف، شرکت در انتخابات و فعالیت در این عرصه برای من در حد یک احتمال مطرح بود و فکر می‎‎کردم که هنوز فرصت هست. در نتیجه زمانی که برخی دوستان در مجلس و یا گروه‎‎‎هایی از مردم در تهران و شهرستان‎‎ها این بحث را مطرح می‎‎کردند، هیچ اقدامی برای فعالیت در زمینه انتخابات نداشتم. یعنی موضوعی بود که نفیا و اثباتا دربارة آن تصمیم نگرفته بودم.

پیشنهاد ائتلاف از سوی چهکسی مطرح شد و اساسا فلسفه تشکیل این گروه چه بود؟

مسأله اصلی این است که اصولگرایان اگر با نامزد‎‎های متعدد در انتخابات شرکت کنند، آراء آن‎‎ها تقسیم می‎‎شود و احتمال شکست اصولگرایان وجود خواهد داشت. این یک گزاره منطقی و عقلایی است. در هر انتخاباتی اگر نامزد‎‎های متعلق به یک جریان سیاسی متکثر باشند، احتمال پیروزی رقیب بالا می‎‎رود. این یک واقعیت همیشگی است. در کنار این، واقعیت‎‎‎های دیگری هم وجود دارد که انتخابات آتی را حساستر می‎‎کند. یکی مشکلات اقتصادی مردم است که براثر تحریم‎‎ها و بخشی هم براثر مدیریت‎‎‎های اشتباه بهوجود آمده است. البته ریشه اصلی مشکلات فعلی تحریم‎‎‎های اقتصادی است؛ چراکه چند سال پیش هم همین مدیران بر سر کارها بودند اما آن زمان مشکلات فعلی وجود نداشت. البته می‎‎شد و میشود که بهتر مدیریت کرد. ضمن اینکه آمریکا و متحدانش هدف اصلی تحریم‎‎ها را تأثیرگذاری بر انتخابات ریاستجمهوری آینده قرار دادهاند تا شاید جریان متمایل به سازش روی کار بیاید.


از سوی دیگر بهنظر می‎‎رسد که رقبای اصولگرایان نیز عزم جدی برای شرکت در انتخابات دارند. الان و در فاصله چهار سال پس از فتنه ۸۸، اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که عدم حضور جدی آن‎‎ها در انتخابات بیشتر به ضرر آنهاست تا حضورشان در این عرصه. ضمن اینکه برای تبلیغات هم موضوعات کافی در اختیار دارند؛ از مشکلات اقتصادی فعلی گرفته تا برخی رفتار‎‎ها و بداخلاقی‎‎‎های سیاسی که موجب می‎‎شود آن‎‎ها بخواهند رفتار‎‎های اشتباه خود را تحتالشعاع قرار داده و ادعای طلبکاری داشته باشند.

این واقعیت‎‎ها ایجاب می‎‎کند که ما از تعدد نامزد‎‎ها در میان اصولگرایان نگران باشیم. ما سه نفر با هم گفتوگو کردیم و با توجه به اینکه در نظرسنجی‎‎ها درصد گرایش مردم به هر یک از ما سه نفر بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بود، و این درصد قابل توجهی است، تصمیم گرفتیم که حداقل ما سه نفر با یکدیگر رقابت نکنیم.

با توجه به نظرسنجیهای موجود آقای ولایتی هم در اوایل پاییز ۱۵ تا ۲۰ درصد رأی داشتند؟

بله در همین حدود بود. حتی محال نیست که هر سه نفر ما بهنفع یک نفر دیگر که هنوز مشخص نیست، کنار بکشیم. چراکه ممکن است از حالا تا زمان انتخابات یک چهره اصولگرا پیدا شود و رأی قابل توجهی هم داشته باشد. ضمن اینکه این امکان هم وجود دارد که افراد جدیدی به ائتلاف اضافه شوند. اما از سه چهار ماه پیش که ما این موضوع را اعلام کردیم، هنوز فرد جدیدی به ائتلاف اضافه نشده چراکه یا معیار‎‎های اصولگرایی را در حد مطلوب نداشته و یا آراء قابل توجهی متوجه وی نبوده است. نکته آخری که درباره این ائتلاف می‎‎خواهم بگویم این است که شکلگیری این گروه بیشتر از آنکه مبتنی بر مبانی حقوقی و سیاسی باشد، بر مبانی اعتقادی و تکلیفمداری استوار است.

اولینبار ایده ائتلاف سهگانه اصولگرایان را چهکسی مطرح کرد؟

یک روز در حاشیه جلسه مجمع تشخیص مصلحت، دکتر ولایتی با من صحبت کرد و گفت که با قالیباف صحبت کردهایم و قرار است تدبیری بیندیشیم برای تشکیل سازوکاری که ما با هم رقابت نکنیم. آیا تو هم حاضری که در چنین جمعی شرکت کنی؟ من هم قبول کردم و آن را بهنفع و مصلحت کشور زائد ‎‎دانستم. هرچند که این پذیرش به این معنا نیست که من نسبت به تفاوت‎‎‎هایی که با آقایان قالیباف و ولایتی دارم، بیاعتنا یا بیتوجه باشم. ما سه نفر سه جور فکر و عمل می‎‎کنیم اما اختلافها آنقدر مهم نیست که هر سه نفر در انتخابات رقابت کنیم و در نهایت دوباره کار دست اصلاحطلبان بیفتد و کشور دچار مشکلات بعد از دوم خرداد شود.

آقای ولایتی به آقای قالیباف پیشنهاد داد یا برعکس؟

تا آنجا که من میدانم آقای ولایتی برای اولینبار ایده ائتلاف را مطرح کرده است.

آقای ولایتی در دوره‎‎‎های قبلی انتخابات اینقدر حضور فعال نداشتند. تحلیل شما از تحرکات گسترده وی در ماه‎‎‎های اخیر چیست؟

درباره رفتار آقای ولایتی باید گفت که امر غیرطبیعی اتفاق نیفتاده است. در سال 88 همه احساس کردیم که بهتر است با احمدینژاد رقابت نکنیم. در آن سال هیچکدام از ما سه نفر بهدنبال حضور در انتخابات نبودیم. در سال 84 هم آقای ولایتی این محاسبه را داشت که رقابت وی با هاشمی در واقع تقسیم سبد رأی واحدی بین دو نفر است. البته حوادثی که در سال‎‎‎های اخیر اتفاق افتاد، در تصمیم آقای ولایتی بیتأثیر نبوده است. چراکه تصمیمات مردان سیاسی ثابت نیست و تابع شرایط است. امروز دیگر نه آقای هاشمی، هاشمی سال 84 است و نه آقای ولایتی قرار است تصمیمات سال 84 خود را تکرار کند.


احتمال نمیدهید که ائتلاف سهگانه نیز به سرنوشت ائتلاف اصولگرایان در سال 84 دچار شود؟

من یک بیت شعر از جناب سعدی برایتان بخوانم، آنجا که میگوید: «و ما اُبَرِّیُ نَفسی وَ ما أُزَکیّهَا / که هرچه نقل کنند از بشر در امکان است». همه ما در معرض وسوسه‎‎‎های شیطان هستیم. بههرحال ما سه نفر قبول کردهایم که با یکدیگر رقابت نکنیم. نباید با طرح این احتمال که شاید کسی در آینده وعدهاش را نقض کند، اساس وحدت را زیر سؤال ببریم. ما نباید قصاص قبل از جنایت کنیم.


آیا میثاقنامه کتبی نیز امضاء کردهاید که در آن قید پایبندی به ائتلاف ذکر شده باشد؟
خیر. ما پیش بزرگان اصولگرا رفتیم و توافق خود را به اطلاع آن‎‎ها رساندیم. در واقع افرادی نظیر آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی را شاهد گرفتیم و حتی در استان‎‎ها هم با نمایندگان رهبری در استان‎‎ها و روحانیون شاخص و انقلابی تماس گرفتیم و این توافق را به اطلاع آن‎‎ها رساندیم. امیدواریم که با این ائتلاف الگوی رفتار سیاسی جدیدی را در ایران معرفی کنیم. من فکر میکنم که ائتلاف سهگانه پدیده انتخابات سال 92 خواهد بود. یعنی یک نمونه و تجربه جدید است. اینکه احزاب و افراد دیگری هم از طریق ائتلاف‎‎‎های مختلف برای شرکت در انتخابات اعلام تمایل می‎‎کنند، نشان می‎‎دهد که ائتلاف سهگانه جای خود را باز کرده است. مهم این است که ما اذهان عامه مردم را که به انقلاب و رهبری علاقه دارند، از اختلاف به ائتلاف متوجه کنیم. این برای مردم خیلی پیام دارد.


بهنظر می‎‎رسد که ائتلاف سهگانه در کنار نتایج مثبتی که تاکنون بههمراه داشته است، در برخی موارد نیز زمینهساز برخی اختلافات میان گروه‎‎‎های سیاسی شده باشد. نظر شما در اینخصوص چیست؟

ما هیچوقت ادعا نکردهایم که با این ائتلاف که کمتر از 4 ماه سابقه دارد، همه اختلافات در کشور ما از بین خواهد رفت و شاهد یک اتحاد بیسابقه خواهیم بود ولی می‎‎خواهیم به مردم نشان دهیم که می‎‎شود چند نفر کنار هم بنشینند و منافع ملی را بر مصالح شخصی ترجیح دهند.


آیا تاکنون کسی برای پیوستن به این ائتلاف درخواست داشته است؟

رسما خیر. البته بنده این را مشکلی برای ائتلاف نمیدانم زیرا اگر کسی که فقط نیم درصد در جامعه رأی دارد، برود در انتخابات نامزد شود، چه ضربهای به اصولگرایی وارد خواهد شد؟!


فکر می‎‎کنید که در انتخابات چند نفر نامزد شوند؟

حدس میزنم در این دوره نهایتا کمتر از ده نفر شرکت خواهند کرد.


اگر شما ائتلاف را رسانهای نمیکردید، بهتر نبود؟

سؤال خوبی است. ما دو ماهی بود که بین خودمان سه نفر جلسات منظم و مفصلی داشتیم و بعد از آن بود که در سفر به کرمان آن خبر را اعلام کردم. البته قبل از اینکه من اعلام کنم، این موضوع خبری شده بود. مسیر خبری شدنش هم این بود که ما به این نتیجه رسیدیم که اصل این فکر را به اطلاع بزرگانی چون آیتالله مهدوی کنی و دیگران برسانیم. وقتی ما این موضوع را با چند نفر از آقایان و سیاسیون مطرح کردیم، از دفتر برخی از آنها به بیرون درز کرد. البته ما هم این احتمال را می‎‎دادیم. یکی دو هفته بعد دیدیم که رسانهها ائتلاف را مطرح کردند. وقتی من به کرمان رفته بودم، دانشجویان سؤال کردند و من هم نمیتوانستم خلاف واقع بگویم. آن خبر را تأیید کردم.


اعلام آن خبر هم چند گروه را ناراحت کرد؛ از جمله افرادی که با عطش عجیبی داشتند برای حضور در انتخابات آماده می‎‎شدند. همچنین برخی احزاب که تازه می‎‎خواستند کار را شروع کنند، از ائتلاف دلگیر شدند. رقبای اصولگرایی هم وقتی فهمیدند قرار است از تکثر نامزد‎‎های اصولگرا جلوگیری شود، خیلی عصبانی شدند. در مقابل این‎‎ها، عموم مردم که طرفدار اصولگرایی بوده و از اختلافات ناراحت بودند، از ائتلاف ما سه نفر خیلی خوشحال شدند.


به‎نظر می‎رسد که با اعلام خبر ائتلاف سه‎گانه، توجه به فعالیت اصلاح‎طلبان به حاشیه رفته و بیشترین توجه به‎سمت اصول‎گرایان جلب شد است. ضمن این‎که در آن برهه پروژه انتخابات آزاد این طیف نیز خیلی خبرساز شده بود. 


علت اصلی به حاشیه رفتن موضوع انتخابات آزاد هشدار رهبری معظم انقلاب در اینخصوص بود. نباید این را فراموش کرد.


یک ایراد اساسی به ائتلاف سهگانه این است که با توجه به خصوصیات متفاوت شما سه بزرگوار، در نهایت آراء شما نمیتواند به سبد فرد منتخب منتقل شود. این مشکل را چگونه مدیریت خواهید کرد؟


ما قیم مردم نیستیم و نمیتوانیم به مردم بگوییم که به چهکسی رأی بدهید اما اگر منطق ائتلاف برای مردم بیان شود، تأثیر مثبت خودش را خواهد گذاشت. البته من نمیگویم که صد در صد این انتقال آراء محقق می‎‎شود.


آیا شما قبول دارید که ائتلاف سهگانه برای آقایان ولایتی و قالیباف آورده‎‎‎های زیادی داشت اما برای شما ضرر‎‎هایی داشت؟ مثلا عملکرد شما در فتنه با عملکرد آقای قالیباف یکسان نبود و این موجب ریزش آراء شما می‎‎شود.


من اصلا به این موضوع فکر نکردم. این را صادقانه عرض می‎‎کنم که به این فکر نمیکنم که ائتلاف اصلا بهنفع من بود یا نه. بلکه کشور در شرایطی است که باید از اینگونه فکرها بهخاطر مصلحت پرهیز کرد.


آیا قرار است کسی که بهعنوان فرد نهایی انتخاب میشود، از دو نفر دیگر نیز در کابینه خود استفاده کند؟

قرار ما این نیست که دو نفری که انتخاب نشدند حتما یک قول و قرار‎‎هایی بگیرند که در کابینه حضور یابند. اصلا اینطور نیست. ما سه نفر احتیاجی به این مناصب دولتی نداریم.


بهنظر شما آقای هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم کاندیدا خواهد شد؟

من این احتمال را خیلی ضعیف و شرکت آقای هاشمی را بعید می‎‎دانم.


چرا؟

سن و سال آقای هاشمی برای برعهده گرفتن این مسئولیت مناسب نیست.


حضور آقای خاتمی تا چه میزان ممکن است جدی باشد؟

احتمال دارد اصلاحطلبان تصمیم بگیرند که ایشان ثبت نام کند.


در آنصورت تأیید صلاحیت ایشان را چقدر محتمل میدانید؟

شورای نگهبان وظیفه خودش را می‎‎داند و به آن عمل می‎‎کند اما بنده معتقدم هرچند که آقای خاتمی مثل موسوی و کروبی در سال ۸۸ ادعای تقلب را مطرح نکرد ولی بهطور کلی اصلاحطلبان باید تکلیف خود را با فتنه و عملکردشان در سال ۸۸ مشخص کنند. این موضوع مطالبه عموم مردم است.


بهنظر شما کاندیدای دولت چقدر مقبولیت خواهد داشت؟

من خیلی بعید می‎‎دانم که اگر دولت کسی را معرفی کند و رسما هم از او پشتیبانی کند، آن فرد رئیس جمهور بشود.


حتی اگر فاز دوم هدفمندی اجرا شود و یا انتخابات به مرحله دوم بکشد؟

بله. بالأخره مردم خواهان یک تغییرند و از بعضی رفتار‎‎ها خسته شدهاند.


عملکرد جبهه پایداری را چگونه ارزیابی می‎‎کنید؟

جبهه پایداری یک تشکل جدید در عرصه سیاسی است و در عرصه گفتمانی هم در برابر فتنه و انحراف به خصوص فتنه مواضع خوبی گرفته که مورد توجه قشر‎‎هایی از مردم و جوانان است ولی تصور می‎‎کنم که انتخابات سال ۹۲ جبهه پایداری را در برابر یک امتحان و تصمیم بزرگ قرار داده است. اگر آن‎‎ها همچنان بخواهند به گزینه اصلح خودشان فکر کنند، این احتمال وجود دارد که در نهایت نه اصلح آن‎‎ها رأی بیاورد و نه یک اصولگرا به پیروزی برسد. جبهه پایداری نباید در انتخابات بهگونهای عمل کند که به شکست اصولگرایان و پیروزی اصلاحطلبان بینجامد. من می‎‎دانم که این تصمیمگیری برای اعضای جبهه پایداری بسیار سخت و تاریخی خواهد بود. امیدوارم تصمیم آن‎‎ها به سود انقلاب باشد.


آیا احتمال می‎‎دهید که در نهایت جبهه پایداری و دولت به یک کاندیدا برسند؟

خیلی بعید می‎‎دانم.


بحث حضور آقای جلیلی چقدر میتواند جدی باشد؟

حضور ایشان هم خیلی بعید است.


در پایان اگر نکتة دیگری دارید، بفرمایید.

حقیقت این است که هرچه ما از ابتدای پیروزی انقلاب فاصله گرفتهایم، انتخابات ریاستجمهوری در کشورمان رقابتیتر شده است. زمانی که آیتالله خامنهای کاندیدای ریاستجمهوری شدند، همه مطمئن بودند که ایشان پیروز می‎‎شود. در زمان آقای هاشمی هم همینطور بود. اما در دوره‎‎‎های بعد این وضع تغییر کرد. یعنی انتخابات ریاست جمهوری به جای اینکه شخصیت محور باشد رقابتی شده است. دیگر نمیتوان مثل دورههای اول انقلاب فرد پیروز را با اطمینان از قبل پیشبینی کرد. این تحول را از یک لحاظ باید مثبت دانست و نشانه بلوغ مردم سالاری تلقی کرد. انشاءالله که در این دوره نیز شاهد یک رقابت اخلاقی و درشأن نظام جمهوری اسلامی باشیم. 


منبع: پنجره / گفتگو از علی رجبی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین