کد خبر: ۱۲۹۳۶۶
تاریخ انتشار:

نه به آن حمايت، نه به اين شکايت؟!

محمد صفري
اين روزها صحبت از بني‌صدر زياد است. چون سالگرد برکناري نخستين رئيس‌جمهور کشورمان است. رئيس‌جمهوري که ۱۱ ميليون رأي داشت. اما نتوانست به اين مردم خدمت کند.
او در ابتداي انقلاب، از فرانسه با حضرت امام راهي ايران شد، اما هيچگاه يار امام(ره) نبود. حضرت امام هم هنگامي که بني‌صدر برکنار شد، گفت که «والله قسم من به بني‌صدر رأي ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.»
آن موقع هنوز در کشور اصولگرا و اصلاح‌طلب شکل نگرفته بود و تنها حزبي که تأسيس شد، حزب جمهوري اسلامي بود که کانديداي موردنظر اين حزب فرد ديگري بود.
قرار بود تا نخستين رئيس‌جمهوري اسلامي ايران پس از سرنگوني حکومت پهلوي شکل بگيرد و اين اتفاق مهمي بود. اما نبايد آن مي‌شد که شد.
براساس اسناد و اخباري که وجود دارد، جامعه روحانيت مبارز تهران از حاميان ابوالحسن بني‌صدر بود.هر چند پس از آن واقعه جامعه روحانيت سعي كرد وارد مصاديق نشود و مستقيما از كانديداي خاصي حمايت و دفاع نكند چون تجربه ناموفقي بود. انتخابات سال ۱۳۸۴ که برگزار شد، اصول‌گرايان پس از رفت و آمدهاي فراوان و فعل و انفعالات بسيار، بر روي محمود احمدي‌نژاد به اجماع رسيدند.
سرانجام احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور شد و دولت اصلاحات، کار را به فردي که مورد حمايت اصولگرايان بود، واگذار كرد. حمايت‌ها از همان ابتداي کار دولت نهم آغاز شد و ادامه داشت. وزراي کابينه تعيين شدند و چند وزير از طيف اصولگراي حامي دولت هم به کابينه راه يافتند.
اينها همه گذشت تا به دور دوم رسيد و سال ۸۸ هم آنچه نبايد اتفاق مي‌افتاد، افتاد.
در خلال ۴ سال اول دولت نهم انتقاداتي از سوي اصولگرايان مطرح مي‌شد. اصلاح‌طلبان که شکست خورده بودند و اين حق را براي خود محفوظ مي‌دانستند که از دولتي که اصولگراست انتقاد کنند و «حرجي» هم نبود. انتقادات اصولگرايان از دولت دهم افزايش يافت و بيشتر آن مربوط به سياست‌هاي اقتصادي دولت بود که البته همچنان ادامه دارد.گرچه نبايد خدمات دولت نهم و دهم را هم ناديده گرفت.
اصولگرايان که همواره به عنوان يکي از طيف‌هاي قدرتمند در کشور نقش‌آفريني کرده‌اند و در مقاطع گوناگون، هم مجلس و هم دولت را در اختيار داشتند، اکنون از رئيس‌جمهوري انتقادات تندي مي‌کنند که خود نقش اساسي در روي کار آمدن او داشته‌اند هر چند، احمدي‌نژاد همواره به اين نکته اشاره کرده است که وام‌دار هيچ حزب و گروه سياسي نيست او در خرداد ماه ۱۳۸۴ گفته بود؛ «مايل به حمايت هيچ حزب، گروه يا دسته‌اي نيستم.»
اين ديدگاه و سياست چند بار از سوي رئيس‌جمهور گفته شد. اما اصولگرايان همواره اعتقاد داشتند که حمايت‌هاي اين طيف از احمدي‌نژاد، وي را به پاستور رسانده است.
حال اين که، چرا از اصولگرايان اصرار است و از احمدي‌نژاد انکار! جاي بحث و بررسي دقيق‌تر دارد و نيازمند آسيب‌شناسي انتخاباتي در رفتارهاي اصولگرايان است، که چه اتفاقي افتاد که رويکرد اصولگرايان از آن همه کانديداي اين طيف، به سوي احمدي‌نژاد کشيده شد. چند مدتي است که انتقادات بيشتر شده است، افزايش اين سياست انتقادي درماه‌هاي پاياني دولت دهم، چه به حق، چه به ناحق، قطعاً کاري از پيش نخواهد برد.
اما نکته مهم اين موضوع دراين است که، اکنون که دولت ماه‌هاي پاياني کار خود را سپري مي‌کند، از دوستان اصولگرا مواضعي ديده مي‌شود براين اساس که اعلام برائت مي‌کنند!اين که ما فکر نمي‌کرديم اينگونه شود؛ شرايط اضطرار باعث شد از او حمايت کنيم و از اين دست سخنان و مواضع.
در اين ماجرا و داستان کدام يک بيشتر مقصر است؟ اگر واقعاً به اين نتيجه‌ رسيده‌ايم که حمايت از آقاي احمدي‌نژاد اشتباه بود و فکر نمي‌کرديم اينگونه شود، پس تکليف نقش نخبگان و فرهيختگان و السابقون که خود در اين کشور نقش‌آفريني کرده‌اند، چه مي‌شود؟!
اگر اصولگرايان به اين نتيجه رسيده‌اند، آيا به اين موضوع انديشيده‌اند که شايد نوع و جنس حمايت‌هاي آنها باعث اين رويگرداني شده است؟
اصولگرايان مي‌توانستند با رفتارهايي منطقي، اصولي و به دور از انتقادات تند سعي کنند دولت احمدي‌نژاد را همراه خود سازند. بهتر است اين طيف سياسي کمي به نوع نگاه و رفتارهاي خود بينديشد و در آنها بازنگري اساسي داشته باشد.چون اگر انتخاب و حمايت آنها اکنون باعث بروز مشکلات فعلي شده باشد، آنها هم مقصرند و در اين مشکلات سهيم هستند. اگر هم اعتقاد دارند که چالش‌هاي درست شده در کشور تنها باعثش دولت است، اين هم يک بي‌انصافي است. هر چند نگارنده خود از منتقدين دولت است که سال‌هاست با طيف اصولگرا کار کرده، اما بايد گفت نه آن حمايت، نه اين شکايت!
اکنون که در آستانه انتخابات رياست جمهوري ديگري قرار داريم، اصولگرايان بايد شکل انتخاب کانديداي مورد نظر خود را براساس سياست‌هاي درون حزبي و شرايط و قوانين حاکم در خود برگزينند. اينگونه نباشد که فرداي روز انتخابات و پس از پيروزي احتمالي کانديداي خود، بگويند به خاطر شرايط از فلان شخصيت حمايت کرديم و يا ما نمي‌دانستيم، اينگونه مي‌شود!
در انتخاب خود براي معرفي کانديداي انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم بيشتر دقت کنيد، تا فرد مورد نظر، مطلوب شما باشد. آدرس اشتباهي هم ندهيد و ندهيم اگر هم ضعفي در قوانين و روش‌هاي کشورداري ديده مي‌شود در مورد حل آنها و ارائه راهکارهاي لازم برآييم تا در دوره آينده رياست جمهوري، خدمت‌رساني به مردم و نظام اسلامي با چالش روبه‌رو نشود.
بقيه ماجرا را هم بگذاريد و بگذاريم پس از انتخابات رياست جمهوري،متكي خوب گفت كه«وقتی من و احمدی‌نژاد شهروند عادی شديم درباره برکناری‌ام صحبت می‌کنم.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین