تحريم‌هاورقابت دوستان نادان بادشمنان كوته‌انديش

واقعيت آن است كه خوبي و بدي در دنياي مدرن ساختني است. يعني انسان خود سازنده‌ي شيريني‌ها و تلخي‌هاي زندگي‌اش است .وقتي انقلاب صنعتي پديد آمد و كشورهاي استعمارگر منابع طبيعي ديگر كشورها را غارت كردند افق روشني را پيش چشم خويش ترسيم كردند. آن‌ها با خلق دلارهاي بي‌پشتوانه در دهه‌هاي اخير علاوه بر وابستگي شديد كشورها به خود به طور ضمني بحران‌هاي خويش را به تمام نقاط دنيا منتقل كردند. در اين راستا تحريم سلاح نرم ودر عين حال برنده عليه دول خاطي در نظام جهاني شمرده مي‌شد.

انقلاب اسلامي به تعبير نخبگان سياسي غرب زلزله‌اي سياسي در عالم به پا كرد و هويت دنياي مدرن را به چالش طلبيد . اين يك نزاع ساده و قابل گذشت نبود. جمهوري اسلامي نمي‌توانست هيچ يك از مناسبات فكري،فرهنگي، سياسي،اقتصادي و اجتماعي دنياي مدرن را بپذيرد از اين رو ادغام جمهوري اسلامي در دنياي كفر اصلا ممكن نبود.

از سوي ديگر جمهوري اسلامي در راستاي استقلال خويش مصايب زيادي داشت ؛ در حالي كه فقط ساختار سياسي مستقر شده بود و هيچ ساختار فرهنگي، اقتصادي متناسب با بنيان ‌هاي فكري وجود نداشت ، ايستادگي در مقابل تمدني چهارصد - پانصد ساله با آن همه اقتدار علمي، تكنيكي و ساختارهاي معظم اقتصادي بسيار سخت به نظر مي‌آمد. در اين برزخ فقط يك راه مي‌ماند؛ اميد به وعده‌ي الهي.

اين امر در بيانات امام خميني(ره) موج مي‌زد و ملت را براي بالندگي اين نظام نوپا اميدوار مي‌كرد. وقتي ايشان فرمودند امريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند ملت ايران گر چه همه‌ي محذورات نظام را در جنگ و مسايل اقتصادي و... مي‌دانست اما معتقد بود بالاخره وعده‌ي خدا حق است.

اين‌ها  نشان‌گر آن است كه آرمانخواهي ايثارگري مي‌خواهد. چه بسا انسان‌ها به خاطر فطرت پاك خويش آرمان‌هاي عدالتخواهانه و استكبار ستيزانه را دوست دارند اما پاي عمل كه پيش مي‌آيد اظهار درماندگي مي‌كنند. اين دوگانگي كه از انانيت انسان بر مي‌خيزد ارزش‌هاي دنياي مدرن را توجيه مي‌كند. پس از انقلاب اسلامي عده اي براي برون رفت از اين تعارض شعار هم دينداري هم رفاه  سر دادند كه به خيال خويش دنيا و آخرت را با يكديگر جمع كنند.

در حالي كه وقوع جنگ زندگي مردم را آن چنان پر بركت كرد كه حتي فقيرترين افراد براي آن‌كه سهمي در ياري رزمندگان داشته باشند براي كمك به سربازان اسلام قرض مي‌گرفتند تا دين خود را انقلاب عزيز ادا كنند، ظهور دولت سازندگي و اصلاحات انحرافي عميق در مسير انقلاب ايجاد كرد.

دولت سازندگي معتقد بود هم مي‌توان با اقتصاد خودمدار به سبك غربي‌ها زندگي كرد و هم ديندار بود . اين تعبير خيانت بزرگي به انقلاب بود. انقلاب اسلامي آمده بود مدينه‌اي از جنس غدير بسازد نه آن‌كه با اقتصاد ربوي غربي‌ها با كمي تعديل در نظام اسلامي نمايان شود. اين فرهنگ استكباري سازمان‌ها و نهاد‌هايي  براي اقتصاد فساد زاي آن ايجاد كرد و كساني در آن مشغول به كار شدند كه هم دفاع از نظام مي‌كردند، هم غرب را دوست داشتند وهم از پول وتجملات بدشان نمي‌آمد. نتيجه‌ي اين روند همان شد كه در فتنه‌ي88 خود را نشان داد؛ وقتي  يكي از مهره‌هاي اصلي دولت سازندگي در تبليغات انتخاباتي كروبي در تلويزيون در مواضعي خائنانه نسبت به امام و شهدا اعلام داشت در ايران دوازده ميليون فقير وجود دارد كه مواضع ضد آمريكايي عامل آن بوده است . از نظر اين  آقا كه از ريخت و پاش‌هاي دوران هاشمي حظ فراوان برده است تنها راه نجات ملت دوستي و مذاكره با آمريكاست.

دولت اصلاحات كه با شعار توسعه‌ي سياسي بر سر كار آمد گر چه صريحا ابراز نكرد از اساس با نظام ولايت مطلقه‌ي فقيه مخالف است اما اين دولت هم مانند دولت قبل كساني را در دامن خود پروراند كه تعدادي از آن‌ها قبل از انتخابات 88 وتعدادي بعد از آن چهره‌ي خبيثشان نمايان گرديد.

علت اين ريزش‌ها براي اهل حق مبرهن بود. آن‌ها مي‌خواستند در عين دينداري با مستكبرين عالم كنار بيايند تا زندگي راحتي داشته باشند و اين امر از آن جا كه جمع نقيضين بود حتما محال بود. تاريخ نشان داده است هر آن كس كه دينداري اش با حماسه همراه نباشد عاقبت پيوسته با زخارف دنيا، همين‌طور بي ‌آبرو  مي‌گردد.

همانطور كه آب و آتش آفريده‌ي خداوند هستند و از آن‌جا كه خداوند سوزندگي را به آتش و تري را به آب داده است تضاد آن‌ها قطعي و حتمي است، جبهه‌ي باطل و جبهه‌ي حق زمان، از باب امتحان الهي هميشه در تاريخ حضور دارند و نزاع آن‌ها قطعي است؛ زيرا يكي مدعي اومانيسم است و ديگري مدعي توحيد، لذا سازش آن‌ها با يكديگر الي الابد محال است.

كارگزاران و مشاركت از درك تضاد انقلاب اسلامي و دنياي مدرن عاجز بودند ويا اگر مي‌دانستند زرق و برق دنياي شيطاني و تعلقات جسماني قدرت عبور از غرب را به آن‌ها نداد. در نتيجه با آن كه سعي مي‌كردند به زور هم كه شده از سخنان رهبري براي تاييد منويات خودشان استفاده كنند اما بالاخره نشد؛ چون وجودشان مسخر شيطان شده بود.

در مقابل  شعارهاي دولت نهم و دهم در مجامع جهاني و داخلي همه نشان از آن داشت كه دولت بناي سازش با استكبار را ندارد. از منظر اين دولت نمي‌شد دنياي مدرن را در انقلاب اسلامي ادغام كرد و اين از مواضع رييس جمهور استشمام مي‌شد. اين وضعيت بار ديگر زلزله‌اي به وجود آورد كه دولتي در ايران برسر كار آمده تا  آن انقلاب غديري را دوباره احيا كند. از آن جا كه دولت ‌هاي قبل، از اين صراحت در گفتار و رفتار به شدت احتراز مي‌كردند و صرفا به دليل آن‌كه روح نظام به آن‌ها اجازه‌ي عبور از خطوط قرمز را نمي‌داد برخي مواضع ظاهري انقلابي اتخاذ مي‌كردند لذا هيچ‌گاه فشارها به ملت ايران آن‌قدر نبود كه در دولت نهم و دهم وارد آمد.

با شدت گرفتن تحريم‌ها و برخي بي‌تدبيري‌ها در يكسال گذشته آن‌چنان كار سخت گرديد كه اقشار ضعيف جامعه متحمل سختي‌هاي زيادي شدند و اين امر به راحتي قابل اغماض نبود به طوري كه مقام معظم رهبري در هفته‌ي دولت از مسؤولان خواستند براي رفع مشكلات معيشتي بكوشند.

با صعود قيمت ارز و طلا  عده اي كه خود عامل اين وضع نا بهنجار بودند دولت را متهم به بالا بردن قيمت ارز كردند. در اين بين مسؤولان در مقابل فشار  شديد رسانه‌ها و مردم به جان هم افتادند تا شايد با متهم كردن يكديگر ازسهم خويش در گراني‌ها بكاهند.

در حالي كه رسانه‌هاي بيگانه و ضد انقلاب فراري شديدا احساس خرسندي مي‌كرد بچه‌هاي حزب‌اللهي هم با ظاهرنگري كه ريشه در همان تفكر دينداري مرفهانه‌ي دولت اصلاحات و سازندگي داشت به جان همديگر افتادند و به جاي آن‌كه در تريبون‌هاي خويش روحيه‌ي انقلابي و تحول‌خواهانه‌ي دولت را تقويت كنند با بزرگ ساختن اشتباهات و بي‌تدبيري‌ها مردم ر ابي تاب شير و مرغ و برنج و پسته كردند و مهم تر از همه با اين هوچي گري دل دشمنان نظام را شاد كردند.

در اين مدت، رسانه‌هاي انقلابي! هيچ‌گاه به  مردم نگفتند دست دادن با آمريكا رفاه كوتاه مدت مي‌آورد اما بحران بلند مدت نصيبتان مي‌كند.

هيچ‌گاه متذكر نشدند متاع دنيا قليل و ناچيز است، بي‌تابي و بي‌قراري ندارد.

در بين آن همه فيلم و سريال و... هيچ‌گاه نشان ندادند افسرده‌ترين انسان‌ها، بي‌آرمان‌ترين انسان‌ها در عالمند. آن‌ها كه فارغ از ربوبيت حضرت حق براي  تأمين نيازهاي مادي‌شان بي‌وقفه در تب وتابند.

در اين اوضاع شكننده جوان هايي كه خودشان را حسيني و انقلابي مي‌دانستند نگفتند حسين عليه السلام در گودي قتلگاه آرام بود چون به صدق وعده ي الهي يقين داشت. حضرت زينب سلا م ا... عليها با آن همه مصيبت ها صبور بود و ‌جز زيبايي نديد چون به روشني راه حسين اميد داشت. هيچ كس مردم را به ياد امام عزيزشان نينداخت كه در بازگشت به ايران از احساساتشان به "هيچي "تعبير كردند و نشان دادند كه تنها برايشان اداي وظيفه مهم است.آري! همين روحانيت حضرت امام (ره) بود كه برادر عزيزمان آقاي سيد ناصر حسيني پور را واداشت كتابش كه روايتي بسيار تلخ از زندان هاي مخفي عراق است به سرنگهبان اردوگاه تقديم كرده و اعلام كند" با عشق فراوان اين كتاب را به او تقديم مي كنم به خاطر آن همه زيبايي ها كه با اعمالش آفريد و آن چه بر من گذشت جز زيبايي نبود"

آنچه ذكر شد همه نشان آن است كه انقلاب اسلامي به وسعت غدير در همه‌ي تاريخ حضور داشته و هويتي اصيل دارد. شيعه ايمان دارد چه بسا خوبي ها كه مقدمه ي شرور بزرگ اند و هم چنين چه بسيار بدي ها كه مقدمه ي خير ها و نعمات زيادي هستند. رفاه پانصد ساله ي انسان مدرن بحران هاي عظيمي آفريد كه امروز آن همه اقتدار علمي، آن همه سيطره ي اقتصادي، آن همه استثمار و استعمار، آن همه سلطه ي نظامي عليرغم صدمات زياد به بشريت آن ها را در مسير سياه سقوط و بي بازگشت قرار داده است و اين است راز شكست عقل ابزاري و صدق وعده ي الهي.

سخت ترين مصائب دنيوي اگر چه جان سوزند اما حسنش آن است كه مي گذرند و نمي مانند. در حالي كه  قلب همه ي انسان ها مشمول گذر زمان نمي شود. باقي باقيست. خودپرستي انسان ها ي بي آرمان در دنيا آن چنان بي تابشان مي كند كه مدام به دنبال پر كردن خلا هاي خويش با ابزار هاي پوچ و بيهوده هستند و آن گاه كه مي ميرند به تعبير قرآن آن چه در قلوب شان است آن ها را احاطه مي كند و جان تنگ و كوچكشان را مي‌سوزاند.

شادترين انسان ها در عالم آزاده ترين آنها هستند. انسان هايي كه از همه تعلقات مادي رها شده اند و آرماني جز حق ندارند آن ها يا از نعمات مادي بي بهره هستند يا در صورتي كه لطف الهي شامل حالشان شده باشد آن  را از خويش نمي دانند. از اين رو شهدا كه از همه تعلقات بريده اند سعادتمند ترين انسان ها در دنيا  وآخرت هستند.

 ما اصاب من مصيبه في الارض و لا في انفسكم الا في كتاب من قبل ان نبرأها ان ذلك علي الله يسير(22، حديد)

لكيلا تأسوا علي مافاتكم و لا تفرحوا بما  ءاتاكم والله لا يحب كل مختال فخور(23 ، حديد)

هيچ مصيبتي در زمين ودر جان‌هاتان نمي‌رسد الا اينكه قبل از خلقت در لوح محفوظ موجود است حقيقتا كه اين بر خدا آسانست.

اين را بدانيد تا هرگز بر آن‌چه از دست شما رود دلتنگ نشويد وبه آن‌چه به شما مي‌رسد دلشاد نگرديد. خدا دوستدار هيچ متكبر خودستايي نيست.

معالوصف تحريم‌ها حيات بخش عالم مرده‌‌ي امروزند چون شكست جبهه ي كفري كه در پايان عمر دنياي مدرن با همه ي قوا و دستاوردهاي پانصد ساله اش به ميدان آمده و عالمي را مسحور خويش ساخته بسيار شيرين است.

تحريم ها آفريننده‌ي خير عظيم‌اند  از آن جهت كه خداوند به همين كمي ها بركت مي دهد و خودش را بيش از پيش نشان مي دهد.

تحريم ها براي اهل حق حلاوتي كم نظير دارد از آن رو كه خداوند به جاي ابزارهايش خودش را به اهل ايمان مي دهد .

و بالاخره تحريم‌ها از آن جهت بي‌نظيرند كه قدرت فوق العاده‌اي در پاك كردن جبهه ي توحيدي زمان  دارند و آن ها كه با دلي پر از خواهش ها ي دنيوي در جبهه ي اصول گرايي قرار گرفته اند چه در سطح مسئولا ن چه در سطح رسانه ها  و چه در سطح مردم آن ها را به سوي مطالبات درونيشان سوق خواهد داد مانند همان پالايش هايي كه در سي و چهار سال گذشته رخ داده است .

آرمان گرايي شيعه عين واقع گرايي اوست به همين جهت از آن چه خداوند در مسير حق طلبي بر او  مقدر كرده است به بدي ياد نمي كند. لذا عمده سايت‌ها و روزنامه‌ها و نشريات داخلي كه از روي هواي نفس وبه دليل  تسويه حساب هاي شخصي ، گروهي و حزبي   به نام حمايت از حقوق مردم و به عنوان دفاع از رهبري عزيز در ماه‌هاي گذشته از آب گل آلود ماهي گرفتند و وحدت جامعه‌ي مسلمين را برهم زدند و مردم را از نظام نااميد كردند بدانند نه تنها لحظاتي كه مرتكب آن همه شيطنت شدند  بازگشت پذير نيست بلكه ايجاد آن همه دلسردي  در دل ملت گناهي عظيم بر دوششان قرار داده است. آن‌ها  عوض خرده‌گيري و عيب‌جويي موظف بودند زيباييهاي انقلابمان رانشان دهند و هجمه‌اي عظيم عليه  اقتصاد بحران‌زده و مردم كش مدرن پديد آورند  وهم چنين رسالتشان آن بود كه عالم را متوجه عزيزانمان در بحرين كنند وجنايات تروريست ها در سوريه وكشتار وحشيانه و جان سوز خواهران و برادرانمان كه عملا امروز ضد اسراييل و در جبهه‌اي سخت تر از جمهوري اسلامي درگير شده را منعكس كنند .البته اين به معناي بي‌تفاوتي نسبت به قشر محروم نيست. لكن مسلم است آن ها كه در 22بهمن مقتدرانه آمدند همين ها بودند كه حتي با آن همه سختي كه امروز بر عزيزانمان وارد مي‌شود و مسؤؤلان را شرمنده مي‌كند خود را بدهكا ر نظام ورهبري فرزانه مي‌دانند.سخن آخر آن است كه رهبر عزيزمان فرمودند تقوا تقوا تقوا. حب دنيا رأس همه‌ي خطاياست .اميد است كه دلسوزان انقلاب  در هر سطحي با ‌اشتباه‌هايي كه هنوز آن‌ها را از دايره‌ي انقلاب خارج نكرده با عنايات حضرت ولي عصر عاقبت به خير گردند ان شاءالله.