بولتن نیوز_ صفحه انرژی به نقل از سندیکای صنعت برق، تقریبا اکثر فعالان بخش خصوصی بر حسب زمینه فعالیتشان در تشکلهایی از قبیل اتحادیه، سندیکا، انجمن صنفی، جامعه، کانون و غیره که توسط خودشان در چارچوب قوانین و مقررات پایه گذاری شده است؛ عضویت دارند. از آنجا که یکی از مولفه های مهم در عینیت بخشی به جامعه مدنی وجود تشکلهای مردم نهاد بوده است، لذا از دهه های قبل عموما جهتگیری مجموعه حاکمیت وقت کشور به گونهای بوده است که حتیالامکان بستر مناسب برای تاسیس این تشکلها فراهم شود.
وضع قوانین راهگشا در گذشته های دور و مقرر کردن برخی تکالیف قانونی در برنامه های کلان کشور موید وجود چنین رویکردی میباشد. بدیهی است که نفع به وجودآمدن چنین تشکل هایی تنها در کمککردن به شکلگیری جامعه مدنی خلاصه و محدود نشده بلکه آنها به خودیخود منشا خدمات ذیقیمتی به کشور بوده و هستند. البته بدون آنکه از این بابت هزینهای به دولت تحمیل کنند.
جناب آقای احمدی نژاد بعد از مقدمه ای که ذکر آن اجتناب ناپذیر بود به محضر شریفتان عرض میشود که متاسفانه به واسطه مجموعه شرایط حاکم بر کشور، کسب و کار و تولید و اشتغال در بخشهایی دچار مخاطرات بسیار جدی شده است.
بنگاههایی که طی سالهای متمادی تلاش و کوشش و صرف سرمایه های زیاد شکل گرفته و سامان یافتهاند و منشا اثرات بسیار قابل توجهی شدهاند (اعم از تولید اجرایی و خدماتی) به واسطه انواع مشکلاتی که آنها را احاطه کرده و ضربات مهلکی که مرتبا به آنها وارد میشود به معنای واقعی کلمه فشل شده و در حال فروپاشی هستند و به تبع آن آینده شغلی و معیشتی عدهی زیادی به خطر افتاده و سرمایه ها و زیرساخته ای با ارزشی در شرف نابودی و متلاشی شدن است.
از آنجا که بروز چنین وضعی (و ادامه آن) در این برهه زمانی که استکبار جهانی به دنبال ارزیابی آثار و نتایج اعمال تحریم است و همه چیز را به دقت رصد میکند، موجب خوشنودی و رضایت آنها میگردد و عزم آنها را نسبت به ادامه حرکت ناجوانمردانهشان راسختر میکند، لذا ضرورت دارد که دولت محترم با اعمال شیوه های موثرتر (نسبت به گذشته) و با کاستن از دامنه التهابات و بیثباتیهای مترتب بر آن آرامش اقتصادی قبل از اعمال تحریم را اعاده نموده و عملا نشان دهد که تحریم آنگونه که دشمنان انتظار دارند نمیتوانند برای ملت ما مخرب و بازدارنده باشد
* نسبت به مشکلات تحریم توجه لازم صورت نگرفت
واقع امر این است که قایل بودن حضرت عالی به اثر بخشی معجزهآسای اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها و تمرکز بیشاز اندازه برروی آن به دلایلی که ذیلا عرض میشود تا حد زیادی امیدواریها را نسبت به بهبود شرایط کاهش میدهد. ضمن آنکه در همین دو سه ماه اخیر که تقریبا همه همّ دولت مصروف توجیه ضرورت اجرای فاز دوم یارانه ها شد عملا نسبت به مشکلات تحریم توجه لازم صورت نگرفت زیان ها و لطمات زیادی به بار آمد.
یکم ـ با افزایش قیمت حاملهای انرژی و انرژی الکتریکی به طور قطع موج گرانیهای جدیدی به راه میافتد و مستقیم و غیرمستقیم تبعات تحریم را تشدید میکند.
دوم ـ با سوق داده شدن اغلب بودجه ها و اعتبارات دستگاههای مختلف برای تامین منابع مالی هدفمندسازی یارانه ها بسیاری از دستگاههای اجرایی قادر به ایفای تعهدات مالی خود به بخش خصوصی نبوده و مشکلات بخش خصوصی طلبکار دو چندان میشود.
سوم ـ دستگاههای مالیاتی دولت ایضا تامین اجتماعی به جان فعالان بخش خصوصی افتاده و در بحبوحه ای که به جهت رکود کاری و یا عدم دریافت مطالبات، تعدیلات، خسارتهای دیرکرد به همراه بدهیهای سنگین به بانکها قادر به پرداخت حقوق کارگران و کارکنان خود نیستند مالیاتها و حق بیمه ها را مطالبه میکنند یعنی دقیقا در شرایطی که این واحدهای وامانده و مستاصل نیاز به کمک دارند گرفتار تازیانه های مالیات و بیمه میشوند.
چهارم ـ بعد از تامین منابع مالی به طرق فوقالذکر و توزیع آن موجهای سنگین تورمی ضربات مهلک خود را آغاز میکند که تبعات آن نیاز به توضیح ندارد.
با عنایت به مراتب فوق و اندک تامل در آنها درخواهیم یافت که تمرکز بر فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها و معطوفشدن تمام انرژی و توان دولت بر روی آن، موجب میشود که آنطور که لازم است به مسائل تحریم توجه نشده و مشکلات دو چندان شود. حال اگر در این اثنا فرضا بانکی به صورت متخلفانه مقادیرمعتنابهی ارز را در بازار آزاد بفروشد و یا در حجمهای بسیار بالا کالاهای استراتژیک احتکار شوند معلوم نیست ابعاد مصیبت چه اندازه خواهد بود.
جناب آقای دکتر احمدی نژاد، هیات مدیره سندیکای صنعت برق ایران ضمن ارج نهادن به تلاشهای خستگیناپذیر حضرت عالی و همکارانتان (خصوصا وزیر نیرو) و پوزش از اینکه موجبات تصدیع را فراهم آوردهایم نظرتان را به اهم اشکالات و علل موجبه آن که به ضمیمه این نامه ایفا گردیده معطوف نموده و خاضعانه تقاضای بذل توجه و صدور دستورات مقتضی داریم. جا دارد متذکر شویم که مشکلات احصاء شده تقریبا مشکلات اغلب فعالان بخش خصوصی (فارغ از آنکه در ذیل چه تشکلی قرار گرفته باشند) بوده و عدم اهتمام به رفع آنها مخاطرات بسیار ناگواری در پی خواهد داشت.
* تقویت بخش خصوصی به منظور حضور قویتر در عرصه های فعالیت اقتصادی
عدم تعدیل قراردادهای سابق با علم بر اینکه هزینههای تولید افزایش جدّی دارند.
تحلیلدادن سرمایه در گردش و قدرت خرید بخش خصوصی با پرداخت دیر هنگام مطالبات او، به طوری که طلب دوره ارز 12،260 ریال در دوره ارز 35000 ریال به همان مبلغ پرداخت میشود.
پرداخت بدون جبران هزینه دیرکرد با تاخیر بیش از یک سال و دو سال در حالی که بخش خصوصی بابت تاخیر روزانه سود بانکی یا جریمه پرداخت میکند.
*عدم تطبیق مقررات، قوانین، بخشنامه های اجرایی و نظارتی با شرایط تحریم
•شرایط فورس ماژور علیرغم وجود تحریمها برای قراردادهای بخش خصوصی جاری نمیشود.
•ذیحسابان و دستگاه نظارت تاخیر و مشکلات ناشی از تحریم و محدودیتها را به قراردادهای بخش خصوصی، موجه نمیدانند.
•با علم بر عدم دریافت به موقع پول کالای فروش رفته، دارایی به استناد قانون، مالیات بر ارزش افزوده را مطالبه و در صورت عدم پرداخت با نرخ غیر متعارف جریمه میکند.
•به قیمت مدیون شدن به پیمانکاران و تولیدکنندگان دولت به فکر تامین پول یارانه به هر قیمت ممکن میباشد.
•در شرایط پرداخت وام به تولیدکننده، تخصیص ارز و گشایش اعتبار، ممنوعالخروج کردن بدهکاران مالیاتی و بیمهای، مسدودکردن حسابهای بانکی یا قوانین سابق حاکم است یا مقررات سختتری اعمال میگردد.
*مقید نبودن به پرداخت دین و مطالبات از طرف کارفرمای دولتی در مقابل تکلیف به ادای دین از طرف دین مبین اسلام
در حالی که دستور دینی پرداخت بدهی قبل از اقامه نماز (در صورت وجود) میباشد، دولت پرداخت طلب پیمانکاران و تولیدکنندکان را حتی با وجود منابع به تأخیر میاندازد (در صورت نبود منابع میبایست شاهد پرداخت دیر هنگام یارانه هم میبودیم).
در حالی که ضرر و زیان به لحاظ تکلیف شرعی تقبیح گردیدهاست، دولت با علم بر جریمه شدن تولیدکنندگان و پیمانکاران در مقابل معوقه بانکی، در جبران ضرر و زیان آنها مصم نیست.
سهامداران شرکتها (به خصوص شرکتهای بورسی) در مقابل ضرر و زیانی که شرکتها به دلیل داشتن قرارداد با دولت متحمل میشوند، صاحب حق میباشند دولت هیچ برنامهای برطلب حلالیت از سهامداران ندارد.
*اصرار بر حفظ قیمتهای تولیدات داخلی حداکثر بر مبنای ارز مبادلهای
•در حالی که دولت مواد خام تولیدی خود را به نرخ ارز آزاد میفروشد، انتظار دارد تولیدکننده داخلی یا پیمانکار مبلغ کالا یا خدمات خود را ثابت یا حداکثر متناسب با ارز مبادلهای افزایش دهد.
•در حالی که دولت و مجلس به تعیین ارز مبادلهای با اختلاف 2درصدی تاکید داشتند با ناتوانی در تامین ارز مبادلهای تولیدکننده را وادار به واردات با ارز آزاد مینمایند. ولی با منتگذاری، تعدیل سهم ارزی قراردادها بر مبنای ارز مبادلهای تعیین گردیده است.
•در حالی که به رسمیت شناختن تفاوت 2درصدی ارز مبادلهای و ارز آزاد میتوانست فعالیت اقتصادی را سهل نماید و منافع نسبی سازندگان را تامین مینماید، اصرار بر تثبیت نرخ ارز مبادلهای در مقابل نوسان ارز آزاد، فعالیت تولیدکننده یا واردکننده را مختل و اهداف تحریم را فراهم مینماید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com